واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: یکشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۲ - ۰۰:۴۱
محمدعلی سپانلو با تشبیه کتابهایش به بچههایی در اسارت، از انتظار طولانی برای انتشار آنها انتقاد کرد. این شاعر و نویسنده پیشکسوت در گفتوگو با خبرنگار ادبیات و نشر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، با اشاره به دریافت مجوز نشر برای ترجمه دو نمایشنامه آلبر کامو که مدتها منتظر بودند گفت: نمایشنامه «عادلها» قرار است به چاپ نهم برسد و نمایشنامه «شهربندان» در نشر نگاه به چاپ سوم میرسد. این دو نمایشنامه در سالهایی که منتشر میشدند، هیچ مشکلی نداشتند چون اصولا کامو نویسنده پاکیزهقلمی است و خیلی شیوا مینویسد. در فاصله سال 87 تاکنون نمایشنامه «عادلها» از سوی مترجمهای مختلفی با نامهای «راستکاران»، «صالحان» و غیره ترجمه شده است که ترجمه آنها فرق چندانی هم با ترجمه من ندارد. در بخشی از این نمایشنامه آمده است: «زندگی زانوزده را در مقابل مرگ ایستاده انتخاب نمیکنم»؛ این به معنای شهادت است، اما گفتند این بخش باید حذف شود و من حاضر نشدم به این شاهکار دست بزنم. حالا هیچ جملهای از این نمایشنامهها سانسور نشده و مجوز نشر گرفته و به زودی منتشر میشوند. سپانلو درباره دیگر کارهای در انتظار انتشارش گفت: چاپ چهارم رمان «مقلدها» از گراهام گرین از سوی نشر افق ارائه شده که مجوز نگرفته و من حاضر نیستم به کار این نویسنده مذهبی دست ببرم. همچنین چاپ دوم مجموعه شعر آرتور رمبو «فصلی در دوزخ» هم از سوی نشر چشمه ارائه شده بود که اصلاحات خورد. او در بخشی شیطان را فاسق میخواند اما گفتند که فاسق را حذف کن. اگر شیطان فاسق نیست پس صالح است؟! او در ادامه اظهار کرد: کتاب «هندیاد» هلن سیکسو هم که درباره استقلال هند است از سال 1384 از سوی نشر کاروان ارائه شده که گفتهاند این نشر کار نمیکند و کتاب همینطور مانده است. چاپ چهارم کتاب «هزارویک شعر» (یک قرن شعر فارسی) هم هنوز در انتظار است. من 40 سال روی این کتاب کار کردم. این کتاب تاریخ ادبیات است و من نمیتوانم در آن دست ببرم. این کتاب هم از سوی نشر چشمه ارائه شده بود. همچنین چاپ اول آخرین مجموعه شعر من که بیشتر از همه کارهایم دوستش دارم با نام «زمستان بلاتکلیف ما» هنوز مجوز نگرفته است. من این کتاب را در دوره بیماری و زمستانی که از سر گذراندم نوشته بودم. او در ادامه افزود: کتاب شعر «افسانه شاعر گمنام» هم با همان حذفیات از سوی نشر افق به چاپ دوم رسیده است. سپانلو درباره اینکه آیا کارهای دیگری منتشر میکند یا نه، گفت: این کتابها مثل باری روی وجدان من هستند و مانند بچههایی هستند که در اسارتاند؛ تا این بچهها آزاد نشوند، نمیتوانم به بچه دیگری فکر کنم. این کتابها خاطرات خودم و خاطرههایی از جامعهای است که در آن زندگی میکنم. کتاب برای من امری شخصی نیست؛ اجتماعی است و برای همین اهمیت دارد که این کتابها منتشر شوند. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 67]