واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۰:۵۹
به نظرم نوشته دکتر سبحانی فرد در مورد مقایسه درآمد فوتبالیست و استاد شامل نکات درست و غلطی بود که به نظرم رسید شاید پرداختن به آنها بیراه نباشد! به گزارش ایسنا، در ادامه یادداشت خواننده الف آمده است: ایشان فرمودند که ارزش کار را مردم عادی تعیین می کنند و مثال صد هزار نفر بلیط و غیره را زدند. یک قسمت اشکال بحث ایشان دقیقا همین جا است. اگر دستمزد یک فوتبالیست فقط از طریق درآمد باشگاه شامل بلیط و حق پخش و آگهی و غیره پرداخت می شد اصولا مشکلی برای بحث وجود نداشت. مشکل اینجاست که دستمزدی به مراتب ما فوق این ارقام به اینها پرداخت می شود که عملا از جیب ملتی به نسبت فقیر باید تامین شود. دومین ایراد اینجا است که در یک جامعه سالم ممکن است که استاد دانشگاه خیلی کمتر از یک فوتبالیست درآمد داشته باشد (به همان دلایلی که ایشان ذکر کردند) ولی باید این درآمد درحدی باشد که این استاد دانشگاه زندگی در خور زحمات و مقام خود را داشته باشد. مثلا اگر فوتبالیست مازراتی میلیاردی سوار می شود ایشان باید حداقل سوار تویوتا کمری بشوند و نه پژو ۴۰۵. وقتی یک استاد دانشگاه یا یک مهندس زبده و با سابقه، از امکانات خوب رفاهی (نه خیلی عالی و تجملی) مثل مسکن و اتومبیل خوب و داشتن تفریحات مناسب برخوردار باشد مسلما با توجه به جایگاه اجتماعی خود در مقام مقایسه خود با خواننده و بوکسور و فوتبالیست برنمی آید ولی در غیر این صورت بحث "گشنگی نکشیدی که عاشقی یادت بره" پیش می آید و جایگاه اجتماعی جای ضروریات زندگی ایشان را پر نمی کند. نکته سوم بحث اختلاف طبقاتی است؛ شاید در جامعه ای مانند سوییس که هر شخص به طور متوسط صاحب ۵۰۰ هزار یورو از سرمایه کشور خود است (یعنی بالای ۲ میلیارد تومن!) و یک کارگر ۵۰۰۰ یورو در ماه حقوق دریافت می کند و بهداشت و تحصیل مجانی است، انرژی منفی زیادی از درآمد غیرعادی یک فوتبالیست یا خواننده به جامعه تزریق نشود ولی در کشوری که خیلی ها کلیه خود را می فروشند تا مشکلات زندگی خود را حل کنند داشتن یک خودروی میلیاردی برای متوسط چند دقیقه دویدن در هر ساعت، بسیار زجراور و دردناک خواهد بود. نکته ۴ام بحث مالیات است؛ طبق قانونی که در فرانسه تصویب شد فوتبالیست ها باید ۷۵ درصد (اگر درست یادم مانده باشد) درآمد (واقعی!) خود را مالیات بدهند و این رقم در کشورهای دیگر هم بسیار بالا و حدود ۵۰ درصد است. در این کشورها برای درآمدهایی که با زحمت کمتر بدست میایند مالیات های سنگینی وضع می شود و این بدین معنی است که یک فوتبالیست میلیاردی عملا مشکل تعداد زیادی از هموطنان پایین دست خود را حل می کند و نه اینکه خود هزینه ای باشد بر دوش مردم. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 45]