واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > اروپا - گفتگو بافرانک اشتاین مایر وزیر خارجه آلمان او که در زمان صدارت گرهارد شرودر با تحکم مخالفت خود را با جنگ عراق اعلام کرده بود توانست در دوران آنگلا مرکل به عنوان وزیر خارجه آلمان به دستاوردهای نسبتا درخشانی برسد. نامزدی او از سوی حزب سوسیال دموکرات برای کسب مقام صدراعظمی در رقابت با بانوی اول آلمان موضوعی است که این روزها به شدت مورد توجه مردم جهان قرار گرفته است. فرانک والتراشتاین مایر وزیر خارجه آلمان در نخستین گفت و گو با رسانه های آمریکایی از پرونده نظامیان آلمان در افغانستان ، رویکرد متفاوت روسیه در ماه های اخیر و امکان مذاکره سران ایران و آمریکا صحبت کرده است. یک روز پس از این که باراک اوباما به عنوان رییس جمهوری جدید آمریکا معرفی شد دمیتری مدودوف همتای روسی او تهدید کرد چنان چه آمریکا از استقرار سپر موشکی خود در اروپای شرقی دست نکشد روسیه به سرعت موشک های اسکندر را در کالینگراد مستقر می کند. آیا این مساله می تواند در رابطه نه چندان مستحکم روسیه و اروپا خدشه وارد کند؟ شما و سایر کشورهای اروپایی چه پاسخی برای این تهدید روس ها دارید؟به طور حتم پیام مدودوف در روز پس از اعلام نتیجه انتخابات آمریکا حرکتی نادرست در زمانی نادرست بود. ما البته هیچ تصوری از روسیه نداریم. طی سال های گذشته روسیه خود را به عنوان همراهی سرسخت و بدون انعطاف به ما نشان داده است. این سوال هنوز برای ما باقی است که چه طور باید با این سرزمین پهناور در همسایگی اروپا رفتار کرد؟ آیا باید روابط را با این قدرت گسترده محدود کرد یا از راه تعامل و گفت و گو وارد شد. البته من خودم راه دوم را توصیه می کنم. ما باید روابط خود را در جنبه های مختلف همچنان مانند سابق حفظ کنیم. این کار هم به رشد اقتصادی کشورهای اروپایی کمک می کند هم برای حفظ ثبات و امنیت منطقه بسیار کارآمد خواهد بود. از همه این ها گذشته این به نفع ماست که اطمینان داشته باشیم که این روسیه ای که به هر ترتیبی به دنبال هویت خاص خود است از لحاظ سیاسی و فرهنگی به غرب بیشتر متعلق است و نزدیک ماست. آیا در این میان آلمان نقش یک میانجی را بین روسیه و اروپا ایفا می کند؟روسیه به خوبی می داند که ما روابط بسیار نزدیکی با ایالات متحده آمریکا داریم. از طرفی ما در ناتو و اتحادیه اروپا دارای جایگاه بسیار بالایی هستیم به همین سبب آلمان نمی خواهد که در میانه بحران قدرت های غرب و شرق صرفا نقش یک میانه روی میانجی گر را داشته باشد. ما هم همسو و همراه با سایر همپیمانان خود در اروپا در قبال درگیری روسیه در گرجستان موضعی روشن و جدی داشتیم. من فکر می کنم همین وحدت کلام اروپایی ها بود که باعث پایان درگیری در قفقاز شد. در حال حاضر هم ثبات و امنیت منطقه باید حفظ شود که برای این امر ما نیازمند همکاری طرف روسی هستیم. مانند روابط روسیه و اروپا پیرامون مساله انرژی پاسخ به همه این پرسش ها هم بستگی به این دارد که شما با کدام کشورهای اروپایی روبه رو هستید. اما در هر حال باید بگویم روسیه همان قدر به اروپا و آمریکا برای واردات کالا نیاز دارد که ما نیازمند منابع نفت و گاز آن هستیم. البته آلمان سالهاست که در زمینه استفاده از انواع منابع انرژی تحقیقات گسترده ای را در پیش گرفته و باید بگویم وابستگی ما به نفت وگاز روسیه به کمترین میزان رسیده است. شما به مساله بحران گرجستان اشاره کردید. بهتر نیست گرجستان و اوکراین با توجه به وقایع اخیر زودتر عضو ناتو شوند؟این مساله ساده ای نیست که بتوان جواب آن را در یک کلمه بله یا خیر داد. در حال حاضر اوکراین شرایط سیاسی پایداری ندارد و از زمان پایان جنگ قفقاز تا حالا دوران نابسامانی را پشت سر گذاشته است. بله... البته ما همانند سابق همچنان از این دو کشور حمایت خواهیم کرد و سعی می کنیم تا در همه حال پشتیبان آنها باشیم اما در مورد الحاق آنها به ناتو هم آلمان وهم سایر کشورهای اروپایی ترجیح میدهند زمان بیشتری صبر کنند. یکی از دغدغه های همواره سیاست خارجی آمریکا مساله جنگ افغانستان است که حتی باراک اوباما بارها پیش ازاین نیز در همایش های تبلغاتی اش از آن صحبت کرده است. گفته می شود که آلمان هم قصد دارد در همراهی آمریکا شمار نظامیان خود را برای ثبات مناطق جنوبی افغانستان بیشتر کند. شما چه طور راضی به این کار شدید در حالی که می دانید به طور حتم آسیب های فراوانی متوجه نظامیان آلمان خواهد بود؟من تا به حال دوبار در این باره با اوباما صحبت کرده ام و در خلال گفت و گوها به این مساله پی برده ام که باراک اوباما به خوبی با زیر و روی افغانستان آشناست و هیج نکته ای از دید او پنهان نیست. ما هر دو با جزییات و دشواری های شرایط امنیتی در آنجا آگاه هستیم و می دانیم که صرفا ابزارهای جنگی نمی توانند آن تغییراتی را که همه به دنبالش هستند برایمان به ارمغان بیاورند. همه ما در افغانستان دارای هدف مشترکی هستیم واین گفته مردم اشتباه است که آلمان راه خودش را می رود. البته که این مساله در شمال افغانستان درست است اما در جنوب که بیشترین میزان درگیری و خشونت ها در آنجا روی می دهد چه طور؟ چرا اوباما باید از آلمان درخواست اعزام نیروهای بیشتر را داشته باشد؟خب ما از همان ابتدا خودمان سعی در افزایش شمار نیروها و پذیرش مسوولیت های نظامی بیشتری در منطقه داشتیم. ما به زودی نیروهای نظامی خود را 30 درصد افزایش می دهیم که با این اوصاف 4500 نظامی آلمانی در افغانستان مستقر خواهند بود. ما برای نظارت بر همه افغانستان اعلام آمادگی کرده ایم. شرق و غرب، شمال و جنوب برای ما فرقی ندارد. نیروی هوایی آلمان به نمایندگی سایر کشورهای ناتو در همه جای آسمان افغانستان چرخ می زند که البته جنوب هم یکی از این مناطق است. ما در حال حاضر رهبری نیروهای واکنش ضربتی شمال را هم به عهده داریم. البته نباید فراموش کنیم که شیوه های تقابلی در گوشه و کنار این کشور هر روز در حال تغییر است حتی در یک ماه گذشته این مناطق شمالی بودند که تحرکات بیشتری از خود نشان دادند و خشونت ها بیشتر در این منطقه بود. البته آنچه که ما در افغانستان به دنبال آن هستیم ورای اقدام نظامی و پیروزی در نبرد تن به تن است. ما همیشه تاکید کرده ایم که روزی در افغانستان پیروز خواهیم بود که بتوانیم پایه های اقتصادی و ساختاری این کشور را دوباره احیا کنیم. بهبود اوضاع معیشتی و شهری افغان ها مهم ترین خواسته ای است که ما در این کشور به دنبالش هستیم و برای رسیدن به این هدف به طور حتم سال آینده را هم با جدیت در افغانستان آغاز می کنیم. با توجه به ناآرامی های کنونی پاکستان شما در باره اقدامات بعدی ناتو برای آرامش دراین کشور چه نظری دارید؟