واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: احمد شاكري با انتقاد از فقدان جريان تحليلي مناسب دربارهي كتاب «دا» و فيلم «اخراجيها»، توفيق يك اثر را در فروش، برآوردهكنندهي نيازهاي تحليلي جامعهي مخاطب در برابر اثر هنري ندانست. اين نويسنده در گفتوگويي با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با اشاره به پيشنهاد راهاندازي جشنوارهي «دا» گفت: پيشنهاد برگزاري جشنوارهي «دا» نشاندهندهي شتابزدگي تحليلهايي است كه حوزهي عقيم نظريهپردازي ادبي را به باروري زودهنگام ميخواند. شاكري معتقد است: در فضاي تبليغاتي كه براي معرفي اثر هنري شكل ميگيرد، كرسيهاي نظريهپردازي و نقد ادبي به حاشيه رانده شده و از رهگذر آن، گزارههاي حسي و تبليغي بر جايگاه عقل نظري مينشينند؛ چنانكه شعار در ادبيات دفاع مقدس روندي شورانگيز و كمعمق را ميسازد. تحليلهاي شورانگيز نيز چهرهي سرابآلودي از ادبيات پيش چشم ميگستراند كه كشتي ادبيات نميتواند بر بستر آن حركت كند. نويسندهي رمان «انجمن مخفي» رويكرد سياستگذاران حوزهي سينما و ادبيات را مبتني بر تحليلي ناقص عنوان كرد و گفت: برخي از سياستگذاران ما در سينما و ادبيات نگاه به گيشه را مقصد و مقصود هنر ميدانند. گرچه گيشه مقصود است؛ اما مقصد نيست. از اينرو عرضه و استقبال بالاي چند اثر در حوزهي سينما و ادبيات، بايد با روند تأمل در سياستها و نه لزوما تغيير دفعي در سياستها همراه باشد. او شيوهي تبليغي كتاب «دا» بر اساس خاطرات سيده زهرا حسيني را شيوهاي دانست كه مناسب اين خاطرهي درخور توجه نيست و گفت: وظيفهي ادبيات در برخورد با چنين مقولهي مباركي، ايجاد آگاهي در فضاي فرهنگي است؛ نه برخورد كاسبكارانه با آن و انديشهاي كه كتاب را صرفا يك كالا ميداند و بين آن و سيبزميني سرخكرده تفاوتي قائل نيست. در حاليكه كتاب صرفا يك كالا نيست؛ بلكه يك محصول فرهنگي است و در آن آگاهيبخشي مقدم بر فروش و تبليغات است. شاكري در ادامه افزود: در تبليغ «دا» ميبينيم كه از چهرههاي سرشناس سينمايي استفاده ميشود. البته تبليغ ميتواند ابزارها و مكانيزم خودش را داشته باشد؛ اما در اين بين جايگاه منتقد كجاست؟ همانطور كه ما از يك چهرهي سينمايي انتظار نداريم دربارهي سياستمداري حرف بزند، طبيعي است كه انتظار نميرود در حوزهي تخصصي ادبيات، كساني كه به جنبههاي اثر روايي در حوزهي خاطره اشراف ندارند، به بيان احكامي ناقص بپردازند. او سپس با انتقاد از اظهارات داريوش مهرجويي دربارهي كتاب «دا» گفت: تعجب ميكنم از آقاي مهرجويي كه ميگويد، اين از بهترين «رمان»هايي است كه خواندهام؛ چطور اين كارگردان مطرح سينما از اثري در حوزهي «خاطره»نويسي به عنوان «رمان» ياد ميكند يا اينكه در جايي ديگر ميگويد من در اين كتاب رگههايي از «ناتوراليسم» ديدم. اين مدرس فيلمنامهنويسي دربارهي كتاب «دا» گفت: من اين اثر را در حوزهي خاطرهنويسي از حيث تجربيات غني و منحصربهفرد خانم سيده زهرا حسيني داراي اهميت ميدانم كه در آن خاطرههاي تازهاي تعريف شده است و عناصر ديگر خاطرهپردازي از جمله قصه، فضاسازي، توصيف و زبان روايي را مغفول ميبينم. او تأكيد كرد: به اعتقاد من، سقف پرواز خاطره را مجموعهاي از عناصر روايي تشكيل ميدهد كه بررسي آن در كتاب «دا» ميتواند كليد مهمي در فهم دلايل رونق مخاطب آن باشد. شاكري متذكر شد: كتاب «دا» را بايد ستود؛ اما نسبت به آن نبايد دچار اغراق و كليگوييهاي غيرعالمانه شد. تحليلهايي كه حول اين اثر شكل گرفته، نشانگر فضايي است كه در آن تحليل و كرسيهاي نظريهپردازي غايباند. معتقدم بايد اين اثر در جاي خود مورد بحث قرار گيرد و عدل هم همين است كه هر چيز را در جايگاه شايستهي خود قرار دهيم. اين نويسنده كه در ارزيابي اتفاقات رخداده در حوزهي ادبيات دفاع مقدس سخن ميگفت، به فيلم سينمايي «اخراجيها 2» ساختهي مسعود دهنمكي اشاره كرد و گفت: در سال اخير، دو اتفاق در حوزهي دفاع مقدس رخ داد؛ نخست، فيلم سينمايي «اخراجيها 2» و ديگر كتاب «دا» كه با تدقيق در اين دو اثر حوزهي دفاع مقدس ميتوانيم قدر مشتركهاي آن را دريابيم. او در پايان خاطرنشان كرد: با توليد فيلمهايي مثل «اخراجيها» اين سؤال به وجود آمده كه اگر «اخراجيها» هنر كاملي است، پس تئوريهاي تبيينشده در حوزهي صنعت سينما چه ميشود، كه در اينگونه موارد، تبيين علت تأثيرگذاي اثر هنري بر مخاطب پاسخ روشني به شبهات موجود است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 201]