واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: فخری گلستان: «هنرم را برای زنده بودن میخواهم»
شانزدهم تیر ماه سالروز درگذشت فخری گلستان، هنرمند خودآموخته سفالگری است. کسی که این هنر را از 50 سالگی شروع کرد، اما در مدتی کوتاه مورد توجه محافل هنری قرار گرفت.
شانزدهم تیر ماه سالروز درگذشت فخری گلستان، هنرمند خودآموخته سفالگری است. کسی که این هنر را از 50 سالگی شروع کرد، اما در مدتی کوتاه مورد توجه محافل هنری قرار گرفت.فخری گلستان اگرچه عضوی از یک خانواده معروف بود و سالها زیر سایه نام همسر نویسنده و فیلمسازش، ابراهیم گلستان، زندگی کرد، اما توانست با روی آوردن به هنر سفالگری در 50 سالگی، نام خود را به عنوان یک هنرمند توانا در حوزه هنرهای تجسمی بر سر زبانها بیندازد.گلستان که معتقد بود معاشرت و آشناییاش با نویسندگانی چون سیمین دانشور و جلال آلاحمد، دلیلی برای حضورش در این عرصه باقی نگذاشته است، فعالیتش را با ترجمه دو کتاب و همچنین سرپرستی یک موسسه حمایت از کودکان آغاز کرد و سرانجام در دهه ششم زندگیاش به سفالگری، هنری که به او آرامش میبخشید روی آورد و با آن شناخته شد.فخری گلستان در سال 1304 به دنیا آمد. ازدواج او با پسرعمویش، ابراهیم گلستان، پیوندی برای به وجود آمدن خانوادهای هنرمند بود. ابراهیم گلستان نویسنده و فیلمساز بود و با نویسندگان معروف آن دوره معاشرت داشت.پس از مهاجرت به تهران، یکی از مهمترین فعالیتهای اجتماعی فخری گلستان، مدیریت یک پرورشگاه فرزندان خانوادههای معتاد بود. او سالها تلاش کرد تا وضعیت این قشر آسیبدیده را سر و سامان ببخشد. گلستان همچنین کتابهای «فیل» اثر اسلاومیر مروژک و «کسی مرا نمیشناسد؛ صدای کودکان زاغهنشین امریکا» را به فارسی ترجمه کرده است.فخری گلستان فعالیتش در هنر سفالگری را در 50 سالگی و به صورت تجربی آغاز کرد. با این حال آثار او از کیفیت خوبی برخوردار بودند و از سوی دوسالانه سفالگری مورد تقدیر قرار گرفتند. او در یاداشتی که در یکی از نشریات منتشر کرد، گفته بود: «من سفالگری را برای زنده بودن میخواهم، نه برای زندگی».فخری گلستان آثار سفالگری خود را در کارگاه کوچکی که در حیاط خانهاش قرار داشت، انجام میداد. او از آثارش چندین نمایشگاه مختلف برگزار کرد که بسیاری از آنها به فروش رفت.لیلی گلستان، فرزند این هنرمند، درباره هنر سفالگری مادرش گفته است:«مادرم بعد از انقلاب به شکل خودآموخته به هنر سفالگری روی آورد و به طرز باورنکردنی هنری مدرن داشت. ایشان در فاصله این سالها حدود 10 نمایشگاه انفرادی در گالری گلستان و در چند بینال تخصصی نیز حضور داشت. کارهایش همه امضای خودش را داشتند. آثار ایشان علیرغم سن بالایی که داشتند اما بسیار مدرن بود و نوآوریها در آثارش نشانگر دل جوانش بود که بسیاری را به تعجب وامیداشت.»خود او در مصاحبهای درباره استقبال از نمایشگاه آثارش گفته بود:«لیلی یک روز پیشنهاد داد که نمایشگاهی برپا کنیم، هیچ کس من را به عنوان سفالگر نمیشناخت، همه متعجب بودند از این نمایشگاه. 15 دقیقه بعد از افتتاح نمایشگاه، همه کارهایم فروش رفته بود، هر چه هم که برای خودم ساخته بودم لیلی و خواهرم به گالری آوردند و مردم آنها را خریدند. مجسمهسازی به من آرامش عجیبی میدهد.»مرگ فرزندش کاوه که ۱۳ فروردین ۱۳۸۲ هنگام تصویر برداری برای شبکه خبری بیبی سی در خط مقدم جنگ در شهر مرزی کفری در ۱۳۰ کیلومتری کرکوک عراق در اثر انفجار مین اتفاق افتاد تاثیر زیادی بر فخری گلستان گذاشت. بعد از مرگ کاوه، مدتی نتوانست به سفالگری ادامه بدهد، اما دوباره برای رسیدن به آرامش به آن پرداخت.این هنرمند سفالگر روز 16 تیر ماه سال 1391 در 87 سالگی درگذشت.
گردآوری : گروه فرهنگ و هنر سیمرغwww.seemorgh.com/culture
1393/04/16
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]