تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 14 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مؤمن بسيار راستگو و بسيار نيكوكار است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804451442




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دکتر محمود رضا امینی اهمیت جنگ 2014 غزه در قاب تحولات تاریخی فلسطین


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: دکتر محمود رضا امینی
اهمیت جنگ 2014 غزه در قاب تحولات تاریخی فلسطین
جنگ 2014 غزه بار دیگر نشان داد که مقاومت ملت فلسطین از میان رفتنی نیست و تا مقاومت وجود دارد، سراب امنیت و تثبیت نهایی برای رژیم صهیونسیتی، دست نایافتنی است.

خبرگزاری فارس: اهمیت جنگ 2014 غزه در قاب تحولات تاریخی فلسطین



پس از گذشت 66 سال از تاسیس رژیم جعلی صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی، این رژیم همواره در طول این مدت به دلیل بحران ذاتی خود، یعنی بحران مشروعیت، با مساله ی امنیت و ثبات دست به گریبان بوده است. هدف غایی این رژیم از تمامی آتش افروزی ها و جنایتهای خود در منطقه، تلاش در جهت تثبیت نهایی و از بین بردن تهدیدات امنیتی بالقوه و بالفعل بوده است. هدفی که به یمن مقاومت ملت فلسطین و اتکای آنها به امکانات ذاتی خود تا کنون محقق نشده است و انشاء الله هرگز محقق نخواهد شد. برای توضیح بیشتر باید به پاشنه ی آشیل رژیم اشغالگر قدس یعنی بحران امنیت اشاره کرد که این رژیم در تبلیغات خود برای ملت ساختگی اسرائیل که با گردآوری یهودیان از اقصی نقاط جهان توسط آژانس یهود و با وعده ی زندگی آسوده در ارض موعود شکل گرفته است سعی داشته است که بحران امنیت را گذرا، موقتی و رو به پایان معرفی کند. با این حا،ل آرزو و وعده ی تثبیت نهایی و حل بحران امنیت، امری است که تا کنون نشانه ای از نزدیک شدن به آن حاصل نگردیده است و  با جنگ 2014 بیش از هر زمان دیگری دست نایافتنی به نظر می رسد. تداوم بحران امنیت برای رژیم صهیونیستی می تواند به سرعت این رژیم را که خانه ای سست تر از خانه ی عنکبوت است، با مشکلات درونی و بین المللی جدی مواجه کند. امروزه بیش از هر زمان دیگری تداوم بقاء و جنگ افروزی های رژیم صهیونیستی برای حامیان غربی آن پر هزینه گشته است. ماشین تبلیغاتی صهیونیسم و رسانه های غربی، دیگر توانایی اغوا و فریب افکارعمومی غرب را نسبت به ظلمی که در حق ملت فلسطین روا داشته شده است و جنایاتی که توسط این رژیم اشغالگر صورت می گیرد، ندارند. در داخل سرزمینهای اشغالی نیز شکافهای سیاسی و اجتماعی درونی به واسطه ی همین تداوم بحران امنیت، رو به افزایش است. در این یادداشت سعی شده است تا با نگاهی به معادله ی مذکور ( بحران و معضله ی امنیت رژیم صهیونیستی ) و در این چارچوب تحلیلی، اهمیت و جایگاه جنگ 2014 در قابی وسیعتر مورد مداقه قرار گیرد. واقعیت این است که زمان، علیه رژیم صهیونیستی عمل می کند و جنگ 2014 بار دیگر نشان داد که مقاومت ملت فلسطین از میان رفتنی نیست و تا مقاومت وجود دارد، سراب امنیت و تثبیت نهایی برای رژیم اشغالگر دست نایافتنی است. شتابان شدن شیب فروپاشی و در هم پیچیدن طومار رژیم اشغالگر، رسیدن به آن نقطه ای است که ملت ساختگی اسرائیل و حامیان غربی آن را به این جمع بندی و نتیجه ی قطعی برساند که اشغالگری مشمول فراموشی نمی شود و تداوم اشغالگری چیزی جز تداوم نا امنی و بی ثباتی در منطقه نخواهد بود و نهایت اینکه امنیت و تثبیت نهایی رژیم اشغالگر، سرابی دست نایافتنی است. این همان نقطه ای است که برای صهیونیسم بین المللی و سران رژیم غاصب کابوسی بزرگ  است و تلاش رژیم صهیونیستی برای جلوگیری از رسیدن به این نقطه است. تمام رفتارها و آتش افروزی های رژیم صهیونیستی را می توان در این قالب و در راستای تلاش راهبردی و به نوعی دست و پا زدن برای جلوگیری از رسیدن به نقطه ای دانست که شیب سقوط برای این رژیم تندتر و تندتر می شود. لذا تلاش دارد تا سمت و سوی روند تحولات به سمتی باشد که در جهت رسیدن به این نقطه حرکت نکند. رادیکالیزه شدن توحش رژیم صهیونیستی و قدرت گرفتن تفکر راستگرایی افراطیِ صهیونیستی در درون ساختار رژیم اشغالگر قدس را می توان شواهدی بر این مدعا دانست. اگر قدری به عقب برگردیم، آغاز شیب سقوط برای رژیم جعلی را باید از سال 2000 و با عقب نشینی از جنوب لبنان دانست. پس از این عقب نشینی، تمامی جنگ های رژیم صهیونیستی با هدف دست یابی به یک پیروزی بزرگ بوده است تا مسیر روند تحولات را که به ضرر این رژیم در حرکت است، معکوس نموده و به سود خود برگرداند؛ هدفی که به هیچ وجه به دست نیامده است. راهبرد مقاومت با تکیه بر امکانات ذاتی خود و با حمایت دوستان حقیقی خود که محور مقاومت را در منطقه تشکیل می دهند، نشان داده است که تنها راهبردی است که دستاوردهای فراوانی داشته است.   پس از خروج مفتضحانه از جنوب لبنان، جنگهای 2006 با حزب الله، 2008 و 2012 با حماس در نوار غزه، سه جنگی بودند که رژیم صهیونیستی در آن نتوانست به هدف خود که به چالش کشیدن دکترین مقاومت بوده است، دست پیدا کند؛ بلکه در روندی مقابل، تقویت توان نظامی و اراده ی معطوف به پیروزی را در جریان مقاومت آشکارتر کرد. جنگ 2014 نیز نتوانسته است روند تحولات سیاسی را به مسیر دلخواه صهیونیستها برگرداند. هدفی که صهیونیست ها برای جنگ اخیر اعلام کردند، از بین بردن موشکها و توان راکت اندازی مقاومت و همین طور از بین بردن تونل ها بوده است؛ اما  اکنون یک ماه از حملات رژیم صهیونیستی به نوار غزه و جنایات این رژیم علیه زنان و کودکان و مردم غزه می گذرد، با این حال توان نظامی مقاومت و شلیک موشکها به سرزمینهای اشغالی کماکان ادامه دارد. نکته ی مهم تر اینکه در این جنگ، مقاومت ابعاد جدیدی از توان نظامی خود را به رخ کشید و لذا اکنون این مقاومت است که شروط آتش بس را تعیین می کند.    بنابراین جنگ 2014 هیچ دستاوردی برای رژیم صهیونیستی نداشته است، بلکه بار دیگر نشان داده است که مقاومت ملت فلسطین در هم شکستنی نیست. رژیم صهیونیستی در این جنگ جز کشتار بی هدف زنان و کودکان و مردم بی دفاع غزه هیچ راهبرد دیگری نداشته است و این نشان دهنده اوج عجز و استیصال آنها در برابر مقاومت است. رژیم صهیونیستی در جنگ 2014  بار دیگر دریافت که نمی تواند جلوی حرکت تحولات تاریخی و سیاسی به سمت رسیدن به نقطه ی بی بازگشت را بگیرد. جنگ 2014 بار دیگر ثابت کرد که تنها رویکردی که در برابر رژیم اشغالگر قدس می تواند نتیجه دهد، رویکرد مقاومت است. دکترین امنیتی رژیم صیونیستی مبتنی بر غلبه و کاربرد قدرت و زور است. در واقع رژیم صهیونیستی به دلیل نداشتن عمق استراتژیک، بر این گمان است که برای رسیدن به هدف تثبیت نهایی و دست یابی به امنیت پایدار، باید موازنه ی قوا به طور مطلق به سود آنان باشد و در این جهت باید هرگونه تهدید بالفعل و بالقوه ای با شدیدترین وجه نابود گردد. در این راستا برای دستیابی به غلبه مطلق، باید قدرت و توان نظامی بدون مقید بودن به قواعد و رژیم های حقوقی بین المللی به کار گرفته شود. با نگاهی تاریخی می توان ملاحظه کرد که رژیم صهیونیستی با این رویکرد امنیتی مبتنی بر غلبه و زور، توانست برخی از چالش های امنیتی خود را حل کند اما در مواجه با رویکرد مقاومت با سدی محکم مواجه شده است. در مرحله اول که می توان آن را از سال 1948  یعنی سال تاسیس رژیم صهیونیستی تا سال  1973 دانست، این کشورهای عربی بودند که به نمایندگی از ملت فلسطین در برابر رژیم اشغالگر تهاجماتی داشتند. از مهمترین آنها جنگهای 1948، 1967 و 1973 بوده است. با این حال سهم مردم فلسطین در این درگیری ها اندک بوده است. دستاورد این جنگها برای رژیم صهیونیستی فائق آمدن بر تهدیدات بالقوه و بالفعل خصوصا از جانب  دو همسایه ی استراتژیک یعنی مصر و اردن بوده است. به نحوی که امروزه شاهدیم کوچکترین امیدی به حمایت این دولتها از مردم مظلوم فلسطین نیست. مقطع دوم مبارزه از سال 1973 تا 1987 می باشد. در این مقطع پس از نا امیدی از کشورهای عربی، با توجه به شکست پی در پی کشورهای عربی از رژیم صهیونیستی و خارج شدن آنها از دایره جنگ با رژیم صهیونیستی، گروههای فلسطینیِ عمدتا دارای گرایشات مارکسیستی، ناسیونالیستی  عربی و التقاطی بودند که وارد فاز نبرد با رژیم صهیونیستی شدند. با این حال این تفکرات و ایدئولوژی ها نیز به مرور زمان در مقابل رویکرد خشن رژیم صهیونیستی دچار انفعال و عقب نشینی شدند و رویکردی سازشکارانه با پیمان اسلو 1 و 2  اتخاذ کردند. رویکردی که نمود بارز آن را می توان در سازمان فتح و همین طور رهبرانی چون عرفات و محمود عباس دید که کماکان ادامه دارد اما هیچ دستاوردی را در مقابل رژیم غاصب نداشته است.  مقطع سوم مبارزات ملت فلسطین را می توان از سال 1987 و با شکل گیری رویکرد مقاومت دانست. این رویکرد که با وقوع انقلاب اسلامی در ایران شکل گرفته و تقویت شده است، مبتنی بر الگوی مبارزات اسلامی و مردمی ملت فلسطین موسوم به انتفاضه است. این مرحله ای جدید از مبارزه و نوع تعامل و روابط فلسطینی ها با اشغالگران بود که نقطه ی عطفی در تاریخ مبارزات بود. در این دوره با ظهور گروههای اسلامی هم چون جهاد اسلامی و حماس در فلسطین و حزب الله در لبنان، تحقق ایده های توسعه طلبانه ی رژیم صهیونیستی با تهدیدی جدی مواجه شد. هدف غایی این رژیم از تمامی آتش افروزی ها و جنایتهای خود در منطقه، تلاش در جهت تثبیت نهایی و از بین بردن تهدیدات امنیتی بالقوه و بالفعل بوده است. مقاومت مردمی فلسطین با هدف قرار دادن امنیت داخلی، رژیم صهیونیستی را که از جنبه های سخت افزاری در مقایسه با سایر کشورهای همسایه و منطقه ای، قدرتی غیر قابل رقیب و شکست ناپذیر تلقی می شد، با مشکل بزرگی در داخل مرزهای خود مواجه ساخته است. دکترین و راهبرد مقاومت در مقابل ماهیت تجاوزکار رژیم صهیونیستی، که راهبرد مورد حمایت  جمهوری اسلامی و رهبر معظم انقلاب نیز می باشد، را به واقع باید رویکردی رئالیستی و متناسب با واقعیت و حقیقت رفتار این رژیم اشغالگر دانست. همانطور که اشاره شد پس از کمپ دیوید، بخشی از گروهها و رهبران فلسطینی که به رویکرد دیپلماتیک و مذاکرات سازش روی آوردند، اکنون پس از 3 دهه متوجه شده اند که این رویکرد کوچکترین دستاوردی نداشته است. بنابراین پس از آشکار شدن شکست سایر راهبردها در برابر رژیم صهیونیستی، راهبرد مقاومت با تکیه بر امکانات ذاتی خود و با حمایت دوستان حقیقی خود که محور مقاومت زا در منطقه تشکیل می دهند، نشان داده است که تنها راهبردی است که دستاوردهای فراوانی را داشته است. با نگریستن در قاب وسیع تر و کلان تاریخ مبارزات ملت فلسطین، اهمیت جنگ 2014 غزه آشکار تر می گردد. رژیم صهیونیستی پس از، از میدان به در کردن کشورهای عربی و همین طور جریان سازشکار در فلسطین، به سد محکمی به نام جریان مقاومت برخورد کرده است. پس از جدایی نوار غزه از کرانه ی باختری رود اردن، این سومین جنگی است که رژیم صهیونیستی در نوار غزه داشته است (2008 ، 2012 و 2014 )، با این حال نه تنها نتوانسته کوچکترین ضربه ای به جریان مقاومت در فلسطین وارد کند، بلکه هرچه بیشتر یاس و استیصال اشعالگران و در مقابل انگیزه و قدرت روز افزون جریان مقاومت در فلسطین، لبنان ، سوریه و ... را به رهبری جمهوری اسلامی ایران نشان داده است. انتهای متن/

93/05/21 - 07:00





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 58]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن