واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: سهشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۲ - ۰۹:۳۱
کیومرث پوراحمد در نوشتاری تحتعنوان «بهترین یادگاری همه عمرحرفهایام» با اشاره به انتشار فیلمهایش از زحمات مدیرعامل سابق موسسه رسانههای تصویری در گردآوری این مجموعه تقدیر کرد. این کارگردان سینمای ایران در این نوشتار که در اختیار بخش سینمایی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، گذاشته آورده است: « این یادداشت اندکی دیر هنگام است زیرا نمیخواستم نوشتهام در هیاهوی حرف و حدیثهای جشنواره گم شود. رسانههای تصویری در دوره مدیریت “محمدرضا عباسیان” 10 تا از بهترین فیلمهایم را در بستهای زیبا به بازار فرستاده است. هر فیلم همراه پشت صحنه(اگر داشته است)، عکسهای فیلم و پشت صحنه و مصاحبههای جذابی با عوامل فیلمها است. زیرنویس فیلمها که غالبا بد و پرغلط بوده به زیرنویسهای درست و دقیق تغییر یافته (که زحمتش را زندهیاد “پرتومهتدی” که نازنینی تکرار نشدنی بود، کشید.) و از همه مهمتر اکثر این فیلمها به خاطر نگهداری در شرایط نامناسب و غیر استاندارد کیفیت تصویرشان به شدت افت کرده بود ولی در این بسته ، فیلمها با زحمت فراوان به کیفیت استاندارد و اولیهاش برگردانده شده ، همه این دقتهای وسواسآمیز کار “نیما حسنی نسب” است که بسته فیلمها را شکیل و استاندارد و جذاب کرده است و یک تشکرفراوان و از ته دل به نیمای عزیز و دوستانش بدهکارم. اما قاطعانه میگویم که اگر “محمدرضا عباسیان” نبود این یادگاری گران قدر را نمیداشتم. وقتی فیلمهای سینمایی "شرم" و "صبح روز بعد" آماده شد بارها و بارها به مدیران وقت تلویزیون گفتم، درخواست کردم و نامه نوشتم که پخش خارجی فیلمها را به خودم واگذار کنند تا آنها را در اختیار یک پخشکننده قابل بگذارم چون احساس میکردم این دو فیلم ظرفیت ارائه به جشنوارهها را دارد اما مدیران محترم فقط میفرمودند ما خودمان امور بینالملل داریم و چنین و چنان میکنیم. و باز من اصرار میکردم که پخشکننده دولتی هرگز دلسوزی پخش کننده بخش خصوصی را ندارد ولی کو گوش شنوا و نشان به آن نشان که فیلمهای "شرم" و "صبح روزبعد" حتی به یک جشنواره هم فرستاده نشد که نشد. وقتی "اتوبوس شب" آماده شد خاطره بیخاصیت بودن امور بین الملل تلویزیون به یادم آمد . به “حسن اسلامی مهر” مدیر سیما فیلم که سرمایهگذار فیلم بود اصرار کردم که پحش خارجی فیلم را به خودم واگذار کنند ، به خصوص این که در فروش خارجی فیلم شریک بودم. حسن اسلامی مهر از من خواست یک بار به "CMI" که مسئول فروشهای خارجی فیلمهای تلویزیون است بروم تا متقاعد بشوم که کارشان درست است. رفتم. استودیو گلستان بود و عجیب آن که تابلوی قدیمی استودیو گلستان همچنان در پاگرد پلهها بود. نمیدانم هنوز هم هست یا نه . برخورد صمیمانه و گرم محمدرضا عباسیان باعث شد در همان برخورد اول احساس کنم او دوست خوبی ست . عباسیان فیلمهای متعددی از بخش خصوصی را نشانم داد که پخش خارجیاش را به CMI”" سپرده بودند. خیالم راحت شد که مدیریت محمدرضا عباسیان شباهتی به مدیریتهای بیخاصیت دولتی ندارد. نشان به آن نشانی که “اتوبوس شب” به جشنوارههای متعددی فرستاده شد و خود من با اتوبوس سیاه و سفیدم دست کم هفت هشت سفر خارجی رفتم. اما مدیریت کلان تلویزیون که در بیخاصیت کردن کل این رسانه ید طولایی دارند ،”CMI” را کردند زیر مجموعه نمیدانم کدام مدیریت ، محمدرضا عباسیان از “CMI” استعفا داد و این اداره پرکار و مثمرثمر به ادارهای بیخاصیت بدل شد و سفرهای "اتوبوس شب" هم به پایان رسید. یکی از سفرهای خارجیمان همراه رسول صدرعاملی و محمدرضا عباسیان به چین بود که خاطرات بسیار خوشی برایمان به جا گذاشت. از آنجا که در سفر آدمها به یکدیگر نزدیکتر میشوند، دوستی قدیمیام با رسول صدرعاملی ابعاد تازهای پیدا کرد و و رفاقتم با محمدرضاعباسیان عمق پیدا کرد. زمانی که قرار شد عباسیان دبیر جشنواره فجر بشود از من خواست فیلمنامهای بدهم تا او شرایط ساختش را فراهم کند تا از بیکاری زمستانی چندساله بیدار شوم. اما عباسیان نتوانست... مدیریت سینما زورش بیشتر بود و دوست نداشت من فیلم بسازم. اقدام بعدی عباسیان این بود که میخواست به جبران بزرگداشتهای هرگز برگزار نشده ، در جشنواره فجر برایم بزرگداشت برگزار کند که از او خواهش کردم این کار را نکند چون نمیخواستم با مدیریت سابق سینما زیر یک سقف و احتمالا در یک کادر قرار بگیرم. عباسیان خواستهام را اجابت کرد اما پیش از اینها او تدارک تهیه بسته فیلمهایم را دیده بود و نیما حسنینسب را مامور کرده بود که این مهم را به بهترین نحو انجام دهد. حالا من در قفسه فیلمهایم آلبومی دارم از بهترین فیلمهایم که یادگاری گران قدری است. یادگاری گران قدر همهی عمر حرفهایام و یادآور اقدامی سپاسانگیز از یک دوست خوب ، محمدرضا عباسیان.» انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 64]