تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهمترین آثار تاریخی ایران شناخته میشود؟
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
تعمیرگاه امداد خودرو کرمان موتور
تعمیرگاه امداد خودرو کرمان موتور
تعمیرگاه امداد خودرو کرمان موتور
تعمیرگاه امداد خودرو کرمان موتور
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1818906441
مردم سالاری دینی و غیر دینی؛ وجوه تمایز و تشابه
واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
مردم سالاری دینی و غیر دینی؛ وجوه تمایز و تشابه
شایسته سالاری ، یکی دیگر از اصول مردم سالاری دینی است. این اصل در دموکراسی وجود ندارد. در نهایت در بحث انتخابات نیز در مواردی که نصی وجود ندارد، ما هم، در مردم سالاری دینی، معتقد به رأی اکثریت میشویم.
پیش درآمد مبحث مردم سالاری دینی در چند دهه ی اخیر در محافل علمی و در عرصه جهانی به صورت قابل توجهی مطرح شده است؛ مخصوصاً از سال 1347، که شبه قاره ی هند تجزیه گردید و کشور نوبنیاد پاکستان از هندوستان جدا شد، این بحث مورد توجهی جدی واقع شد. در واقع زمانی که می خواستند نوع حکومت پاکستان را تعیین کنند، بحث جمهوری اسلامی مطرح شد و متفکر بزرگ، ابوالعلای مودودی، مدل تئودموکراسی، که ترجمه انگلیسی مردم سالاری دینی است، را مطرح کرد. پس از آن در کشورهای سومالی، افغانستان و از همه مهمتر و جدی تر، در ایران مدل حکومتی جمهوری اسلامی مطرح گردید. ذیلاً، در نوشتاری که می آید، به بررسی این مفهوم مهم معاصر می پردازیم. معنای مردم سالاری دینی همواره دو دیدگاه در مورد مردم سالاری دینی وجود داشته است. یک نگاه، نگاه ترکیبی است. مطابق نگاه ترکیبی برخی از مسائل را باید از غرب گرفت و رنگ و لعاب اسلامی بر آن زد؛ مثلاً همانند کشورهای غربی، حزب و فعالیت های حزبی باید داشت؛ هرچند فعالیت های احزاب، اسلامی است. مطابق این برداشت در مردم سالاری دینی هم وضعیت اینگونه است. از آنجا که در غرب دموکراسی تجربه شده است و، مطابق مدعای این رویکرد، آخرین طرح بشر برای حکومت است که غربیان تا حدود زیادی توانستهاند معایب آن را برطرف کنند، ما می توانیم، و ای بسا باید، از این مدل استفاده کنیم. در یونان باستان، دموکراسی طرفداران زیادی داشت؛ تا آنجا که تقریباً 360 جمهوری در آن دوران شکل گرفت. پس از آن غربیان در قرون وسطی، همه مخالف دموکراسی بودند. در میان متفکران مشهور، افلاطون و ارسطو دموکراسی را قبول نداشتند و معتقد بودند که حکومت باید در دست فیلسوفان باشد. همه ی فیلسوفان اسلامی نیز مخالف دموکراسی به معنای مدینهالاحرار بودند. این تفکر از فارابی تا ملاصدرا رایج است. اما در دوران رنسانس این اندیشه، باری دیگر، طرفدار پیدا کرد؛ چراکه در قرون وسطی مشروعیت حکومتها را از ادیان می دانستند و وقتی که دین کنار گذاشته شد، به ناچار برای گرفتن مشروعیت، به آرای مردم تکیه کردند. در کشورهای اسلامی، وقتی تئـوری مردم سالاری دینـی مطرح شد، برخی گفتند که همان تجربه را انجام می دهیم و روش را از آنها می گیریم و محتوا را از دین؛ لذا این پرسش مطرح شد که دموکراسی شیوه و روش است یا یک اندیشه؟ افراد طرفدار این نظریه (نگاه نخست که در بالا آمد) معتقد بودند از آنجا که اصل در حکومت، محتوا است، اِشکالی ندارد که قالب را از غربیها اخذ کنیم؛ چراکه محتوای مردم سالاری دینی را اسلام تشکیل می دهد. اما این افراد این نکته را مدنظر قرار ندادند که قالبی که در جامعه ی غربی شکل گرفته، برای آن جوامع و براساس اقتضائات آنها شکل گرفته است. لذا نمی توان قالب را از محتوای خود تهی کرد و محتوای دیگری را در آن ریخت. اسلام و دموکراسی رایج در غرب با یکدیگر تمایزات فراوانی دارند. دموکراسی درواقع سبک زندگی است. در جوامع دموکرات، برابری به معنای خاص خود مطرح است؛ اما اسلام برابری را به معنایی که آنها مدنظر دارند، نمی پذیرد. یکی از مبانی اصلی دموکراسی اومانیسم است. در غرب محور انسان است. آیا اسلام این اندیشه را قبول دارد؟ یکی دیگر از مبانی دموکراسی، عقل گرایی است و تنها ابزار معرفت، عقل است. آیا این امر را اسلام می پذیرد؟ بنابراین مبانی دموکراسی با مبانی وحی منافات دارد و نمی توان آن قالب را به تن اسلام کرد. دیدگاه دومی نیز وجود دارد و آن اینکه درست است ما از یافته های بشر استفاده می کنیم، اما این یافته ها را با توجه به جامعه ی خود و پس از انطباق با تعالیم دین، مورد استفاده قرار می دهیم. بنابراین هم روش و هم محتوا را از دین اخذ می کنیم. تعبیر مقام معظم رهبری این است که مردم سالاری دینی مرکّب نیست، بلکه بسیط است؛ یعنی باید تمام مؤلفه های آن را از دین اخذ کنیم. به عبارت دیگر، دین هم قالب را تعیین می کند و هم محتوا را. با آنکه در اسلام، از دموکراسی و مراجعه به آراء عمومی سخنی به میان نیامده است، با توجه به آموزه های دینی و سنت نبوی و علوی در صدر اسلام، می توان گفت که ما در درون دین زمینه های دموکراسی را مشاهده می کنیم؛ البته با اقتضائات موجود در هر زمان. مثلاً در صدر اسلام، پیامبر(ص) تا زمانی که در مکه بودند، مورد اقبال عمومی قرار نداشتند و لذا حکومت تشکیل ندادند؛ ولی هنگامی که در مدینه با اقبال عمومی مواجه شدند، اقدام به تشکیل حکومت کردند. در دوره ی امام علی (ع) نیز پس از آنکه مردم با اِصرار فراوان از آن حضرت تقاضا کردند که حکومت را بپذیرند، آن حضرت قبول ریاست فرمودند. مردم با امیرالمؤمنین (ع) بیعت کردند؛ بیعت و استقبالی که در تاریخ بی سابقه بود. بنا بر این دیدگاه، در درون اسلام نوعی دموکراسی وجود دارد. این دموکراسی، البته نه از نوع غربی آن، بلکه برخوردار از بنمایه های دینی است. حضرت امیر(ع) در خطبه ی شقشقیه می فرماید: «لو لا حضور الحاضر...»؛ این سخن آن حضرت نشان می دهد که مشارکت عمومی در تشکیل حکومت نقش اساسی دارد. دیدگاه دوم نزدیک به حقیقت دموکراسی دینی است و تکیه بر دیدگاه اول نمی توان دستاورد غرب را با دین جمع کرد. مؤلفه های مردم سالاری دینی در مردم سالاری دینی این بحث اساسی مطرح است که مبانی موجود در مردم سالاری دینی و مؤلفه های تاثیرگذار در آن چیست؟ به عبارتی، مردم سالاری دینی دارای چه خصوصیاتی است که آن را از دیگر مدلهای رایج در حکومتها متمایز کرده است؟ علاوه بر این باید دید که مردم سالاری دینی چه اهدافی را دنبال می کند که آن را از دیگر حکومتها جدا می کند؟ در باب مشروعیت مردم سالاری دینی، بعضی اعتقاد دارند که مشروعیت به محتوا برمی گردد و برخی دیگر مشروعیت را مبتنی بر رأی مردم و آرای اکثریت می دانند. عدهای هم مشروعیت را به هر دو داده اند و در مقابل، برخی هم این ثنویت را شرک می دانند. بعضی نیز اعتقاد دارند از آنجا که یکی از ارکان مردم سالاری دینی، مردم هستند، همین که مردم آن نظام را انتخاب کردند، این کشف می کند که این حکومت دینی بوده است. از این نظریه با عنوان نظریه کشف یاد می شود. تفاوت دیدگاه اسلامی با دیدگاه غربی این است که در غرب رأی و خواسته مردم ملاک است؛ اما در مردم سالاری از نوع دینی و اسلامی به دین و مبانی دینی تمسک می کنیم. در غرب، مردم سالاری دارای مبانی مختلفی از جمله اومانیسم، ناسیونالیسم، سکولاریسم و مواردی از ایندست است که اسلام به نحو مطلق این مبانی را قبول ندارد و حتی در برخی از موارد، با آنها در تضاد و مخالفت می باشد. در دموکراسی، اصلی به نام آزادی وجود دارد؛ این آزادی در اسلام، در چارچوب قانون و احکام الهی مطرح است. ما در مقابل سکولاریسم، اعتقاد به توحید داریم و معتقدیم که مالک مطلق هستی خداوند است. اصل توحید باید در تمام قوانین موجود در حکومت اسلامی ساری و جاری باشد تا مشروعیت در حکومت اسلامی معنا پیدا کند. در غرب انسان به جای خدا نشسته است؛ ولی در مردم سالاری دینی انسان خلیفه الهی است و در عین اینکه دارای کرامت و عظمت است، این عظمت را از خدا دارد. مبنای دیگر در اندیشه غربی این است که عقل منهای وحی می تواند قوانین لازم برای سعادت بشر را تأمین کند؛ حال اینکه در دین در کنار عقل و حس، وحی نیز رسمیت دارد. در اندیشه ی اسلامی منابع معرفت منحصر در عقل نیست. در عین اینکه اسلام عقل را به رسمیت می شناسد، در کنار عقل، حس و وحی را نیز می پذیرد. این مبانی درواقع در مقابل هم هستند و با یکدیگر قابل جمع نیستند. شایسته سالاری ، یکی دیگر از اصول مردم سالاری دینی است. این اصل در دموکراسی وجود ندارد. در نهایت در بحث انتخابات نیز در مواردی که نصی وجود ندارد، ما هم، در مردم سالاری دینی، معتقد به رأی اکثریت می شویم. اصــل دیگـــر مردم سالاری دینی، بحث آرمانگرایی است. مردم سالاری دینی یک نظام ایستا نیست؛ بلکه پویا است و برای رسیدن به کمال و سعادت طراحی شده است. حکومت اسلامی نقش هدایتگری دارد و باید بستری را در جامعه فراهم کند تا در آن بستر، افراد جامعه برای رسیدن به کمال رقابت کنند. واقعگرایی نیز یکی دیگر از اصولی است که در حکومت اسلامی مبتنی بر نظریه مردم سالاری دینی باید مورد توجه قرار گیرد. منبع: فصلنامه تخصصی علوم اسلامی انسانی صدرا - شماره 8 انتهای متن/
93/04/02 - 01:30
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]
صفحات پیشنهادی
امام جمعه موقت قوچان: غیرت دینی مردم حجاب در جامعه را پدید میآورد
امام جمعه موقت قوچان غیرت دینی مردم حجاب در جامعه را پدید میآوردامام جمعه موقت قوچان گفت در مقوله حجاب و حفظ ارزشهای اخلاقی دولت تکلیف خود را داشته اما باید غیرت دینی مردم و خانوادهها حجاب در جامعه را درست کند به گزارش خبرگزاری فارس از قوچان حجتالاسلام حسن وطنخواه صبح امرغلامرضا اعوانی در گفتوگو با فارس: هنر و علم امروز از حکمت دور شده است/ تفاوت هنر دینی و غیردینی
غلامرضا اعوانی در گفتوگو با فارس هنر و علم امروز از حکمت دور شده است تفاوت هنر دینی و غیردینیچهره ماندگار فلسفه ایران گفت متأسفانه در دنیای تکنولوژیک امروز هنر و علم ما از حکمت الهی دور شده است درحالی که از قدیمالایام اینها با حکمت خداوند در پیوند و در یک راستا بودند غلامرچهار ابرچالش رسانه دینی در رویارویی با رسانه های غیر دینی/ شیعه منتظر به فکر ترویج سبک زندگی آرمانی است
دکتر عباسی تبیین کرد چهار ابرچالش رسانه دینی در رویارویی با رسانه های غیر دینی شیعه منتظر به فکر ترویج سبک زندگی آرمانی است خبرگزاری رسا ـ حسن عباسی با اشاره به نقش کلیدی رسانه ها در جامعه سازی هجمه به معرفت توحیدی و متعلقات ایمان و نیز تفرّد و نظام های منحط اقتصادی را چهار ابآیتالله کعبی در گفتوگو با فارس عنوان کرد: ممانعت از قرائتهای انحرافی درباره مردمسالاری دینی؛ انگیزه رهبری
آیتالله کعبی در گفتوگو با فارس عنوان کرد ممانعت از قرائتهای انحرافی درباره مردمسالاری دینی انگیزه رهبری از بهکارگیری عبارت شریعت اسلامیعضو مجلس خبرگان رهبری گفت لزوم ممانعت از ترویج قرائتهای انحرافی از خط امام رهبر معظم انقلاب را بر آن داشت تا برای تبیین مفهوم مردمسالار-
گوناگون
پربازدیدترینها