واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:
نقد فیلم زندگی مشترک آقای محمودی و بانو نمایش نقش محوری زن در تحول جامعه ایرانی تهران-ایرنا-زندگی مشترک اقای محمودی و بانو فیلمی روانشناسانه و جامعه شناسانه است و درهم شکستن تاسف بار سنت های جامعه به نفع مدرنیته را به شکلی روان بازگو می کند.
به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، این اثر سومین ساخته سید روح لله حجازی پس از فیلم زندگی خصوصی آقا و خانم میم است. فیلمنامه این فیلم را علی طالب آبادی نوشته و در بخش خارج از مسابقه سی و دومین جشنواره فیلم فجر حضور یافته است.
فیلم سینمایی «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» علی رغم درخواست های اصحاب رسانه، منتقدان و جمعی از فیلمسازان با نظر مسئولان وقت جشنواره فجر نتوانست به این فستیوال راه پیدا کند. در کمال تعجب هیأت انتخاب بخش مسابقه سینمای ایران، این فیلم را دارای رتبه برای ورود به بخش مسابقه ندانست و از جشنواره کنار گذاشته شد ، پروانه نمایش این فیلم، بدون ممیزی در مدیریت جدید وزارت ارشاد دولت یازدهم صادر شد تا مشخص شود که تمام این اتفاقات و صدور نکردن مجوز نمایش این فیلم در دوره گذشته جشنواره فیلم فجر امری سلیقه ای بوده است.
این اثر درباره آدمهایی است که دچار تغییرات پر سرعت و بی رحم جامعه شده اند و سرعت زیاد دگرگونی ارزش ها آنها را در برابر رویدادها منفعل کرده است.
زندگی مشترک آقای محمودی و بانو برای نمایش پریشانی و سردرگمی دو نسلی که هر دو در معرض روند پرشتاب تغییرات جامعه قرار گرفته اند موفق عمل کرده است. محدثه زنی سنتی و پایبند به هنجارهای جامعه ایرانی است که دوست دارد دخترش (با بازی ترلان پروانه) را هم مثل خودش بار بیاورد اما ورود ناگهانی خواهرزاده اش (ترانه علیدوستی) به خانه او به وی می فهماند که برای تربیت دختر 14 ساله اش با چالش های سنگینی مواجه است وگویی که قدرت تحمیل گری جامعه از اراده او برای شکل دادن به شخصیت دخترش و و تثبیت هویت خودش بیشتر است.
فیلم حجازی برای بیان حرفهایش گل درشت و سطحی سخن نمی گوید. فرمی که او و نویسنده فیلمنامه برای بیان محتوا انتخاب کرده اند بسیار سینمایی است و تعلیقی که داستان ایجاد می کند تماشاگر را به خوبی تا انتها با فیلم درگیر و همراه می کند.
زندگی مشترک... فیلمی روانشناسانه و جامعه شناسانه است و درهم شکستن تاسف بار سنت های جامعه به نفع مدرنیته را به شکلی روان بازگو می کند. محدثه زنی است که از خانه دار بودن و کدبانو بودن خود راضی است ، پایبند هنجارها و ارزش های جامعه است و خودش را به گردباد دگرگونی های جامعه نسپرده اما همسرش، آقای محمودی در این روند زیاد با او همراه نیست. او بیش از آنچه همسرش بپسندد با دختر خاله اش صمیمی است و نسبت به رفتارهای او از جمله سیگار کشیدن در جمع نگاهی عادی دارد و بر خلاف محدثه معتقد است که رفتارهای این دختر جوان واقعیت جامعه امروز است و این محدثه است که از حقایق جامعه بی اطلاع مانده.
فیلم با آنکه به لحاظ مکانی محدود به خانه آقای محمودی است و از ابتدا تا انتهای فیلم در همان محیط می گذرد و به لحاظ زمانی نیز دو سه روز را دربرمی گیرد اما چنان هنرمندانه نوشته شده که مخاطب را به هیچ عنوان خسته و کسل نمی کند و ریتم و ضرباهنگ مناسب آن در تمام دقایق فیلم رعایت می شود و شخصیت پردازی مناسب سبب شده تا مکان و زمان محدود به کیفیت کار لطمه وارد نکند.
ترانه و همسر او زوج مهندس جوانی هستند که با آقای محمودی و همسرش به واسطه ساناز رابطه خویشاوندی دارند در واقع برای ایجاد تغییرات خانه قدیمی آقای محمودی چند روزی مهمان خانه آنها شده اند ، از دیوارهای زیاد و زائد خانه بزرگ آقای محمودی به عنوان مهندسینی جوان انتقاد دارند و البته کار آنها این است که خانه ای مدرن و امروزی برای صاحبان آن بسازند. زوجی که کشمکش های آنها در طول فیلم فاش می سازد که بدون گذر از سازوکارهای رسمی و حقوقی جامعه با هم زندگی می کنند و هضم این موضوع برای محدثه بسیار سخت است.
خودروی گرانقیمت و قرمز رنگ همسر ساناز در برابر خانه قدیمی آقای محمودی و همسرش در فیلم کنتراست معناداری ایجاد کرده و تمهید جالبی در استفاده از نماد در سینماست. خودرویی که به عنوان نماد مدرنیته با ورود به خانه قدیمی به عنوان نماد سنت پریشانی و تلاطم را برای اعضای خانواده به ارمغان آورده است. خودروی گرانقیمت همسر ساناز نماد وارداتی و بیگانه بودن را نیز یدک می کشد. گویی ماشین گرانقیمت تعلقی به دنیای آرام و معنوی خانه محدثه ندارد و می کوشد سختی و خشونت مادی خود را بر زندگی زوجی که تعلق به نسلی دیگر دارند تحمیل کند.
اما آنچه به خوبی در زندگی مشترک...به نمایش درآمده سیمای مردی است که تغییرات جامعه را پذیرفته و آن را مسئله ای عادی می داند ولی هنوز به طور کامل تکلیفش با خودش معلوم نیست. آنچه برای خود و دختر خاله اش می پسندد ، برایش عادی جلوه می کند را برای همسرش روا نمی دارد و این دوگانگی روانی را به طرزی زورگویانه در رفتارش بروز می دهد.
در واقع تنها کاراکترهایی که در فیلم تکلیفشان با خودشان مشخص است زنها هستند. ساناز دختری است که ماهیت جامعه ای که در آن زندگی می کند را به کلی پذیرفته و بر خلاف مسیر آب حرکت نمی کند و به اصطلاح برای رسیدن به انتهای ماهیت چنین جامعه ای بی محابا می تازد و در مقابل محدثه نیز خوب می داند که تن دادن به معیارهای جامعه امروز یعنی بالا بردن دستها به علامت تسلیم و استحاله درونی از ماهیت زنی که هویت و شخصیت او را ساخته و در پایان فیلم هم دو شخصیتی که سردرگم و نالان و مستاصل نشان داده می شوند ساناز و محدثه هستند و فیلم به خوبی نشان می دهد که در تغییر ارزش های جامعه این زنان هستند که نقش محوری را بازی می کنند.
بازی ترانه علیدوستی و هنگامه قاضیانی در زندگی مشترک.... عالی است و بر انتقال مفاهیم پنهان فیلم بسیار کمک کرده ، بر تدوین دقیق و حرفه ای فیلم نیز بر ارزش های هنری آن افزوده است.
از: جواد فیاض محرمی
فراهنگ**3054**1601**
انتهای پیام /*
: ارتباط با سردبير
[email protected]
31/03/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 42]