واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: پرویز پرستویی: سینمای گل و بلبلی راضی ام نمی کند فرهنگ > سینما - ایسنا نوشت:
تهیهکننده فیلم «شب، بیرون» گفت: من درِ تجربه را به روی خودم باز کردهام و زمانی که فکر کنم بازیگر شدهام، آخرین روز کاریام است؛ چون همچنان میخواهم تجربه کنم و واقعیت این است که مجال تجربه در کارهای دیگر برای من پیش نمیآید، اما در کارهای مستقل است که این فضا جاری است. پرویز پرستویی گفت: من این جنس کار را دوست دارم. اگر اسم من را به عنوان تهیهکننده در این فیلم میبینید، زیاد جدی نگیرید. زیرا خودم میدانم حضورم، در واقع به دلیل نابسامانی گذشته سینماست. این فیلم واقعا یک کار تیمی است و تمام دوستانی که نامشان را در تیتراژ میبینید، خالصانه و با دلشان در این فیلم حضور پیدا کردهاند، کاوه سجادی حسینی و همسرش سهیلا گلستانی تلاش کردند و آنچه در توانشان بود را گذاشتند تا این فیلم را بسازند. این تهیهکننده در ادامه جلسه نقد و بررسی «شب، بیرون» که شامگاه روز چهارشنبه (27 فروردین ماه) در کانون سینمایی پایتخت واقع در مرکز مشارکتهای فرهنگی هنری برگزار شد، گفت: این فیلم به سختی ساخته شد و حتی شرایط مجوز ساخت را نداشت و امسال در جشنواره فیلم فجر در بخش سینمای نوعی تجربه نمایش داده شد. از یک جایی از من خواسته شد تا نام من هم به عنوان تهیهکننده در این فیلم آورده شود، من در این کار هیچ کمکی نکردم و نام من در این فیلم سوری است و شاید حضور فیزیکی بیخودی در اینجا دارم. سعی کردم تلاش کنم تا حداقل این فیلم به بایگانی سپرده نشود. این فیلم هنوز هم سرنوشت مشخصی ندارد. او گفت: من سه دهه و از سال 62 در سینما فعالیت میکنم و کمتر دیدهام که گروهی بدون هیچ چشمداشتی، خالصانه تلاش کنند که فیلمی ساخته شود آن هم در زمان بحرانی سینما که همه زیر پای هم را خالی میکردیم، زمانی که خانه سینما بسته بود و در واقع سینمایی وجود نداشت، این گروه سعی کردند که حرفشان را بزنند و فکر میکنم که حرف هم حرف به جایی است. پرستویی گفت: زمانی که میگویم سه دهه در سینما کار کردهام، یعنی کمی هم سرد و گرم روزگار را چشیدهام و با آدمهای نامی این مملکت کار کردهام. فضای من فضایی نیست تا هرچه در دلم میگذرد را عنوان کنم، اما آنچه مشخص است خود من تعلق خاطر بیشتری به نسلی پیدا کردهام که کاوه سجادی و امثال او در آن وجود دارند و بسیار امیدوارترم. نمیخواهم ادعا کنم، اما در طول سال شاید بیشترین سناریو را میخوانم و آدمها را هم خوب میشناسم، آنچه را به دست میآورم و دوستان نیز همچنان به من لطف میکنند و هنگامی که مرا استاد خطاب میکنند، آب میشوم و به زمین میروم؛ هیچگاه نتوانستم با لفظ استاد همذاتپنداری کنم، چون معتقدم استاد، بیضایی و تقوایی هستند، استادان بسیاری داریم که در واقع خانهنشین شدند و کار نمیکنند. او گفت: من تربیت شده تئاتر هستم و هنوز هم افتخار میکنم که آمار کارهای تئاتر من بیشتر از سینماست، امیدواریم با جابجاییهایی که اتفاق افتاده و نویدهایی که داده شده، سینمای مستقل جای خودش را پیدا کند. بازیگر «آژانس شیشهای» در پاسخ به انتقاد یکی از حاضران مبنی بر اینکه برخی از شوخیها در فیلم سخیف و متعلق به دهه 60 است، گفت: من هم برای اولینبار که متن فیلم را دیدم نمیتوانستم در برخی از قسمتها با آن ارتباط برقرار کنم؛ چون من متعلق به نسلی هستم که این شوخیها برایم چندان بامزه نیست، اما احساس کردم که در چه دههای زندگی میکنیم و توجیه شدم. این نسل متعلق به کدام شرایط جامعه است؟ پرستویی گفت: اولینبار که این فیلم را دیدم، گریه کردم که چرا نسل جدید باید خودش را به اینور و آنور بزند؟ چرا هیچچیز سر جای خودش نیست؟ چرا باید یکی از این نسلها در فیلم بخواهد از این مملکت برود؟ باید خودمان را در موقعیت آدمها قرار بدهیم. برای من دیگر این آدمها غریب نیستند. تهیهکننده این فیلم گفت: امیدوارم تولید این فیلمها بیش از این باشد، چون فکر میکنم سینمای گل و بلبلی که خودم هم به همین دلیل دو سال سکوت کردم دیگر من را راضی نمیکند. ما سینمایی که به ضرب و زور تبلیغات و آش رشته پخش میشوند را نداشتیم و مردم برای رفتن به سینما پشت گیشهها صف میبستند، همانطور که در حال حاضر میبینیم خوشبختانه برخی از فیلمها با اکران عمومی خوبی روبرو شدهاند. فیلم «شب، بیرون» روایت توسکا دختری جوان است که عازم سفر به کشوری اروپایی است. او تصمیم میگیرد که شب قبل از پروازش از شمال تا جنوب تهران فیلم بگیرد. برادرش و دوست آنها با او در این سفر شهری همراه میشوند و در خلال سفرشان اتفاقاتی برایشان رقم میخورد. 45231
پنجشنبه 28 فروردین 1393 - 11:33:21
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 122]