واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: چهارشنبه ۴ تیر ۱۳۹۳ - ۱۴:۱۵
چیزهایی است که رهبر، محظور دارد وارد آن شوند. اما برای دیگرانی که پشت سر رهبری هستند این محظوریت وجود ندارد. به گزارش ایسنا، آیت الله شیخ محمد یزدی، دبیر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و رئیس اسبق قوه قضاییه در گفتگو با ویژه نامه مبلغین جامعه مدرسین درباره نسبت روحانیت و نظام گفت: چیزهایی است که رهبر، محظور دارد وارد آن شوند. اما برای دیگرانی که پشت سر رهبری هستند این محظوریت وجود ندارد متن این سئوال و جواب بدین شرح است: رابطه یک طلبه با نظام در تبلیغ چگونه باید باشد و از چه چیزی دفاع کند؟ سوال بسیار به جایی است. اینکه بطور کلی، روحانیت ما چه رابطهای با نظام داشته باشد، در درجه اول تا رهبر داریم، هیچ مشکلی نداریم. باید به رهبر نگاه کرد. باید در راه رهبر و پشت سر رهبر حرکت کرد. اما میدانیم چیزهایی است که رهبر، محظور دارد وارد آن شوند. اما برای دیگرانی که پشت سر رهبری هستند این محظوریت وجود ندارد، از این جهت مسائل شرعی کلی مثل امر به معروف و نهی از منکر، مثلا وقتی یک روحانی، یک منکر قطعی را با شرایطی که در فقه تبیین کردند تشخیص داد، نمی بایست درنگ کند، بلکه باید امر به معروف و نهی از منکر کند. البته باید احترام شخصیتها را نگه دارد. حالا فرض کنید وزیر ارشاد در دهه فجر جشن گرفته است، تحت عنوان جشنهای دهه فجر، بعد میبینید خدایی ناکرده در آن جشن انحرافی دیده میشود، روحانی محترم وظیفه دارد در صحبت هایش بگوید، آقای وزیر، مراقب باشید وقتی برای مردم، در کشور اسلامی و به عنوان وزیر جمهوری اسلامی جشن میگیرید، دیگران هم به شما نگاه میکنند و خیال میکنند، کار جایزی است. ولی مسلمات شرعی را نمی توان جابجا کرد، شما نمی توانی بعنوان جشن دهه فجر، حرامی را جایز بدانید یا فرض کنید، یک کتاب یا یک نشریه را که علیه اسلام و ضد انقلاب است، حق ندارید ترویج کنید، شما باید آن را جمع کنید. پس اگر از من میپرسید، باید بگویم که مبلغینی که از حوزه قم به سراسر کشور میروند و با مردم کشور روبه رو هستند، باید مطابق مبانی شرعی، ادب را رعایت کنند، سب و لعن نباشد. با استناد، کارهای اشتباه را تذکر دهند. برای امر به معروف و نهی از منکر، باید به این مسائل توجه داشته باشید، خصوصا که رو به تابستان هستیم و من بعضا در شعارهای ضد انقلابها دیدهام که برخی میگویند، گرما است تا حجاب را تضعیف کنند. باید به مسئولان تذکر داد. امام رضوانالله تعالی علیه در یکی از سخنانشان فرمودند که ما برای آب و نان انقلاب نکردیم ما برای دین مردم انقلاب کردیم، ما برای اخلاق مردم انقلاب کردیم. البته معنایش این نیست که به آب و نان مردم بیتوجه باشیم، مجلس شورای اسلامی، دولت و قوه قضائیه، وظیفه دارد، در راستای رفاه مردم حرکت کند. پس رابطه روحانیت و نظام، اول آن که، کلیاتی که رهبری تبیین میکنند، باید ملاحظه شود. باید پشت سر رهبری، حرکت کنیم. اما اینطور هم، تصور نکنیم که وقتی رهبری، در مورد مسئلهای صحبتی نفرمودند، ما هم بیتوجه باشیم و حرفی نزنیم. من دقیقا خاطرم هست، من مسئول بخش سیاسی جامعه مدرسین بودم، وقت ملاقاتی با آیتالله خامنهای گرفتیم و با برخی از دوستان جامعه مدرسین، به دیدار ایشان رفتیم. آن زمان رییس جمهور بودند از جمله نکاتی که ایشان در آن جلسه گفتند این بود، که فرمودند ممکن است مسئولین رده بالای مملکت محظوراتی داشته باشند، محظورات بینالمللی یا غیره، ولی شما که در بخشهایی مثل جامعه مدرسین کار میکنید یا دیگر واحدهای آزاد، مثل حوزه علمیه یا طلبهای که مسئولیت دولتی ندارد لزومی ندارد ملاحظه دولت را بکند، البته نباید با دولت پرخاش کند و در مقابل دولت بایستد، مگر اینکه رهبری در مقابل دولت بایستد که در اینصورت باید پشت سر رهبری حرکت کرد. مثلا در تاریخ سی ساله گذشته، نمونههایی داشتیم مانند وزیر یا اشخاصی که رهبری مقابله مستقیم با آنها داشت. مثلا بنی صدر که رئیس جمهور بود، بیکفایتیش از طریق قانون اجرا شد. من آن زمان در مجلس بودم که امام هم حکم بیکفایتی را که مجلس رای داده بود را امضا کرد و بنی صدر کنار گذاشته شد. دیدیم که الان چه وضعیتی پیدا کرده است و معلوم شد چه افکار خطرناکی داشته است. حالا زیاد حاشیه نرویم، در حوزه آخوندی هم مواردی داشتیم که امام وارد میدان شدند و مقابله کردند، اگر وارد میدان نشده بودند خدا میداند چه خطراتی میتوانست برای جامعه داشته باشد. میبایست نظرات رهبری را رعایت کرد و ثانیا امر به معروف و نهی از منکر، چیزی نیست که انسان صبر کند تا کسی واکنش نشان دهد بلکه باید گفت، حالا گاهی نیروی انتظامی را مخاطب قرار میدهید با منکر باید برخورد کرد و از معروف باید حمایت کرد با نظام نباید درگیر شد مگر اینکه رهبری درگیر شود. یک روحانی امروز باید زمان و مکان را به خوبی بشناسد، مثلا روحانی که در تهران تبلیغ میکند با روحانی که در اصفهان و یا در یک شهر کوچک که اقوام مختلف یا برادران اهل سنت زندگی میکنند یا احیانا دشمنان دینی حضور دارند، شما نباید دشمن را تحریک کنید، ولی میشود حقایق را بگونهای طرح کرد که تنش ایجاد نشود. من در یک شهری، دوران طاغوت که اهل سنت حضور داشتند، در تبعید بودم میرفتم بازار و در مغازهها با مردم صحبت میکردم. رفتم در مغازه یکی از برادران اهل سنت گفتم شما میدانید ما چرا اینجا آمدیم و جریان چیست؟ آقای خمینی چه میگوید؟ برادر سنی آدم خیلی خوبی هم بود به من گفت، حقیقتش را اگر بخواهید این مغازه شیعه است، این مغازه سنی است، ما همه برادریم و باهم به خوبی زندگی میکنیم، در این بازار هیچ وقت دعوا هم نیست، حتی مسجد همدیگر هم میرویم، نماز هم میخوانیم، اما فلانی نمی گذارد ما باهم دوستانه زندگی کنیم و اسم رئیسشان را گفت که آقایی بود که من در تاریخ با او برخوردی داشتم، پیغام به او دادم که مشروب فروشی را که به مسجد چسبیده است را تعطیل کن یا حداقل چند مغازه دورتر از مسجد منتقل کن. بنابراین مبلغ، باید به زمان و مکانی که تبلیغ میکند توجه داشته باشد به زمان تبلیغ توجه کند به مخاطبان توجه داشته باشد. و تفاوتها را بشناسد از این رو هرکسی هم نمی تواند مبلغ باشد ما برای ساختن مبلغ باید او را با مباحث جامعه شناسی، روانشناسی آشنا کنیم تا یک مبلغ، خطا یا اشتباهی را مرتکب نشود. نمونهای را داشتیم بخاطر عدم تدبیر، درگیری ایجاد شده بود و مبلغ را بیرون کرده بودند. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]