تبلیغات
تبلیغات متنی
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1852285743
آخرین خاطره مشترک آرمیتا و پدر و مادر +تصاویر
واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
آخرین خاطره مشترک آرمیتا و پدر و مادر +تصاویر
آخرین دیدار من و داریوش با دردناک ترین خاطره در ذهن من و دخترم نقش بسته شده است. همسرم بیگناه و ناجوانمردانه در مقابل دیدگان من و دخترم به رگبار گلوله بسته شد و حتی فرصت خداحافظی هم پیدا نکردیم.
به این مطلب امتیاز دهید
به گزارش سرویس فرهنگی جام نیوز، شهید داریوش رضایی نژاد در تاریخ 20 بهمن سال 1355 در شهرستان آبدانان از شهرستانهای استان ایلام به دنیا آمد. وی از همان اوایل کودکی در سخن گفتن و دیگر اعمالش نبوغ خود را به اطرافیان نشان داد، همچنین به واسطه اینکه جثه اش ظریف تر و کمی ریزتر از هم سن و سالانش بود و همراه با متولدین 1357 وارد دوره ابتدائی شد و همیشه با هوش و توانایی خود معلم و دانش آموزان را تحت تأثیر قرار می داد. ایشان کلاس سوم ابتدائی را طی تابستان گذراند و دیگر سالهای دوره ابتدائی شاگرد اول و نماینده کلاس بود. شهید رضایی نژاد با وجود نبوغ ذاتی در امور کارگاهی و آزمایشگاهی که از ویژگی های تمامی نوابغ و مخترعان است در تحصیل و پذیرش و اجرای آکادمیک نیز بسیار منظم و کوشا بود و ضمن فراگیری و کسب تجربه در رشته خود، در زمینه استفاده از رایانه و علوم کامپیوتری بسیار توانا بود و با داشتن چنین توانایی های، داریوش بزرگ توانست در مدت هفت ترم و با رتبه اول و به عنوان دانشجوی برتر دانشگاه، از دانشگاه خود فارغ التحصیل شود. وی به محض فارغ التحصیلی به عنوان پژوهشگر در مراکز مهم تحقیقاتی و علمی کشورمشغول به کار شد و در عرصهای که فعالیت داشت، توانایی فراوانی داشته و نبوغ و تلاش خود را در مسیر خدمت به وطن خویش قرار داد. شهید رضایی نژاد در همان نخستین سال شروع به کار، در آزمون کارشناسی ارشد سال 1378 در رشته مهندسی برق، گرایش قدرت، در دانشگاه دولتی ارومیه پذیرفته و مشغول به ادامه تحصیل در دوره کارشناسی ارشد شد.
وی در تیرماه سال 1379 ازدواج نمود و صاحب یک فرزند دختر به نام آرمیتا شد که قبل از 5 سالگی و در برابر دیدگانش شاهد پرپر شدن پدر عزیزش بود. شهید رضایی نژاد با قبولی در تمام مراحل آزمون دکترا سال 1390 در دانشگاه خواجه نصرالدین طوسی پذیرفته شد، اما متأسفانه فرصت به پایان رساندن این مقطع تحصیلی را پیدا نکرد و در تاریخ یک مرداد سال 1390 توسط سرویس جاسوسی اسرائیل «موساد» که نتوانتستند این دانشمند هستهای پر توان و وطن پرست را تحمل کنند، در مقابل چشمان همسر و فرزند خود به شهادت رسید و در جوار بهترینهای عالم بشریت در نزد خداوند متعال جای گرفت. به بهانه فرارسیدن سومین سالگرد شهادت مظلومانه شهید داریوش رضایی نژاد گفتوگویی را با شهره پیرانی همسر این شهید والامقام انجام دادهایم که در ادامه میخوانید: لطفاً برای آشنایی بیشتر یک معرفی کامل از بیوگرافی خود برایمان فرمایید؟ شهره پیرانی هستم، همسر شهید داریوش رضایی نژاد. متولد 1358 در شهرستان آبدانان (استان ایلام) و در حال حاضر دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه تهران هستم. چه چیزی زمینه ازدواج شما را با شهید رضایی نژاد فراهم کرد؟ من و ایشان همشهری هستیم و شهر ما بسیار کوچک است به طوری که تقریبا همه همدیگر رو میشناسند، به طور کلی از همدیگر شناخت داشتیم ولی عامل موثرتر این بود که طی دوران دانشجویی من هم ورودی بردار ایشان در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران بوده و همچنین درگیر فعالیتهای فرهنگی برای شهرمان بودم. با داریوش در طی این فعالیتها به نوعی همکار بودم و این مهم عاملی برای آشنایی بیشتر شد، ولی به طور کلی ما یک ازدواج سنتی داشتیم و لااقل من چندان شناختی از داریوش نداشتم. آنچه در ظاهر مشخص بود این بود که داریوش آدم مؤفق و آینده داری هست و پدرم با این دیدگاه و پیش زمینه ای که از داریوش به عنوان یک دانش آموز مؤفق داشت با این ازدواج موافق بود و من هم بنا به نظر پدرم با ایشان ازدواج کردم. کدام یک از خصوصیات فردی شهید رضایی نژاد در موافقت ازدواج شما با ایشان مؤثر بود؟ همانطور که گفتم شناخت من نسبت به داریوش خیلی کلی بود و تا قبل از ازدواج زیاد او را نمی شناختم، در حقیقت بعد از ازدواج بود که بیشتر شناختمش و داریوش آدم با گذشتی بود، بسیار همراه و همفکر بود، تا حدی که زمان و کارش به او اجازه می داد در خدمت خانواده بود، چه در حرف و چه در عمل اولویت زندگیش من و بعدها دخترمان بود، بسیار وقت شناس و مسئول بود و رک و راست بود.
هیچ گاه قولی نمیداد که نتواند به آن عمل کند و اگر هم قول میداد حتماً عمل میکرد، اعتماد به نفس بالایی داشت، شوخ طبعی شیرینی داشت، بسیار حاضر جواب بود که در مواردی واقعا جذابیت داریوش را برای من صد چندان میکرد، از نظر کاری همیشه میدانستم که یکی از مؤفق ترین افراد در محل کارش بود. چرا که با تعهد نسبت به کارش برخورد میکرد، دیدگاه کاملاً «حرفهای» نسبت به کارش داشت و هیچ گاه عقاید سیاسی و شخصی اش را وارد کارش نمی کرد، چرا که اعتقاد داشت در هنگام انجام کار بزرگترین وظیفه او انجام مسئولیت و به سرانجام رساندن و به دست آوردن محصول است و نه چیز دیگر. از آخرین دیدار خود با شهید برایمان بگویید؟ نمیدانم بگویم خوشبختانه یا متأسفانه آخرین دیدار ما با داریوش در زمان شهادتش داریوش بود. من و آرمیتا همراه داریوش از محل کار به خانه باز میگشتیم که کنار درب منزلمان دو نفر تروریست منتظرمان بودند و به محض رسیدنمان به جلوی درب منزل یکی از آن دو نفر به سمت ماشین ما آمد و داریوش را به گلوله بست و با شش گلوله داریوش را به شهادت رساند. آخرین دیدار من و داریوش با دردناک ترین خاطره در ذهن من و دخترم نقش بسته شده است، همسرم بی گناه و ناجوانمردانه در مقابل دیدگان من و دخترم به رگبار گلوله بسته شد و حتی فرصت خداحافظی هم پیدا نکردیم. از سختی و مشکلات خود در قبل و پس از شهادت برایمان بگویید و اینکه ارتباط مسئولان با شما در این خصوص چگونه بود؟ تا قبل از شهادت داریوش به دلیل حساسیت شغلی داریوش از لحاظ روانی تحت فشار شدیدی بودیم، نگرانی از ترور، ربایش، و حتی ربایش دخترمان آرمیتا آرامش را از زندگی ما گرفته بود، به خصوص بعد از شهادت شهید علیمحمدی طبعاً این نگرانی ها بیشتر شد. تا حدی که امکانش رو داشتیم احتیاطهای لازم رو در این زمینه انجام می دادیم ولی خب چندان کاری از دست ما دو نفر ساخته نبود تا اینکه بالاخره اتفاقی که نباید افتاد، البته شخصا اعتقاد دارم برای داریوش بهترین اتفاق و بهترین مرگ اتفاق افتاد. داریوش سعادتمند شد هم در این دنیا جاودانه شد و آخرت خودش رو تضمین کرد، ولی قطعاً برای من و دخترم آرمیتا شرایط سختی به وجود آمد، بعد از شهادت هم به دلیل پاره ای مسایل تا پیش از تشریف فرمایی رهبر معظم انقلاب به منزلمان چندان شرایط مناسبی نداشتیم و در حقیقت بسیار تنها بودیم.
از دیدارهای مسئولان و به ویژه مقام معظم رهبری پس از شهادت با شما داشتند، برایمان بگویید؟ تقریبا جز یکی دو نفر از مسئولان که به دلیل دوستی یا ارتباط کاری داریوش با اونها کسی از ما سراغی نمی گرفت، کسانی مثل آقای عباسی (رئیس سازمان انرژی اتمی) یا سردار وحیدی (وزیر وقت دفاع) که لطف زیادی نسبت به ما داشتند و البته شاخصترین این دیدارها هم حضور ارزشمند مقام معظم رهبری بود. همسر شهید شهریاری در روزهای سخت ابتدایی شهادت داریوش، همدم و همدرد و سنگ صبور من بودند تقریباً هر روز با ایشان تلفنی صحبت می کردم و همچنین با همسر آقای عباسی، ولی پس از حضور مقام معظم رهبری در منزلمان شرایط تغییر کرد. در این سه سال گذشته فهمیدم که مقام معظم رهبری به شهدا و خانواده شهدا با دیدگاهی ویژه نگاه می کنند و بی شائبه و بدون چشمداشت محبت و حمایت معنوی می کنند. نگاه ایشان به شهدا ابزاری نیست. ایشان به دلیل جایگاه معنوی شهدا برایشان ارزش قائل است و خدمات آنها را ارج مینهد. در صحبتهای خصوصی مان با دیگر خانواده شهدای هستهای هم، همه همین عقیده را دارند. از تنها یادگار شهید رضایی نژاد برایمان بگویید. آرمیتا در تاریخ 23 آذر 1385 متولد شد، به قول خودش 85 برعکس 58 (یعنی سال تولد من) هستش و از جهت دیگر دقیقا سی سال بعد از پدر به دنیا آمده، چون داریوش متولد 1355 بود و هر دو در سال مضرب 5 به دنیا آمدند. بسیاری از خصوصیات اخلاقی و ظاهری اش شبیه پدرش بوده و در حال حاضر کلاس اول را تمام کرده ولی به قول خودش تا پاش رو توی کلاس دوم نذاره هنوز کلاس دومی نیست! تنها آرزوی من عاقبت به خیری آرمیتاست. روزهای اول شهادت بهانه پدر را میگرفت، چگونه در آن روزهای سخت او را آرام کردید؟ روزهای اول بعد از داریوش آرمیتا واقعا بیتابی میکرد، روزی که برای تشیع جنازه رسیدیم ایلام، یک نفر بدون اینکه من متوجه بشم به آرمیتا گفته بود پدرت دیگه برنمیگرده! یکدفعه صدای فریادهای آرمیتا بلند شد. نمیخواست قبول کند، من کاری از دستم بر نمی اومد، پدرم آن شب تمام ایلام رو با آرمیتا گشت تا آرامش کند. اگر لطف خدا و حمایتهای پدر و مادر و خانوادهام نبود هیچ وقت نمیتوانستم از آن روزهای بسیار سخت عبور کنم، برادر و عمهام بعد از اینکه تهران آمدیم، آمدند و با ما زندگی کردند، عمه دیگرم و عموی کوچکترم مرتب به ما سر میزدن و با آرمیتا بازی میکردند تا سرگرم بشه، دختر عمهام که با هم همسن و سال هستیم طی آن سال اول بارها از ایلام آمد و به ما سرزد و هر روز تلفنی جویای احوال ما بود.
دایی و زن داییام (با وجود اینکه خودش درگیر بیماری سرطان بود) هم ما رو تنها نگذاشتن و هر کاری که از دستشون برمی آمد برای ما انجام دادند و همچنان می دهند، واقعیت این است که سال اول شرایط روحی خودم هم چندان خوب نبود و اگر کمک خانواده و دوستانم نبود نمی توانستیم به راحتی از آن مرحله سخت عبور کنیم و به همین دلیل از محبت همه آنها بسیار سپاسگزارم. آیا پس از گذشت سه سال از شهادت پدر، هنوز هم این بی تابیها را دارد؟ بله، گاهی اوقات بسیار بی تاب و دلتگ می شود، حتی گاهی فکر میکنم هر چی بزرگتر میشه شرایط برای آرمیتا سختتر میشود و بیشتر احساس دلتنگی میکند. همسر شما یک شهید هستهای هستند، اگر فرزندتان هم بخواهد در همین حوزه تحصیل کند و راه پدر را ادامه دهد، این اجازه را به او می دهید؟ اعتقاد من این است که آرمیتا باید دنبال علاقهاش برود، اگر حوزه علاقه او در آینده مثل الان حوزه کاری پدرش باشد که چه بهتر و اگر هم به حوزه دیگری هم علاقمند شد من حتماً حمایتش می کنم. آن چیز که مهم بوده این است که آرمیتا نسبت به شغل و وظیفه اش مسئول و متعهد بوده و فرد مفیدی برای کشورش باشد، آرمیتا همیشه میگه که آرزویم این است که شغل پدرم را ادامه بدم و مثل بابا شهید بشم. من به او میگویم که مامان جان پس من چی؟ من تنها بمونم؟ و او جواب میدهد: «مگه شما نمیگی شهدا زندهاند و ما نمیتونیم اونا رو ببینیم ولی اونا ما رو میبینند، هر وقتی که منم شهید بشم همیشه میام بهت سر می زنم و تنهایت نمیگذارم!». تسنیم
۲۶/۰۵/۱۳۹۳ - ۱۳:۵۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 305]
صفحات پیشنهادی
چند خاطره خواندنی از اولین خلبان اسیر و آخرین آزاده ایرانی/ گفتند همینجا بمان و ازدواج کن!
