تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 8 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر چیز دارای سیماست، سیمای دین شما نماز است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

ویترین طلا

کاشت پای مصنوعی

مورگیج

میز جلو مبلی

سود سوز آور

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

مبلمان اداری

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1802494329




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

به قلم «کامران شرفشاهی» مجموعه داستان طنز «بیا با هم بخندیم» منتشر شد


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: به قلم «کامران شرفشاهی»
مجموعه داستان طنز «بیا با هم بخندیم» منتشر شد
مجموعه داستان طنز «بیا با هم بخندیم» تألیف «کارمان شرفشاهی» از سوی انتشارات سفیراردهال منتشر و روانه بازار نشر شد.

خبرگزاری فارس: مجموعه داستان طنز «بیا با هم بخندیم» منتشر شد


به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات باشگاه خبری فارس «توانا»، کتاب «بیا با هم بخندیم» کارمان شرفشاهی دارای هجده داستان طنز با موضوعاتی نظیر «توسعه لذیذ!»، «اصول و مبانی لبخند»، «نامه‌های محرمانه»، «طرح نوین مقابله با گرانی»، «وقتی که ترافیک نامریی می‌شود»، «نظرسنجی با سس بنزین»، «میزگرد تروریسم» و «گزارش تنظیم خانواده» است. در بخشی از این کتاب درباره داستان «حکایت فراموش شده»، می‌خوانیم: لابد اسم مبارک جناب «بهلول» به گوشتان یا به چشماتن خورده است و حتماً با حکایات و لطیفه‌هایی که از این مرد بزرگ و البته طناز و نکته سنج، نقل شده است، ناآشنا نیستید. به همین لحاظ شک ندارم که همین الساعه که چشم نازنینتان به اسم «بهلول» افتاده است، در ذهنتان مشغول مرور، حکایت‌های شیرینی از او هستید که هر کدام نشانگر سرعت انتقال و حاضر جوابی اوست.  

حالا که قرن‌ها از زمان بهلول می‌گذرد، تازه ما مثلاً آیندگان پی برده‌ایم که این آدم چقدر زیرک و باهوش بوده که توانسته خودش را به کوچه علی چپ بزند و همه قلدران و گردن کلفت‌های روزگارش را سرکار بگذارد. آدمی که برق دویست و بیست ولت و بلکه سه فاز زبانش، هنوز هم، بعد از این همه قرن، آدم را می‌گیرد و به قول امروزی‌ها «شوکه» می‌کند و خلاصه آدمی که هنوز ناشناخته باقی مانده و هیچ کس نخواسته و یا نتوانسته و یا شاید هم جرأت نکرده تا به سراغ او برود و برای یکبار هم که شده، همایشی برپا کند و امکان درک افزونتر شخصیت او را فراهم آورد. (بی‌تعارف، گویی زمانه با تمام کسانی که به نوعی با طنز سروسری دارند، ناموافق است!). نمی‌دانم که چرا ناگهان به شک افتادم که همان بهتر که هیچ همایشی برای چنین بزرگوارانی اصلاً برگزار نشود. لااقل روحشان در آرامش است و شاهد نخواهند بود که به اسم همایش، اتفاقات دیگری بیفتد و بیا و ببین و عده‌ای ابن‌الوقت، از این رهگذر یک مرتبه  یک شبه به نام و نان و نوایی برسند که بیا و درستش کن. همین جا تا دیر نشده از دوستان عزیز هم خواهش می‌کنم که این پیشنهاد ما را نادیده بگیرند و چاپ نکنند. به قول معروف: شتر دیدی، ندیدی! نقل است که روزی هارون‌الرشید (خلیفه عباسی) چون به بارگاه خویش آمد، بهلول را دید که به شدت گریان است و چون علت را پرسید، متوجه شد که پیش از آمدنش، بهلول مرتکب جسارت شده و بر تخت خلیفه نشسته است و ملازمان و درباریان به رسم اعلام وفاداری و نشان دادن قابلیت‌های فراوان خود، به جان بهلول افتاده‌اند و دمار از روزگارش برآورده‌اند. هارون‌الرشید که از کم و کیف اوضاع و احوال آگاه شد، با تبختر و تکبر از بهلول پرسید: «چرا چنین گریه و زاری می‌کنی؟» و بهلول بی‌درنگ پاسخ داد: «مرا به سبب لحظه‌ای که بر این تخت نشستم به ناروا، چنین عقوبتی دردناک حاصل شد، بر حال تو می‌گریم که عمریست بر این تخت نشسته‌ای!». گفته‌اند که مراد بهلول از این کلام و پدیدآوردن چنین موقعیتی، اشاره به غضب خلافت و عدم شایستگی هارون برای جلوس بر آن مقام بوده و از این حکایت کوتاه چه برداشت‌ها که بر نمی‌خیزد. انتشارات «سفیراردهال» مجموعه داستان طنز «بیا با هم بخندیم» را در 160 صفحه و با قیمت 8000 تومان منتشر و روانه بازار نشر کرده است. انتهای پیام/ و

92/12/02 - 14:12





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 98]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن