واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
رمانی مردانه یا زنانه پایان هفته گذشته باشگاه کتاب انقلاب، میزبان جمعی از نویسندگان و علاقهمندان ادبیات داستانی بود که به بهانه نقد و بررسی کتاب «سگ سالی» نوشته بلقیس سلیمانی گردهم آمده بودند.
در این نشست زهرا زواریان، مجید قیصری و جمعی از اهالی فرهنگ و ادب در سالن سپیده باشگاه کتاب انقلاب حضور داشتند دیدگاه های دو منتقد حاضر در این جلسه را که اتفاقا کاملا با یکدیگر متفاوت است درباره این اثر داستانی در ادامه می خوانید.
رویکرد زنانه زهرا زواریان: شخصیت اصلی داستان سگ سالی، یک مرد است و یک نویسنده زن این شخصیت را توصیف کرده است، در اینجا این پرسش مطرح است که رویکرد زنانه کار چگونه است؟ و این نوشتار زنانه است یا نه؟ نکته خیلی جالب در کتاب سگ سالی برای بنده این بود که شاید ناخودآگاه یا آگاهانه خانم سلیمانی دیدگاه های زنانه را به متن تحمیل کرده اند یا این که شخصیتی را ساختند که شاید بیشتر ویژگی های زنانه را می توان در آن دید. در نقد نوشتار و زبان زنانه و داستان های زنانه، ویژگی های مشخصی را منتقدان فمینیست برشمردند که به طور مثال ویژگی های نوشتار زنانه تک صدایی است و بیشتر نویسندگان زن را چند صدایی نمی بینیم، بلکه تک صدایی می بینیم. ما در کتاب سگ سالی تک صدایی را مشاهده می کنیم با توجه به این که زمانه، زمانه شلوغی است و اتفاقات عجیب و غریبی در آن دوران تاریخی می افتد. در عین این که اتفاقات زیاد و متنوع هستند، ممکن است صداهای گوناگونی به گوش برسد، ولی ما بشدت در رمان سگ سالی دچار تک صدایی هستیم. زاویه دید به نحوی است که نویسنده و راوی پشت سر قلندر حرکت می کند، ولی به نحوی یک صدا را می شنویم در حالی که این شخصیت می تواند در جاهای مختلفی حضور داشته باشد. بحث مسائل روان شناسانه و روان کاوانه زنانه این است که در نوشتار زنانه چقدر با روحیات زن مواجه هستیم؟ بسیاری از کارهایی که بانوان می نویسند، شخصیت های اصلی نیز معمولا زن ها هستند و طبیعی است که شما با یک رویکرد زنانه، احوالات، تناقضات، احساسات و عواطف زنانه در داستان مواجه باشید، اما در کتاب سگ سالی، چون شخصیت مرد است، شما می بینید با توجه به مرد بودن آن، انگار روحیات زنانه به این شخصیت تحمیل شده است. در این کتاب، شخصیت قلندر بشدت زنانه عمل می کند، مردانگی را در این شخصیت نمی بینید. بیشتر دارد زنانه عمل می کند به گونه ای که در رفتار زنانه انفعال را در داستان ها می بینید. به نوعی زن ها معمولا بسیار منفعل عمل می کنند، شخصیت این داستان هم بشدت منفعل عمل می کند، یعنی اینقدر منفعل عمل می کند که گاهی مخاطب عصبانی می شود. دغدغه های مردانه مجید قیصری: اسم این کتاب اصلا به دلم ننشست. با وجود این که از فضای داستان خیلی خوشم آمد؛ حتی طرح جلد آن را هم نپسندیدم و متوجه نمی شوم این تصویر روی جلد کتاب اصلا چه چیزی را نشان می دهد و به نظرم با متن کتاب همخوانی نداشت. برخلاف کارهای گذشته بلقیس سلیمانی همانند «بازی آخر بانو»، عنوان کتاب سگ سالی خیلی خوب در نیامد یعنی هر چه می خواندم سگ سالی، بدبیاری به ذهنم می رسید و در نهایت دیدم که ذهن نویسنده این کتاب همان سال های سگی است. هر کدام از این کتاب ها اعم از سگ سالی یا «طناب کشی» نوشته خودم دو تجربه متفاوت بود که هیچ ارتباطی با هم ندارد. با وجود این که دست خانم سلیمانی بسیار بیشتر از خود من باز بود، چراکه در کتابم مکان را عراق و به نوعی نجف قرار دادم، به همین منظور مجبور بودم برای برخی جزئیات مدام تحقیق کنم و اطلاعات ریز در بیاورم. شاید یک عراقی کتاب طناب کشی را به صورت ترجمه عربی بخواند و احتمالا زیاد با آن ارتباط برقرار نکند. حس مردانه ای که ما توقع داشتیم، در قسمتی از کار بیرون می زند و خیلی دغدغه های مردانه را در کتاب سگ سالی نمی دیدم و برخی حس های این کتاب خیلی مردانه نبود. شاید در معدود جاهایی این مهم وجود داشت، اما وقتی کتاب را می خواندم، کم کم این حس نویسنده بهتر می شد و به نوعی انگار نویسنده این قلم را باور کرده بود و وقتی به پایان کتاب می رسیدم، بیشتر باور می کردم که روایت، روایت مردانه است. شکل روایت به گونه ای بود که بسیاری از اطلاعات را از ناحیه قلندر نمی دیدیم، بلکه از فیلتر ماه سلطان می دیدیم و یک زرنگی که متن کرده بود، سعی نکرده بود به درون ذهن برود و تجربیات فردی را بیان کند، بلکه مخاطب بیشتر با حوادث بیرونی مواجه می شد در صورتی که این موقعیت خیلی خوبی بود که ما بیشتر با دغدغه های ذهنی قلندر آشنا شویم. در کتاب سگ سالی البته تجربه خاصی ندیدم./ جام جم
شنبه 24 اسفند 1392 2:30
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 151]