چند خاطره خواندنی از اولین خلبان اسیر و آخرین آزاده ایرانی گفتند همینجا بمان و ازدواج کن فرهنگ > کتاب - کتاب بر خلاف نمونه های مشابه که اخیرا در حوزه ادبیات مقدس باب شده اند و شرح حال رزمندگان از زمان تولد و کودکی تا انقلاب و جنگ و زمان کنونی را می شود تمرکز چنداخاطره مشترک رضا عطاران و سعید آقاخانی در 22 سال پیش/ عکس
خاطره مشترک رضا عطاران و سعید آقاخانی در 22 سال پیش عکس تاریخ انتشار دوشنبه 20 مرداد 1393 ساعت 15 43 | شماره خبر 1602523431474595047 رضا عطاران با انتشار این عکس در اینستاگرامش نوشت خوابگاه دانشجویی سال 1371 رضا عطاران در ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷ در محله گاراژدارهای شهر مشهد بهروایت شهادت ابراهیم 10ساله از زبان پدرومادر/ تا تقدیم آخرین کودک مقاومت می کنیم
برگی دیگراز جنایات صهیونیست ها درغزه روایت شهادت ابراهیم 10ساله از زبان پدرومادر تا تقدیم آخرین کودک مقاومت می کنیم غزه – ایرنا - مادر ابراهیم شهید ده ساله فلسطینی گفت موشک ها وبمب های اسراییلی فقط ایام عید فطر را به ابراهیم فرصت دادند تا اینکه در بمباران دیروز جمعه غزه او بهخاطره مشترک رضا عطاران و سعید آقاخانی در 22 سال پیش + عکس
خاطره مشترک رضا عطاران و سعید آقاخانی در 22 سال پیش عکس رضا عطاران و سعید آقاخانی در 22 سال پیش رضا عطاران با انتشار این عکس در اینستاگرامش نوشت خوابگاه دانشجویی سال 1371 رضا عطاران در ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷ در محله گاراژدارهای شهر مشهد به دنیا آمد پدر و مادرش از اهالی بخش کاخک شخاطره مشترک رضا عطاران و سعید آقاخانی در 22 سال پیش |عکس|
خاطره مشترک رضا عطاران و سعید آقاخانی در 22 سال پیش |عکس| رضا عطاران با انتشار این عکس در اینستاگرامش نوشت خوابگاه دانشجویی سال 1371 رضا عطاران در ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷ در محله گاراژدارهای شهر مشهد به دنیا آمد پدر و مادرش از اهالی بخش کاخک شهرستان گناباد در استان خراسان بودند اوماجراهای خانه ای که شاهد شبیه سازی کنکور بود/ پدر و مادر فاطمه از همراهی هایشان می گویند
استانها غرب لرستان گفتگوی مهر با رتبه ششم علوم تجربی ماجراهای خانه ای که شاهد شبیه سازی کنکور بود پدر و مادر فاطمه از همراهی هایشان می گویند خرم آباد - خبرگزاری مهر فاطمه فاضلی فرد دختر خرم آبادی که رتبه ششم کنکور سراسری در گروه آزمایشی علوم تجربی را کسب کرد در گفتگو با مهماجرای قتل پدر عیاش به جرم آزار و اذیت مادر بیگناه
ماجرای قتل پدر عیاش به جرم آزار و اذیت مادر بیگناه   به گزارش باشگاه خبرنگاران در یکی از روزهای مهرماه سال 90 كه هوا كاملا طوفانی بود و باران شدیدی میبارید از طریق مركز پیام به پلیس آگاهی اعلام شد جسد فرد ناشناسی كه با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده است در كنار پارك سآخرین اخبار از ناآرامیها در ایالت میسوری آمریکا+تصاویر
آخرین اخبار از ناآرامیها در ایالت میسوری آمریکا تصاویرپلیس آمریکا ضمن به خشونت کشاندن اعتراضات مردمی به کشته شدن نوجوان ۱۸ ساله سیاه پوست توسط یک افسر پلیس حداقل۵۰ نفر را بازداشت کردند به گزارش خبرگزاری فارس شلیک گلوله به یک نوجوان 18ساله سیاهپوست در حومه سنتلویئس در روز شنآخرین نوشته رابین ویلیامز برای دخترش +تصاویر
آخرین نوشته رابین ویلیامز برای دخترش تصاویر آخرین پست Robin Williams در اینستاگرام به دخترش تقدیم شده و نوشته است "همیشه دختر کوچولوی من باقی خواهی ماند" آخرین پست Robin Williams در اینستاگرام به دخترش تقدیم شده و نوشته است همیشه دختر کوچولوی من باقی خواآخرین قفل ضد سرقت با صفحه نمایش LCD+تصاویر
آخرین قفل ضد سرقت با صفحه نمایش LCD تصاویرآخرین مدل قفل ضد سرقت متصل که از طرق مختلف قادر به باز و بسته شدن است به بازار عرضه شده است به گزارش گروه دانستنیهای خبرگزاری فارس آخرین مدل قفل متصل به نام Genie Smart Lock به بازار عرضه شد این قفل هوشمند ضد سرقت بدون مصرف انرژی طرابی احتیاطی پدر و مادر، کودک 4 ساله را قربانی کرد
بی احتیاطی پدر و مادر کودک 4 ساله را قربانی کرد سرپرست پلیس راه استان زنجان از برخورد کامیون با یک کودک 4 ساله در محور زنجان- میانه خبر داد به این مطلب امتیاز دهید به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران در ساعت 15 30دقیقه عصر روز گذشته پدر و مادری که یک لحظهمعاون فرهنگی بسیج جامعه زنان در گفت و گو با فارس: جشنواره «سایه پدر، مهر مادر» با هدف ترویج سبک زندگ
معاون فرهنگی بسیج جامعه زنان در گفت و گو با فارس جشنواره سایه پدر مهر مادر با هدف ترویج سبک زندگی اسلامی برگزار میشودمعاون فرهنگی بسیج جامعه زنان از برگزاری جشنواره عکس و فیلم کوتاه سایه پدر مهر مادر با هدف ترویج سبک زندگی اسلامی خبر داد زهرا حکیمیان در گفت و گو با خبرنگار جامادر بزرگ و پدربزرگ ها چیپس بخورند!!
مادر بزرگ و پدربزرگ ها چیپس بخورند مادربزرگ بیمارتان میلی به غذا خوردن ندارد و هر روز ضعیف تر می شود محققان می گویند دلیلی ندارد مدام به او بشقاب سبریجات آب پز تعارف کنید مادربزرگ بیمارتان میلی به غذا خوردن ندارد و هر روز ضعیف تر می شود محققان می گویند دلیلی ندارد مدام به اوپدرکشی در حمایت از مادر
پدرکشی در حمایت از مادر کد خبر ۴۲۲۰۲۵ تاریخ انتشار ۱۲ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۱ ۳۷ - 03 August 2014 دختری جوان که پدر خود را در حمایت از مادرش به قتل رسانده است دستگیر شد به گزارش شرق ماموران پلیس استان زنجان چندروز قبل از طریق مرکز فوریتهای پلیسی110 باخبر شدند مردی در خانهاش هدف ضرمرگ دلخراش پدری، توسط پسرش به خاطر مادر
مرگ دلخراش پدری توسط پسرش به خاطر مادر یکی از افسران پلیس آگاهی یکی از ماموریتهای ضمن خدمت خود را به عنوان یک خاطره بازگو کرد در یکی از روزهای مهرماه سال 90 كه هوا كاملا طوفانی بود و باران شدیدی میبارید از طریق مركز پیام به پلیس آگاهی اعلام شد جسد فرد ناشناسی كه با ضربات متعدسناریوی تکان دهنده مادر و 2 دختر برای مرگ پدر
سناریوی تکان دهنده مادر و 2 دختر برای مرگ پدر مادر با دخترش همراه شده بود اما میگفت هرگز به قتل فکر نمیکرد به این مطلب امتیاز دهید به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از ایران دختر جوان اعتراف کرد 60 روز برای جنایت نقشه کشیده است پرونده این جنایت پنهان با عذاب وجدانکودک 4 ساله قربانی بیاحتیاطی پدر و مادرش شد
کودک 4 ساله قربانی بیاحتیاطی پدر و مادرش شد   سرهنگ شیر محمدی در گفتگو با باشگاه خبرنگاران گفت در ساعت 15 30دقیقه عصر روز گذشته پدر و مادری که یک لحظه از فرزند 4 ساله خود غافل شدند حادثه جبران ناپذیری را رقم زدند این مقام مسئول پلیس در ادامه افزود کودک از غفلت والدینش استف-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها