تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):شيعيان ما كسانى‏اند كه در راه ولايت ما بذل و بخشش مى‏كنند، در راه دوستى ما به يكديگر ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820938437




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

درگیری جهانی منطق قدرت و قدرت منطق


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: درگیری جهانی "منطق قدرت" و "قدرت منطق" سخنان منوچهر متکی در بروکسل وزیر امور خارجه کشورمان در ادامه سفر به بروکسل، عصر روز گذشته در محل اقامتگاه سفیر ایران در بلژیک، در جمع ایرانیان مقیم این کشور حاضر شد و طی سخنانی در تقابل دو جریان عمده جهانی یعنی "منطق قدرت" و "قدرت منطق" خبر داد و در همین چارچوب به تشریح آخرین وضعیت هسته ای ایران پرداخت. بلژیک به لحاظ میزبانی نهادهای مهم اروپایی و غربی مانند پارلمان اروپا و ناتو به پایتخت اروپا معروف است.به گزارش خبرنگار اعزامی عصر ایران به بروکسل، اهم سخنان منوچهر متکی در این دیدار به شرح زیر است:* ملت ایران اهل گفت و گو و دیالوگ است، فقط آنهایی که صرفا "گفتن" بلد هستند باید "شنیدن" را هم یاد بگیرند.* وقتی آمریکا به افغانستان حمله کرد، سه هدف اعلامی داشت: "نابودی طالبان افغانستان" "ایجاد امنیت در این کشور"، "مبارزه با تولید مواد مخدر"؛ امروز باید دید که در این سه حوزه وضعیت چگونه است؟ طالبان افغانستان از بین نرفته اند که هیچ، "طالبان پاکستان" هم رشد کرده است. اگر هنگام حمله آمریکا، تنها بخش هایی از افغانستان ناامن بود، اکنون همه جای افغانستان ناامن است. در هنگام حمله، تولید مواد مخدر در افغانستان 300 تن بود که اکنون به 9 هزار تن رسیده است.این وضعیت نشان می دهد که آمریکایی ها، یا "نخواسته اند" و در واقع دروغ گفته اند یا "نتوانسته اند".* خطاب به آمریکایی ها: در افغانستان چند تروریست وجود داشت؟ 10 نفر، 100 نفر، 1000 یا 10 هزار نفر؟ شما که تاکنون یکصد هزار نفر را کشته اید، ولی هنوز در روزنامه ها، نام تروریست ها مطرح است!

* در پارلمان اروپا از من پرسیدند: "چرا 3 افغانی را اعدام کرده اید؟" پاسخ دادم که ما سه میلیون افغانی را پذیرایی می کنیم که اکثرشان مردمان گرفتار و مستضعفی هستند، ما هیچ کس را به نام افغانی اعدام نکرده ایم بلکه با همه کسانی که قاچاق مواد مخدر می کنند چه ایرانی و چه افغانی مبارزه می کنیم. یکصد هزار افغانی را قتل عام کردند و اکنون به اعدام 3 مجرم که قاچاقچی عمده مواد مخدر بودند اعتراض دارند!* هنگام تبلیغات انتخاباتی در آمریکا، از اوباما در کمپین دانشگاهی اش سوال شد: از کجا مطمئن هستید که رای می آورید و پیروز می شوید؟ پاسخ داد: "چون من متفاوت و مثبت سخن می گویم و آمریکایی ها بر این باورند که با وجود من، می توانند چهره کشورشان را اصلاح و بازسازی کنند."اوباما پیروز شد و شروع کرد به نامه نگاری به مقامات ایران. او از ما پرسید: آیا به ما در افغانستان کمک نمی کنید تا مشکلات آنجا را حل کنیم؟ پاسخ ما مثبت بود ولی آنها دوباره به راه خودشان رفتند؛ در لندن کنفرانس گذاشتند و تصمیم گرفتند با طالبان مذاکره کنند! ما به لندن نرفتیم، در اجلاس داووس، آقای میلیبند وزیر خارجه انگلیس از من پرسید چرا به لندن نرفتیم! گفتم: چون می خواستیم مانع از معامله تان نشویم، چون کنفرانس لندن به درد مردم افغانستان نمی خورد و البته شاید به درد حزب کارگر بخورد که آن هم گمان نمی کنم، و این طور شد و نه تنها فایده ای برای افغان ها نداشت، بلکه حزب کارگر هم سقوط کرد.* مسایل منطقه مانند افغانستان و لبنان، باید با راه حل های منطقه ای حل شود. کما اینکه در قضیه لبنان شاهد موفقیت راه حل های منطقه ای بودیم. در لبنان غربی ها خیلی تلاش کردند اما چون در منطقه زندگی نمی کنند و قضایا را از نزدیک لمس نمی کنند، نتوانستند مشکل را حل کنند. بنابراین وزرای خارجه ایران، قطر، سوریه و عمان با یکدیگر جلسه گذاشتیم و حدود سه ماه بعد اجلاس دوحه را تشکیل دادیم و همه رهبران لبنانی را جمع کردیم تا با هم حرف بزنند؛ ساعت دو و  نیم بامداد روز دوم به من زنگ زدند که اینها به مشکل برخوردند. همان موقع به نخست وزیر و وزیر خارجه قطر زنگ زدم و با دیگران هم صحبت کردم، نتیجه این شد که مذاکرات در ساعت 9 صبح احیا شد و ساعت 17 به نتیجه رسید و مشکلات سیاسی لبنان راجع به تعیین رییس جمهور، تشکیل دولت و انتخابات حل و فصل شد؛ سپس به آمریکایی ها گفتیم این هم راه حل؛ ما برای افغانستان هم راه حل های عملیاتی و منطقی داریم.* با همه اینها آمریکایی ها به دلیل عدم شناخت شان، به روش های غلط خود ادامه می دهند. از جمله اینکه یک میلیارد دلار بودجه گذاشتند برای جمع آوری سلاح هایی که در دست مردم است. گفتند هر کس یک اسلحه بیاورد 300 دلار می دهیم و این در حالی است که هر اسلحه در آنجا 150 دلار قیمت دارد و این موضوع، کاسبی خوبی شد برای دلالان اسلحه! * امروز، جهان رو به تحول است. دیگر مانند قدیم نیست که قدرت های خاص، پشت درهای بسته تصمیم بگیرند و دنیای مرعوب هم زیر بار برود. امروز آنها باید درباره تصمیمات خود توضیح دهند. ما امروز در جهان، شاهد تقابل دو جبهه هستیم: در یک سو، "منطق قدرت" قرار دارد که می خواهد با تمسک به زور و قدرت، خود را تحمیل کند و در سوی دیگر "قدرت منطق" که بر مبنای منطق عمل می کند. تشدید تقابل بین این دو جبهه، جهان را متحول تر خواهد کرد.* ما در جبهه "قدرت منطق" هستیم؛ در ماجرای هسته ای نیز منطق شفافی داریم: "انرژی هسته ای برای همه؛ سلاح هسته ای برای هیچ کس" آیا هیچ عقل سلیمی این منطق قوی را رد می کند؟ غربی ها ابتدا به ما گفتند که حق ندارید انرژی هسته ای داشته باشید! گفتیم: چرا؟گفتند: چون شما نفت و گاز دارید.گفتیم: اگر این طور است چرا آمریکا 25 درصد برقش، هسته ای است؟ مگر آمریکایی ها آن همه منابع عظیم نفت و گاز ندارند؟ پاسخی در برابر  این منطق نداشتند. گفتند: اشکال ندارد، انرژی هسته ای حق شماست ولی غنی سازی نکنید. گفتیم چرا؟گفتند: چون ما سوخت هسته ای شما را تامین می کنیم.گفتیم: شما 50 سال پیش، راکتور تهران را احداث کردید ولی سوخت آن را تامین نمی کنید و نمی فروشید، 50 تن uf6 در اردیف فرانسه، متعلق به ایران است، آن را به ما نمی دهید، بنابراین چرا باید به شما اطمینان کنیم؟ به لب خندانتان، به جیب پر پولتان یا به کلام شیرینتان؟*اینکه می گویید حق هسته ای ایران را به رسمیت می شناسید کفایت نمی کند بلکه باید عملا هم به گفته خود پایبند باشید، ما این حق را در خلاء و در آسمان نمی خواهیم داشته باشیم، می خواهیم آن را در زمین هم محقق کنیم.* اوباما به سران ترکیه و برزیل گفته بود اگر شما با ایران به توافق تبادل سوخت برسید، قول می دهم ما هم بدان پایبند باشیم و مبادله را انجام دهیم.آمریکایی ها تصور می کردند توافقی صورت نخواهد گرفت. بنابراین به دنبال قطعنامه بودند، کما اینکه هیلاری کلینتون هم به کنگره رفت و گفت: داسیلوا و اردوغان دارند به ایران می روند ولی توافقی حاصل نخواهد شد، بنابراین باید به سمت قطعنامه چهارم برویم!اما ما در تهران از ساعت 7 صبح تا ساعت یک بامداد روز بعد روی متن بیانیه تهران به توافق رسیدیم.این وضعیت آمریکایی ها را شوکه و معلق کرد؛ سپس پیام دادند قطعنامه و بیانیه تهران، هر دو را پیش ببریم و این دو موضوع را جدای از هم فرض کنیم که پاسخ دادیم: نه؛ یا قطعنامه یا بیانیه؛ قطعنامه راه تقابل است و بیانیه مسیر تعامل و انتخاب با شماست که فقط یکی از این دو مسیر را برگزینید ولی بدانید که قطعنامه احتمالی، بیانیه را به کشتن می دهد.هم اکنون در جهان، نظر مساعدی روی بیانیه تهران است. سازمان کنفرانس اسلامی، اتحادیه عرب، جنبش غیرمتعدها و برخی کشورهای غربی آن را تایید می کنند. ژاپن هم بر آن صحه گذاشته و سه روز پیش هم وزیر امور خارجه روسیه زنگ زد و گفت که مسکو از بیانیه تهران حمایت می کند... ما بر مدار منطق حرکت می کنیم در جریان "قدرت منطق" هستیم.





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 349]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن