تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 9 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):اگر بنده «خدا» مى‏دانست كه در ماه رمضان چيست [چه بركتى وجود دارد] دوست مى‏داشت كه تم...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1813211509




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مرگ رزم‌آرا، نمادي از اراده ملت


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: مرگ رزم‌آرا، نمادي از اراده ملت
در پاييز سال 1339، امواج «نهضت ملي ايران» تا بدان سان بالا گرفته بود كه رفت‌و‌آمد دولت‌ها، گرهي از شدت و گستره آن نمي‌گشود.
شاه ناگزير گشت تا مهره اصلي خويش را ظاهر و «سپهبدحاجيعلي رزم‌آرا» را كه از سال‌ها پيش رئيس ستاد ارتش و مظهر قدرت و خشونت دستگاه سلطنت بود، به سمت نخست‌وزيري منصوب كند. چند روز پس از انتصاب نخست‌وزير نظامي ايران روزنامه نيويورك‌تايمز نوشت: «انتصاب رزم‌آرا نشان مي‌دهد تا چه حد اوضاع ايران وخيم است.»همان روزنامه در جاي ديگر مي‌نويسد: «رزم‌آرا آخرين تير تركش شاه ايران است.» خود شاه هم كه در مسير توفان افكار عمومي قرار گرفته و دچارسردرگمي شده بود، ضمن مصاحبه‌اي در تاريخ 8/9/1329 با خبرگزاري رويتر گفت: «ملت ايران و شخص من اهميت دوستي امريكا را كاملاً مد نظر قرار داده‌اند، ولي من مايلم امريكايي‌ها اهميت دوستي و استقلال ايران را درك كنند.» او گفت: «تا حالا كمك امريكا جنبه تبليغاتي داشته است.» شاه افزود: «با كمك ممالك متحده امريكا و درآمد عادلانه از نفت جنوب نقش عمراني كشور به مرحله اجرا گذاشته مي‌شود.» از عبارات اين مصاحبه كاملاً پيداست كه وي با مقامات امريكايي راجع به سلطنت خود و تحت عنوان «‌امنيت و اعتبار كشور ايران» گفت‌وگو و توافق كرده و در اين فرصت بر آن است نكاتِ مورد توافق و وعده امريكاييان را گوشزد نمايد. به علاوه از عبارت «درآمد عادلانه از نفت جنوب» نيز پيداست كه هنوز اميد وي از انگلستان قطع نشده و در عين حال از آن كشور بيمناك است. از ذكر كلمه استقلال نيز مرادي جز همسايه متجاوز شمالي ندارد و خطر آن را نيز به رخ اربابان مي‌كشد. جالب اينجاست كه در همين روزها، يعني در نيمه شب 25/9/1329، درهاي پولادين زندان قصر تهران به ناگاه باز مي‌شود و 10 نفر از برجسته‌ترين سران حزب كمونيست ايران به نام حزب توده از زندان به اصطلاح فرار مي‌كنند. اين افراد عبارت‌ بودند از: دكتر يزدي، نوشين، دكتر كيانوري، احمد قاسمي، دكتر جودت حكيمي، شاندرمني، خسرو روزبه، مهندس علوي و بقراطي كه اركان حزب مذكور بودند و تصميم داشتند در محيط هرج و مرج سياسي ـ اقتصادي ايران بعد از جنگ بين‌الملل، در زير حمايت ارباب خود شوروي، در ايران حكومتي كمونيستي تشكيل دهند. آنان در آزمايشي كه در آذربايجان كرده بودند، توفيق چنداني كسب نكرده، درصدد بودند تا فرصت بهتري به دست آيد تا ضمن مانور نمايشي و جالب 15/11/1327 همگي دستگير و به زندان‌هاي طولاني محكوم شوند و اينك سپهبد رزم‌آرا براي فرار از فشار از فشارهاي دولت شوروي، آنان را تحت عنوان فرار، از زندان آزاد كرد. در واقع او با اين اقدام بر دولت شوروي، منتي ديپلماتيك گذاشت و چه بسا درذهن خويش، ترفندي شبيه تاكتيك قوام‌السلطنه را به كار برد. با اين همه، اين تمهيدات هيچ اثري بر افكار عمومي جامعه نمي‌گذارد و نخبگان و نمايندگان جامعه ايراني، همان خواسته‌هاي خود را تكرار مي‌كردند. ملاقات و ميثاقي كه در تاريخ ماند! در مجلس شوراي ملي نيز روز‌به‌روز فشار روي رزم‌آرا بيشتر مي‌شد تا اينكه راديو لندن در تاريخ 5/12/1329 اعلام كرد: 100 فروند هواپيماي انگليسي براي دفاع از منابع نفت جنوب ايران تدارك ديده شده‌اند! اين خبر بيش از پيش احساسات مردم را برانگيخت. در همين روزها، تني چند از اعضاي جبهه ملي از شهيد نواب‌صفوي وقت ملاقات خواستند. آنان شبي را در خانه بازرگاني به نام حاج محمود آقايي با هم به گفت‌وگو نشستند، اين آقايان كه مورد سفارش و حمايت آيت‌الله كاشاني نيز بودند از شهيد نواب‌صفوي خواستند ضمن اقدامي انقلابي سد راه حكومت ملي، يعني سپهبد رزم‌آرا را از ميان بردارد و نواب‌صفوي هم به شرط اجراي احكام اسلام و بنيانگذاري حكومت اسلامي آن را پذيرفت. آنان به اتفاق عهد بستند در صورت به كف آوردن حكومت، خواسته‌هاي فدائيان اسلام را اجرا كنند. آخرين اخطار به رزم‌آرا درتجمع فدائيان اسلام فدائيان اسلام روز جمعه 11/12/1329 را روز ميتينگ سرنوشت‌ساز خود اعلام و با پخش اعلاميه‌هايي در جرايد خود و نيز به‌ طور جداگانه، از تمام اقشار مردم حتي ارتش، ژاندارمري و شهرباني نيز براي شركت در اين ميتينگ دعوت كردند. در آن روز تاريخي شهيد سيد‌عبدالحسين واحدي در مسجد شاه سابق ـ كه محل آن ميتينگ بود ـ به مدت دو ساعت سخنراني كرد و ضمن برشمردن آنچه در حدود 30 سال عصر سلطه خاندان پهلوي بر ملت ايران رفته است، حكومت‌هاي شوروي، انگليس و امريكا را به خاطر دخالت در امور داخلي ملت ايران به‌شدت محكوم و اعلام مي‌كند نفت ايران متعلق به مردم ايران است و هيچ بيگانه‌اي حق طمع در ثروت اين مرز و بوم را ندارد. او مي‌گويد اكثريت نمايندگان مجلس شوراي ملي، نماينده واقعي اين ملت نيستند و شاه حق اعمال نفوذ در مجلس را ندارد و دولت رزم‌آرا نيز دولت فرمايشي شاه است و جوابگوي خواسته‌هاي اين مردم نيست، مردم ايران دولتي را مي‌خواهند كه احكام اسلام را اجرا كند. او در پايان مي‌افزايد: «اي رزم‌آرا! اگر تا سه روز ديگر خودت كنار نروي تو را خواهيم فرستاد!...» اين ميتينگ و نيز سخنراني واحدي مانند بمب در تهران به صدا درآمد و همگان منتظر دگرگوني‌هاي اساسي بودند. برخي احتمال مي‌دادند رزم‌آرا استعفا بدهد، با اين همه، هيچ‌كس نمي‌دانست بعد از آن چه خواهد شد. روز موعود سه روز بعد يعني در روز دوشنبه 14/12/1329، آيت‌الله حاج ميرزا محمد فيض كه از بزرگان علماي قم بود، درگذشت و دولت به‌منظور عوام‌فريبي مجلس ترحيمي در مسجد شاه براي صبح روز چهارشنبه 16/12/1329 اعلام نمود. ساعت 5/10 صبح سپهبد رزم‌آرا با حالت تفرعن مخصوص به خود، به‌اتفاق برخي وزرا و همراهان خود وارد مسجد شد و درست لحظه‌اي كه پا به مدخل صحن مسجد نهاد، دست تواناي شهيدنواب صفوي از آستين جوانمردي به اسم استاد خليل طهماسبي خارج شد و يك تير به جمجمه وي رها كرد و دو تير ديگر نيز به ريه و شانه وي خورد كه در دم جان سپرد. وزراي او كه اسدالله علم هم از آنان بود، جملگي فرار كردند! طهماسبي نيز طبق دستور قبلي رهبر خود، اسلحه را به زمين انداخت و فرياد «الله‌اكبر» سر داد. او را دستگير كردند و به شهرباني بردند. اعدام انقلابي رزم‌آرا در تمام ايران بازتاب گسترده‌اي يافت و توجه تمام مقامات دولتي و نفتي شرق و غرب را به خود جلب كرد، قيمت سهام شركت نفت انگليس نيز بلافاصله تنزل فاحشي يافت. شاه ايران نيز كه بنا بر وعده‌هايي كه از جانب اربابان خارجي خويش داشت، نمي‌خواست تسليم شود، معاون رزم‌آرا يعني خليل فهيمي را به سرپرستي نخست‌وزيري برگزيد كه بعداً پيشنهاد نخست‌وزير پيشنهادي او مي‌شود اما مجلس جرئت نكرد به وي رأي تمايل دهد. مجلس شوراي ملي كه قبلاً از جانب شاه تهديد به انحلال شده بود و حتي از ترس نابودي خود، به نخست‌وزيري رزم‌آرا94 رأي مثبت داده بود، در تاريخ 24/12/1329، لايحه ملي شدن صنايع نفت ايران را در سراسر كشور به اتفاق آرا تصويب كرد و اين در حالي بود كه در روز قبل از آن يعني 23/12/1329 حسين علاء براي نخست‌وزيري از سوي شاه منصوب شد. اولين اعلاميه نواب‌صفوي بعد از اعدام انقلابي رزم‌آرا هو العزيز شنبه 19/12/1329 پسر پهلوي و كارگردانان جنايتكار حكومت غاصب بدانند چنانچه تا سه روز ديگر برادر رشيد ما خليل طهماسبي يا عبدالله رستگار را با كمال احترام آزاد نكنند، آن به آن خود را به سراشيب جهنم نزديك كرده‌اند. برادر پاك و باايمان ما حضرت خليل طهماسبي كه در ميدان جهاد انفرادي به وصف عبدالله رستگار از پيشگاه خداي اسلام موصوف شد، بزرگ‌ترين ذخيره جنايتكاران يا رزم‌آرا را به جهنم فرستاد و به نداي پياپي و رساي زنده اسلام، الله‌اكبر و قيافه نوراني و رشيدي به شهرباني ظلماني سوق داده شد، او به دستور خداي جهان و به حكم قانون مقدس اسلام خار كثيفي را از شاهراه اسلام و مسلمين برداشت و بزرگ‌ترين شكست را به گردانندگان چرخ‌هاي سياست‌هاي شوم بيگانه وارد آورد و هزاران هزار برادران او شيرزادگان بيشه پيروان آل‌محمد در زواياي سرزمين پيروان آل‌محمد يا ايران در انتظار رسيدن ساعت انجام وظيفه خود با كمال شتاب دقيقه‌شماري مي‌كنند. اينك ‌اي پسر پهلوي، ‌اي وكلاي مجلس شوراي سنا، ‌اي وزير تازه‌وارد، اي وزراي باقي‌مانده پوسيده شما، شما و همكارانتان بدانيد چنانچه سراسر احكام اسلام را طبق كتاب فدائيان اسلام مو به مو اجرا نكنيد و تأخيري كنيد آن به آن خود را به سراشيب جهنم نزديك كرده و به ريشه حيات خويش تيشه‌هاي محكمي نواخته‌ايد و اگر كوچك‌ترين جسارتي به ساحت مقدس برادر رشيد ما حضرت خليل طهماسبي (عبدالله رستگار) كنيد و او را تا سه روز ديگر با كمال احترام و عذرخواهي آزاد نكنيد، به حساب يك‌يك شما مي‌رسيم و به انتقام جنايات سابق و حاضرتان به ياري خداي توانا دودمانتان را به باد نيستي مي‌دهيم. به ياري خداي توانا. فدائيان اسلام تبصره 1ـ همه و همه نمايندگان اقليت و اكثريت و روزنامه‌هاي وابسته به هر اقليت و اكثريتي بدانند ايران مملكت پيروان آل‌محمد است و كسي كه كوچك‌ترين تخلفي از قوانين اسلام كند، بنا بر مقررات اسلام به حسابش رسيدگي مي‌شود و چنانچه از فداكاري‌هاي فرزندان اسلام و ايران بخواهند كوچك‌ترين استفاده سوئي برخلاف مصالح اسلام و ايران كنند، سريعاً به حسابشان رسيدگي مي‌شود. 2ـ روزنامه‌نگاران ايران سعي كنند عفت قلم را رعايت كنند و ارزش هدف خود را با نشر عكس‌هاي شهوت‌بار زنان بي‌عفت و مطالب خلاف اخلاق و عفت اسلام معرفي نكنند و نشر مطالب اسلامي و حق را با شهوات نياميزند. 3ـ دسته‌هاي قليل و پليد وابسته به بيگانگان پست به‌جاي خود بنشينند و گمان نكنند ايران يا سرزمين پيروان آل‌محمد جاي اراجيف بيگانگان است و خود را دچار چنگال انتقام فرزندان اسلام و ايران نكنند. اخطار شهيد نواب‌صفوي به حسين علاء با اعلام نخست‌وزيري حسين علاء، اين بيم به وجود آمد كه دستاوردهاي نهضت ملي ايران به مخاطره افكنده و آرمان‌هاي آن، به مرور به فراموشي سپرده شود. از اين رو شهيد نواب‌صفوي در اخطار نامه‌اي خطاب به وي، از او خواست كه سريعاً استعفاي خود از نخست‌وزيري را اعلام كند: هو العزيز حسين علاء: زمامداري ملت مسلمان ايران در خور صلاحيت تو، امثال تو و حكومت غاصب كنوني نيست. فوراً بركناري خود را اعلام كن. به ياري خداي توانا. سيد‌مجتبي نواب‌صفوي 22/12/1329 شايان ذكر است اين اخطاريه در تمام روزنامه‌هاي تهران چاپ و منتشر شد. پيامدهاي اعدام انقلابي رزم‌آرا با اعدام انقلابي رزم‌آرا كه پرتحرك‌ترين دستيار سياسي شاه به شمار مي‌رفت، تاريخ ايران ورق خورد، گو اينكه مردم ايران جنگ، آثار شوم، اشغالگري بيگانگان، احتكارهاي دهه گذشته، دسيسه‌بازي حيله‌گران سياسي، نابساماني و به هم ريختگي اوضاع اقتصادي مملكت را به‌كلي از ياد بردند و يكدل و يكپارچه، منتظر يك انقلاب بنيادي در تمام شئون، اوضاع و احوال كشورخود بودند. آيت‌الله كاشاني در همان روز با مخبر ديلي‌اكسپرس مصاحبه كرد و گفت: «قاتل رزم‌آرا بايد آزاد شود زيرا او براي خدمت به ايران و مردم مسلمان آن مرتكب اين كار شد و حكومت رزم‌آرا منفور و مطرود افكار عمومي بود و اين جوان به فرمان و حكم محكمه افكار عمومي اين كار را كرد.» كاشاني افزود: «مردم ايران رزم‌آرا را محكوم به مرگ كرده بودند و تا زماني كه هيئت حاكمه ايران عليه ملت اقدام مي‌كند و به نفع اجانب قدم برمي‌دارد، ملت از تنبيه خائنان فروگذار نخواهد كرد.» در تاريخ 27/12/1329 روزنامه‌ها و خبرگزاري‌هاي خارجي گفتند دنيا همچنان از ملي شدن نفت ايران سخن مي‌گويد. روزنامه‌هاي مصري نوشتند: «به دنبال تصميم مجلس ايران، نمايندگان مجلس شوراي ملي مصر هم براي ملي كردن كانال سوئز اقدام كرده‌اند.» از لندن خبر داده شد سهام شركت نفت در بورس لندن، مجدداً سقوط كرد. در تاريخ 29/12/1329 دكتر مصدق ضمن مصاحبه با خبرنگاران خارجي و داخلي گفت: «ملي شدن صنعت نفت در سراسر كشور، مبتني بر حق حاكميت ملت ايران است كه از حقوق طبيعي و انكارناپذير هر ملتي شمرده مي‌شود.» او ادامه داد: «عدم مداخله خارجي‌ها از هر مسلك و سياست در امور ايران تا حد زيادي به صلح جهاني كمك مي‌كند.» در همان روز، روزنامه‌هاي انگليسي نوشتند در لندن گفته مي‌شود: اقدام ايران براي ملي كردن نفت، در وضع جهان غربي و خاورميانه آثار فراواني خواهد داشت. روزنامه ديگري نوشت: «‌ممكن است چرچيل يا ايدن براي مذاكره با دولت ايران به تهران بيايند.»راديو لندن گفت: درياداري انگليس به رزم‌ناوهاي خود در عدن و بحرين دستور داده است به سوي شط‌العرب حركت كنند. يك لشكر تفنگداران اسكاتلندي در نزديكي مرز ايران اردو زده‌اند. در همين روز بود كه مجلس سنا نيز كه يك مجلس تمام عيار درباري بود، زير فشار افكار عمومي و از بيم فدائيان اسلام لايحه ملي شدن نفت را تصويب كرد. آري رزم‌آرا كشته شد، دربار ايران با تمام اميدهايي كه نسبت به امريكا براي حفظ سلطه خود داشت، شكست خورد و مجلسين شورا و سنا در برابر اراده پولادين شهيد نواب صفوي تسليم شدند. نفت ملي شد، افكار عمومي در سراسر منطقه برانگيخته شد، دولت انگليس رانده شد و براي مبارزه احتمالي نظامي سپاهيان خود را جابه‌جا كرد و راه براي حكومت دكتر مصدق كاملاً باز و هموارگرديد. خليل مانند صاحب اسم خود حضرت خليل‌الرحمن ابراهيم(ع) عاشق بي‌چون و چراي خداي خود بود و هر جا كه سخن از عشق، عرفان، توحيد، لقاءالله و شهادت بود، همان جا استاد خليل هم بود، استاد خليل در سال 1302 در يك خانواده صالح و متدين در تهران متولد شد. بافت تربيتي و خانوادگي وي با ايمان خدادادي او تقارن يافت و پس از پيوستگي با يك جريان بسيار سريع و برق‌آسا كه با برخورد با نواب صفوي در سال‌هاي 1327 و 1328 در منزل آيت‌الله كاشاني تكامل يافت چهره درخشاني همچون خليل طهماسبي را براي ملت مسلمان ايران پديد آورد. مجري اراده ملت شهيد كبيراستاد خليل طهماسبي، زنده‌كننده خاطره مسلمانان مؤمن و جانباز صدر اسلام بود. او به هيچ چيز جز خدا و خواست او نمي‌انديشيد، از هيچ‌كس ذره‌اي ترس نداشت مگر از خدا و هيچ‌كس را دوست نمي‌داشت مگر براي خدا. او نمونه‌اي ارزنده از قدرت ودرعين حال تقوا، صفا و وفا بود. در سخت‌ترين شرايط مبارزات و جانبازي‌هاي شهيد نواب صفوي و فدائيان اسلام، وجود او مايه اميد و اطمينان خاطر براي برادران خود بود و هرگز ذره‌اي سستي و ناتواني در وي ديده نشد. شهيد طهماسبي بعد از انجام مأموريت الهي خويش در از ميان برداشتن رزم‌آرا، در تاريخ 16/12/29 به زندان افتاد و مدت 20 ماه در زندان دادگستري تهران به سر برد تا اينكه ضمن تصويب يك ماده واحده در مجلس هفدهم و در دوران زمامداري دكتر مصدق، به عنوان «قهرمان ملي‌» از زندان آزاد شد. جالب اينجاست كه خصال روحي و اخلاقي وي، بعد از آزادي‌اش از زندان كه از بالاترين حد شهرت برخوردار شده بود، با قبل از شهرتش هيچ‌گونه تفاوتي نداشت. او در برخورد با مردم مانند برادري غمخوار و خيرانديش و در برخورد با گردنكشان مانند شيري غران بود. درهنگام نماز و عبادت بنده‌اي خاضع بود كه در قنوت، ركوع و سجود خود، زار زار مي‌گريست و با خداي خود نجوا مي‌كرد. طهماسبي پس از آزادي از زندان در سال 1331 با خانم نيكنام ازدواج كرد كه ثمره اين ازدواج يك فرزند بود. شهيد خليل طهماسبي پس از ازدواج خود در يك خانه چهار اتاقه كه به اتفاق رهبر و خانواده‌اش، شهيد عبدالحسين واحدي و خانواده‌اش، شهيد سيد محمد واحدي در دولاب اجاره كرده بودند، زندگي مي‌كردند و بعد نيز با هم به خيابان خراسان نقل مكان كردند. پس از واقعه حمله به حسين علاء در اوايل آذرماه 34 همگي آنان دستگير و در سحرگاه 27/10/34 شهيد شدند. شهيد استاد طهماسبي هنگام شهادت 33 سال داشت، اما چهره‌اش در پاي تير اعدام مانند يك جوان 22 ساله مي‌درخشيد. يادش گرامي باد. ‌

نویسنده : علي احمدي‌فراهاني 
منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: 14 اسفند 1392 - 16:30





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 135]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن