واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: مردم دهنمكي را با فيلمهايش به خاطر ميسپارند و جعفر پناهي را با ژستهايش!
چه بخواهيم چه نه، مسعود دهنمكي به يك برند در سينماي ايران بدل شده! درست شبيه به مسعود كيميايي، داريوش مهرجويي و حتي بهرام بيضايي! همان طور كه حتي منتقدان افراطي كارهاي اخير كيميايي هم با اكران هر كدام از فيلمهاي وي براي ديدن آن تمايل نشان ميدهند و تازهترين آثار نوشتاري بيضايي طيف قابل ملاحظهاي از علاقهمندان را به خود جلب ميكند، آثار تصويري مسعوده دهنمكي هم فارغ از ژانر و نوع مديوم با اقبال عمومي مواجه ميشوند.
چه بخواهيم چه نه، مسعود دهنمكي به يك برند در سينماي ايران بدل شده! درست شبيه به مسعود كيميايي، داريوش مهرجويي و حتي بهرام بيضايي! همان طور كه حتي منتقدان افراطي كارهاي اخير كيميايي هم با اكران هر كدام از فيلمهاي وي براي ديدن آن تمايل نشان ميدهند و تازهترين آثار نوشتاري بيضايي طيف قابل ملاحظهاي از علاقهمندان را به خود جلب ميكند، آثار تصويري مسعوده دهنمكي هم فارغ از ژانر و نوع مديوم با اقبال عمومي مواجه ميشوند. ما ميتوانيم فيلمهاي دهنمكي را دوست داشته باشيم يا نه، ميتوانيم با افكار سياسي او موافق باشيم يا نه، ميتوانيم از شيوههاي سخن گفتن او در رسانهها خوشمان بيايد يا نه، اما نميتوانيم برندسازي او در روزگار تازه را ناديده بگيريم. دهنمكي اين توانايي را دارد كه به واسطه فيلمهايش مخاطبان را به سينماها بكشاند و حتي فصل مرده اكران انتهاي جشنواره تا آغاز سال را نيز با فيلمي مثل «معراجيها» به فصلي پررونق بدل كند. تعارف كه نداريم فكر ميكنيد اگر به جاي «اخراجيها» حتي فيلمي مثل «جدايي. . . » در چنان بازه زماني روي پرده ميرفت تا اين حد مخاطب ميداشت؟ تجربه ميگويد نه! آيا فقط و فقط اينكه او به لحاظ خط سياسي مقابل ما قرار دارد اين مجوز را به ما ميدهد كه هر طور كه دلمان ميخواهد او را نوازش كنيم؟ آيا اينكه دهنمكي ادا و اطوار روشنفكرانه ندارد و حرفش را صريح و بيپرده ميزند نه با اشارات سمبليك، يعني اينكه بايد او را نواخت؟ جالب است كه اصليترين عامل براي كوبيدن دهنمكي اين است كه او به لحاظ تكنيكي سينما را نميشناسد و فيلمهايش فقط و فقط پر شده از جوكهاي اس. ام.اسي و سخنرانيهاي سياسي! اما كسي نيست بگويد چطور است كه مردم براي تماشاي اين سخنرانيها سر و دست ميشكنند اما براي تماشاي دهها و صدها آثار شبهروشنفكرانه از آدمهايي كه به زعم خود سينما را خوب ميشناسند، علاقهاي نشان نميدهند؟ پاسخ سؤال ساده است؛ دهنمكي از كف اجتماع آمده و چه زماني كه روزنامهنگاري ميكرد و چه بعد فيلمسازي، سعي ميكرده با زبان همين كف روزنامه دربياورد و فيلم بسازد. طبيعي است كه وقتي شما زبان مخاطب را ميشناسي، ميداني چه چيزي را در فيلمت قرار دهي كه او خوشش آيد! اما او كه آروغهاي غربيون را زمينهاي ميكند براي ساخت اثر سينمايي بلكه فيلمش در يكي از بخشهاي جنبي جشنواره ونيز به نمايش درآيد، طبيعي است كه نميتواند مخاطب داخلي را همراه خود داشته باشد. چرا جعفر پناهي را نه با فيلمهايش كه با اظهارنظرات سياسياش به خاطر ميآوريم؟ دهنمكي يك برند سينمايي شده و آثارش حتي براي پرطمطراقترين نامهاي عرصه سينما حس كنجكاوي را برميانگيزد و اين پتانسيلي است كه بايد از آن استفاده كرد تا سينماي ايران به لحاظ تجاري از وابستگي دولتي ولو در حد 10 درصد هم كه شده، دست شويد! پس به جاي آنكه مرتب بگوييد او زبان سينما را نميشناسد و بايد برود به دنبال آموختن تكنيك، به رفقايي مانند جعفر پناهي، عباس كيارستمي و بهمن قباديتان بگوييد اگر ميتوانند فيلمي بسازند كه فقط يك دهم فيلم آخر دهنمكي فروش داشته باشد. مگر نه اينكه آنها وجه تكنيكي هنر سينما را ميشناسند پس چرا نميتوانند آثاري نه با فروش عالي كه با فروش متوسط بسازند. انصافاً همان فيلم «شيرين» كيارستمي كه سه سال قبل در تهران اكران شد، چقدر فروش داشت؟ يا اگر اظهارنظرات سياسي جعفر پناهي را كنار بگذاريم، كسي او را با يك شات از فيلمهايش به خاطر ميآورد؟ طبيعي است كه حتي اگر نسخه بدون سانسور فيلم آخر كيارستمي يعني «مثل يك عاشق» را با سرگروه در تهران اكران كنيم، فروشش بعد از يك ماه به زحمت به نيم ميليارد ميرسد. ميدانيد چرا؟ چون فيلمي كه او ساخته نه براي مخاطب ايراني كه براي جلب توجه بخشي معدود از مخاطباني است كه سياستهاي جشنوارههايي مثل كن را بنيان مينهند. اگر جز اين بود لااقل يكي از فيلمهاي ايشان اكران جهاني مقبولي ميداشت؟ شايد در ايران امكان پخش بيسانسور فيلمهاي ايشان و امثالهم نباشد اما چرا در آن سوي آبها كسي براي تماشاي اين آثار توجه نشان نميدهد؟ جالب است كه كارشناسان شبهروشنفكر ما نيز هيچ گاه نميپرسند چرا كيارستمي نميتواند فيلمي بسازد كه مخاطبان داخلي براي تماشايش شتاب كنند يا چرا جعفر پناهي به جاي اظهارنظرات سياسي بيهوده، فيلمي نميسازد كه مخاطبان را جلب كند اما مدام ميپرسند كه چرا دهنمكي فيلم ميسازد و چرا دهنمكي زبان سينما را نياموخته و چرا دهنمكي در فيلمهايش از جوك استفاده ميكند؟
نویسنده : اشرفالسادات موسوي
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: 01 ارديبهشت 1393 - 21:37
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 84]