تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 17 مرداد 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):یک ساعت اندیشیدن در خیر و صلاح از هزار سال عبادت بهتر است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

ایمپلنت دندان سعادت آباد

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

الکترود استیل

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1809906178




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نویسنده‌ای که استاد ادبیات اخراجش کرد


واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: چهارشنبه ۶ فروردین ۱۳۹۳ - ۱۰:۳۰




67-37.jpg

بنفشه حجازی از ماجرای سوءتفاهمی می‌گوید که باعث شده در دوران دانشجویی از کلاس «شاهنامه» خسرو فرشیدورد اخراج شود. این شاعر و نویسنده به‌مناسبت زادروز 60 سالگی‌اش در ششم فروردین‌ماه، در گفت‌وگویی با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، که با لحن طنز همراه بود اظهار کرد: زمستان گذشته برای من زمستان خیلی خوبی بود و بعد از 30 سال بالأخره بنده را دیدند؛ لوح پژوهشگر برجسته تاریخ را از انجمن جامعه‌شناسی دانشگاه تهران به من دادند و تندیس صدیقه دولت‌آبادی به من اهدا شد. او سپس درباره شکل‌گیری علاقه‌اش به ادبیات از دوران کودکی عنوان کرد: پدر و مادرم هر دو معلم بودند. آدم که بچه معلم باشد، همیشه باید شاگرد اول باشد‌، من هم 12 سال از ترس بابا و مامانم شاگرد اول بودم‌، من و خواهر و برادرهایم تابستان‌ها هم درس می‌خواندیم. باور کنید از تابستان متنفر بودم‌، ما تابستان هم کلاس درس داشتیم و باید بعد از خوابِ بعد از ناهار، تکلیف پس می‌دادیم. وقتی هم درس می‌خواندیم جایزه به ما کتاب می‌دادند. من هم دیدم تنها راه خودنمایی، کتاب خواندن است. پدر و مادر من خودشان اهل ادبیات بودند و جلسات شعرخوانی داشتند. او در ادامه درباره اولین آثارش گفت: اولین کارم نوشتن کتابی درباره ایرادهای اندیشه کمونیستی بود که منتشرش نکردم چون دیدم به من چه!؟ خیلی خوشحالم که آن کتاب چاپ نشد. آن موقع من کم‌تجربه بودم. 30 سال بعد کتاب «ایمپالای سرخ» را نوشتم که اندیشه‌هایم را درباره همان موضوع اما در قالب یک رمان نوشتم. اولین کتابی هم که منتشر کردم مجموعه شعر «رویای انار» بود که در 32 سالگی و بعد از به دنیا آمدن هر دو بچه‌ام منتشر شد. قبل از آن هم مدام در حال خواندن بودم. حجازی یادآور شد: من قبل از دیپلم، ازدواج کرده بودم. بعد از آن چون درسم خیلی خوب بود، همه توقع داشتند پزشکی و آن هم جراحی قلب قبول شوم! اما من علوم اجتماعی دانشگاه تهران قبول شدم و اصلا پزشکی را انتخاب نکردم‌، اما بعد پشیمان شدم چون اگر پزشک می‌شدم، الآن وضعم خوب بود!‌ رشته علوم اجتماعی دانشگاه تهران قبول شدم. در دانشگاه زیاد درس‌خوان نبودم. بیش‌تر دوست داشتم مقاله بنویسم. آن موقع در درس مردم‌شناسی درباره هفت سین تحقیق کردم. او در ادامه گفت: در دانشگاه هم شاگرد‌ اول شدم و به همین دلیل شهریه 850 تومانی را از من نگرفتند که آن موقع مبلغ خیلی زیادی بود. در آن دوره اصلا قصدی درباره ادبیات نداشتم‌، حتا خسرو فرشیدورد که استاد ادبیاتم بود، یک روز مرا از کلاس بیرون کرد. جریان از این قرار بود که او داشت این شعر را می‌خواند: «من از مفصل این نکته مجملی گفتم/ تو خود حدیث مفصل بخوان از این...» که من یک دفعه گفتم: «مهمل». استاد فرشیدورد هم گفت تو صحبت‌های مرا مهمل می‌دانی؟ و از کلاس بیرونم کرد، اما من کاملا بی‌گناه بودم‌؛ چون در کتابم نقطه «مجمل» را نگذاشته بودند و من همیشه آن را بدون نقطه به شکل «محمل» خوانده بودم‌، نه «مهمل». آن موقع هم داشتم مثلا خودشیرینی می‌کردم. این اتفاق باعث شد که من دیگر خودشیرینی نکنم و همچنین به هر چیزی شک کنم و همه چیز را چند بار چک کنم. البته من در دانشگاه دانشجوی مورد علاقه غلامحسین صدیقی بودم که به ما «اجتماعیات در ادبیات» درس می‌داد و همین استاد عامل علاقه من به موضوع پژوهش‌های ادبی بود. مجموع عواملی که گفتم،‌ از خانواده و مدرسه و معلم‌ها تا دانشگاه، در علاقه من به ادبیات مؤثر بودند. حجازی درباره دلیل ادامه ندادن تحصیلات دانشگاهی‌اش اظهار کرد: تا آمدم لیسانس بگیرم پسرم به دنیا آمد‌، بعد هم انقلاب شد. البته به صورت ساعتی در کانون پرورش فکری به کتابدارها درس می‌دادم و درس‌های آن کلاس‌ها را در کتاب «ادبیات کودکان و نوجوانان» (ویژگی‌ها و جنبه‌ها) چاپ کردیم که کتاب درسی دانشگاه‌ها و منبع کنکور شده است. انتهای پیام
کد خبرنگار:







این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن