تبلیغات
تبلیغات متنی
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
طراحی سایت فروشگاهی فروشگاه آنلاین راهاندازی کسبوکار آنلاین طراحی فروشگاه اینترنتی وبسایت
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
سفر به بالی؛ جزیرهای که هرگز فراموش نخواهید کرد!
از بلیط تا تماشا؛ همه چیز درباره جشنواره فجر 1403
دلایل ممنوعیت استفاده از ظروف گیاهی در برخی کشورها
آیا میشود فیستول را عمل نکرد و به خودی خود خوب میشود؟
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1860372263
![نمایش مجدد: عشق و سوءظن یک آدرس با پلاکهای متفاوتند/ قصه رهایی یک زن از زندان ذهنش refresh](https://vazeh.com/images/refresh.gif)
عشق و سوءظن یک آدرس با پلاکهای متفاوتند/ قصه رهایی یک زن از زندان ذهنش
واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
![](http://multimedia.mehrnews.com/Larg1/1392/11/07/IMG20064332.jpg)
فرهنگ و هنر > سینمای ایران نشست فیلم «دو ساعت بعد مهرآباد»-2
عشق و سوءظن یک آدرس با پلاکهای متفاوتند/ قصه رهایی یک زن از زندان ذهنش
کارگردان و بازیگر فیلم در حال اکران «دوساعت بعد، مهرآباد» با توضیح درباره موضوع، روند شکلگیری فیلم و شخصیتهای آن تاکید دارند که این فیلم داستان رهایی شخصیت زن داستان از همه بندهای ذهنی و روحیاش است.
خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: «دو ساعت بعد، مهرآباد» اولین ساخته بلند سینمایی علیرضا فرید است که پیش از این 20 سال در حوزه سینمای مستند فعالیت داشته و آثار متعددی هم در این حوزه در قالب فیلم و مجموعه تولید کرده است. این فیلم به تهیهکنندگی احمد احمدی ساخته شده است. احمدی پیش از این در اولین فیلم بلند سینمایی محسن عبدالوهاب نیز به عنوان تهیه کننده حضور داشته است. علیرضا فرید در این فیلم به سراغ ساختار روایتی متفاوتی رفته اما در عین حال تلاش می کند قصه خود را هم برای مخاطب بازگو کند. اندیشه فولادوند و پژمان بازغی به عنوان بازیگران نقش اصلی این فیلم، بازی های قابل قبولی ارائه کرده اند. همچنین فیلمبرداری و قاببندیهای احمد احمدی مدیر فیلمبرداری فیلم نیز به فضاسازی کار کمک کرده است. این فیلم داستان زنی است که پس از مرگ همسرش عکسی از یک دختر را در وسایل همسرش پیدا میکند و برای پیدا کردن این دختر راهی قشم میشود و ... این فیلم در بخش «نوعی تجربه» سی و دومین جشنواره فیلم فجر حضور پیدا کرد و این روزها در سینماها اکران عمومی شده است. از این رو با علیرضا فرید نویسنده و کارگردان و اندیشه فولادوند بازیگر آن گفتگویی انجام دادیم. در بخش اول این گفتگو درباره شکل گیری فیلمنامه، انتخاب جزیره قشم به عنوان لوکیشن اصلی، انتخاب نوع روایت، قصه آدمهای فیلم و... صحبت کردیم. در بخش دوم و پایانی گفتگو با کارگردان و بازیگر «دو ساعت بعد، مهرآباد» درباره شخصیتپردازیهای فیلم، روایت یک رابط عاشقانه، انتخاب بازیگران، تاثیر سینمای مستند بر ساخت این فیلم گفتگو کردیم. *یکی از ویژگیهای بارز فیلمنامه شما پرداختن به تنهایی یک زن است؛ تنهایی که به دلیل از دست دادن یک عزیز ایجاد می شود. شما در این فیلم به دلیل شناخت خوبی که از شخصیت ها دارید توانسته اید تمام ویژگیهای یک زن در این شرایط را به تصویر بکشید. زنی که با بارقههای امید می تواند با این شرایط کنار بیاید. فرید: در واقع در چنین زمانی است که اصالت زن مطرح می شود. اصالت زن در مواجهه با اتفاقات به او کمک میکند. قهرمان داستان ما یعنی شعله یک روان درمان است اما از پس مشکلات خود برنمیآید. زن ایرانی در ناخودآگاه وجود خود به آن معنا ظهور و بروز اجتماعی نداشته است، زمانی که در دهه های اخیر آرام آرام وارد عرصه اجتماعی شده و دست به فعالیت های اقتصادی می زند، دچار آسیب می شود، چراکه خط شکن است و پیشینه تاریخی برای فعالیت های بیرون از خانه خود ندارد و همیشه باید تلاش کند تا را در این ساحت جدید باقی بماند. البته این تنها ویژگی زن ایرانی نیست و وضعیت زن در طول تاریخ است.
![](http://multimedia.mehrnews.com/Original/1392/11/07/IMG20064226.jpg)
*شما شخصیتی از زن داستان به تصویر می کشید که تحصیلکرده و متعلق به یک طبقه خاص اجتماعی است. از چنین شخصیتی کمتر تصور می شود، بعد از مرگ همسرش به دنبال یک عکس از دختری که فکر میکند با شوهرش رابطه داشته است، برود. فولادوند: رفتار شعله و نرفتنش به آن تعاونی برای حل سوال ذهنیش، یک رفتار برگرفته از طبقه اجتماعی این زن است. تحصیلات، طبقه اجتماعی و مدنیت این شخصیت باعث می شود که چنین رفتاری را از خود نشان دهد نه غریزه ای که در درون هر زنی ممکن است باشد. فرید: این همان نقطه پارادوکس ماجرا است. شعله با همه نشانه های خوبی که از خسرو (همسر درگذشتهاش) دارد، با تمام نشانه های مثبتی که از خسرو در طول سفر خود پیدا می کند، با همه پرخاشی که یحیی به او می کند و آیینه ای روبروی او می گیرد، با همه اینها باز هم برای پیدا کردن جواب سوال خود به لافت می رود، اما پرده را کنار نمی زند. این همان پیچیدگیای هست که من هم شناخت درستی از زن ندارم و هیچ پاسخی برای آن نمی توانم داشته باشم. اما شاید یک روش مندی نیکویی را ارائه می دهد. شعله در این سفر به بازشناسی مثبتی از خسرو میرسد و رها می شود. رفتار فیلم با شخصیت شعله در پلان آخر نشاندهنده رها شدن وی است. دکوپاژ، میزانسن و رفتار دوربین با شعله، او را رها می کند چراکه شعله از یک غم رها می شود و ما در آخر وی را مانند مسافران دیگر رها می کنیم. در واقع شعله در پایان فیلم از زندان ذهن رها می شود و ما می بینیم که دوربین به سمت یحیی می رود، شخصیتی که شاید به گونه ای هنوز گرفتار زندان ذهن است. فولادوند: آدم اگر سوءظن داشته باشد، آدم تنهایی میشود. انسان با هر نوع صفت روحی ویژه ای که در هر دوره ای به روح او قالب میشود، تنهاتر می شود. چرا که انسان را مجبور به واکاوی می کند. به عنوان مثال وقتی صفت قالب ذهن یک انسان می شود پریشانی، افسردگی، ترس، سوء ظن، انتقام و هیجان... انسان با این ویژگیها تنها میشود. تمام این صفات باعث تنهاتر شدن انسان می شود. اگر صفات در توازن با هم باشند، تبدیل به انسانی معتدل تر و اجتماعی تری می شود، اما زمانی که یک صفت قالب تر می شود، آن فرد تنهاتر می شود. *یکی از ویژگی های این کار شخصیت پردازی است. به همان اندازه که لازم است از شخصیت ها گره گشایی شده است و مخاطب نیازی به باز شدن بیشتر آن احساس نمی کند.
![](http://multimedia.mehrnews.com/Original/1392/11/07/IMG20064071.jpg)
فرید: این مدل واقعی رئالیزم سینمایی است که همه رفتارها و کنش و واکنش ها واقعی است و شما احساس نمی کنید که چیزی بیرون می زند. فولادوند: به نظر من آقای فرید به دلیل سبقه مفصل مستندسازی، در نهادش خیلی به رئالیزم وفادار بوده و حوزه ادراک را به احساسات ترجیح می دهد. همیشه احساسات یک فاصله ای از رئالیزم محض زندگی جاری دارد. احساسات یک جهان دیگر و زندگی واقعی یک جهان دیگر است و کاملا از هم جدا است. به همین دلیل است که در قسمت بازیگری به شدت مخالف هر نوع احساسات گری در نقش ها بود. زمانی که من فیلمنامه را می خوانم، باید شکل کارگردان فکر کنم و ادبیات پنداری من، تبدیل به ادبیات آن فرد شود تا بتوانم رفتارم را با او هماهنگ کنم. در کنار آن من در بطن گداخته احساسات بودم، من زن عزاداری بودم که روز اول فیلمبرداری در واقع چهلم همسرم است. من نمی توانستم احساس از دست دادن خسرو را کنترل کنم. * در واقع شعله تنها یک رفتار برون ریز احساسی در فیلم دارد و آن هم زمانی است که لباس های همسرش را لمس می کند و دیگر چنین برون ریزی را از او نداریم. فولادوند : بله در این سکانس که اشاره کردید، دوربین هم رفتار متفاوتی را با او در این سکانس دارد. فرید: اتفاق پیدا کردن عکس در چمدان خسرو، برای یک جایی از وجود شعله است که حتی به نزدیک ترین شخص زندگی خود یعنی خواهرش هم نمی گوید چراکه فکر میکند بودنش زیر سوال میرود. این فیلم به همان اندازه که زنانه است، مردانه هم است. زن در جستجوی باورش نسبت به یک مرد است. فولادوند: «دو ساعت بعد، مهرآباد» یک فیلم عاشقانه است. چندی پیش از یکی از مجلات از من خواست تا مقاله ای در رابطه با جایگاه آسیب شناسی سینمای عاشقانه در ایران بنویسم. من آن خبرنگار را به این فیلم ارجاع دادم و گفتم آن را ببیند. در واقع ما در سینمای ایران فیلم های بسیار کمی داریم که عاشقانه باشند؛ نه عشق به مفهوم کلاسیک ایرانی یا شرقی که با عرفان در هم آمیخته است. به خاطر اینکه ما با اومانیسم مسئله داریم، تمام عشق های ما از آدمی فرار کرده است و تنها سعی کردیم عشق را به الهیات متصل کنیم. منظور من عشق آدم به آدم است که چنین مسئله ای در سینمای ایران وجود ندارد. من این فیلم را یک فیلم عاشقانه می بینم.
![](http://multimedia.mehrnews.com/Original/1392/11/07/IMG20064280.jpg)
عشق های اینگونه که یک زن عاشق مردی می شود که سال ها از خود بزرگتر است، با عشق های معمولی زمین تا آسمان فرق می کند. در این فیلم ما یک دختر تحصیلکرده خرده بورژآ داریم که در اوج استغنا درگیر یک عشق اینگونه شده و مسخ خسرو می شود و من فکر می کنم که اگر شعله هم مرده بود و خسرو در چنین شرایطی قرار می گرفت به دنبال سوال خود می رفت، تنها ممکن است نوع اجرای مردانه این شهود با نوع اجرای زنانه آن متفاوت باشد. معتقدم عشق و سوء ظن یک آدرس مشترک با پلاک های متفاوت است. این دو با هم هستند. اگر یک رابطه ای را در بطن مدنیت پیدا کردید و دیدید که خیلی آرام است و همه چیز سر جای خود پیش می رود، من به شما می گویم که آن عشق انسان امروز نیست. من رئالیزم گداخته انسان شهری را در ادبیات هم خیلی دوست دارم. من حتی در شعرهایم هم این آدم ها را تعریف می کنم، چون واقعیتهای زندگی است که زندگی را می سازد. به عنوان مثال در تبت اگر زنی در لانگشات عاشق مردی می شود و در این میان چیزهایی دخول پیدا می کند که به سلوک آن ها کمک شود، روابط جور دیگری تعریف می شود و به الهیات می رسد، اما در این سناریو عشق در زندگی شهری و مدرن جاری است. اگر شما آنا آخماتووا هم باشید چنین احساساتی به شما دست می دهد، اوریانا فالاچی هم باشید دچار همان سوءظن میشوید. فرید: مسئله فیلم از این جنبه ای که می گویم میتواند مخاطب گسترده داشته باشد، به این دلیل است که مسئله اصلی آن مسئله انسانی است، حال می خواهد این انسان در تهران، کره یا امریکا باشد. فولادوند: من واقعا خوش شانس بودم که با علیرضا فرید کار کردم و همیشه عاشق این بودم که در فیلمی بازی کنم که ساحت رئالیزم در آن دیده شود و «دو ساعت بعد، مهرآباد» من را به این آرزویم رساند. آقای فرید من را برای بازی در این فیلم کنترل کرد. شاید ساعت ها قبل از بازی در برخی از سکانس ها من گریه می کردم، مثلا ممکن بود 5 برداشت برای یک پلان داشته باشیم، اما آقای فرید آنقدر به من اجازه برون ریزی احساسات را می داد که من بتوانم در فیلم آنطور که باید بازی کنم. خوشحالم که آکتور شدم تا در این فیلم بازی کنم. *چه چیز باعث شد که اندیشه فولادوند را برای این نقش انتخاب کنید؟ در سینمای ایران بازیگران زنی حضور دارند که از بازی در چنین نقش هایی موفق بیرون آمدهاند. فرید: ادبیات اندیشه فولادوند خیلی قدرتمند است و این به درک فیلمنامه کمک کرد. من همیشه اشعار اندیشه فولادوند را می خواندم و می دانستم که به شدت درگیر این فیلمنامه خواهد شد. مجموعه اتمسفر و همه عوامل کمک می کردند تا بتوانیم چنین فضایی را برای فیلم ایجاد کنیم و در این فضا برای بازی در فیلم خود را کنترل می کردیم. اما من فولادوند را برای بازی در نقش شعله کنترل نکردم. اندیشه فولادوند، فراتر از فیزیک و شیمی جانش را در این فیلم گذاشت. هم شرایط فیزیکی فیلم و هم شرایط شعله می تواند خفقانکننده باشد. گاهی من غصهدار شعله و اندیشه می شدم. درآوردن ترکیب غم پنهان، خشم، ذهن بیمار، جسم بی رمق کار بسیار دشواری است.
![](http://multimedia.mehrnews.com/Original/1392/11/07/IMG20064085.jpg)
اندیشه فولادوند کار بسیار درخشانی انجام داد که حالا حالاها قابل فهم و درک نیست. بازی در نقش شعله از همه وجود او می آید. او جانش را در این فیلم گذاشت و خیلی نگران و ناراحت فیلمسازانی هستم که بعد از این قرار است با اندیشه فولادوند کار کنند. فولادوند: من خودم هم احساس می کنم که از «دو ساعت بعد مهرآباد»، به دو بخش تقسیم می شوم، فیلم های قبلی که عاشقانه در آن ها بازی کردم و پایشان هم ایستاده ام، اما بازی در این فیلم سینمایی برای من مانند یک بلوغ بود. باعث شد که احساس کنم که چیزی دیگر در درون من است که می توانم آن را بازی کنم. بازی در این فیلم سبب شد تا معماری روحم را کشف کنم، در واقع سال ها سرودن شعر نیز اینقدر من را مشرف به معماری روحم نکرد. من به یک مفاهمه در لحظاتی با فیلمساز رسیده بودم و احساس می کردم که به آن چه که فرید می خواهد رسیده ام. کار کردن در دمای 60 درجه قشم بسیار سخت بود، به خاطر دارم که بچه های تولید پشت صحنه از گرما از حال می رفتند. بچه ها دستانشان و صورت هاشان تاول زده بود. البته گریم من با حضور آقای قومی بدون هیچ تغییری مانده بود، او یکی از بهترین گریمورهای سینمای ایران است و من دو تجربه عالی با او داشتم. اول در فیلم «سربازهای جمعه» که بازیگر نقش یک زن معتاد به هروئین بودم و این فیلم که گریم او باعث شد تا شیطنت و سرزندگی را از چهره من گرفته شود. این نزدیک ترین فیلم به قلب من است. شعله خیلی از من دور است. به نوعی این نقش برای من کشف و شهود بود. چون به هیچ وجه چنین شرایطی را که شعله در این فیلم دارد تا کنون تجربه نکردم و در اطرافم هم نداشتم. *درباره انتخاب پژمان بازغی توضیح دهید گویا از سالها قبل با هم آشنایی داشتید؟ فرید:من در این کار به شدت مراقب بودم که رفاقت و روابط و متر و معیارهای امروزی وارد کار نشود و اسلوب های حقیقی وجود داشته باشد. درباره یحیی هر چه تلاش می کردم به بازیگر نمیرسیدیم. یحیی در بازنویسی های قبلی یک شکل و شمایل دیگری داشت. نوع گره ها و نوع بیماری و درامی که در آن نهفته بود یک جنس دیگری بود. در آخرین بازنویسی که انجام دادم آن هم به واسطه اندکی از فیلمبرداری، یحیی ذاتا تغییراتی کرد. بعد از این تغییرات به ناگاه دیدم که پژمان بازغی در یحیی حلول پیدا کرد. اینجا آن دوستی و شناختم و رفاقتم با پژمان کمک کرد تا یحیی قوام یافته تر شود. * پس با شخصیت پردازی کامل به سراغ بازغی رفتید. فرید: بله کاملا و هیچ چیزی با حضور بازغی تغییر نکرد. ما سر صحنه هم هیچ گونه رابطه ای با هم نداشتیم. ما تعمدا از هم دور بودیم. او بیشتر در تنهایی تلاش می کرد به یحیی و دنیای وی نزدیک شود. او خیلی تلاش کرد تا این فیلم کلید بخورد، اما دقیقا زمانی به پروژه ما اضافه شد که من بازنویسی نهایی را انجام داده بودم و خودش هم حتی نمی دانست من در همین نسخه نهایی به او فکر کردم. احساس کردم به دلیل رابطه و رفاقتی که از قدیم با وی دارم وجوهی از وی را می شناسم که شاید کمتر فیلمسازی به آن واقف باشد. من می دانستم در بازغی یک چیزهایی وجود دارد که هنوز خیلی نمایش داده نشده است و این در سکوتش اتفاق می افتد. قدرتش در سکوتش است. سکوتی که یحیی دارد. خودداری، خویشتن داری و خود تبعیدی که یحیی داشت. به عقیده من یحیی و پژمان خیلی خوب با هم چفت شدند. البته تمام عناصر و تمام آدم های این فیلم خیلی درست سر جای خود قرار داشتند و کار درخشانی را انجام دادند. *خانم فولادوند شما در سینما نیز مانند شعرهایتان به جایی رسیده اید که احساس را به گونه ای به مخاطب منتقل می کنید که مخاطب حس می کند چنین موقعیتی را که در نقشهایتان دارید پیش از این در زندگی شخصی هم پشت سرگذاشته اید. فولادوند: فرق یک هنرمند با یک آدم دیگر این است که هنرمند می تواند از بانک عاطفی انسان ها در کل تاریخ، خلاقیت درست کند، آن را درونی و سپس از خود رد کند. همیشه معتقدم لازم نیست که قاتل باشی تا بتوانی نقش یک قاتل را خوب بازی کنی؛ مانند فیلم اول من «سربازهای جمعه» که همه فکر می کردند من معتاد هستم. *سینمای مستند بسیار به کمک شما آمده و به خوبی این را در تصاویر می بینیم. این فیلم نشان می دهد که شما هنوز به سینمای مستند وفادار هستید. فرید: من تعریف مشخصی از خودم ندارم، می توانم بگویم که زیستم این گونه بوده است، زیاد سفر کرده ام. خیلی دوست دارم که انسان به اصل خود یعنی طبیعت برگردد. استفاده از صحنه های جاده ای و مستند در این فیلم ناخودآگاه است. در واقع تجربه سالی 200 روز سر صحنه های فیلمسازی در فضاهای مختلف در سراسر کشور و حتی خارج از کشور، برروی نگاه من در نوع فیلمبرداری تاثیرگذار بوده است. گفتگو از بیتا موسوی و نیوشا روزبان
۱۳۹۲/۱۲/۱۳ - ۰۹:۲۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]
صفحات پیشنهادی
خارجیهای آکادمی در یک دهه اخیر/ اسکارهایی که به «جدایی» و «عشق» رسید
فرهنگ و هنر سینمای جهان همراه با 10 فیلم برتر خارجیزبان خارجیهای آکادمی در یک دهه اخیر اسکارهایی که به جدایی و عشق رسید جایزه بهترین فیلمهای خارجیزبان اسکار که از سال 1956 در فهرست جوایز این آکادمی گنجانده شد طی یک دهه اخیر به آثار سینمایی کشورهای مختلف نظیر آفریقایاسکارهایی که به «جدایی» و «عشق» رسید
خارجیهای آکادمی در یک دهه اخیر اسکارهایی که به جدایی و عشق رسید جایزه بهترین فیلمهای خارجیزبان اسکار که از سال 1956 در فهرست جوایز این آکادمی گنجانده شد طی یک دهه اخیر به آثار سینمایی کشورهای مختلف نظیر آفریقای جنوبی کانادا آلمان ژاپن و آرژانتین تعلق گرفته و سینمای اییک زندانی در اراک از طناب دار رهایی یافت
یک زندانی در اراک از طناب دار رهایی یافت اراک- ایرنا- مدیر کل زندان ها و اقدامات تامینی و امنیتی استان مرکزی از رهایی یک زندانی از طناب دار در زندان مرکزی اراک پس از 15 سال حبس خبرداد به گزارش روز شنبه روابط عمومی اداره کل زندان های استان مرکزی خشایار جمشیدی افزود در آستانهپس از 15 سال حبس صورت گرفت رهایی یک زندانی از طناب دار در زندان مرکزی اراک
پس از 15 سال حبس صورت گرفترهایی یک زندانی از طناب دار در زندان مرکزی اراکمدیر زندان مرکزی اراک گفت یک زندانی پس از 15 سال حبس از طناب دار رهایی یافت به گزارش خبرگزاری فارس از اراک به نقل از روابط عمومی زندانهای استان مرکزی حسین ونکی اظهار داشت در آستانه سال جدید یک نفر از زنمعاون زندان مرکزی قزوین خبر داد رهایی دو زندانی از قصاص نفس در زندان مرکزی قزوین
معاون زندان مرکزی قزوین خبر دادرهایی دو زندانی از قصاص نفس در زندان مرکزی قزوینمعاون زندان مرکزی قزوین از رهایی دو زندانی از قصاص نفس در این زندان خبر داد به گزارش خبرگزاری فارس از قزوین به نقل از روابط عمومی اداره کل زندانهای استان قزوین محمدحسین کیامینی با اعلام این خبر گفترهایی دو زندانی از قصاص نفس
سهشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۷ ۰۸ معاون زندان مرکزی قزوین از رهایی دو زندانی از قصاص نفس خبر داد به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه قزوین محمدحسین کیامینی با اعلام این خبر گفت با تلاش بیوقفه مددکاران اجتماعی خانوادههای دو نفر از مقتولان اعلام رضایت ک2 زندانی زندان مرکزی قزوين از قصاص نفس رهایی یافتند
استانها مرکز قزوین 2 زندانی زندان مرکزی قزوين از قصاص نفس رهایی یافتند قزوین- خبرگزاری مهر معاون زندان مركزي قزوين از رهایی دو زندانی از قصاص نفس در اين زندان خبر داد محمدحسين كياميني در گفتگو با خبرنگار مهر اظهارداشت با تلاش بي وقفه و شبانه روزی مددكاران اجتماعي خانوادهتیموشنکو از زندان آزاد شد
بین الملل آمریکا اروپا تیموشنکو از زندان آزاد شد یولیا تیموشنکو نخست وزیر سابق اوکراین از زندان آزاد شد به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از شبکه بی بی سی یولیا تیموشنکو نخست وزیر سابق اوکراین از زندان آزاد شد پیش از این پارلمان اوکراین رأی به آزادی تیموشنکو داده بود نخست وزیر سرهایی جوان اعدامی از چوبه دار با رضایت اولیایدم
رهایی جوان اعدامی از چوبه دار با رضایت اولیایدم با اعلام رضایت اولیای دم جوان 29 ساله گلستانی از چوبه دار نجات یافت آفتاب به گزارش ایسنا با تلاش و پیگیریهای انجام شده از سوی تیم اخذ رضایت از شاکی زندان و امام جمعه شهر خان ببین از توابع شهرستان رامیان در شرق گلستان جوان 29رویترز: «تیموشنکو» از زندان آزاد شد
رویترز تیموشنکو از زندان آزاد شدخبرگزاری رویترز اعلام کرد که نخست وزیر پیشین اوکراین از زندان آزاد شد به گزارش خبرگزاری فارس خبرگزاری رویترز به نقل از شاهدان عینی اعلام کرد که تیموشنکو نخست وزیر پیشین اوکراین لحظاتی پیش از زندان آزاد شد انتهای پیام ص 92 12 03 - 19 13رئیس اداره زندان نوشهر: 45 درصد زندانیان نوشهر مشغول به کار شدند
رئیس اداره زندان نوشهر 45 درصد زندانیان نوشهر مشغول به کار شدندرئیس اداره زندان نوشهر گفت 45 درصد زندانیان نوشهر در مشاغل مختلفی همچون دامداری و پرورش ماهی مشغول به کار کردیم به گزارش خبرگزاری فارس از نوشهر حمید وسکویی امشب در جلسه شورای اجتماعی این شهرستان افزود زندانی شدن سرهایی جوان 29 ساله از چوبه دار با رضایت اولیایدم
یکشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۰ ۲۴ با اعلام رضایت اولیای دم جوان 29 ساله گلستانی از چوبه دار نجات یافت به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا با تلاش و پیگیریهای انجام شده از سوی تیم اخذ رضایت از شاکی زندان و امام جمعه شهر خان ببین از توابع شهرستان رامیان در شرق گکربلا، عاشقان دیار عشق و وفا را در آغوش بگیر که می آیند
کربلا عاشقان دیار عشق و وفا را در آغوش بگیر که می آیند سنندج - ایرنا- کربلا عاشقان دیار عشق و وفا و دلدادگانی که غریبانه در آغوشت آرمیده اند امروز به سویت می آیند تا بیعتی دوباره کنند و پیوند ناگسستنی خود را با خاندان رسول الله ص بیشتر نمایند به گزارش خبرنگار ایرنا مردمانرهایی از عفونتهای چشمی با ابداع ست لنزگذار دستی
یکشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۲ - ۰۰ ۵۱ پژوهشگران یکی از واحدهای دانش بنیان مرکز رشد فناوری های سلامت موفق به ساخت ست لنز گذار دستی جهت جلوگیری از تماس دست با لنز و آلودگی احتمالی چشمی شدند به گزارش خبرنگار علمی خبرگزاری دانشجویان ایران طبق تحقیقات صورت گرفته 94 درصد از کسانی که از لنزهایدانلود Salfeld Child Control 2014 v14.604 - نرم افزار کنترل فرزندان در
به دلیل پیشرفت علوم کامپیوتری و اینتر نتی بهتر است تا کودکان ار همان سنین کم و پایین با علوم کامپیوتری آشنایی یافته و آنها را فراگیرند از طرف دیگر محیط های ضد اخلاقی فراوان منتشر شده در فضاهای مجازی یکی از خطر سازترین مغوله های موجود می باشد که می تواند آینده فرزندان را در معرضکیمیایی، عشق، سینما و دیگر هیچ
پیرامون استاد قدیمی و علاقههایش روی پرده نقرهای کیمیایی عشق سینما و دیگر هیچ متروپل آخرین ساخته کیمیایی است فیلمی که نمایشش در کاخ جشنواره با واکنشهای متفاوتی روبهرو شد و موجبات رودررویی و صف بندی مجدد مخالفان و موافقان را فراهم آورد تا آنجا که به زدن کف و سوت از سوی مخالفروزانه 130 تن زباله در آبادان تولید می شود/ سال 95 پایان سوزندان زباله
استانها جنوب خوزستان شیرازی اعلام کرد روزانه 130 تن زباله در آبادان تولید می شود سال 95 پایان سوزندان زباله آبادان – خبرگزاری مهر شهردار آبادان گفت در زمان حاضر روزانه 130 تن زباله در آبادان تولید می شود که این امر به یکی از دغدغه های شهرداری تبدیل شده است به گزارش خبرنگ-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها