واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گفتوگوی فارس با کامران شرفشاهی درباره علی معلم
اعتراض معلم به نقدهای آتشین شاعران/با زبان محاوره هم میتوان وارد دنیای حماسه شد
استاد معلم به هر شاعری از جنبهای تذکر میدادند و یک مرتبه حجم نقدها آوار نمیشد که موجب خجالتزدگی و دلزدگی شاعر بشود. در هر شعر به چند نکته اشاره میکردند که اندوخته خوبی میشد و اگر شعری ضعیف بود زیاد روی آن مکث نمیکردند.
خبرگزاری فارس - گروه ادبیات انقلاب اسلامی؛ علی دامغانی از شاعران شاخص عصر انقلاب اسلامی است، چاپ«رجعت سرخ ستاره» باعث شد تا او به عنوان یکی از شاعران اثرگذار عصر انقلاب قد علم کند. شعر معلم شعری استخواندار و ارجمند است. این ارجمندی تا جایی است که شاگردان زیادی گرد ایشان حلقه زدند و تا مرز تقلید از ایشان پیش رفتند. به هر حال زبان شعری استاد معلم خاص خودش است. برای شناختن این شخصیت فرهنگی به سراغ کامران شرفشاهی - که روزگاری در کیهان فرهنگی مشغول بوده- رفتیم تا از وی برایمان روایت کند؛ - آقای شرفشاهی! یک شخصیت که شما با او آشنایی خوبی دارید«علی معلم» است. علی معلم اولین مجموعه شعری که چاپ کرد «رجعت سرخ ستاره» بود. یک کتاب حدوداً سیصد صفحهای با بعضی لغات غامض و پیچیده و البته طرحی نو در مثنوی«رجعت سرخ ستاره»علی معلم از نگاه شما چگونه کتابی است؟ - «رجعت سرخ ستاره» در واقع یک حادثه بزرگ در ادبیات ما بود. شخصیت خود استاد معلم هم همین طور. برخلاف احمد عزیزی که کتابهایش به سرعت چاپ میشد و کثرت آثار ایشان مثال زدنی بود استاد علی معلم رغبتی به چاپ نداشت اما چاپ «رجعت سرخ ستاره» یک حادثه بزرگ بود. این کتاب بسیار مورد استقبال قرار گرفت و به فاصله کوتاهی نایاب شد و به چاپهای متعدد رسید . برخلاف مثنویهای احمد عزیزی و زبان او که زبان سهل و ساده و ممتنع بود، زبان مثنویهای استاد معلم بسیار پیچیده و دارای لحن حماسی بود. ایشان اگر امضایش هم پای مثنویهایش نبود به خاطر ریتم و حال و هوای خاصی که مثنویهایش داشت برای شاعران کاملاً قابل تشخیص بود. استاد معلم هم به واسطه مطالعات عمیق و گسترده و هم به خاطر جهانبینی خاصی که داشتند و نگاه فلسفی و حماسی که در آثارشان موج میزد بسیار مورد توجه شاعران قرار گرفت و بسیاری از شاعران کوشیدند تا جا پای ایشان بگذارند و مثنویهای بسیاری به تقلید از آثار استاد معلم سروده شد. - پس در این حوزه جریانساز بوده است. بله از شاعران جریانساز است، چه به لحاظ آثاری که داشتند و چه به لحاظ حضورشان استفاده میکردند. وقتی جلسهای بود و استاد معلم حاضر میشدند جمعی از شاعران جوانتر پروانهوار دور ایشان جمع میشدند. - جلسات شعر استاد معلم کجا تشکیل میشد؟ - غالباً در تالار اندیشه حوزه هنری تشکیل میشد خصوصاً بعد از فوت مرحوم استاد اوستا. - منظورتان چه سالهایی است همان سال 71 که استاد اوستا فوت میکند؟! - بله! بعد از آن تا مدتی اداره جلسات شعر حوزه هنری را استاد معلم به عهده گرفتند البته ایشان همیشه در جلسات حضور داشتند بعدها ایشان جلساتی داشتند که تخصصیتر برگزار شد که مورد استقبال شاعران قرار گرفت یک دورهای هم استاد معلم به صدا و سیما رفتند و در بخش شعر و موسیقی و ترانه فعالیت داشتند که آن دوره هم برای خودش رویکرد خاصی داشت. * با زبان محاوره هم می توان وارد دنیای حماسه شد - میشود از این رویکرد خاص بیشتر سخن برانید؟ - حضور استاد معلم در رأس شورای شعر و موسیقی صدا و سیما موجب شد تا جان تازهای در این شورا ایجاد شود. چهرههای تازهای به این شورا وارد شدند. ایشان خیلی تلاش کرد آثاری که ساخته میشود آثاری باشد که با فلسفه و حماسه نسبت بیشتری داشته باشد و باز در این دوره ما شاهد بعضی آثار هستیم که زبانزد است، مثل ترانه معروف خود ایشان در حوزه دفاع مقدس که خیلی هم گل کرد. چون کار زیبایی است «جماعت یک دنیا حرفه / بین دیدن و شنیدن/ برید از اونا بپرسید/ که شنیدهها رو دیدن» در این شعر ایشان زبان محاوره را وارد ترانه و یک کار حماسی کرده، در صورتی که قبل از این بسیاری از شاعران میگفتند ترانهای که در حوزه دفاع مقدس سروده میشود باید دارای زبان فخیم و فاخر باشد و قائل به این نبودند که میشود با زبان محاوره هم وارد دنیای حماسه شد و از دفاع مقدس سرود. - قبل از فوت مرحوم اوستا هم استاد در جلسات شعر حوزه هنری شرکت میکردند؟ بله قبل از آن هم حضور داشتند. * اعتراض معلم به نقدهای آتشین شاعران - یعنی منتقد بودند و آثار شاعران را هم نقد میکردند؟ - به هر حال حضور داشتند، سخن هم میگفتند. حضور ایشان همیشه مغتنم بود. من به خاطر دارم بعد از استاد اوستا بعضی از شاعران جوان حوزه در جلسات حضور پیدا میکردند و نقدهای تند و تیزی نسبت به کسانی که تازه آمده بودند و به جلسات ملحق شده بودند داشتند. یک بار استاد هم در اعتراض به این نقدهای آتشین گفتند اگر این شاعران جوان زیر تیغ زهرآگین نقد شما جان سالم به در ببرند در آینده به اینها امید است، اما این طور که شما به اینها میتازید من بعید میدانم اینها دوام بیاورند. نقدهایی که استاد معلم میکردند بسیار هوشمندانه بود و با یک زبان ظریفی بیان میشد که موجب رنجش و دلزدگی شاعران نشود. - در این مورد نمونه خاصی در ذهنتان هست؟ در جلسات شاعران مختلف شعر میخواندند. استاد معلم به هر شاعری از جنبهای تذکر میدادند و یک مرتبه حجم نقدها آوار نمیشد که موجب خجالتزدگی و دلزدگی شاعر بشود. در مجموع در هر شعر به چند نکته اشاره میکردند که در پایان اندوخته خوبی میشد و اگر شعری ضعیف بود زیاد روی آن مکث نمیکردند. * حضور در این حوزهها کار هر کسی نیست - سخنرانیهای استاد معلم درباره بیدل و بیدلشناسی چاپ شده است. شما در کلاسهای بیدلشناسی ایشان شرکت میکردید؟ - متأسفانه به جز یکی، دو جلسه توفیق این کار را پیدا نکردم ولی تأسف میخورم به خاطر این مسئله البته در مورد شاعران بزرگی مثل خاقانی که در فهم سخنشان دشواری زیادی است هم استاد معلم وارد شدند در حالی که حضور در این حوزهها کار هر کسی نیست و ایشان به خوبی از عهده این کار برآمدند. - اخیراً یک مجموعه نیمایی به نام «حرّ بن ریاحی» منتشر شد میگویند اگر در سالهای اول انقلاب کسی شعر نیمایی جلوی استاد هم میخواند با واکنش استاد مواجه میشد. - به هر حال نمیشود توقع داشت یک شاعر در یک فضایی سالها بماند. همه ما استاد معلم را بیشتر به عنوان یک شاعر کلاسیک و شاعری که به قالبهای کلاسیک دلبستگی دارد میشناسیم. کار «حرّ» هم به نظر من از جهاتی کار زیبایی است. انتهای پیام/
93/04/09 - 09:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 68]