تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 22 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):تسبيحات فاطمه زهرا عليهاالسلام در هر روز پس از هر نماز نزد من محبوب تر از هزار ركعت ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای اداری

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1852149956




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

شمشیرباز ایرانی: غذا و بهداشت نداشتیم


واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
شمشیرباز ایرانی: غذا و بهداشت نداشتیم




حامد صداقتی، شمشیرباز گروگان‌گرفته‌شده و مهدی حسینی دوستش ساعت یک بعدازظهر شنبه آزاد شدند اما خوشحالی این آزادی دقایقی بیشتر طول نکشید و این دو تازه آن زمان بود که متوجه شدند دوستشان که در سفر همراهی‌شان می‌کرد، کشته شده و گروگانگیران به آنها اطلاعات غلط داده‌اند.





روزنامه شرق: حامد صداقتی، شمشیرباز گروگان‌گرفته‌شده و مهدی حسینی دوستش ساعت یک بعدازظهر شنبه آزاد شدند اما خوشحالی این آزادی دقایقی بیشتر طول نکشید و این دو تازه آن زمان بود که متوجه شدند دوستشان که در سفر همراهی‌شان می‌کرد، کشته شده و گروگانگیران به آنها اطلاعات غلط داده‌اند.

حامد صداقتی روز گذشته در حالی با خبرنگار ما صحبت می‌کرد که عازم تهران بود. او که به‌شدت تحت‌تاثیر مرگ دوستش قرار داشت، گفت نمی‌تواند مفصل صحبت کند.

توضیح می‌دهید گروگانگیری چطور اتفاق افتاد؟

یاد‌آوری آن روز برایم خیلی سخت است. هنوز هم باور نمی‌کنم محمدعلی کشته‌ شده ‌است.

شما فکر می‌کردید او زنده ‌است؟

گروگانگیران به ما گفتند او زنده ‌است

مگر تیراندازی در حضور شما انجام نشد؟

بله، تیراندازی شد اما فکر کردیم تیر به پای محمد برخورد کرده است.

درباره درگیری توضیح می‌دهید؟

ما داشتیم در جاده خاش می‌رفتیم، نمی‌دانستیم آن جاده ناامن است و فکر می‌کردیم عبور از آنجا کاملا عادی است. چند دقیقه قبلش هم با خانواده‌ام صحبت کرده‌ بودم. بعد یک ماشین که سرنشینان آن مسلح بودند سعی کردند جلوی ما را بگیرند.

شما سلاح آنها را دیدید؟

بله، همه سلاح‌های بزرگ داشتند. فکر می‌کنم کلاشینکف داشتند. آنها به سمت ما تیراندازی کردند و ما هم سعی کردیم فرار کنیم.

محمد حین فرار تیر خورد؟

بله، او حین فرار تیر خورد.

چطور متوقف شدید؟

کمی که جلو رفتیم متوجه شدیم ماشین دیگر حرکت نمی‌کند، تیر به لاستیک‌ها خورده و پنچر شده ‌بود. ماشین متوقف شد و گروگانگیران به سمت ما آمدند. همان موقع متوجه شدیم محمد تیر خورده‌ است. گروگانگیران ما را محاصره و بعد هم من و مهدی را از محمد جدا کردند.

زمانی که شما در محل بودید محمد زنده ‌بود؟

بله، او زنده ‌بود. البته گروگانگیران بلافاصله دست‌ها و چشم‌های ما را بستند و به مکانی دیگر بردند و بعد هم که ما را به بالای کوه منتقل کردند.

وقتی متوجه شدید موضوع گروگانگیری است حال دوستتان را نپرسیدید؟

به ما گفتند محمد توانسته فرار کند. ما خیلی خوشحال شدیم چون حداقل یکی از ما توانسته‌ بود از دست آنها فرار کند. به ما گفتند چون او زخمی بود با خودشان نیاوردند و محلی‌ها او را به بیمارستان بردند و حالش خوب است.

بعد از چندروز هم گفتند پلیس او را تحویل خانواده‌اش داده‌ است. کاملا مطمئن بودیم او زنده ‌است و حتی با خود فکر می‌کردیم او می‌تواند موضوع را برای پلیس تعریف کند و هرچه زودتر ما هم آزاد می‌شویم.

درخواست پول چه زمانی مطرح شد؟

گروگانگیران وقتی فهمیدند ما که هستیم، موضوع پول را وسط کشیدند. ما گفتیم مبلغی که شما می‌گویید در توان خانواده ما نیست اما به زور شماره تلفن‌ها را گرفتند و بعد هم به خانواده‌هایمان زنگ زدند.

در چه شرایطی نگهداری می‌شدید؟

ما را بالای یک کوه بردند. در واقع باید بگویم در یک غار نگهداری می‌شدیم. آنجا هفت وجب در چهار وجب بود. وضعیت خیلی سختی بود، نه حمام ودستشویی داشتیم و نه بهداشت. هوا هم خیلی گرم بود.

وضعیت تغذیه‌تان چطور بود؟

خیلی محدود بود. بسیار کم به ما غذا می‌دادند و بیشتر نان می‌خوردیم.

امید به زنده ماندن داشتید؟

ناامید نبودیم، می‌دانستیم خانواده‌هایمان خیلی پیگیر هستند. من خیلی نگران مادر و خواهرم بودم. می‌دانستم مادر و مادربزرگ و پدربزرگم خیلی نگرانم هستند، بیشتر ناراحت آنها بودم. با این حال خیلی به ما سخت می‌گذشت. طولانی‌شدن ماندنمان در آن منطقه روحیه‌مان را خراب کرده بود.

چطور آزاد شدید؟

ما در جریان عملیات پلیس نبودیم. چندنفر با لباس محلی آمدند و با گروگانگیران صحبت کردند و بعد از چندین ساعت مذاکره وارد شیاری شدند که ما آنجا بودیم و بعد گفتند شما آزاد هستید. ما را به افراد محلی دادند. باورمان نمی‌شد؛ انگار خواب می‌دیدیم کمی که پایین آمدیم ماموران را دیدیم که کوه را محاصره کرده بودند.

متوجه شدید افرادی که شما را گروگان گرفته‌اند چه کسانی هستند؟

ما هیچ‌وقت گروگانگیران اصلی را ندیدیم و بیشتر نگهبان‌هایی را که از ما مراقبت می‌کردند، می‌دیدیم. آنها شبانه‌روز برای ما نگهبان گذاشته و با آنها در ارتباط بودند. دست و پای ما را هم با زنجیر بسته ‌بودند.

چه کسی به شما خبر داد محمدعلی کشته‌ شده ‌است؟

غرق شادی آزادیمان بودیم و هردوی ما می‌خواستیم با خانواده‌هایمان در تماس باشیم و حال محمدعلی را بپرسیم که یکدفعه یکی از همان افراد که برای آزادی ما آمده ‌بود در صحبت‌هایش گفت دوستمان همان زمان کشته‌ شده‌ است.

 خوشحالی ما خیلی کوتاه بود. حالا عزادار دوستمان شده‌ایم. تمام این 108 روز که اسیر بودیم و زجری که کشیدیم یک طرف و خبر مرگ محمد یک طرف. واقعا حالمان بد است.






تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۳۹۳ - ۰۸:۰۲





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 71]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


حوادث

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن