تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 20 مرداد 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):همّت مؤمن در نماز و روزه و عبادت است و همّت منافق در خوردن و نوشيدن؛ مانند حيوا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سایت ایمالز

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

ایمپلنت دندان سعادت آباد

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

الکترود استیل

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1810432637




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نگاه کلیشه ای به مراکز گردشگری در ایران؛ داد از غم بی برنامگی


واضح آرشیو وب فارسی:شبکه خبر: نگاه کلیشه ای به مراکز گردشگری در ایران؛ داد از غم بی برنامگی


نگاهی کلیشه ای به حوزه گردشگری در تمام بخش های برنامه ریزی و برنامه سازی سبب شده است تا گردشگری در ایران فقط به شهرهایی که شمارشان به شمار انگشتان یک دست نمی رسد محدود شود. حال آنکه این نگاه کلیشه ای باید اصلاح کرد تا شاید بتوان اقتصاد را نجات داد. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، ایران را همگان به لطف سال ها تلاش پیشینیان و گذشتگان و خود ما می شناسندش؛ در حوزه فرهنگ، تاریخ، اندیشه، علم و رادمردی و پایداری. سرزمینی کهن که همگان، آن و ساکنانش را شایسته بهترین ها می دانند و به حق که این چنین است. در هر شهر و دیاری از این کهن مرز و بوم، نشانی از بزرگی و مردی و دانش و تلاش می توان یافت؛ خواه در سنگ فرش باقی مانده از یک بنای باشکوه باشد؛ خواه در تکه فرشی که پیران و جوانان بافته اند و می بافند؛ خواه در نوشته ها  و یادگارهای هنرمندانه خوش نویسان، کاشیکاران، تهذیب کاران و حتی قاریانش؛ یا در کشاورزی و هنر و علم آبیاری و مبارزه با کم آبی؛ یا در صنعت و علم؛ یا در بخش مهمان نوازی و محبت و عشق؛ در برخی حوزه ها نیز علاقه این دسته بندی ها کنار می رود... از جمله صلح طلبی، جوانمردی، اتحاد و پایمردی که به واقع، در قوم و اقلیم و منطقه نمی شناسد و همه ایرانیان خرد و کلان را شامل می شود.   سخن به درازا نرود و نگارنده شمار را از مقصود اصلی اش دور نکند ؛ با داشتن همه آنچه ناقص در چند سطر بالا اشاره کردم، می کوشیم نوروزمان را بهاری و نو آغاز کنیم؛ یعنی آنکه با تحولی دلپذیر، دوست داشتنی و مفید به حال روزمان؛ اقتصاد کشورمان با توجه به ناملایمات روزگار، به کمک و هم اندیشی نیاز دارد؛ اقتصادی که همه زندگی روزمره ایرانیان به آن وابسته است و قوت گرفتن این اقتصاد، همه هم میهنان را خوشبخت و بهروز کند. «گردشگری» را شاید «کمک خرجیِ بزرگی برای اقتصاد کشور» دانست که اگر همتی کنیم، چرخش چرخ آن، حرکت چرخ اقتصاد ایران را شتاب می دهد.   موضوع این نوشته، رویکردی است که هم اهالی «میراث فرهنگی و گردشگری» و هم مسئولان و دست اندرکاران کلان بخش رسانه و اطلاع رسانی، به نظر می رسد کمتر به آن توجه عمیق نشان داده اند: چرا در سال های اخیر که تلاش می شود گردشگری را هم در جنبه داخلی و هم در جنبه خارجی گسترش دهیم، فقط و فقط آن را از دریچه تنگ نظرانه چند شهر می بینیم. دوستی می گفت، «انگار ایران فقط به اصفهان و شیراز و مشهد و کاشان و سرعین محدود است». مگر نه این است که از سیستان و بلوچستان و هرمزگان تا بوشهر و خوزستان، دیدنی های فراوانی از ایران دارد. مگرنه اینکه استان های غربی و شرقی ایران، هر کدام به بضاعتشان اثر تاریخی و دیدنی طبیعی دارند.   مگرنه اینکه در مرکز ایران، به غیر از کاشان و اصفهان، شهرهایی زنده و دیدنی و پرجاذبه داریم؛ حتی به جز کرمان و یزد که آنها هم در رده های بعدی گردشگرپذیری هستند. چرا فکر می کنیم اگر از ایران، فقط نقش جهان و تخت جمشید و حافظیه و آبگرم سرعین ( و گاه برج میلاد و میدان آزادی و ارگ بم و باباطاهر و بوعلی) را نشان دهیم، توانسته ایم به گردشگری کمک کنیم. این چه فکری است که این روش را حمایت می کند؟ مگر ما در شهرهای نزدیک پایتخت، از جمله ساوه، قزوین، رشت، سمنان، زنجان، ری، جایی نداریم. مگر در رشت، و شهرهای کوچک و بزرگ اطرافش، اثری و منظری نداریم که لحظه ای و ساعتی و روزی، مردمان ایران و گردشگران خارجی را به سوی خود جلب کند؟   گردشگری در سه استان نوار ساحلی را تا آنجا تنزل داده ایم که مردم فقط به آن، «سفر به شمال» لقب می دهند؛ یعنی اینکه کمتر کسی به این سه استان می رود تا جای خاصی را ببیند. جز اینکه از آب و هوای این منطقه بهره بگیرد و تنی به آب بزند!؟! آن هم با راه های پرراهبندانش ( جز بزرگراه به نسبت روان قزوین - رشت ) که همه ساله مردم به ناچار آنها را در پیش می گیرند و با سفری 6 - 7 ساعته، مسیری 2 یا سه ساعته را می گذرانند تا به مقصد برسند و چادرنشین شوند یا اینکه در راهبندان بمانند و دود بخورند و بوی لنت ترمز!   از آن نزدیک تر، سری بزنیم به قزوین که بیخ گوش تهران است؛ پیشینه اش به 9 هزار سال می رسد و بیشترین آثار ثبت شده تاریخی ایران را دارد. هر چند مسئولان این استان، در سال های اخیر، حال و هوای این شهر و مناطق پیرامونش را تغییر داده اند، اما همان رویکرد کلیشه ای رسانه ها و مسئولان سراسری، هنوز آن را به دید همه مردم ایران، نیاورده است که برای دیدن خیلی از دیدنی های ایران، نیازی نیست رنج و هزینه سفر طولانی را تحمل کنند.
خیابان سپه قزوین، نخستین خیابان ایران
قزوین که شماری از «ترین های ایران» را در خود جای داده است، از جمله بزرگ ترین کارونسرای درونشهری خاورمیانه، نخستین خیابان ایران، بزرگ ترین آب انبار تک گنبدی ایران، کوچک ترین کلیسای ایران؛ نخستین سینمای رو باز ایران، تنها «گراند هتل» بر جا مانده از مجموعه گراند هتل های ایران؛ و همچنین مجموعه ای به نام «دولتخانه صفوی» که قدمتش به پیش از زمان پایتختی اصفهان باز می گردد؛ زمانی که قزوین، پایتخت ایران بود؛ آثار باشکوه آن دوره را می توانید در مرکز این شهر ببینید؛
کاخ چهلستون قزوین، کاخ زمان صفوی، و موزه خوشنویسی کنونی در قزوین
کاخی و موزه ای از آثار آن دوره؛ در کنار آرامگاه حمدالله مستوفی و مسجد جامع و مسجد النبی و بازار بزرگ قزوین ( که هر کدامشان شرح مفصلی دارند و ویژگی های انحصاری). آرامگاه فرزند امام رضا (ع) و بقعه چهارانبیاء را هم بگویم که در فاصله چند ده متری از کاخ صفویان ( که عالی قاپوی اصفهان را از روی آن ساخته بودند)، واقع شده است.
برج های خرقان در تاکستان قزوین
پیرامون این شهر هم دیدنی فراوان است از قلعه الموت و دریاچه اُوان در دامنه های البرز، تا دیگر قلعه های اسماعیلیان در دیگر مناطق این استان و برج های خرقان؛ چشمه و آبگرم و آبشار و پیست اسکی و کوه و دشت و دریاچه را هم به دارایی های این استان اضافه کنید. انواع سوغاتی را هم از این شهر و دیار می توانید بخرید. از خشکبار و میوه و شیرینی گرفته تا صنایع دستی و آثار هنری!     از این شهر که راه های ارتباطی فراوانی به آن وصل می شود که دور شویم؛ سری به ساوه بزنیم که آن هم بناهای فراوانی برای دیدن دارد از مسجد جامع و بازار و ده ها جای دیگر. در شهرهای فراهان و تفرش استان مرکزی نیز همین وضع است که اندیشمندانی دارند و هیچ دیده نمی شوند. تویسرکان همدان را هم یادمان باشد که دیدنی های فراوانی دارد، از جمله بنای یکی از انبیای الهی. در شوش و شوشتر استان خوزستان هم آثار فراوانی داریم، از جمله آبشارهای تاریخی شوشتر که جزو آثار ثبت شده جهانی یونسکو به شمار می رود. آرامگاه دانیال نبی هم یکی از جاذبه های گردشگری شهر شوش است.
آبشارهای شوشتر، از جمله آثار ثبت شده ایران در فهرست جهانی یونسکو
سری به آذربایجان غربی بزنیم؛ شهر در آن نام مراغه، که نگارنده درباره اش بگویم که خود از راهنمای «رصدخانه» مشهور آن شنیدم که چه می توانست باشد ، اگر «نصف النهار» شناسایی و تعیین شده در قدیم این شهر را که هم اکنون نیز «خط نشان» آن را می توانیم در محل رصدخانه ببنیم، اگر قدر می دانستیم، اکنون شاید جایگاهی برتر از شهر گرینویچ لندن پیدا می کرد و نصف النهار مبدا می شد! اما ندانستیم و نمی دانیم!؟!
رصدخانه مراغه، رصدخانه ای تاریخی و فراموش شده
 
