تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 8 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خداوند متعال، به بنده‏اش در هر روز نصيحتى عرضه مى‏كند، كه اگر بپذيرد، خوشبخت و ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1818883292




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

امکان رسیدن به توافق جامع تا 30 تیر وجود دارد/ داعش پدیده ای جدی است


واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:

رییس هیات مدیره انجمن علوم سیاسی ایران: امکان رسیدن به توافق جامع تا 30 تیر وجود دارد/ داعش پدیده ای جدی است تهران- ایرنا- رییس هیات مدیره انجمن علوم سیاسی ایران می گوید ایران و گروه 1+5 در صورتی که از اراده سیاسی کافی برخوردار باشند، می توانند تا قبل از پایان مهلت توافق شش ماهه موقت در روز سی ام تیرماه به توافق جامع دست یابند.


به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاه ایرنا، دکتر محمدکاظم سجادپور متولد 1334 در شیراز و استاد دانشکده روابط بین الملل، استاد مدعو چندین دانشگاه دیگر و رییس هیات مدیره انجمن علوم سیاسی ایران است. وی از جمله کارشناسان شناخته شده در زمینه سیاست خارجی و روابط بین الملل به شمار می آید.
سجادپور مدرک کارشناسی خود را در رشته روابط بین الملل در سال 1357 و کارشناسی ارشد در رشته روابط بین الملل را در سال 1360 از دانشگاه تهران و دکترای علوم سیاسی را از دانشگاه جرج واشینگتن در سال 1369 دریافت کرد و در سال های 1372-1370 دوره ی تحقیقاتی فوق دکتری را در دانشگاه هاروارد گذراند.
وی عضو هیات تحریریه مجلات متعدد از جمله مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران و Iran Journal of International Affairs بوده و در سال های 1383-1378 سردبیری مجله سیاست خارجی را به عهده داشته است.
بعد از ظهر یک روز بهاری در خردادماه به دفتر وی رفتیم تا نظرش را به عنوان رییس هیات مدیره انجمن علوم سیاسی ایران درباره مسائل روز مربوط به موضوع هسته ای و همچنین افراط گرایی در منطقه بدانیم.
آنچه که در زیر می خوانید متن گفت و گوی ایرنا با دکتر سجادپور است:

س : قرار است تِم امسال انجمن علوم سیاسی ایران، دیپلماسی هسته ای باشد. بیش از 10 سال است که در حال مذاکره برای دستیابی به حقی هستیم که آن را مترادف با ملی شدن صنعت نفت می دانیم. بعد از آنکه برنامه اقدام مشترک در ‍ژنو امضا شد دو طرف شش ماه فرصت داشته و دارند که مذاکرات خود را برای رسیدن به یک توافق جامع انجام دهند. سی ام تیرماه مدت توافق موقت شش ماهه به پایان می رسد. فکرمی کنید در سایه دیپلماسی جدیدی که توسط دولت روحانی آغاز شده امکان رسیدن به توافقی جامع وجود دارد؟ نکته دیگر اینکه آیا این توافق جامع تنها منحصربه موضوع هسته ای خواهد بود یا توافقی است برای همکاری های بلندمدت میان ایران و 1+5؟
- بسیار سوال خوبی است. ما یک مفهوم، نهاد، روند و سنت طولانی در تاریخ بشری به نام دیپلماسی داریم که بسیار کلیدی است. از زمانی که گفته می شود انسان ها بر سر مناطق شکار خود با یکدیگر اختلاف داشتند که آیا این منطقه برای من است یا دیگری، سنت دیپلماسی وجود داشته است.
طبیعی است که از همان زمان، بحث درباره منفعت بوده و برای حل اختلاف نماینده می فرستادند. نماینده نیز محترم بوده است و به نماینده حمله نمی کردند. دیپلماسی حل و فصل اختلافات، رسیدن به توافق های مرضی الطرفین، جلوگیری از جنگ، تلوید فضا برای تعامل را دنبال می کند. دیپلماسی کاری فنی است و زمانی که سخن از مذاکرات ایران و گروه 1+5 می کنیم باید بدانیم که مذاکره برای مذاکره نیست و مذاکره ما برای رسیدن به توافق است.
به نظر من به عنوان یک دانشجوی رشته روابط بین الملل و مطالعات سیاست خارجی ایران، اقدام دولت و به وی‍ژه وزیر امور خارجه در منظم کردن، مفهوم بندی کردن و بسته بندی دقیق و اجازه بدهید بگویم علمی مذاکرات هسته ای در دوره جدید قابل تحسین است.
آقای دکتر ظریف در مجموع مباحثی که درباره موضوع هسته ای و تحریم ها دنبال کرده، من جمله در مقاله دقیقی که در روزنامه واشنگتن پست نوشته اند، این بحث را مطرح می کند که تحریم های ظالمانه درباره برنامه هسته ای ایران براساس «باطل» تصویب شده اند. در حقیقت تحریم های شدید و ظالمانه ای که تاکنون علیه هیچ کشور دیگری سابقه نداشته، با این فرض باطل تصویب شده اند که در پی برنامه نظامی است.
آقای دکتر ظریف و تیم مذاکره کننده دولت می گویند ما با شفافیت قابل قبول در چارچوب حقوق بین الملل ثابت می کنیم که برنامه هسته ای ایران صلح آمیز است و لذا همه تحریم ها باید برداشته شود. به نظر من در «فرموله کردن» بحث هسته ای، علوم سیاسی به کار عملی تصمیم گیری سیاسی گره خورده است.
از نظر من مذاکرات در این روند جلو رفته است به علاوه اینکه اراده سیاسی نیز برای حل این مساله وجود دارد. در عین حال باید بدانید که سیاست حوزه ای است که متغیرهای گوناگونی در آن وجود دارند. اگر درباره شرایطی که امروز داریم، صحبت کنیم، بنده نیز مانند مقامات ایرانی و خارجی که می گویند اراده سیاسی وجود دارد، می گویم احتمال توافق تا 30 تیر وجود دارد ولی در عین حال دنیال سیاست با عوامل و متغیرهای نانوشته فراوانی روبه روست.
اگر به روند مذاکرات نگاه کنیم، روند مذاکرات به سمت حل و فصل و دیپلماسی است. نمایندگان ایران با تراز بین المللی در حرفه دیپلماسی با در نظر گرفتن منافع همه جانبه کشور مشغول مذاکره هستند و این مساله مورد شناسایی بین المللی است. این امیدواری وجود دارد که این مساله حل و فصل شود ولی اگر تا تاریخ 30 تیر مسائل حل نشد، امکان تمدید برای شش ماه دیگر وجود دارد.
می خواهم سخنم را با این موضوع ختم کنم که کار سیاست، تولید فضا به گونه ای است که اگر فضای مثبت تولید شود، سایه این فضای مثبت بر تمامی حوزه های اجتماعی و اقتصادی دیگر نیز سایه می اندازد و برعکس.
اتفاقا یکی از اهداف گروه هایی مانند داعش و افراط گرایان دیگر تولید فضای منفی علیه کشور ما و نیروهایی است که با آنها همراه نباشد.
اگر ظرفیت تولید فضای ایران را نگاه کنید، می بینید ایران در یک سال گذشته و در پی انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، تولید فضایی براساس روندهای قانونی کرد؛ این فضا متناسب با خود در منطقه و جهان به تولید فضا پرداخت که از درون آن به سوال شما می رسیم که آیا امکان دسترسی به یک توافق وجود دارد؟
به نظر من این فضا وجود دارد ولی فضا پدیده سیالی است و همان طور که فضا هست، عوامل ضد فضا هم هست. ما با قطعیت صد درصد نمی توانیم صحبت کنیم و اجازه دهید با این جمله تمام کنم که می گویند «همیشه و هرگز کلام عشق است و در سیاست همه چیز ممکن است.»

س : ما با واقعیت افراط گرایی در منطقه مواجه هستیم. افراط گرایی در منطقه ما خود را با ظهور پدیده طالبان در قدرت در افغانستان به طور عینی نشان داد و امروز شاهد فعالیت جبهه النصره و داعش هستیم. ابعاد اقدامات غیرانسانی و توحش دو گروه آخر به حدی است که نمی توانیم نام انسان بر روی آنها بگذاریم. یکی از مسائل مطرح امروز این است که آیا می توانیم برای مقابله با تهدید افراط گرایان و منافع امنیت ملی خودمان با کشورهای دیگر منطقه یا قدرت های بزرگ همکاری کنیم؟
- این حوزه نیاز به بحث همه جانبه دارد. در ابتدا باید سوال بزرگی را پاسخ دهیم که این پدیده چگونه شکل گرفت، متحول شد و چگونه مورد استفاده بازیگران سیاسی مختلف قرار گرفت؟ حتی دقیق تر چه بازیگرانی در کل این روند حضور دارند و سوال مهم تر که بنده از طرحش توسط شما لذت بردم اینکه منافع ما کدام است؟ منافع ما الزاما ممکن است آن نباشد که حتی با قدرت های مختلف همکاری کنیم ولی اینکه تشخیص منافع ما چیست خود سوال بزرگی است؟ بحثی علمی و عملی است.
در مرحله اول باید از واقعیت عکسبرداری کنیم. عکسبرداری ما از واقعیت، قطعا یک کار علمی است. مثالی که می زنم ، بسیار حائز اهمیت است و دوستان هم مورد استقبال قرار می دهند این است که حدود 40 تا 50 کشور سرمایه گذاری کلانی را برای استفاده از پهپادها یا همان هواپیماهای بدون سرنشین کرده اند. کار عمده این پهپادها عکسبرداری از واقعیت های فیزیکی است.
برخی از پهپادها قابلیت بمباران اهداف را از طریق کنترل از راه دور دارند اما کار اصلی آنها شناسایی، عکسبرداری و جمع آوری اطلاعات است. برخی دیگر از این پهپادها نیز به اندازه ای پیشرفته هستند که به بو حساسند و قابلیت ثبت ترکیب شیمایی سرزمینی که بر فراز آن پرواز می کنند را دارا هستند.
واقعا به دلیل کنجکاوی یک دانشجوی علوم سیاسی و روابط بین الملل عرض می کنم که کشورها دهها برابر هزینه برای تولید پهپادهای فکری می کنند تا بتوانند از واقعیت هایی که قابل اندازه گیری نیست، عکس دقیق بگیرند. نمی توانیم به سرعت نتیجه بگیریم که پدیده افراط با یک جریان و از دوره ای که اشاره کردید، شروع شده است زیرا طالبان خود نقطه ای در مدار به اصطلاح افراط است. با این حال تاکید دارم عکسی که ما می گیریم باید دقیق و فنی باشد.
برای گرفتن این عکس باید اطلاعات ریز، فنی و جزیی را جمع کنیم و مفاهیم کلان را در کنار آن قرار دهیم تا رابطه معناداری را ترسیم کند. سپس می توانیم بگوییم که واقعیت چیست و چه کاری می توانیم بکنیم؟
در یک تصمیم گیری سیاسی فرصتی وجود ندارد تا همه مسائل را به دقتی که گفتم گردآوری و تحلیل کرد اما اساس کار بر آن است که هرچه قدر افراد تصمیم گیر از نظر تحلیل و ذهنی مسلط تر بر آن چه در حال گذر در محیط پیرامونی است، باشند، بهتر می توانند از واقعیت ها عکسبرداری کنند.
با این مقدمه می خواهم بگویم که پدیده افراط در منطقه ما جدی است. نکته اول اینکه این پدیده تنها به منطقه ما اختصاص ندارد. امروز شاهد جنبش های افراطی در سرتاسر جهان هستیم. جنبش های افراطی در زمان های معینی در جوامع بشری معمولا ورود پیدا می کنند که این ورود توام با سرخوردگی های عمیق اقتصادی، اجتماعی و حتی فلسفی است و برخی توانسته اند در این شرایط ایده پردازی کنند.
این افراد با ایده پردازی های ساده و بعضا قرائت های خاص از مجموعه های فکری، ترکیب و بسته بندی فکری افراطی را ارائه می کنند. باید توجه داشت که در این میان منافع بازیگران دیگر نیز وجود دارد. بازیگران هم منافع مختلف دارند و مسلما تعدادی از بازیگران از افراط گراها استفاده می کنند و برخی از آنها توسط بازیگران هدایت می شوند.
مقدمه سوم یا توضیح سومی که باید بگویم آن چیزی که به عنوان افراط در کنار اطراف کشور ما وجود دارد. این پدیده بسیار جدی است و به هیچ عنوان کم اهمیت نیست. این پدیده بسیار فکری است یعنی این افراط ، در فکر و نگرش عده ای، در قرائت عده ای است و اجازه بدهید اشاره کنم که از نظر فکری آن افراط برای ما بعضا قابل هضم نیست.
چون ما در نگرش و تفکری که بزرگ شدیم اصلا جایی برای این نوع مباحث نداریم. مطلب دیگر تنوعی است که در گروه های افراطی وجود دارد. این تنوع و رنگارنگی خیلی با ملاحظات، دستور کار و شرایط شخصی، سازمانی، سرزمینی و زمانی ممزوج می شود و نتیجه عجیب و غریبی می دهد.
مثلا جریانی به نام القاعده دارید که بی تردید یک جریان افراطی است منتهی درهمین سازمان شخصیت هایی را داریم تحصیل کرده دانشگاه و نقشی که آن شخصیت ها را متفاوت از هم می سازد. روحیه این افراد در حرکت این گروه ها موثر است. همچنین در مورد القاعده، شاخه های شمال آفریقا، عراق یا افغانستان فعال هستند و در همزمان ارتباط بین آنها ارتباطی هرمی نیست و ملاحظات بومی در آن وجود دارد.
به عنوان مثال عضو القاعده در شمال آفریقا، دغدغه اش رسیدن به قدرت در منطقه است و کاری به سایر مناطق ندارد؛ این موضوع باعث پیچیده شدن پدیده افراط می شود.
داعش با هر تعبیری قطعا یک جریان افراطی است و در فهرست سازمان های افراطی همه کشورها قرار دارد. داعش گروهی منشعب از القاعده است ولی در عین حال با گروه های افراطی هم خانواده اش مانند جبهه النصره در سوریه درگیری داشته است.
نکته دیگر اینکه تعداد قابل توجهی از افرادی که در این حرکت افراطی حضور دارند، متاسفانه مسلمانان بزرگ شده در کشورهای غربی هستند.
چندی پیش سازمان های اطلاعاتی و امنیتی اروپایی در بروکسل جمع شدند تا در بین جمعیت های اقلیت مسلمان خود این گرایش افراطی را بررسی کنند. تنها از فرانسه بین 400 تا 500 نفر در سوریه حضور دارند و از سایر کشورها نیز نزدیک به 2 هزار نفر.
چند هفته پیش نیز دولت آمریکا به طور رسمی اعلام کرد که یکی از اتباعش در یکی از حملات انتحاری در سوریه شرکت داشته است لذا مشاهده می کنید که این پدیده به نوعی با مسائلی که در جوامع غربی و اروپایی رخ می دهد نیز در ارتباط است. برخی از مسلمان غربی حاضر در گروه های افراطی بعضا نسل دوم یا سوم مسلمانان آن کشورها هستند و اساسا تجربه ای از زندگی در کشورهای اسلامی ندارند. گفته می شود برخی از اعضای داعش و نه البته همه اعضای آن، فارغ التحصیلان رشته کامپیوتر هستند. در کامپیوتر شما با صفر و یک سروکار دارید یعنی نوعی تقسیم بندی ساده و اردوگاهی جهان.
ما نمی توانیم به سرعت عکسبرداری کنیم. باید با مرحله بندی سوالات دقیق تری را مطرح کنیم و البته در نظر داشته باشیم که برای پاسخ به آنها نیاز به گردآوری عمیق اطلاعات داریم. به نظر من به سرعت نمی شود احکام علمی صادر کرد هرچند که برای ملاحظات عملی فرصت استفاده از احکام علمی به سرعت می گذرد.

