واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
فرهنگ و ادب > ادیبات ایران دانایی در گفتگو با مهر:
شمس به شدت مجذوب امام (ره) بود/ انتقاد شدید جریان روشنفکری به شمس
محمد حسن دانایی با بیان اینکه شمس آلاحمد در زمان حیات خود به شدت شیفته حضرت امام خمینی(ره) بود گفت: شمس در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی در اثر شیفتگیاش به امام و انقلاب وارد فعالیتهای سیاسی شد و بدون اراده قبلی و به صورتی ناگهانی در نزدیکی کانونهای قدرت قرارگرفت اما همین امر باعث شد که در تجربه سیاسی ناکام بماند.
محمد حسین دانایی، خواهرزاده شمس و جلال آلاحمد، در آستانه سالروز تولد شمس آلاحمد (10تیر) در گفتگو با خبرنگار مهر در پاسخ به سوالی در مورد تفاوتهای شخصیتی و فکری میان شمس و جلال آلاحمد اظهار داشت: شمس آلاحمد به طور مشخص دارای شخصیتی متفاوت و هویتی مستقل از برادرش بود و حتی بدون داشتن نسبت برادری با جلال نیز میتوانست حضور قابل توجهی در متن جریانات فرهنگی ایران داشته باشد، اما علت اینکه نام وی در سایه نام و آوازه جلال باقی مانده، ناشی از گستره نفوذ جلال در نسلی بود که با وی میزیستند. با این حال، من بر این باورم که شهرت و هویت اجتماعی شمس را نمیشود تنها به وجه برادریاش با جلال محدود کرد. وی ادامه داد: امروز هم اگر برای آقای شمس آلاحمد هویت مستقلی قائل نمیشویم، به خاطر راحتطلبی خودمان است، یعنی میخواهیم هر پدیدهای را با بارزترین و دم دستی ترین ویژگیاش بشناسیم، چون پی بردن به دیگر ویژگی ها، مستلزم صرف وقت و هزینه است. در مورد رابطه شمس و جلال آل احمد هم همین مکانیزم تنبلی و راحت طلبی به راه افتاده، یعنی چون وجه برادری شمس آل احمد با جلال آلاحمد، اولین نکته از هزاران نکته موجود در مورد شمس آل احمد است، لذا به همین یک نکته دم دستی چسبیده ایم و به آن اکتفا کرده ایم. بدون تردید، این شیوه شناخت، مورد تأیید هیچ یک از عقلا نیست و ما را به حقیقت وجودی شمس نزدیک نمی کند. دانایی در ادامه شمس آلاحمد را شخصیتی سلیمالنفس و صلح طلب و نیز رفیقباز معرفی کرد و گفت: او آنقدر که به مناسبات عاطفی و روابط احساسی و دوستانهاش اعتقاد و پایبندی داشت، به سایر مناسبات اعتنا نداشت. در عین حال، انسانی بسیار دوست داشتنی و محبوب بود و همین مساله باعث شده بود که ارتباطات وسیعی داشته باشد و در همه جا او را به عنوان نماد محبت و مظهر دوستی بشناسند. خواهر زاده شمس و جلال آلاحمد همچنین حاشیه نشینی شمس آلاحمد را یک حادثه در زندگی وی برشمرد و افزود: شمس در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی در اثر نوعی شیفتگی و به صورتی افراطی وارد فعالیتهای سیاسی شد و بدون آگاهی و اراده قبلی و به صورتی ناگهانی در نزدیکی کانونهای قدرت قرارگرفت، در حالی که توانایی تحمل مسایل ناشی از این نزدیکی را نداشت. او در سالهای قبل از انقلاب هم فعالیت سیاسی داشت، اما هرگز تا این اندازه به کانونهای قدرت سیاسی نزدیک نشده بود و همین امر باعث شد که در تجربه سیاسی بعد از انقلاب ناکام بماند. دانایی تصریح کرد: شمس بعد از انقلاب اسلامی به شدت مجذوب امام خمینی(ره) شد. ریشه این مجذوبیت هم در احساس گناه و کوتاهی نسبت به پدر خودش نهفته بود. به همین علت، وقتی که بعد از فوت پدرش در سال1340 و در جریان برگزاری مجالس ختم از سوی علمای قم از جمله با حضرت امام(ره) دیدار کرد، شباهتهای فراوانی را در کردار و رفتار حضرت امام(ره) با پدر خودش دید و احساس کرد که ابراز محبت و اردات به امام، بهترین فرصتی است که به دست آورده تا بيمهریهای گذشته خودش نسبت به پدر را جبران کند. دانایی ادامه داد: این حس باعث شد که شمس از همان سال های پیش از انقلاب، از جمله مشتاقان به حضرت امام(ره) باشد. وقتی هم که امام به عنوان رهبر انقلاب به ایران برگشتند و عده ای از اعضای کانون نویسندگان ایران را به حضور پذیرفتند، شمس خیلی متأسف بود که به دلیل خارج شدن از کانون نویسندگان، نتوانسته به دیدار امام برود. البته بعدها به واسطه مرحوم سید احمد خمینی توانست به دیدار با امام خمینی(ره) نائل شود و بعد از آن دیدارها بود که سر از پا ناشناخته و شیفته وار وارد فعالیت های سیاسی شد و دست به تبلیغات وسیع به نفع نظام اسلامی زد. خواهر زاده شمس و جلال آلاحمد همچنین در پاسخ به سوال مهر در مورد چرایی حاضرنشدن شمس آلاحمد در جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی به رغم عضویتش در آن گفت: انتخاب شمس در این شورا تدبیر شخص حضرت امام(ره) بود. امام برای اصلاح امور دانشگاهها شمس را در مد نظر گرفته بودند، چون شمس آل احمد هم یک جوان دانشگاه رفته بود و هم یک شخصیت فرهنگی و در عین حال، فعال سیاسی و مطبوعاتی شناخته شده و برادر جلال آل احمد که چهره ای کاملاً موجه و مقبول داشت. همین عوامل باعث شدند که ایشان به عضویت شورای عالی انقلاب فرهنگی منصوب شود، اما اختلاف نظر فاحش شمس با برخی اعضای شورای انقلاب فرهنگی بر سر تعطیلی دانشگاهها، باعث شد که شمس خودش را از شورا کنار بکشد و در جلساتش شرکت نکند. وی در پایان تاکید کرد: شمس در سالهای پس از پیروزی انقلاب، مدافع تمام قد انقلاب و امام بود و همین مساله باعث گسست های ارتباطی و عاطفی شدید برای او شد و اعتراض ها و انتقادهای تند برخی از روشنفکران همفکرش را به دنبال آورد. با این حال، در سالهای دهه پایانی عمرش دیگر تمایلی به شرکت مستقیم در فعالیتهای سیاسی نداشت و آرزو می کرد که کاش همچنان در قالب یک شخصیت فرهنگی باقی مانده بود و به کارهای علمی و آموزشی و تحقیق و تألیف میپرداخت.
۱۳۹۳/۴/۹ - ۱۰:۵۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 46]