واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: گريزي از نيروي جاذبه نيست
هما روستا زنگ آئين افتتاح نمايش «بازگشت پسر نافرمان» را در سالن ايرانشهر به صدا در آورد تا تئاتري كه توليد مشترك ايران و فرانسه است تا پايان سال بر روي صحنه باشد
هما روستا زنگ آئين افتتاح نمايش «بازگشت پسر نافرمان» را در سالن ايرانشهر به صدا در آورد تا تئاتري كه توليد مشترك ايران و فرانسه است تا پايان سال بر روي صحنه باشد. نمايشنامه كار را محمد چرمشير نوشته و علي راضي آن را كارگرداني كرده است.
شايد اولين سؤالي كه تماشاگران بعد از ديدن «بازگشت پسر نافرمان» با آن مواجه شوند اين خواهد بود كه آيا نمايش را دوست داشتم يا نه. نمايش همان قدر كه ميتواند دوستداشتني باشد همان قدر هم ميتواند روي اعصاب راه برود. كار به لحاظ محتوايي جزو آثاري است كه به مذاق مخاطب ايراني خوش خواهد آمد و آن را دوست خواهد داشت. زماني كه نمايش به پايان ميرسد اشك چشمان بعضي از تماشاگران را تر كرده و موضوع اثر احساساتشان را برانگيخته است.«بازگشت پسر نافرمان» دو گروه موافق و مخالف خواهد داشت؛ يكي آنهايي كه به لحاظ محتوا و موضوع با نمايش ارتباط برقرار كردهاند و گروه ديگري كه از نوع كارگرداني كار خوششان نيامده و ديدن آن حوصلهشان را سر برده است. نمايش تمي دارد درباره «مهاجرت و غم غربت». رفتن از سرزمين مادري و سعي در فراموشي گذشته. ايرانياني كه از خانه و كاشانه خود رفتهاند و در غربت دست و پا ميزنند و با آرزوي وطن زندگي ميكنند. خسرو بهداد عكاس بزرگ ايراني 20 سالي ميشود كه از كشورش مهاجرت كرده و در فرانسه زندگي ميكند. او از ريشههاي خود در گذشته دل بريده و حتي ديگر نميخواهد به زبان فارسي صحبت كند. ولي در ادامه داستان پدرش با او تماس ميگيرد و ميگويد مدت كوتاهي بيشتر زنده نيست و دوست دارد در هنگام مرگ پسرش در كنارش باشد. در اين ميان با زندگي چند ايراني جدا مانده از وطن هم آشنا ميشويم كه خارج از كشور در تلاش براي موفقيت هستند. تلاشي پوچ براي هيچ. «بازگشت پسر نافرمان» در كنار نقاط قوتي كه دارد نقاط ضعف هم كم ندارد. بزرگترين نقطه قوت نمايش را بايد به نمايشنامه آن و ديالوگهاي تأثيرگذاري كه دارد مربوط دانست. با اينكه گاهي ديالوگها بر روي لبه شعاري بودن حركت ميكنند ولي چرمشير خيلي خوب توانسته فضاي فكري و روحي خارجنشينان دور از وطن را در بياورد و به تماشاگر انتقال دهد. ديالوگ دختر ايراني كه به همسر بهداد آموزش زبان فارسي براي سفرش به ايران ميدهد يكي از بينظيرترين لحظات نمايش است، وقتي ناتالي همسر فرانسوي بهداد از دختر ايراني ميپرسد كه دوست داري چه چيزي را از طرف او به ايران ببريم و دختر در جواب كفشهايش را درميآورد و ميگويد: من با كفشهايم زماني در تهران راه رفتهام، آنها را برايم به ايران ببريد. استفاده مناسب از ويدئو پروژكشن هم خيلي خوب به كمك نمايش آمده است. لحظاتي كه پدر از طريق اسكايپ با پسرش تماس ميگيرد و تصوير او را بر روي پرده ميبينيم خوب از كار درآمده و پدر هم خيلي خوب نقشش را بازي ميكند. ايده استفاده از سفينه فضايي و پريدن فضانورد از آن با گفتن ديالوگهاي نماديني كه «جاذبه همه چيزو به نقطه اول برميگردونه» ايده جالبي است كه به بار نمايش ميافزايد. فضانورد مانند يك مسافر هر چقدر هم كه از زمين و خاستگاه اصلي خود دور شود در آخر راه ديگري ندارد و دوباره بايد در آغوش زمين آرام بگيرد. اشارهاي مستقيم به سرزمين مادري انسانها كه در آنجا ريشه دوانيدهاند و ياراي بريدن و كندن از آن نيست. در پايان هم كارگردان ارجاعي به تجربه شخصي خود داشته و با نشان دادن گل قوچاننژاد به كرهجنوبي و خوشحالي ايرانيان بعد از رفتن به جام جهاني بيشتر بر تنهايي خارجنشينان تأكيد كرده است. «بازگشت پسر نافرمان» در كنار محتواي خوبي كه دارد از مشكل ريتم رنج ميبرد. از يك جايي به بعد داستان خيلي كند و كسالتآور دنبال ميشود و همين اصليترين مشكل نمايش است. بعد از اينكه مشخص ميشود بهداد ميخواهد براي ديدن پدرش به ايران برود داستان بدون اتفاق خاصي تا پايان دنبال ميشود و بيشتر بار كار بر روي ديالوگ است و ديالوگها كار پيشبرد داستان را هم به دوش ميكشند. دنبال كردن نمايش تا پايان آن حوصلهسربر ميشود و صبر زيادي ميخواهد تا پايان كار به تماشايش بنشيني. همچنين حضور بعضي از بازيگران هم چندان كمكي به پيشبرد داستان نميكند. بازيگري كه پرفورمانس كار ميكند نه بازياش خوب است و نه حضورش چندان فايدهاي دارد. بازيگر ديگري كه در عراق عكاس جنگ بوده هم اگر نبود اتفاق خاصي در نمايش نميافتاد و داستان راه خود را بدون او هم طي ميكرد. از ديگر انتقادهايي كه به «بازگشت پسر نافرمان» وارد است نمايش بد زيرنويس است. وقتي بازيگران فرانسوي صحبت ميكنند زيرنويسي در جاي بدي كه نور خوبي هم ندارد به نمايش درميآيد كه هم چشمها را اذيت ميكند و هم خواندنش باعث ميشود بيخيال ديدن صحنه شوي و نتواني آن را ببيني. اگر علي راضي خيلي بهتر ميتوانست كار را كارگرداني كند و تمهيداتي در نظر ميگرفت تا نمايشش ريتم مناسبي تا پايان داشته باشد تماشاي «بازگشت پسر نافرمان» خيلي دلچسبتر ميشد.
نویسنده : احمد محمدتبريزي
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: 14 اسفند 1392 - 23:33
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 61]