س: فکر کنم می توانم از بخش اول صحبت های شما این نتیجه گیری را داشته باشم که اعضای غربی داعش و گروه های افراطی به دلیل نارضایتی و سرخودرگی ناشی از بازی گرفتن نشدن در قدرت به سوی این گروه ها متمایل شده باشند. کسانی که حتی تحصیلات آکادمیک دارند؟
- استنباط شما می تواند این باشد اما اجازه دهید مشاهده شما را که جالب است با چند نکته تکمیل کنم. اول اینکه اگر عضویت اعضای غربی داعش را صرفا محصول سرخوردگی بدانیم به نحوی آنها را تبرئه کرده ایم. در عین اینکه ممکن است سرخوردگی ها وجود داشته باشد ولی سهم شخصی هرکدام از این افراد از نظر فکری، روحیه و ویژگی های شخصیتی شان به علاوه گروه ها و تشکل هایی که آنها را شست و شوی مغزی می دهند و با خود همراه می کنند را فراموش کرده ایم.
اعضای داعش به برخی حرکت های افراطی دست می زنند که با هیچ منطقی من جمله منطق دینی که ما با آن آشنا هستیم مانند کشتن افراد بی گناه به هیچ عنوان قابل توجیه نیست. همچنین افرادی از همین نسل را دیده ایم که درعین باسواد و موفق بودن، مسائل دینی و احکام شرعی را با دقت رعایت می کنند و به هیچ عنوان نیز دست به اقدامات مشابه داعش نمی زنند. اگر سرخوردگی است پس چرا این عده به سمت دیگری می روند؟
لذا اینجاست که می گویم اقدامات اعضای غربی داعش می تواند سرخوردگی باشد ولی سهم شخصی این افراد در این زمینه را نباید نادیده گرفت. روشی که این افراد در پیش گرفته اند را نمی توان در یک چارچوب عقلانی توضیح داد و اعتقاد داریم که روش آنها مورد نقد اعتقادی و عقلانی ماست.
گفت و گو از : مهدی رهبر، سیدجواد بشیری
فراهنگ(4)**9129**9118**1601**

انتهای پیام /*
: ارتباط با سردبير


[email protected]




31/03/1393





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن