واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت وارده
حکایت «هنر» در آموزش و پرورش
در سال 1392 در حرکت ناباورانه مشاهده شد که حلقه دوم این زنجیره یعنی «تربیت معلم هنر» مغفول ماند و در دفترچه کنکور، دانشگاه فرهنگیان در همه رشتههای سال قبل پذیرش دانشجو داشت به جز رشته هنر!
به گزارش گروه آموزش و پرورش خبرگزاری فارس، مجتبی بابائیان مدرس دانشگاه فرهنگیان یادداشتی برای خبرگزاری فارس ارسال کرده است. وی در این یادداشت به حکایت «هنر» در آموزش و پرورش پرداخته است: تأسیس مراکز تربیت معلم با این رسالت که وزارت آموزش و پرورش بتواند کادر آموزشی مورد نیاز آموزشگاههای مقاطع مختلف تحصیلی در دو زمینه «آموزش» و «پرورش» را تأمین کند و قرار گرفتن روند تربیتی و آموزشی فراگیران در یک مسیر سالم و پویا که از اهداف عالیه و انگیزههای آموزش و پرورش در نظام مقدس جمهوری اسلامی میباشد، صورت گرفت. در این راستا برای تأمین و تربیت کادر مورد نظر به نسبت ساعات پیش بینی شده برای موضوعات درسی مختلف در مقاطع تحصیلی نظام آموزش کشور از داوطلبان کنکور سراسری با اجرای مراحل گزینش، هرساله تعداد کثیری دانشجو جذب مراکز تربیت معلم شده و بعد از اتمام دوره 2 ساله و اخذ فوق دیپلم و تأیید صلاحیت معلمی به استخدام آموزش و پرورش در آمده و در مدارس شروع به کار نمودند. درس هنر هم در این رهگذر مستثنی نبوده و در هفته 2 ساعت درس هنر در برنامه آموزشی هفتگی دانش آموزان مقطع راهنمایی تحصیلی، گنجانده شد لذا برای تأمین معلمین تخصصی این درس در سطح کشور، رشته «آموزش هنر» در مراکز تربیت معلم پسرانه و دخترانه از سال 1360 به صورت متمرکز در تهران راه اندازی شد. بعد از 8 سال به جهت نیاز بیشتر به معلم هنر و توسعه مراکز آموزش هنر در کشور، یک مرکز پسرانه و یک مرکز دخترانه در اصفهان، همچنین یک مرکز پسرانه و یک مرکز دخترانه در مشهد نیز دانشجوی هنر پذیرش کردند و جمعاً مراکز تأمین کننده معلم هنر مدارس در سطح کشور به 6 مرکز افزایش یافت. مقطع راهنمایی تحصیلی در مدارس کشور با داشتن 3 پایه تحصیلی و حداقل در هر پایه یک کلاس میتوانست با 6 ساعت درس هنر در یک روز از وجود معلم متخصص مربوطه بهره مند شود و مدارسی که جمعیت دانشآموزی بیشتری داشتند حتی میتوانستند تمام ساعات موظف یک معلم هنر را پر کنند و یا نهایتاً تمام ساعات موظف یک معلم هنر در 2 مدرسه پر میشد. به هر صورت این روند موجب شده بود تا حدّی درس هنر با داشتن کتاب مجزّا برای هر پایه، معلم تخصصی هنر و همچنین گروه درس هنر، جایگاه خود را پیدا کند و از طرف مسئولین آموزش و پرورش و مدیران مدارس تا اندازهای مورد توجه و مد نظر قرار گیرد. از آنجا که در سیستم آموزش ارتباط تنگاتنگی بین ساعت تخصیصی هر درس و جدی گرفتن آن از طرف متولیان در برنامهریزی آموزشی وجود دارد، مخصوصاً درس هنر( که متاًسفانه بعضی مواقع در مدارس برای رفع خستگی معلم ریاضی و ... ساعت هنر به آنها داده می شود) هنوز در برنامهریزی خیلی از متولیان جدّی گرفته نمیشود. کافی بود تغییر غیر کارشناسی و ناخوشایندی در ساعات هفتگی این درس صورت گیرد تا همه چیز را به هم بریزد و همه بافتهها را پنبه کند که متأسفانه این اتفاق افتاد و برخلاف سیاست گسترش رشته «آموزش هنر» در مراکز تریت معلم، 2 استان دیگر به جز تهران و پذیرش دانشجوی بیشتر، در یک حرکت غیر کارشناسی، شورای مرکزی برنامه ریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش ساعت تخصیصی درس هنر در پایههای دوم و سوم راهنمایی را از 2 ساعت به یک ساعت تقلیل داد. این تغییر نامیمون در ساعات درسی هنر آسیبهای فراوانی بر پیکر روند آموزشی مدارس راهنمایی وارد کرد که به مواردی از آنها اشاره میشود: 1 - تقلیل ساعات درس هنر در مدارس 3 کلاسه از 6 ساعت به 4 ساعت که نتیجه آن پرنشدن برنامه یک روز، موظف معلم تخصصی و دادن درس به معلم غیر تخصصی و نهایتاً محروم شدن بعضی دانش آموزان از امکان رشد و شناسایی رشته مورد علاقه خود. 2 - عدم هماهنگی بین خروجیهای تربیت معلم رشته هنر و تقلیل ساعت هنر در مدارس راهنمایی و نهایتاً مشکل تقسیم معلمین هنر در مدارس که باعث شد: 3 - مد نظر قرار نگرفتن درس هنر و معلم هنر به صورت جدی در برنامهریزی مدیران. 4 - عدم کارایی درس هنر در پایههای دوم و سوم راهنمایی و ابتر ماندن آموزشهای معلم. 5 - جدی نگرفتن موضوع خلاقیت با توجه به پتاسیل این درس در پرورش خلاقیت دانشآموزان. 6 - سر خوردگی معلمان هنر و به ناچار پرداختن به آموزش دیگر دروس برای پرشدن برنامه هفتگی. 7 - محروم شدن اکثر مدارس راهنمایی روستایی از معلم هنر به دلیل 3 پایه (3 کلاسه) بودن و کم شدن ساعت هنر. 8 - خستگی بیش از حد معلمان هنر در مدارس پرجمعیت با تعدد کلاس یک ساعته. 9 - بی معنا شدن حجم کتابهای هنر دوم و سوم راهنمایی با ساعت اختصاص یافته. 10 - اعلام نیاز نکردن برای تأمین معلم هنر از مراکز تربیت معلم توسط ادارات و مناطق آموزش و پرورش و نتیجتاً عدم جذب دانشجوی هنر. 11 - صحه گذاشتن بر بی اهمیت بودن درس هنر از نظر بعضی از کج سلیقگان. آنچه گفته شد خلاصه ای بود بر آنچه بر درس هنر، تربیت معلم هنر و معلم هنر در این 30 سال (1390-1360) گذشت. اما اکنون با اجرای برنامه تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش که خوشبختانه در اهداف آموزشی آن بر آموزش خلاقیت محور و هنر محور تأکید شده و درس هنر با ساعت و تنوع بیشتر مد نظر قرار گرفته است، این نوید را به دلسوزان نظام آموزشی و معلمین هنر می دهد که هنر به صورت جدی جایگاه خود را در نظام آموزشی کشور پیدا خواهد کرد و زمینه ساز شکوفایی و پرورش خلاقیت هرچه بیشتر فراگیران و آینده سازان کشور خواهد شد. با ساماندهی مراکز تربیت معلم و شکل گیری آن در قالب دانشگاه فرهنگیان در سال 1391 همچنین توسعه رشته هنر در این فرایند با جذب دانشجو در رشتههای پیوسته کارشناسی «ارتباط تصویری» و ناپیوسته «آموزش هنرهای تجسمی» امیدی تازه به متولیان دلسوز آموزش و پرورش داد و همه خوشحال از اینکه «درس هنر، تربیت معلم هنر و معلم هنر» دیگر در این راه هموار رسالت خود را انجام خواهند داد. ولی در سال 1392 در حرکت ناباورانه مشاهده شد که حلقه دوم این زنجیره یعنی «تربیت معلم هنر» مغفول ماند و در دفترچه کنکور، دانشگاه فرهنگیان در همه رشتههای سال قبل پذیرش دانشجو داشت به جز رشته هنر! انتهای پیام/
93/05/11 - 12:27
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 42]