تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 10 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):برتر از هر کار نیکی، کاری هست تا جاییکه مرد در راه خدا کشته شود، پس چون در راه ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819674252




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

روایتی حاشیه ای از دوران دفاع مقدس


واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:

روایتی حاشیه ای از دوران دفاع مقدس تهران - ایرنا - روزهای پایانی جنگ و کشیده شدن آن به شهرهای ایران از آن دسته اتفاق های تلخیست که در خاطره مردم آن سال ها نقش بسته و متاسفانه کمتر نشانی از آن در مجموعه های تلویزیونی دو دهه اخیر یافت می شود!


به گزارش خبرنگار حوزه سینما ایرنا ، مخاطبان شبکه آی فیلم هم اکنون بیننده سریال تلویزیونی وضعیت سفید هستند ، اثری که یک سال پیش از شبکه سوم سیما پخش شد ، برخی کارشناسان آن را از آثار خوش ساخت و موفق تلویزیون می دانند .
روزهای پایانی اسفندماه 1366 رژیم عراق برای زیر فشار قرار دادن ایران به هنگام جنگ به موشک باران شهرهای کشور شدت بخشیده و در این میان پایتخت نیز از این حملات موشکی بی نصیب نماند. زندگی مردم زیر باران موشک با شنیدن آژیر هولناک قرمز تلفیق شده و سمفونی غریبی را ساخت که می توانست به منبعی غنی برای تولیدات آثار نمایشی در سال های تبدیل شود.
اما این اتفاق به دلایل مختلف آنچنان که باید رخ نداده و تنها تک و توکی بدان پرداخته اند که از مهمترین آنها می توان به مجموعه تلویزیونی وضعیت سفید ساخته حمید نعمت الله اشاره کرد.
این کارگردان خوشفکر سینما و تلویزیون تلاش زیادی برای به تصویر کشیدن این ایام با رعایت جزییات در قالب اعضای یک خانواده پرجمعیت کرده به گونه ای که هریک را بتوان نماینده ای از طیف های گوناگون جامعه به حساب آورد.
خانواده گلکار برای فرار از موشک باران به روستایی در حوالی تهران آمده و در منزل مادر پیرشان پناه می گیرند در حالی که هریک از آنها اختلاف های کهنه ای با یکدیگر داشته و حاضر به آشتی با یکدیگر و زندگی مسالمت آمیز نیستند.
همین خرده داستان ها،فیلمنامه وضعیت سفید را از بسیاری از مجموعه های تلویزیونی سال های اخیر سیما متمایز ساخته و به شخصیت هایش رنگ و بویی از واقعیت بخشیده است.در واقع نعمت الله و هادی مقدم دوست به عنوان نویسندگان فیلمنامه از تنش میان شخصیت های خود برای پیشبرد داستان استفاده مطلوبی برده و از خلال آن روزهای پایانی اسفند 1366 را بازسازی کرده اند.
یک بازسازی دقیق و حساب شده که بخش مهمی از آن به حافظه تاریخی مقدم دوست و نعمت الله بازمی گردد که برای مخاطب بالای سی سال به شدت آشنا و ملموس به نظر می رسد. خاطرات سال های گذشته در پرداخت شخصیت ها نیز بسیار موثر واقع شده و شخصیت های باورپذیر و جذابی با تکیه بر آن خلق شده است.
امیر به عنوان نقش اصلی کار دارای لایه های مختلف شخصیتی است که به مرور آشکار شده و مخاطب را به وجد می آورد.یک نوجوان دهه شصتی تمام عیار که علاقه زیادی به هرچه زودتر بزرگ شدن داشته و درست به مانند ما به ازاهای واقعی اش در آن ایام ذهنی تخیل گرا دارد که علاقه افراطی اش به فیلم و سینما نیز از آن نشات گرفته است.
در حقیقت امیر راوی قصه های تلخ و شیرین خانواده ای برون گرا و به قول خواهر امیر به شدت اهل میتینگ و سخنرانیست که هیچگاه از سوی بقیه جدی گرفته نشده و تا حدودی هم تحقیر می شود که اوج آن را هنگام برملا شدن راز علاقه اش به شیرین(دختر راننده مینی بوس)شاهد هستیم.
احترام و محترم به عنوان دختران خانواده گلکار جمع اضدادی هستند که تحمل حضور یکدیگر را نداشته و فاصله طبقاتی میانشان به اختلاف های موجود عمق بیشتری بخشیده و این در حالیست که هردوی آنها ذات بدی نداشته و دو روی یک سکه هستند.
بهروز و بهزاد هم دو شخصیت از دو طیف جامعه در یک خانواده واحد هستند که اساسا نگاه متفاوتی به زندگی دارند:یکی یله و رها از دنیا و متعلقات و درگیر افیون و دیگری کارمندی که برای بالا رفتن از پله های ترقی دست و پا زده و زندگی به اصطلاح آنکاردره ای با همسر و تنها دخترش دارد.
بهروز بیرونی ترین شخصیت وضعیت سفید و در عین حال یکی از جذاب ترین آنهاست که رفتاری اغراق شده و آمیخته با شخصیت های سینمایی دارد که در آخر با قولی که به احمد در رابطه با ترک مواد مخدر می دهد به آرامش می رسد.
احمد به عنوان داماد خانواده گلکار یک رزمنده کلاسیک و نزدیک به کلیشه سینمای دفاع مقدس است که همه به او احترام گذاشته و به اصطلاح رویش را زمین نمی زنند.نویسندگان فیلمنامه در پرداخت این شخصیت به بهترین شکل از کلیشه های معمول بهره گرفته و یکی از بهترین نمونه های اینچنینی را خلق کرده اند که به دل مخاطبانش نیز می نشیند.
سایر شخصیت ها همچون مادر و خواهر و پدر امیر در کنار عباس آقا راننده مینی بوس،همسر و دخترش(شیرین) و ...مکمل های خوبی برای شخصیت های اصلی بوده و داستانک هایی را شکل می دهند که گاه قصه اصلی را نیز تحت الشعاع قرار می دهند.برای مثال می توان به قضیه فراز(نوه احترام)وعلاقه اش به دختر بیژن(شهناز) و نیز حضور ناگهانی همایون(پسر احترام)اشاره کرد که این آخری حوادث زیادی را با توجه به خصوصیات خاص و منحصر به فردش به وجود می آورد.
پس از شخصیت پردازی به ریزه کاری فراوانی در فیلمنامه برمی خوریم به شدت واقعی بوده و کاملا برای مخاطبی که آن روزها را به چشم دیده آشنا به نظر می رسد.برای نمونه می توان به علاقه فراوان اعضای خانواده به برنامه های تلویزیونی به خصوص سریال ها و فیلم های سینمایی اشاره کرد که نمونه آن را در دور هم جمع شدنشان هنگام پخش نخستین قسمت مجموعه هزاردستان اثر زنده یاد علی حاتمی شاهد هستیم.
حمید نعمت الله برای کارگردانی وضعیت سفید با مشکلات بسیار روبرو بوده از سروکله زدن با بازیگران متعدد و یکدست کردن بازی آنها گرفته تا نظارت بر کار طراحان لباس و صحنه تا از این بابت گافی پیش چشم مخاطبان قرار نگیرد.
وی برای حضور بازیگران متعدد در پلان های پرتعداد تمهید جالب و درعین حال سختی را اندیشیده و در مرکز قاب دوربین و پس زمینه ها بازیگرانش را چیده است.
به گونه ای که در هر پلان شخصیت های اصلی را در مرکز کادر و الباقی را در پس زمینه مشاهده می کنیم که هریک مشغول کاری هستند.برای مثال می توان به صحنه هایی اشاره کرد که در حیاط باغ مادربزرگ با حضور شخصیت های اصلی و فرعی کار می گذرد که همواره در هر قاب بیش از سه شخصیت حضور دارند.
انتخاب بازیگران برای نقش های پرتعداد کار نیز چالش بزرگ دیگری بر سر راه نعمت الله بوده که به خوبی از پس انجام آن برآمده است.یونس و عباس غزالی برای ایفای نقش های امیر و بهروز انتخاب های هوشمندانه ای بوده اند که عملا به نقطه قوت وضعیت سفید بدل شده اند.الباقی بازیگران نیز همچون افسانه بایگان،ابوالفضل پورعرب،شهین تسلیمی،علی سلیمانی،حمیرا ریاضی و ...بازی های روان و یکدستی را ارائه کرده اند بی آنکه از نقش بیرون بزنند.
وضعیت سفید با وجود فضای تلخ حاکم بر قصه به هیچ وجه تلخ و مایوس کننده نبوده و رگه های پررنگی از امید در آن به چشم می خورد که اوج آن را در صحنه پایانی(ازدواج شهناز و فراز)در فضای بیرون باغ مادربزرگ شاهدیم.امید شیرینی که در آخر به بلوغ فکری امیر آشفته حال منتهی شده و در کام مخاطبانش ته نشین می شود.
فراهنگ**9303**1601**
انتهای پیام /*




19/12/1392





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 79]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن