تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):دوست ندارم كه در كودكى از دنيا مى رفتم و وارد بهشت مى شدم و بزرگ نمى شدم تا پروردگارم...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805320126




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

چرا ایرانی ها عاشق ملودرام اند؟


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
چرا ایرانی ها عاشق ملودرام اند؟

تاریخ انتشار : دوشنبه 27 مرداد 1393 ساعت 07:15 | شماره خبر : 1610472807881521273 تعداد بازید: 0


تا به حال به دلایل محبوبیت ملودرام ها بین عامه مخاطبان سینمایی و تلویزیونی پرداخته بودیم. اینجا خلاصه ای از آن دلایل را دوباره با هم مرور می کنیم؛ دلایلی که هنوز مصداق دارند و به خاطر همین هم سکه سری دوم «ستایش» هنوز بین بینندگان خریدار دارد.

تا به حال به دلایل محبوبیت ملودرام ها بین عامه مخاطبان سینمایی و تلویزیونی پرداخته بودیم. پرونده هایی که به راز موفقیت سریال های «یانگوم»، «نرگس» و «ستایش» می پرداختند. اینجا خلاصه ای از آن دلایل را دوباره با هم مرور می کنیم؛ دلایلی که هنوز مصداق دارند و به خاطر همین هم سکه سری دوم «ستایش» هنوز بین بینندگان خریدار دارد.

http://cms.jamejamonline.ir/Media/Image/1392/10/30/635258548944848770.jpg


1- زن ها؛ این زن های شگفت انگیز
خط اصلی قصه ملودرام ها حول محور مسائل زنان پیش می رود که به تبع آن ماجراهایی مثل خواستگاری، خیانت و ... هم می آید. مثلا در سریال «زیر تیغ»، بعد از ماجرای قتل، ما با زن های فیلم ارتباط برقرار می کنیم و دلسوز آنها می شویم. در «پدرسالار» و «در پناه تو» هم مخاطب همیشه با زنان فیلم ارتباط دارد و آنها را بیشتر دوست دارد.
ریشه اسم های زنانه سریال هایی مثل «نرگس» و «ستایش» هم از این ویژگی می آید. این مسائل زنان یک کهن الگوی جهانشمول است که همیشه کارکرد دارد. زنی که مظلوم است و دور و بر آن نیروهای متخاصم هستند.

http://cms.jamejamonline.ir/Media/Image/1392/10/30/635258548652683509.jpg

2- کشمکش؛ قطارهایی که به سمت هم می روند
منطق شخصیت پردازی همه کاراکترها ایجاد تضاد بین آنهاست تا با هم کنش و واکنش داشته باشند. انگار دو قطار که از روبرو به سمت هم نزدیک می شوند. یک زن می سازی در مقابل پدرشوهر و در کنارش یک زن مهربان و جاری بدجنس و همکاران حسود و ... با تمرکز روی هر کدام از این قصه ها، می شود چند قسمت سریال را ادامه داد.
مثلا در سریال پدرسالار یک طرف ماجرا کشمکش عروس و پدرشوهر است، طرف دیگر آدمی که با خودش درافتاده و فهمیده دوره اش تمام شده. این کشمکش دراماتیک بین قهرمان و ضدقهرمان ها، به جذاب شدن قصه کمک می کند.
3- کاراکترهای فرعی؛ خانواده ساخته می شود
شخصیت های دیگری هم در کنار قهرمان و ضد قهرمان اصلی هستند. مثلا در سریال در پناه تو، کاراکترهای دایی و زن دایی این وضعیت را دارند. در این سریال اخیر سلطانی هم، «عاطفه» دوست ستایش و شوهر دفترخانه دارش در کنار او ایستاده اند و در مقابل بقیه مقاومت می کنند.
دنبال کردن موازی قصه این آدم های فرعی، مفهوم خانواده را در داستان می سازد و مخاطب وقتی این موضوع را می بیند، با آن احساس نزدیکی می کند. این کاراکترهای فرعی، مختص شرایط اجتماعی خودشان هستند و همیشه هم با کهن الگوها انطباق ندارند؛ مثلا توی در پناه تو، پدری هست که به بچه ها آرامش می دهد و برخلاف پیش فرض های ذهن مخاطب ایرانی عمل می کند.
4- قهرمان زجر کشیده؛ عامل همذات پنداری
شخصیت، رسوب درام در ذهن مخاطب است. یعنی از درام، شخصیت هایش در ذهن آدم ها می ماند نه داستان هایش. وقتی شخصیت منفی موانعی برای شخصیت مثبت بسازد، شخصیت مثبت با رد شدن از آنها پیچیده تر و جذاب تر می شود. این برگ برنده ای برای فیلمنامه نویس است. اما در اغلب ملودرام های ایرانی، قهرمان ها بیشتر منفعل هستند؛ معمولا محنت می کشند و مخاطب هم دوست دارد با او همذات پنداری کند. آنها در برابر ستم هایی که به آنها می شود فقط صبر می کنند و عکس العملی نشان نمی دهند. مثلا نرگس اینطوری است و کار خاصی نمی کند یا شخصیت خانم کوچیک در سریال «پس از باران» مثال واضح دیگری برای این موضوع است.
5- صورت زخمی ها؛ محبوب می شوند
مخاطب وقتی قهرمان را قبول می کند که شکستی از او دیده باشد تا قهرمان علیه آن حرکت کند. امین تارخ در سریال «جراحت» همین وضعیت را داشت. فیلمنامه نویس ها باید در طول داستان یک مورد منفی را به قهرمان نسبت بدهند تا آن تحول نهایی در مخاطب تاثیر بگذارد.
در پدرسالار هم همین موضوع را می بینیم. مادر خوانده از اسدالله می خواهد خانه را برای بچه هایش بکوبد و بسازد. این شکافی است که در قهرمان به وجود می آید. سریال هایی موفق می شوند که این شکاف بیشتر در آنها دیده شود. این یک نکته منفی است که قهرمان نقطه ضعفی نداشته باشد به طور منطقی مخاطب نمی تواند با آدمی که کامل است، همذات پنداری کند.

http://cms.jamejamonline.ir/Media/Image/1392/12/01/635284545102767301.jpg

6- ضد قهرمان؛ کاری که دوست داریم و نمی توانیم
شخصیت های منفی مثل «حشمت فردوس» در ستایش، یا «پدرسالار» کاری می کنند که برای مخاطب جذاب است. اصلا یکی از کارکردهای درام همین است؛ کاری که ما نمی توانیم انجام بدهیم، کاراکتر داستان انجامش می دهد. شاید مخاطب دلش بخواهد بزند توی گوش کسی ولی نتواند اما وقتی ضدقهرمان این کار را می کند، مخاطب ارضا می شود.
در سریال های پدرسالار و نرگس شخصیت های اسدالله خان و شوکت در ذهن همه ما مانده است اما کاراکترهای عروس خانواده و نرگس خیلی کمرنگ هستند. اغلب آثاری هم که شکست می خورند، متوجه این رویکرد نیستند و نیروهای منفی فیلم را خوب شخصیت پردازی نمی کنند.
7- پیام اخلاقی؛ ما از این داستان نتیجه می گیریم
قهرمان در ملودرام ها وارد شرایطی می شود که باید تغییر کند. مثلا در ستایش، زندگی زنی را می بینیم که علیرغم مخالفت های پدرشوهر، اصرار دارد همچنان سرپرستی بچه های بی پدرش را برعهده داشته باشد و به همین خاطر، متحمل سختی های فراوانی در زندگی می شود.
حالا با ورود به این دنیای جدید، یک عده با تو هستند و یک عده علیه تو. طبیعتا ملودرام ها درباره انسان هاست و بالاخره این شخصیت ها هم عوض می شوند. مخاطب عام دوست دارد درباره شخصیت ها قضاوت کند و این مسئله، منجر به خلق آدم هایی با تکلیف معلوم و قصه هایی با رویکرد آموزنده - هر چند با پیام های سطحی - می شود.
البته تحول قهرمان در پایان این سریال ها به خاطر نبودن همان شکاف و ضعف در شخصیتش، معمولا باورپذیر از کار در نمی آید اما این مسئله برای مخاطب هدف این آثار اهمیتی ندارد. او فقط علاقمند است یک پایان خوب ببیند. (احسان عمادی/ همشهری جوان)



تاریخ انتشار : دوشنبه 27 مرداد 1393 ساعت 07:15 | شماره خبر : 1610472807881521273 تعداد بازید: 0





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 75]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن