واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
فرهنگ و ادب > ادبیات جهان کتاب «جمهوری جهانی ادبیات» نقد شد؛
موحد: منتقد ادبی واقعی و مترجم چندزبانه نداریم
ضیاء موحد در جلسه نقد کتاب «جمهوری جهانی ادبیات» گفت: در این کتاب، بسیار روی منتقدان تکیه شده است که ما نداریم. یعنی ما منتقد واقعی نداریم و بعد از این گروه هم روی مترجمان تکیه کرده است. مترجمان ما از زبان فارسی به دیگر زبانها، بسیار کم بودهاند. یعنی مترجم چند زبان نداریم و اگر هم داریم، شمارشان اندک است.
به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی کتاب «جمهوری جهانی ادبیات» نوشته پاسکال کازانووا با ترجمه شاپور اعتماد، عصر روز سهشنبه 3 مرداد با حضور ضیاء موحد، حسین شیخرضایی و مترجم اثر در موسسه فرهنگی شهر کتاب برگزار شد. اعتماد در ابتدای این برنامه گفت: «جمهوری جهانی ادبیات» یک سرآغاز، یک بخش اول و یک بخش دوم دارد. در بخش دوم از تمام نویسندگان برجستهای که آثارشان بلافاصله بعد از نامشان به ذهن متبادر میشود، یاد شده است. در این کتاب، آنچه از اقتصاد مهمتر دانسته شده، زبان است. ایام تولید این کتاب، ایام شکلگیری دولتهای مختلف است و یکی از نقاطی که در آن جلب توجه میکند، زبان عامیانه است که تبدیل به زبان اصلی شده است. اندرسون چنین پدیدهای را الزامات تشکیل دولت جدید میداند. به همین ترتیب نویسنده کتاب روند تبدیل شدن زبان عامیانه مردم فرانسه به زبان رسمی را روایت کرده است. وی افزود: تا زمانی که زبان موسس دولت نشده باشد، شما نمیتوانید ادبیات داشته باشید. مگر اینکه این یکپارچگی زبانی رخ بدهد. نویسنده کتاب معتقد است ما وقتی از ادبیات جهانی سخن میگوییم، با نوعی تاریخ سر و کار داریم. این مترجم گفت: منشا بسیاری از آثار تولیدی که این روزها به دست ما میرسد، ترجمه است. ترجمه میتواند نقش اجتماعی و تعیینکننده ایفا کند و آثاری را به مشروعیت برساند. در بخش دیگری از این برنامه، ضیاء موحد شاعر، منطق و استاد حوزه منطق در ابتدای سخنانش با اشاره به مسابقات جام جهانی فوتبال گفت: آیا در زمینه فوتبال یک باشگاه جهانی وجود دارد؟ اقتصاد و سیاست را کنار بگذارید و فقط بر تکنیکهای فوتبال تمرکز کنید. در این صورت به دنیای فوتبال محض میرسید و بعد میتوانید از خود بپرسید که به این دنیا تعلق داریم یا خیر؟ یک فصل کتاب «جمهوری جهانی ادبیات»، اصول شناخت بر جهان ادبیات است. ما میدانیم که شادیمان از باخت مقابل تیم آرژانتین یک کار مقطعی بود و اصطلاحا ما اهلش نیستیم چون باور نمیکردیم که مقابل آرژانتین قرار بگیریم. این محقق در ادامه گفت: حالا همه این حرفها را میتوان راجع به جمهوری جهانی ادبیات هم زد. اما اینجا مسائل مشکلتر است. اگر بخواهیم به جمهوری جهانی ادبیات بپردازیم، بحث بررسی ملیت و سیاست را باید کنار بگذاریم. در هر صورت همانطور که کتاب میگوید، نباید به یک گوشه نقش قالی توجه کنید. بلکه باید مرتب از آن دور شوید تا بهتر ببینید. عناصر خارجی ادبیات را کنار بگذارید تا بتوانید بهتر ببینید. مثلا در کتاب به مارکسیسم توجه زیادی نشده است و نویسندگان مارکسیستی که از آنها در کتاب گفته شده، بلندگوهای این جریان فکری نیستند. موحد گفت: وقتی همه اینها را کنار میگذاری، در نهایت به یک نقش نارنج و ترنج میرسی و همچنین به این سوال میرسیم که چطور ادبیات ما جهانی نشد؟ این مساله دلیل دارد و بیدلیل نیست. هرچند که معلوم نیست همه این مفاهیم در یک کتاب بگنجد. فروش کتاب، میزان مطالعه هر شهروند، کمک مالی به نویسندگان، میزان چاپ عکس نویسندگان روی اسکناسها و تمبرها که البته ما در این مورد بسیار قوی هستیم، مدتزمانی که در تلویزیون به کتاب پرداخته میشود و ... همه از شاخصهای جهانی شدن ادبیات هستند. خوب است که به خود نگاه کنیم و ببینیم که چقدر متعلق به تاریخ ادبیات و چقدر متعلق به جمهوری ادبیات هستیم؟ مولف کتاب «شعر و شناخت» ادامه داد: در این کتاب، بسیار روی منتقدان تکیه شده است که ما نداریم. یعنی ما منتقد واقعی نداریم و بعد از این گروه هم روی مترجمان تکیه کرده است و منظور مترجمانی است که باعث میشوند فرهنگ کشورها به یکدیگر نزدیک شود. نقش مترجمان ما از یک طرف بد نبوده اما یک اشتباه بزرگ کردیم و آن هم این که سراغ ترجمه بزرگهای کلاسیک نرفتیم. حالاست که تازه این کار را انجام میدهیم. مترجمان ما از زبان فارسی به دیگر زبانها، بسیار کم بودهاند. یعنی مترجم چند زبان نداریم و اگر هم داریم، شمارشان اندک است. وی افزود: 10 سال بعد از سال 1316 که نیما یوشیج اولین شعر نوی فارسی را سرود، نازک الملائکه در عراق اولین شعر نوی عرب را گفت. ولی میبینیم که این روزها ادبیات عرب وارد جهان ادبیات شده است. آیا ادبیات ما مایه نداشت که نتوانست به اندازه ادبیات عرب وارد ادبیات جهان شود؟ خُب این بحث قابل پیگیری و صحبت کردن است. فستیوال ادبی هلند یکی از گردهماییهای مهم ادبی در جهان است که همه بزرگان ادبیات جهان را که همه نوبل بردهاند، دعوت میکند. بعد از سالها یک شاعر ایرانی به این گردهمایی دعوت شد که گله کرده بود که چرا الان ما را دعوت میکنید؟ پاسخی که به این شاعر داده شده بود این بود که ما ترجمه هلندی شعرها را نداشتیم. موحد در بخش دیگری از سخنانش گفت: معتقدم ادبیات حداقل تا آنجا که به شعر مربوط میشود، 2 نوع تحول دارد؛ درونی و بیرونی. تحول درونی از تاثیرات محیطی و بیرونی شکل نمیگیرد. تحول درونی زبان خاصی دارد و اگر تحول از درون باشد، این تحول ذاتی است. اما تحول از بیرون نمونهای مانند تاثیر ترجمههای خارجی دارد. از این جهت، تاثیر ترجمههای خارجی روی شعرهای ایرانی دیده شده است. شاید شعری که بیشترین تاثیر را داشته، «سنگ آفتاب» اوکتاویا پاز بود که بسیاری هم به سمت تقلید از این شعر رفتند و چیزی به دست نیاوردند. برنده جایزه کتاب سال، در پایان گفت: در بازی فوتبال هم همینطور است. اگر قرار باشد جمهوری جهانی ادبیات تشکیل شود، جنگ و تفرقه هم خواهد بود.
۱۳۹۳/۴/۴ - ۱۰:۳۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]