واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: سال جديد با دستها سلوك كنيم نه با چشمها
مگر ميشود سال جديد بيايد و آدم چند ده- يا خيلي نقشهكش و پرحوصله و جوگير باشد- چند صد نقشه براي روزهاي سال جديد نكشد. بگذريم كه اين نقشهها مثل آن قصه منطقالطير عطار به همان فرجامي دچار ميشود كه هزاران مرغ به قصد ملاقات با سيمرغ در كوه قاف دچارش شدند، يعني خيليها وسط كار ميبرند، در دامان دريا و توفان ميافتند، خسته و دلزده ميشوند و به اصطلاح عامه كم ميآورند و عطاي آن چيزهايي كه ميخواستند را به لقايش ميبخشند. خدا نكند اين طور باشد و تصميمهاي نورسته ما زير پوشش غليظ بطالت و روزمرگي دفن شود. اما در گرماگرم روزهاي پاياني سال و جنب و جوشهايي كه بر سر خريد سبزه و ماهي قرمز و رخت و لباس عيد ديده ميشود، خوب است چند تصميم براي بنيان نهادن يك سري عادتها در خود بگيريم. يكي از آن عادتهاي خوب، برنامهريزي از همان آغاز سال براي خواندن يك سري كتابهاي باليني، قدسي و كلاسيك است كه انصافاً در اين آشفته بازار زندگي مغشوش ميتواند مثل يك حفاظ آدم را در يك پوشش ذهني و معرفتي قرار دهد و از زخم آسيبهايي كه دور وبر ما كم هم نيستند، نگه دارد. قرآن حكيم حدود 600 صفحه است. اين به آن معناست كه اگر كسي هر روز دو صفحه از اين كتاب مقدس را با تدبر بخواند و اجازه بدهد كه آن مفاهيم بلند در ذهن و روانش تهنشين شود در كمتر از يك سال، توفيق ختم كتاب الهي را خواهد داشت. يا اگر كسي هر روز 20 صفحه از «شرح جامع مثنوي معنوي» اثر ارزشمند استاد كريم زماني را بخواند در يك سال خواهد توانست اين اثر گرانقدر و پرمايه را دوره كند. نگارنده اين شيوه از مطالعه را پيشتر آزموده و ديده كه چقدر كارآمد است. تركها ميگويند: «گز نامرد اولار، ال مرد / چشم، نامرد است اما دست، مرد» من تا مغز استخوان به اين ضربالمثل اعتقاد دارم كه وقتي بخواهي با چشم راه بيفتي هميشه خسته ميشوي. چشم نگاه ميكند به يك جلد از همين شرح جامع مثنوي و ميگويد چه كسي ميخواهد اين كتاب هزار و 200 صفحهاي را بخواند، آن هم فقط يك جلد از شش مجلد، اما وقتي طي طريق را به دستانت ميسپاري و آستينها را بالا ميزني ميبيني هر جلد را ميشود در دو ماه يا حتي در يك ماه خواند. درست مثل موقعيت كسي كه در دامنههاي يك كوه قرار دارد. از همانجا به قله نگاه ميكند. چشم نامردي ميكند و ميگويد مگر ممكن است كسي با اين قدمها بتواند به آن قله برسد؟ اما پاها مردند، همين پاها و همين قدمهاي كوتاه به معجزه استمرار و پايمردي ميروند و ميروند و ميروند تا بالاخره آن قلهاي كه از منظر چشمها دستنيافتني ميآمد، فتح شود. سال جديد، كتابهاي بسياري در قفسههاي كتابخانه خانهمان يا قفسه كتابفروشيها و كتابخانههاي عمومي در انتظار ما هستند كه نه با چشم كه با آستينهاي بالازده به سراغشان برويم.
نویسنده : حسن فرامرزي
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: 26 اسفند 1392 - 21:47
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 57]