ه طور حتم آرامش و ثبات تمامی منطقه هم اکنون در گرو امنیت پاکستان است. اگر ما به دنبال آن هستیم تا با تروریسم افغانستان مبارزه کنیم باید که در وهله نخست برای ثبات سیاسی و اقتصادی پاکستان تلاش کنیم. این مساله باعث می شود تا پاکستان با توان بیشتری بتواند همراه با ما برای مبارزه با تروریسم قدم بردارد که البته بدون دخالت جوامع بین المللی چنین هدفی امکان پذیر نخواهد بود. به طور حتم دریافت وام از صندوق جهانی پول و یاری کشورهای همسایه می تواند در تسریع این روند بسیار موثر باشد. در مورد ایران چه طور؟ در واقعی ترین حالت آیا فکر می کنید که بتوان در نهایت احمدی نژاد رییس جمهوری ایران را به پای میز مذاکره کشاند و تهران را به رغم همه تحریم ها از ادامه فعالیت های هسته ای باز داشت؟ تصور می کنید چه زمانی می توانید به این هدف برسید؟خب به طور حتم و به زعم بسیاری از اهالی سیاست با گذشت نزدیک به 30 سال از این تعلیق روابط ایران با غرب امروز نشانه هایی از امید به انجام مذاکره دیده می شود. همه ما با دلایل قطع رابطه ایران با ایالات متحده آشنا هستیم و یادمان هست که چه طور در این سالها هر دو طرف به نحوی فرصت های پیش رو را از دست می دادند. هر بار که آمریکا پا جلو می گذاشت ایران به شدت از آن رو بر می گرداند. به نظر من هر گونه تلاشی برای آغاز مذاکره میان ایران و آمریکا بسیار ارزنده و قابل تقدیر است اما ایران باید این موضوع را بداند که این وسط آنها هستند که باید حسن نیت خودشان را نشان دهند و ثابت کنند که قصد دستیابی به سلاح اتمی را ندارند. ایران در پی آن است که نقشی اساسی در میان کشورهای منطقه داشته باشد. البته من قبول می کنم که ذاتا آدم بدبینی هستم اما باید بگویم که امیدوارم مقامات ایران این بار هم از انجام مذاکره روی بر نگردانند. به مساله بحران مالی جهان برگردیم. فکر می کنید کشورهای غربی چه طور می توانند با گذشت این بحران دوباره سیاست رقابت تولیدی و حتی جایگاه پیشین خود را از سر بگیرند؟به نظرمن چنانچه سیاستمداران نخواهند برای مهار این بحران کاری کنند همه مشروعیت و وجهه قانونی خودشان را از دست می دهند. آنچه که ما امروز شاهد آن هستیم شکست کامل بازار است. در این میان ما باید این اطمینان را داشته باشیم که این بحران بازارهای مالی به ورشکستگی کامل نظام مالی ما منجر نمی شود. البته در دو سوی اقیانوس اطلس تمامی کشورها روش های متفاوتی را برای مهار بحرانهای مالی در پیش گرفته اند . با اطمینان می گویم که تلاشهایی که اروپا برای فرار از این مخمصه در نظرگرفته است در مقایسه با راهکارهای آمریکایی ها بسیار موثرتر است. به نظر شما حضور کشورهای روبه توسعه در هنگام اتخاذ تصمیم های جهانی تا چه میزان می تواند کارآمد باشد؟ به عنوان مثال آیا نشست جی 20 در واشنگتن در مقایسه با جی 8 بهتر نبود؟خب حالا من یک سوال می پرسم... به نظر خود شما بزرگ ترین چالش جهان امروز می تواند چه باشد؟ به عقیده من یکپارچگی قدرت های نوظهور قرن بیست و یکم و تقسیم قدرت و مسوولیت ها در تعهدات جهانی! روی صحبت من درباره کشورهایی مانند چین، هندوستان و البته کشورهای مسلمان نشینی نظیر عربستان سعودی است. آیا ما می توانیم واقعا از پس بحرانهای جهانی برباییم بی آن که بخواهیم به این کشورهای رو به توسعه توجه داشته باشیم؟ من که می گویم خیر! برای همین است که ما باید آنها را عنوان شریک و همراهی جدی در بحران امروز سهیم کنیم. ما توان رویارویی با این قدرت های نوظهور را نخواهیم داشت. ترجمه: لیدا هادی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 468]