نصف النهار در رصدخانه شهر مراغه
  کتابخانه ای بزرگ داشت این شهر مراغه که فقط در یادها مانده است و کاش این شهر را هم تبلیغ کنند مسئولان تا این ثروت حاصل از گردشگری، در سراسر ایران پخش شود و مردم بدانند لازم نیست با هزینه های گزاف فقط به چند شهر مشهور لازم است بروند. می دانم که گردشگری امکانات و زیرساخت های جانبی هم می خواهد؛ اما آیا اصفهان هم از ابتدا تمام مراکز دیدنی اش، رونق و آبادی امروز را داشت یا اینکه سپاهانی ها هم توانستند با درآمد حاصل از دیگر بناها و مراکزشان، این مکان ها را نوسازی کنند و هتل بسازند و اقامتگاه و مهمان پذیر!   در گوشه ای دیگر از این کهن سرزمین، هستند روستاها و شهرهای کوچک و بزرگی که هزاران، بلکه میلیون ها ایرانی که هر سال برای سفرهای نوروزی و تابستانی و هر هفته ای خود، از دل آنها می گذرند و بی آگاهی از اندوخته و گنجینه های آنها، می گذرند و فقط مقصدشان را که همان چند شهر مشهور است می بینند؛ آن هم به علت تلاش و برنامه ریزی دانسته یا ندانسته  مسئولان و برنامه ریزان! گویی هر آنچه در فاصله این شهرهای مهم گردشگری وجود دارد، با این رویکرد، نادیده گرفته می شوند.   آیا در سبزوار و سنندج و زابل و سرباز و ایلام و گنبدکاووس و بندرعباس و خرم آباد، جایی برای تبلیغ و پذیرش مسافر نیست. چرا هست، فقط مسئولان همت کنند و طرحی نو دراندازند تا اقتصادمان رونق بگیرد.   نگاهی کلیشه ای به حوزه گردشگری در تمام بخش های برنامه ریزی و برنامه سازی سبب شده است تا گردشگری در ایران فقط به شهرهایی که شمارشان به شمار انگشتان یک دست نمی رسد محدود شود. حال آنکه این نگاه کلیشه ای باید اصلاح کرد تا شاید بتوان اقتصاد را از بند اقتصاد متکی به نفت نجات داد؛ اقتصادی که اگر نقتمان را نخریدند، آنگاه به فکر چاره بیفتیم و گردشگرانمان به جای سفر خارجی، جاهای بیشتری را برای گشتن و لذت بردن و پول خرج کردن داشته باشند و این پول ها صرف سفر به خارج از ایران هم نشود. محدودیت هایی داریم از منابع مالی و موضوع فرهنگی و برنامه ریزی، اما ناچار نیستیم روش کهنه و نادرست را ادامه دهیم؛ با همه این محدودیت ها هم می شود راه به جایی برد که زودتر طعم شیرین اقتصاد گردشگری به کاممان بنشیند. دوستی می گفت، تبلیغ 4، 5 شهری که نام بردیم، مثل آن است که بخواهیم خودروهای مشهوری همچون بنز و بی ام و و تویوتا را تبلیغ کنیم؛ در حالی که همگان این خودروها را می شناسند و آنچنان نیاز به تبلیغ ندارند؛ هنر آن است که به داشته های دیگرمان توجه کنیم و از شهرها و دیدنی های دیگری که داشته ایم و ندیده بودیم، پول درآوریم. صنایع دستی فقط به چند شهر ایران محدود نیست؛ هر روستا و شهری را بگردیم، چیزی برای درآمدزایی و سوغاتی دارد؛ چطور اهالی آن، نان سالیانه و ماهیانه خود را در می آورند، اما نمی توانند بیش از آن تولید کنند! می توانند، به شرط آنکه تبلیغ کنند که خوراکی و سوغاتی، فقط در چند شهر تولید نمی شود؛ همچون گز بلداجی که سر از اصفهان درآورده و به اسم این شهر فروخته می شود!


یک شنبه ۳ فروردین ۱۳۹۳ - ۱۵:۵۹





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: شبکه خبر]
[مشاهده در: www.irinn.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 97]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن