واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: در انتظار ظهور آرنوفسکی و فوردکاپولا، لینچ، پین و لستر در سینمای ایران؟!
در مدارس عالی سینما، تکنولوژی روز نقش بسیار پررنگی را ایفا میکند و جنبه بین المللی این مدارس نیز قابل توجه است، به گونهای که معمولاً علاوه بر برخورداری از آخرین تکنولوژیهای روز و به روزرسانی در لحظه دانش و ابراز فنی، از اساتید مطرح بین المللی نیز در این مدارس استفاده میشود و فارغ التحصیلان برخی از این مدارس نیز از سوی همان موسسه، بورسیه تحصیل در مدارس معتبر دیگر میشوند...
کد خبر: ۳۹۲۵۹۴
تاریخ انتشار: ۲۴ فروردين ۱۳۹۳ - ۱۱:۲۷ - 13 April 2014
راه اندازی مدرسه عالی سینمای ایران به عنوان یکی از راهبردهای اساسی سازمان سینمایی در سال جدید مراحل برنامه ریزی اش را چراغ خاموش پشت سر میگذارد تا فرصت تازه و متفاوت در عرصه سینمای ایران فراهم شود؛ فرصتی متقارن با نمونههای جهانی که آخرین دستاوردهای سینمای جهان را چه در داستان پردازی و چه در تکنولوژی در اختیار سینماگران ایران قرار دهد و شاهد شکل گیری نسل تازهای از سینماگران باشیم که بتوانند یک فیلم بینالمللی را مدیریت کنند، همانگونه که مارتین اسکورسیزی چنین می کند؛ اما آیا این اتفاق، قابل تحقق است؟
به گزارش «تابناک»، در واپسین روزهای سال 1392 و در مراسم آغاز رسمی اکران نوروزی، رئیس سازمان سینمایی برای نخستین بار از تاسیس مدرسه عالی سینمای ایران سخن به میان آورد؛ نهادی که قرار است نقشی فراتر از نهادهای آکادمیک در حوزه سینما داشته باشد و پیشتاز این حوزه باشد، کما اینکه مدارس عالی سینما در دیگر کشورها چنین رویکردی در پیش گرفتهاند و اتفاقاً بخش قابل توجهی از بزرگترین کارگردانهای معاصر محصول مدارس عالی سینما، هستند و تشریفات آکادمیک و دانشگاهی به واسطه ساختار متفاوتشان وجود ندارد و در عوض تلاش برای خروجی آکادمیک، خروجیهایشان کاربردی میشوند و در بدنه سینما نقش موثری دارند.
«سوره» و «مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی» تاکنون تا حدودی چنین نقشی داشتهاند اما در مدارس عالی سینما، تکنولوژیِ روز نقش بسیار پررنگی را ایفا میکند و جنبه بین المللی این مدارس نیز قابل توجه است، به گونهای که معمولاً علاوه بر برخورداری از آخرین تکنولوژیهای روز و به روزرسانی در لحظه (و نه حتی سالیانه) دانش و ابراز فنی، از اساتید مطرح بین المللی نیز در این مدارس استفاده میشود و فارغ التحصیلان برخی از این مدارس نیز از سوی همان موسسه، بورسیه تحصیل در مدارس معتبر دیگر میشوند و البته مدارس عالی سینما اکثراً با شهریه دانش آموزان اداره میشود و از دولت یا نهادهای عام کمکهایی را دریافت میکنند.
نخستین مدرسه فیلم، سال 1919 در شوروی تحت عنوان «مدرسه فیلم مسکو» پایه گذاری شد و سینماگران نظیر سرگئی آیزنشتاین و وسولدا پودوکین فارغ التحصیل این مدارس بودند که نقش فارغ التحصیلان این مدرسه برای کارشناسان سینما مشخص است و اتفاقاً شاید همین اثرگذاری بالای مدارس سینما، باعث شکل گیری این مدارس در اروپای غربی و سپس آمریکا شد؛ مدارسی که به جای محور قرار دادن تئوری سینما، مبنای فعالیتهایشان مهارتهای سینمایی است و از میان فارغ التحصیلانشان، بهترین فیلمنامه نویسها، کارگردانها و فیلمبرداران را ظهور میکنند.
در اروپای شرقی، «مدرسه ملی فیلم-تلویزیون و تئاتر لهستان - لودز / Państwowa Wyższa Szkoła Filmowa, Telewizyjna i Teatralna» جزو معتبرترین مدارس محسوب میشود که در سال 1948 تاسیس شد که کریشتوف کیشلوفسکی، رومن پولانسکی و بسیاری از چهرههای جهانی که بسیاری شان زاده کشورهایی نظیر انگلیس هستند در عرصه کارگردانی، فیلمبرداری و بازیگری، فارغ التحصیل این مدرسه هستند. مدرسه هنرهای سینمایی و تئاتر کاستیو سارافو در صوفیه ی بلغارستان، مدرسه فیلم و تلویزیون استاوروس در آتنِ یونان نیز در همین زمان راه اندازی شد که هریک نسلی از سینماگران مطرح را معرفی کردند.
مدرسه ملی فیلم ایتالیا در اروپای غربی قدیمی ترین مدرسه فیلمسازی است. این مدرسه که توسط بنیتو موسولینی در سال 1935 پایه گذاری شد و هنوز توسط دولت ایتالیا تامین میشود، از دیگر مدارس معتبر فیلمسازی دنیا است و بر پژوهش، نظریه سینما، آموزش و نشر آثار سینمایی به عنوان مهمترین نهاد در عرصه سینمای ایتالیا تمرکز دارد. میکلآنجلو آنتونیونی، فرانچسکو ماسولی، نانی لوی و ... از فارغ التحصیلان مطرح این مدرسه سینمایی محسوب میشوند.
در آمریکا نیز تلاشهایی در این باره صورت پذیرفت تا اینکه در نهایت جدی ترین آنها مدرسه هنرهای سینمایی بود که در 1929 تاسیس شد و همچنان به عنوان یکی از مدارس معتبر سینمایی شناخته میشود. تا پیش از راه اندازی این مدارس سنت کارآموزی در هالیوود بسیار پررنگ بود و سلسله مراتب بسیار دشوار برای ورود به هالیوود وجود داشت اما این مدارس به همراه دوربینهای 16 میلیمتری و موج نویی سینما، تلاش کرد این سنت را تغییر دهد و تا حدودی نیز موفق شد که حاصلش ظهور نسل تازهای از فیلمسازان بود که در خارج از سینمای استودیویی هالیوود و با بودجه اندک، آثار درخشانی خلق کردند و شاید در فضای کنونی سینمای ایران که دیگر فیلمسازی استاندارد با کمتر یک میلیارد تومان تحقق پذیر نیست، این مدارس از این جنبه نیز اهمیت بیابند.
موسسه هنر کالیفرنیا که توسط والت دیزنی در سال 1961 تاسیس شد و مدرسه تیسش که در سال 1965 زیر نظر دانشگاه هنر نیویورک راه اندازی شد، دپارتمانِ رادیو، تلویزیون و سینمای دانشگاه تگزاس که در سال 1965 شکل گرفت و مدرسه هنر دانشگاه کلمبیا که سال 1965 ایجاد شد، از دیگر نمونههای موفق بود که این جریان را تقویت کرد و منجر به شکل گیری نسل بعدی این مدارس شد که برخلاف گفتههای رئیس سازمان سینمایی، به جز مدارسی که لطف «ملی / National» دارند، همه این مدارس خصوصی بود و مدارس ملی سینما نیز در سطح جهان بسیار محدود هستند و شیوه ایدهآل مدیریت این مدارس نبودهاند و به خصوص از سال 2000، نگاه خصوصی به این مدارس پررنگتر شده است.
هم اکنون در آمریکا نیز بخش اعظمی از مطرحترین سینماگران فارغ التحصیل این مدارس عالی سینما هستند و این موسسات در آمریکا گوی سبقت را از رقبای اروپاییشان ربودهاند، به ویژه آنکه سرعت رشد تکنولوژیک سینما و همچنین حجم تولیدات در آمریکا با اروپا قابل قیاس نیست و طبیعتاً سینماگرانی که از مدارس سینمایی آمریکا فارغ التحصیل نیز میشوند، فرصتهای فیلمسازی بیشتری مییابند تا مهارتهایی که آموختهاند را به کار گیرند و به سرعت بدرخشند. آیا باید از مدرسه عالی سینمای ایران نیز چنین انتظاری داشت و در انتظار ظهور آرنوفسکی و فوردکاپولا، لینچ، پین و لستر و... در سینمای ایران بود؟ باید صبر کرد و دید چه اشخاصی متولی این پروژه خواهند بود و تا چه میزان در به روز بودن این مدرسه و بین المللی ساختنش چه از منظر آموزش و چه از نظر تجهیزات خواهند کوشید؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]