واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: نگرانيهاي اجتماعي و افزايش خودكشي
کد خبر: ۳۸۴۹۱۴
تاریخ انتشار: ۱۷ اسفند ۱۳۹۲ - ۰۰:۰۹ - 08 March 2014
حميدرضا عسگري در روزنامه آفارینش نوشت:
"خودکشي" يکي ديگر از معضلات اجتماعي مي باشد که پيوندي با فشارها و استرسهاي رواني دارد. در باور اکثر مردم خودکشي امري شخصي و در نهايت گناهي نابخشودني به شمار ميآيد که در اسلام هم حرام اعلام شده است. اما اين تمام ماجرا نيست چرا که پژوهشگران مي گويند از هر سه نفري که خودکشي مي کنند تنها در مورد يک نفر بيماري هاي روحي مانند افسردگي نقش داشته، و نزديک به 75 در صد موارد، افراد به دلايل بيروني خودکشي کرده اند. اما اين فشارهاي بيروني چه مسائلي هستند، علت بروز و نحوه تاثير پذيري فرد ازاين فشارها چگونه است؟ بيشترين آمار خودکشي به سبب اختلافات خانوادگي مي باشد. اين دست مشکلات به سبب ايجاد فاصله و فقدان رابطه مناسب بين والدين و فرزندان بوده وموجب ميشود تا آنها درک صحيحي از وضعيت فرزندان خود نداشته باشند. به تنگنا افتادن جوان براثر چالشهايي همچون اعتياد، روابط نامشروع جنسي، ايدز، شکست تحصيلي و... درصورت نداشتن رابطه مناسب و عقلاني با خانواده، احساس تنهايي وياس را به فرد غالب مي کند و راه چاره اي جز خودکشي و رهايي از اين اوضاع را براي وي تجويز نمي کند. عدم درک اوضاع و احوال سنين جواني و نيازهاي فرد در اين دوره سبب ايجاد تضاد ميان خواستههاي جوان و خانواده مي گردد. لذا فرد ديگر خانواده را محل امني براي خود نمي يابد و به فکر فرار از خانه و زندگي درخانههاي مجردي مي افتد. ورود يکباره جوان بدون آموزش هاي لازم و کافي به اجتماع و مواجه شدن با انواع آزادي هاي غيرمفيد سبب مي شود تا به ورطه خطرناکي وارد شود و پس ازمدتي ديگر اين آزادي ها برايش ارضاء کننده نيستند و نهايتا دچار احساس پوچي مي شود و خودکشي....
همچنين از دست دادن پايگاه خانواده براثر طلاق و اختلافات خانوادگي سبب مي شود تا فرد جايگاه اجتماعي خود را ازدست بدهد و بدون حامي تلقي گردد. اين که فرد خود را تنها و بي حامي ببيند در بسياري از زنان و فرزندان طلاق مشاهده شده است که به سبب عدم توجه اطرافيان به اين مشکل منجر به خودکشي فرد گرديده است. شکست هاي عاطفي يکي ديگر از عوامل افزايش آمار خودکشي مي باشد. عدم تطابق ويژگي هاي طبقاتي افراد با يکديگر، سخت گيري خانواده ها و شرايط اقتصادي از مهمترين عوامل شکست هاي عاطفي مي باشند. هرچند رعايت همخواني فرهنگ ها لازم است در ازدواج ها رعايت شود، اما تاکيد و تعصب نسبت به برخي از سنت ها نمي تواند توجيه عقلاني داشته باشد. اينکه خانواده ها ايده آل هاي خود را از جواني مطالبه کنند که سراسر شور و عاطفه است، مطمئنا وي را به بن بست ميکشانند. اينکه خانوادهها شرايط اقتصادي را در مورد ازدواج جوان درک نکنند و وي را در ميان خواسته هاي فراوان تنها بگذارند، چيزي جز ياس و نااميدي را براي او نخواهد داشت. شکست هاي عاطفي جنبه هاي فراواني دارد که مي توان به شکست هاي تحصيلي، شکست در اشتغال، عدم پيروزي در زندگي در مقايسه با هم رديفان و ... اشاره کرد.
جامعه شناسان کمبود نشاط در افراد را يکي از مهمترين عوامل ايجاد ياس و نا اميدي مي دانند. افزايش فشارهاي اقتصادي يکي از مهمترين دلايلي است که اوقات نشاط آور را از فرد سلب مينمايد. آيا اينکه يک فرد بيش از 12 ساعت در روز کارکند و در نهايت نتواند نيازهاي خانواده خود را فراهم سازد، جايي از نشاط را براي وي خواهد گذاشت؟. تحمل فشار رواني ناشي از مشکلات زندگي و اينکه فرد نتواند پاسخگوي نيازهاي خانواده خود باشد در مواقعي قدرت تحمل را از وي مي گيرد و در کمتر از لحظه اي تصميم ناگواري اتخاذ مي کند. يا زني که سرپرست خانواده است با توجه به فشارهاي اقتصادي و نداشتن پشتيبان نمي تواند فشارها را به تنهايي تحمل کند .هرچند تلخ است اما بخوانيد... زني که به سبب عدم توانايي مالي و فراهم کردن نيازهاي خانواده دچار فساد اخلاقي مي شود ، در نقطه اي از خودش و وضعيتي که درآن قرار دارد احساس تنفر مي کند و تنها راه نجات را در نابودي خود مي بيند. از اين قبيل فشارهاي اجتماعي فراوان است، اما همه ما برآن چشم بسته ايم و خودکشي را براي آدمهاي ضعيف و بيماران رواني مي دانيم. بر اساس آمار نمي توان خودکشي را تنها عاملي دروني دانست که ناشي از عوامل ژنتيکي و بيماري رواني است. بلکه مسائل و فشارهاي بيروني نقش بسزايي در افزايش آمار خودکشي دارد. لازم است تا واقع بين باشيم، نمي توان به صرف اينکه خودکشي اقدامي حرام و ناشايست در دين ما مي باشد به آن بسنده و مشکلاتي را که باعث بروز آن مي شود را به حال خود رها کنيم. بايد قبول کنيم که اگر اين معضل را از ريشه دنبال نکنيم روزي خواهد رسيدکه ديگر نمي توان به راحتي از کنار آن گذشت.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]