واضح آرشیو وب فارسی:الف: کدام اخلاق؟ کدام حرفهای؟
فرشاد مهدیپور، 9 مهرداد 93
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۹ مرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۰۵
در گرماگرم معرفی نامزدهای کمیسیون فرهنگی مجلس برای عضویت در هیات نظارت بر مطبوعات، این بحث از دو زاویه بیشتر مورد توجه قرار گرفته است: یکی محاسن و معایب نامزدهای جدید و نفر قبلی و دیگری هم رفتار خلاف آییننامه هیات رییسه. درباره اینکه حضور علی مطهری در دوران انسدادی فعالیت هیات نظارت (در دولت گذشته)، مفید حال رسانهها بود و حالا در دورهای که رفتارها بهجهت عکس در جریان است، حضور نمایندگانی متفاوت میتواند مفیدتر باشد یا نه، جای دیگری باید بحث کرد و سنجش عملِ هیات رییسه هم ظاهرا چندان دشوار نیست، چرا که حتی سفت و سختترین هواداران آن نیز، اقدام انجامشده را تلویحا خلاف قانون نامیدهاند.اما آنچه کمتر دیده شد، مجموع استدلالهایی است که از سوی آقای مطهری، در انتقاد از اقدام صورتگرفته ابراز شده؛ در توضیحاتی که از سوی وی، روز شنبه (چهارم مرداد ۱۳۹۳) منتشر شده، سه نکته مورد تاکید قرار گرفته است: اولا «کارِ کمیسیون فرهنگی خلاف قانون نبود» ثانیا به نظر ایشان «خلاف تدبیر» بوده است و ثالثا «خلاف اخلاق حرفهای». از این عبارات که از سوی فردِ ذینفع مطرح میشود، چه برداشتی میتوان داشت؟ آیا جز این است که آقای مطهری، انتخاب خود را مدبرانهترین گزینه میدانسته و اجراییشدن این اقدام را کاملا حرفهای و درست (با وجود اعلام اینکه تمایلی به نامزدی نداشتهاند، آیا معنای نامزدشدن جز این است که فرد، در خود توانی افزونتر از دیگران میبیند)؟ اینکه نمایندگان انتخابشده واجد گرایشهای سیاسیای هستند که از نظر ایشان نامطلوب است، آیا میتواند واجد حقی برای منتقدان باشند که این انتخاب را بهطور کلی مختل و متوقف کنند؟ تشخیص اینکه چه به صلاح مجلس هست یا نیست، با اکثریت نمایندگان است یا جمعی که قدرت اِعمال نظر در اینگونه موارد را دارند (بهمانند متوقفکردن اعلام وصول استیضاح وزیر علوم)؟از سویی دیگر، اگر بتوان کمی از این حادثه کوچک و نهچندان با اهمیت فاصله گرفت، سوال بزرگتری را میتوان مطرح کرد و آنهم اینکه ظاهرا شباهت جالبتوجهی میان برداشتها و مواجهات یک جریان سیاسی با نتایج هر انتخابی وجود دارد؛ البته انتخاباتی که آنها، در آن برنده و پیروزش نباشند. در ۸۸، اصلیترین نامزد بازنده که احتمالا خود را اخلاقمدارترین فرد هم میدانست، در حالی که هنوز رایگیری ادامه داشت، خودش را رئیسجمهور ایران نامید و هوادارانش هم کار وی را، کاملا مدبرانه و حرفهای توصیف میکردند. مطابق اظهارنظرهای اعضای ستادهای نامزدها در دیدار ۲۶ خرداد ۸۸ با رهبر انقلاب، بحثی از غیرقانونی بودن برگزاری انتخابات در میان نبود و معترضان، «انتخاب» صورتگرفته را غیراخلاقی و خلاف مصلحت کشور میدانستند؛ اما در خرداد ۹۲، سکه بهگونهای دیگر ضرب شد و با وجود امکان بروز خطا در محاسبه کمتر از یکدرصد آرای نامزد پیروز، همه معترضان قبلی، برای شادباشگویی و پیامدهی صف کشیدند و انتخابات را «تایید» کردند. حتی قبل از آنی که شورای نگهبان در اینباره نظر دهد (همان استدلالی که در ۸۸ مکررا، تکرار میکردند)!اینکه یکروز انتخاباتی سیاه و متقلبانه و جائرانه باشد و روز دیگری شکوهمند و افتخارآمیز و سالم، ظاهرا مطابق معیارهایی است که میل و اراده و نظر شخصی بر آن حکمفرمایی میکند و نه اخلاق حرفهای؛ چرا که اخلاق حرفهای را اتخاذ تدابیری گفتهاند که روابط اجتماعی را در چارچوبهایی معین و تعریفشده، ساماندهی میکند و نه چارچوبهایی که هر روز جابهجا شود. استاندارهای دوگانه، همهجا و همهوقت وجود دارند و مهم داعیه مدعیانی است که خود را بَری از خطا و اشتباه ندانند و در هر موردی، مطابق دلبخواهشان عمل نکنند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]