تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهم‌ترین آثار تاریخی ایران شناخته می‌شود؟
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1819763204
به جاي مردم فکر نکنيم
واضح آرشیو وب فارسی:الف: به جاي مردم فکر نکنيم
حسن اختري، 5 اسفند 92
تاریخ انتشار : دوشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۲ ساعت ۱۶:۱۲
رئيس‌جبهه پيروان امام و رهبري گفت: «در انتخابات يازدهم اصولگرايان و اصلاح‌طلبان هيچ يک نبردند» (تسنيم)ضمن تاييد فرمايشات!! مهندس باهنر، در بين خلق‌الناس که همان مردم عوام خودمان باشد مثلي‌است معروف که مي‌گويد: از ظريفي پرسيدند هندوانه مي‌خواهي و يا خربزه؟ پاسخ داد: هردووانه!البته در عالم سياست چند صباحي است ـ حداقل از خرداد سال ۷۶ به بعد ـ پاسخ عوام‌الناس به خواص جامعه که همان سران جناح‌ها و احزاب سياسي باشد. هيچ دوانه است!! چرا که از دوم خرداد سال ۷۶ با رقابتي شدن انتخابات رياست جمهوري در ايران ـ قبل از آن وجود چهره‌هاي کاريزماتيک در بين کانديداها وهمچنين شرايط ويژه زمان جنگ تحميلي و به طبع آن دوران سازندگي چنين امکاني کمتر وجود داشت ـ به جرات مي‌توان گفت که در هيچ يک از ادوار گذشته برگزاري انتخابات، گروه‌هاي مرجع (خواص جامعه) متاسفانه نقش تعيين کننده‌اي در هدايت آراي عمومي را برعهده نداشته‌اند.در دوم خرداد مردم در پاي صندوق‌هاي راي حضور مي‌يابند و برخلاف نظر خواص که حجت‌الاسلام ناطق نوري را توصیه مي‌کردند به رقيب او كه فردي ناشناخته بود يعني حجت‌الاسلام خاتمي راي مي‌دهند! اين حرکت معني‌دار ميليوني خلق‌الناس، جهان را شگفت‌زده و «خواص» را غافل‌گير مي‌کند. جريان چپ بعد از مدتي حاشيه‌نشيني و به ظاهر دوري از قدرت ـ گرچه جناح چپ به واسطه تندروي‌هاي اول انقلاب از پست‌هاي سياسي کنار گذاشته شده بود اما پست‌هاي اقتصادي و علمي کشور را پيوسته در اختيار داشتند ـ که چنين پيروزي را در خواب هم نمي‌ديد، ماهرانه سوار موج شده و مطالبات به حق مردم را بنام حماسه اصلاح‌طلبي مصادره مي‌نمايد. اصلاح‌طلبان هشت سال (دو دوره رياست جمهوري) بر اريکه قدرت سوار مي‌شوند. اصولگرايان در پي تقابل با آنها برمي‌آيند تا خرداد۸۴ فرا مي‌رسد در اين هنگام، تمام يقه‌سفيدها ـ دولتمردان جناحين از چپ و راست ـ درصدد برمي‌آيند که آب رفته از جوي قدرت سردار سازندگي را دوباره به جويي برگردانند.اما اين بار نيز مردم حماسه ديگري مي‌آفرينند و رداي رياست جمهوري را بر قامت فردي مي‌پوشانند که اصلا قابل قياس با سردار سازندگي نيست. مردم به زعم خود سربازي از جنس خودشان را به سرداري که به طول سالهاي سن او سابقه مبارزاتي در قبل و بعد از انقلاب دارد، ترجيح مي‌دهند. اينک نوبت جريان اصولگراست که تظاهر به پيروزي کند و احمدي‌نژادي که با برهم زدن قاعده بازي اصولگرايان موفق به جلب اعتماد عمومي و حمايت توده‌هاي ميليوني شده را به نام «اصولگرايي» مصادره نمايد. گرچه اين جريان موفق به مهار و هدايت «احمدي‌نژاد» نشد اما تاوان هزينه عملکرد دو دوره رياست جمهوري او را با تصميم اشتباه استراتژيکي که در معرفي کانديداي يازدهمين دوره رياست جمهوري داشت، يکجا پرداخت کرد و نتيجه همان شد که به گفته مهندس باهنر در انتخابات يازدهم، اصولگرايان و اصلاح‌طلبان هيچ کدام نبردند.حال جاي سوال جدي اين جاست که علت اين روي‌گرداني مردم از هر دو جناح مشهور و مدعي خدمت در کشور چه مي‌تواند باشد. اگر عناصري از اصلاح‌طلبان، اتهاماتي از قبيل سکولاريسم و دين‌ستيزي و در مواردي مقابله با نظام را در پرونده خود دارند که بعضا مجرم شناخته شده و دوران محکوميت خود را مي‌گذرانند اصولگرايان به چه جرمي مورد بي‌اعتنايي و يا کم‌توجهي مردم (اکثريت) قرار گرفته‌اند.براين باورم که هر دو جريان سياسي در جلب رضايت عمومي مردم موفق نبوده‌اند و يا به عبارتي به آنچه که وعده داده‌اند در مقام عمل برنيامده‌اند وگرنه ملت ما وفادارتر از هر ملتي بوده و هستند و اين وفاداري را نسبت به انقلاب و ارزشهاي اسلامي بارها و بارها با حضور ميليوني خود در پاي صندوق‌هاي راي و صحنه‌هاي انقلاب و جنگ تحميلي و همين امسال هم در راهپيمايي ۲۲ بهمن به اثبات رسانده‌اند.اين در حالي است که مردم انتقادات جدي به عملکرد دستگاه‌هاي اجرايي، تقنيني و قضايي کشور داشته و دارند.بنابراين بايد وقت آن رسيده باشد که سران احزاب و جريانات سياسي نقشی فراتر از سمپاتيک (هواداري) براي مردم قائل بشوند آنها را باور کرده و از هر جهت به ملت اعتماد نمايند. چرا که در نظام‌هاي مردم سالار (دموکراسي) اساسا حساب و کتاب همه مسئولان دست خود «مردم» است. در جمهوري اسلامي ايران هم که مردم‌سالاري ديني حاکم است. طبق اصل ششم قانون اساسي تمام مسئولان با انتخاب و راي مردم روي کار مي‌آيند لذا تداوم خدمت آنان نيز منوط به رضايت اکثریت آنها خواهد بود. توصيه مي‌شود روسای جبهه‌ها و احزاب به جاي مردم فکر نکنند بلکه برنامه‌ها و نقشه راهي که براي اداره کشور دارند را به «مردم» ارائه نمايند. یقینا مردم به عنوان صاحبان اصلی انقلاب قدرت تشخیص و انتخاب بهترين‌ها را خواهندداشت . چرا که قانون اساسي اجازه تصميم‌گيري به جاي مردم را به احدي نداده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]
-
گوناگون
پربازدیدترینها