واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: 3 وزير جمعه به مكتبخانه رفتند
ابوي ميگويد: بلند شو زودي برويم اصفهان. دلم ميخواد به اصفهان برگردم... ميگويم: من كه ديگر دندان ندارم. گز خوردنم نميآيد. اگر خوردني در كار نباشد، برويم چه كار؟ بيكاريد؟ ميگويد: بله درست گفتي. بيكاريم و بايد برويم آنجا شغلمان را بگيريم و برگرديم. بعدش هم مگر سفر رفتن فقط براي بخور بخور است؟ ميگويم: كار را بجوييم حتي اگر در اصفهان باشد! بسيار خب. سنگ مفت گنجشك هم مفت. ولي تو را به خدا اَسرارِ مَگويتان را بگوييد. آنجا چه خيرات ميكنند كه ميخواهيد ما را زابِراه كنيد ميگويد: سرانجام سه تا وزير جمعه به مكتبخانه رفتهاند و خبرگزاري ايرنا بعد از يكسال كه از شروع كار دولت تدبير و اميد گذشته، با افتخار تيتر زده است: «توسعه اشتغال در دستور كار دولت قرار گرفت» آن هم با امضاي تفاهمنامه سهجانبه حوزههاي كار، صنعت و راه! ميگويم: راه قرض داشتهاند. يكسال بوده هم را در جايي نديدهاند. هتل رَوي شان گُل كرده است. قرعه به اسم اصفهان در رفته. باز هم خدا خيرشان بدهد كه در سال چهارم وزارتشان فيلشان ياد هندوستان نيفتاده. حالا مفاد اين تفاهمنامه اشتغال چيست؟ به ما چيزي ميماسد؟ بايد زير ميزي چيزي بِسُلفيم يا نَسُلفيم؟ قرعه مياندازند يا بايد بليت بختآزمايي بخريم؟ مقيم بايد بشويم يا مجاور؟ عمودي بايد برويم يا افقي؟... . ميگوييد يا بروم خبر را بخوانم؟ ميگويد: مفاد چه؟ كشك چه؟ هيچ خبري نيست. فقط يك تيتر است.
يك جاي خبر فقط آمده: «همچنين با حضور اين سه وزير، تفاهمنامه توليد ريل بين ذوب آهن اصفهان و راهآهن جمهوري اسلامي ايران به امضا رسيد.» ميگويم: تفاهمنامه «توليد ريل» شده است تفاهمنامه «اشتغال»؟ يارو يك پشه كشته بود، ميگفت شش تا كشتم و بعد نميگفت پشه كه همه فكر كنند شير كشته است. آن هم شش تا! با دسته كورها طرفند؟ ميگويد: نه اينها شش تايي نيستند! سه تايي ميخواهند ريل توليد كنند. البته يك جاي خبر، به نقل از وزير تعاون، كار و رفاه اجتماعي آمده است كه «حضور سه وزير در اين مراسم اتفاقي نيست بلكه بخشي از تدبير و تلاش دولت براي خروج اقتصاد كشور از ركود، افزايش توليد و ايجاد اشتغال ميباشد.» ميگويم: حتماً قبلش برياني خوردهاند؟ رو دل كردهاند! سنگين است. قُوَت دارد اما با مزاج هر كسي نميسازد... ميگويد: برياني را كه خورده؟ سه وزير؟ اهالي خبرگزاري ايرنا؟ بيكارها؟ اصفهانيها؟خوانندهها؟ مخصوصاً بعد از 22 ارديبهشت! ميگويم: اسم رمز است؟ كد است؟ حالا چرا از بيست و دوم؟ از آن موقع خواببين شدهايد و ديگر برياني خوردنتان نميآيد؟ ميگويد: مگر نشنيدي كه دبير شوراي ملي زعفران گفته وقتي سياستگذاريها و تعرفههاي صادرات زعفران يك شبه تغيير ميكند بيش از مشتريان خارجي، صادركنندگان سردرگم ميشوند و آن وقت است كه مانند دستفروشان خياباني برنامهريزي ميكنند. ميگويم: در شب 22 ارديبهشت جايي تفاهمنامهاي امضا شده؟ زير ميز بوده يا روي ميز؟ ريل زعفران را كدام وزرا از مسير خارج كردهاند؟ اصلاً چه ربطي به برياني دارد؟ آن روز هم جمعه بوده؟ ميگويد: در حالي كه تا بيست و دوم ارديبهشت امسال تعرفههاي زعفران براي بستهبنديهاي بالاي 30 گرم حذف شده بود به صورت ناگهاني اعلام شد كه مجدداً تعرفههاي گذشته براي صادرات زعفران وضع شده و از اين پس اعمال ميشود اما اين تغييرات مكرر در سياستگذاريهاي دولت، دخل بازار را آورد و تير خلاص را شليك كرد و زعفران از ريل خارج شد! ميگويم: خب منتظر توليد ريل در اصفهان بمانند تا با ريل جديد زعفران به مسير خود بازگردد. از قديم گفتهاند بُزك نمير «بهار» مياد... اما ربطش به برياني را نفهميدم. ميگويد: دستور پُختش اين است:آب هشت پيمانه، گوشت سردست و قلوهگاه يك كيلوگرم، پياز دو عدد، نعناع خشك، نمك، فلفل و زردچوبه به مقدار لازم، روغن مايع به مقدار لازم، زعفران ساييده شده يك قاشق سوپخوري، نان چند برش، دارچين به مقدار لازم و دست آخر هم كشك به مقدار لازم. ميگويم: پس جوش زعفران برياني را ميزديد؟ حالا يك چيزي كم داشته باشد كه زمين به آسمان نميرود، عوضش تا بخواهيد كشك داريم براي ساييدن؟
نویسنده : اولاد آدم
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۷ تير ۱۳۹۳ - ۱۷:۳۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]