تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 20 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):تا زمانى كه مردم، امر به معروف و نهى از منكر نمايند و در كارهاى نيك و تقوا به ي...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1814790564




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

«کتابی که نمی‌خواستم» چاپ شد


واضح آرشیو وب فارسی:مهر:


فرهنگ و ادب > بازار نشر
«کتابی که نمی‌خواستم» چاپ شد
مجموعه شعر «کتابی که نمی‌خواستم» سروده آتفه چهارمحالیان توسط انتشارات باران میشان منتشر و راهی بازار نشر شد.



به گزارش خبرنگار مهر، این کتاب 32 قطعه شعر سپید را شامل می‌شود. آتفه چهارمحاليان متولد سال 60 در شهرستان شوشتر است. او در رشته جامعه‌شناسی تحصیل کرده و مجموعه اشعار «دارم با رشد شانه‌های ميت راه می‌روم» و «بغلم كن شبلی» را در کارنامه دارد. چهارمحاليان معتقد است اسلافش در شعر معاصر فارسی شعر حجم و شعر ديگر است. اسامی اشعار کتاب «کتابی که نمی‌خواستم» به این ترتیب هستند: چشم‌هایی که نمی‌درند...، گشودن این گره...، با آن‌که بر پرتگاه...، پیرمردهای دیوانه...، مثل تاوان یک سوگند...، آن‌که اسب‌ها...، پدر و مادرم!...، تنها نشان و پنهانی...، حالا مجبوری...، لشگری آورده‌اند...، گفتم با این دغدغه‌ها...، با کناره‌ها خوابیده‌ام...، به بالای تو...، تا در پیراهن...، سپیده ی چون ضربات آب...، دال غمگین میان واژه...، شکل شاه...، درخت را فراموش...، تو را از مخاطبم...، زیباییم را غمگین کنی...، کفش‌های خود را ...، ستایش کولی...، مرا با گناهان...، درباره ی ایستاده...، پدر...، برایت لباس خریده‌ام...، از شاخه به ساقه...، آفتاب و نیمه‌شب...، آیا انار غیرممکنی...، نقص کامل معنای...، سه‌ بر ستایش نامرئی... و با روز می‌خوابم...

شعر «پدر...» را از این کتاب می‌خوانیم:   پدر تکه‌های تو در مسیر من کوه‌اند آیا من از تصاویر محال تو غیبتی دارم؟ از پاکیزگی که در مسافرت‌های دشت کمتر اتفاق می‌افتد؟ من با لباس دیوانگان برای گفتن چیزی غایب شده‌ام مرا بفهم! و اتصال‌های چشم آینه را در ترس کودکان مجاب کن مجابم کن که شب‌های نخستین آدمی در کهولت شیطانم. بیین چه می‌کنم با آن ستاره ی غیرممکنم حالا با لباس‌های مبدل از تو سنگ می‌زنم و با اندامی اضافه محیط را می‌آلایم تغییرت دادم تا تو را از آفتاب دیگری آورده باشند تغییرت دادم، بتوانم استخوان‌هایت را ببخشم. به من از آفرینش، سپاسی ببخش و با دندانت از چیزی کنارم بزن وقتی از علامت‌ها سوال می‌کنم از لاهوت و قصه‌ها و می‌شتابم سمت جمجمه‌‌ای خالی که آواز تَرَک‌هاش شب را می‌ساید: - می‌خواهم مرئی شوم چون ماری روی کتف‌هایت.   این کتاب با 120 صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت 6 هزار و 200 تومان چاپ شده است.




۱۳۹۲/۱۲/۱۴ - ۱۵:۴۰





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 123]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن