تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):مهدى امت من كسى است كه هنگام پر شدن زمين از بيداد و ظلم، آن را پر از قسط و عدل ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1842075847




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

کسی به داد بازمانده حادثه «معراجی‌ ها» نمی‌رسد؟ + تصاویر دردناک


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: کسی به داد بازمانده حادثه «معراجی‌ ها» نمی‌رسد؟ + تصاویر دردناک

کسی به داد بازمانده حادثه «معراجی‌ ها» نمی‌رسد؟ + تصاویر دردناک

در آخرین روزهای فیلمبرداری فیلم معراجیها، در پشت صحنه این فیلم در شهرک سینمایی دفاع مقدس انفجاری رخ داد که پنج نفر کشته و 2 نفر زخمی شدند. مرتضی مولایی از بازماندگان حادثه فیلم مسعود ده نمکی است که...





 مرتضی مولایی یکی از سانحه‌دیده‌گان حادثه‌ پروژه‌ «معراجی‌ها» می‌گوید: « همه جای بدنم بسته است و درد دارم. تنها می‌خواهم که وضعیت‌ام را پیگیری کنند.»در آخرین روزهای فیلمبرداری «معراجی‌ها» صبح روز ‌18 دی‌ماه، در پشت صحنه این فیلم در شهرک سینمایی دفاع مقدس انفجاری رخ داد که پنج نفر کشته و 2 نفر زخمی شدند.بیش از یک ماه از آن حادثه‌ی تلخ می‌گذرد، خبرنگار ما، سراغ مرتضی مولایی یکی از سانحه‌دیدگان این حادثه رفت.وارد خانه‌ای ساده، کوچک اما با یک دنیا صمیمیت می‌شویم، مرتضی در گوشه‌ی اتاقی به روی تخت دراز کشیده است. وضعیت جسمانی‌اش به راحتی گویای کاهش وزنش است، خانواده‌اش به گرمی استقبال می‌کنند.


دیدار با مرتضی مولایی
پایش را مرتب تکان می‌دهد تا شاید دردش تسکین پیدا کند اما هنگامی که حالش را می‌پرسیم، تنها لبخند می‌زند و می‌گوید: «خدا را شکر.»هنگامی که از وضعیت جسمی‌اش می‌پرسیم، می‌گوید: «زیر زانوی یکی از پاهایم به شکل عمیق سوراخ شده است و به سه جراحی دیگر نیاز دارم اما نمی‌دانم چرا مرخصم کرده‌اند!»
تشریح روز حادثهمولایی از روز حادثه یاد می‌کند و چگونگی آن حادثه را اینگونه به ایسنا تشریح می‌کند: « ما در حال آماده پیش‌تولید فیلم بودیم. قرار بود من لب آب بروم تا لوکیشن اسکله را برای فیلمبرداری روز بعد آماده کنم. یکی از عوامل تولید به من گفت، کارگرها را نزد مرحوم جواد شریفی راد ببرم. در فاصله‌ی چند متری مرحوم شریفی‌راد بودم که سرش را برگرداند تا با من صحبت کند، در حال صحبت بود که چاشنی در دستش ترکید، من صورتم را گرفتم و به سمت ماشینی که مواد منفجره در آن قرار داشت دویدم. هنگامی که آقای شهیری من را در آن حالت می‌بیند به سمت من می‌دود و مرا از پشت می‌گیرد که در همان زمان آتش به نشتی بنزین ماشین می‌رسد و چاشنی‌های دیگر که همگی آماده‌ی انفجار بودند و در صندوق عقب ماشین قرار داشتند منفجر می‌شوند.»او ادامه می‌دهد: «اگر آقای شهیری نبود تا من را بگیرد، شاید من هم الان نبودم. هیچ چیز را حس نمی‌کردم. تمام دل و روده‌ام بیرون ریخته بود. هنگامی که حادثه رخ داد تنها عوامل پیش تولید در صحنه بودند، اگر انفجار کمی دیرتر رخ می‌داد و بازیگران هم سر صحنه بودند تلفات این حادثه بیشتر می‌شد. در آن زمان آقای ده‌نمکی آنجا نبود و بعد از انفجار بالای سر ما آمد. بعد از اتفاق من به هوش بودم و چون بیمارستان «واوان» را می‌شناختم، آدرس آنجا را دادم؛ اگر می‌خواستند مرا از شهرک سینمایی دفاع مقدس به بیمارستانی در داخل شهر ببرند، قطعا به آنجا نمی‌رسیدم. زمانی که دکتر بالای سرم آمد و بعد از اینکه نام و فامیلی‌ام را پرسید، بیهوش شدم و دیگر نفهمیدم چه اتفاقی افتاد.»مولایی درباره‌ی وضعیت جسمانی‌اش هم گفت: «همه جای بدنم بسته است و درد دارم. تنها می‌خواهم که وضعیت‌ام را پیگیری کنند. حتی آقای ده‌نمکی (کارگردان) با پدرمن تماس هم نگرفته است تا به او دلگرمی دهد که حداقل نگران نباشد. من توقع دارم. این کار برای دفاع مقدس بوده است. به من که سر نزدند، آیا به خانواده‌هایی هم که عزیزانشان را از دست داده‌اند هم سر نزده‌اند؟ آیا ما برای آنها مهم نبوده‌ایم؟ خوب نیست که آقای ده‌نمکی حتی یک سر نمی زند یا تماس نمی‌گیرد البته تهیه کننده و عوامل تولید پیگیر کارم بوده‌اند و حداقل از این بابت، خیالم راحت است.»پدر مرتضی مولایی که با چشمانی نگران به پسرش نگاه می‌کند می‌گوید: «خدا او را دوباره به ما داد. در این مدت سختی بسیاری کشیدیم. اگر زخم پایش را ببینید، وحشت می‌کنید.»محمد مولایی یکی از بستگان "مرتضی" هم که به نظر می‌رسد بیشتر کارهای او را انجام می‌دهد نیز از روز حادثه یاد می‌کند و یادآور می‌شود:«حتی پرسنل بیمارستان، پرستارها هم از وضعیت مرتضی به ما اطلاعی نمی‌دادند تا مبادا ما درباره‌ی وضعیت او با خبرنگاران گفت‌وگو کنیم! هنگامی که مرتضی در بیمارستان «پیامبران» بستری بود، با توجه به سوختگی عمیق شکمش، پوست آن را سطحی درمان کردند و تنها آن را پانسمان می‌کردند در حالی که به جراحی و ترمیم نیاز داشت. بعد از ترخیص او، قسمت سوختگی مربوط به شکم بافت مرده آورد و ما مجبور شدیم او را مجدد بستری کنیم اما این بار او را به بیمارستان «مطهری» بردیم که آنجا هم چون دولتی بود اجازه نمی دادند همراه بیمار در کنار او باشد. در آنجا هم تحت عمل جراحی قرار گرفت و از پوست قسمت ران به شکم و بازو که دچار سوختگی شدید شده بود پیوند زدند.»
http://www.seemorgh.com/uploads/1392/11/merajiha-dehnamaki-molaei1.JPG


او در تشریح بیشتر وضعیت جسمی مرتضی مولایی ادامه می‌دهد: «در حال حاضر چشم و پای او مشکل دارد. تاکنون چشم او دوبار تحت عمل جراحی قرار گرفته است و باید پیوند قرنیه هم شود و تازه بعد از آن مشخص می‌شود که چند درصد می‌تواند بینایی‌اش را بدست بیاورد.پایش هم یکبار عمل شده و ترکش‌هایش را تخلیه کرده‌اند و سپس او را به کلینیک شیخ بهایی انتقال دادند و دکتر تشخیص داد که اگر بعد از 10 روز زخم عفونت نکرد آن وقت باید گوشت قسمتی دیگر از بدنش را به پایش پیوند بزنند که تنها هزینه‌ی عمل آن 3 میلیون تومان می‌شود و بعد از آن باید سه عمل دیگر به روی پایش انجام بگیرد که جدا از مخارج بستری بیمارستان، 15 میلیون تومان هزینه می‌برد. هزینه‌های مربوط به درمان آن بسیار بالا است که از همان ابتدا آقای رضوی (تهیه کننده معراجی‌ها) که خدا خیرش بدهد، پیگیر بوده‌اند و حتی یک بار هم آقای مهدی فرجی (مدیر شبکه‌ی یک)آمدند اما اگر انتظار دارند تا خودمان مبلغی پرداخت کنیم، حتی توان پرداخت کوچکترین مبلغ از درمان را هم نداریم.»او می‌گوید: «پدر مرتضی و من توان پرداخت هزینه‌های درمان او را نداریم. پدرش بازنشسته است و تنها سرمایه‌اش همین خانه‌ای است که در آن زندگی می‌کنند و اگر هزینه‌های درمان مرتضی پرداخت نشود مجبورند این خانه را بفروشند تا بتوانند کاری برایش انجام دهند. تنها انتظار ما این است که مسئولان مربوطه، این کار را تا انتها پیگیری کنند. زندگی عادی من، بردار و پدرش بعد از این حادثه مختل شده است. در این مدت که برادرش، مرتضی را برای تکمیل درمان به مراکز درمانی می‌برد از محل کارش اخراج شده است.»محمد مولایی همچنین درباره‌ی بیمه‌ی درمانی مرتضی که در قراردادش ذکر شده هم توضیح می‌دهد: «ما نمی‌دانیم مرتضی را چه بیمه‌ای کرده‌اند؛ بیمه‌ی حوادث در قرارداد کاری‌اش ذکر شده است اما هنگامی که می‌پرسیم او چه بیمه‌ای است که هزینه‌های درمان را پرداخت نمی‌کند، می‌گویند بیمه تنها تا سقف هفت میلیون تومان را برای درمان پرداخت می‌کند! بعد از دو هفته و تماس‌های پی در پی، به تازگی مبلغ یک میلیون و 200 هزار تومان به حساب او واریز کرده‌اند. باید مشخص شود که هزینه‌های درمان مرتضی بر عهده‌ی کیست؟ آنها هم نگفته‌اند که مخارج درمان را نمی‌دهند اما ما هم دستمان خالی است و واقعا نمی‌توانیم آن را پرداخت کنیم. یکبار هم که برای درخواست هزینه‌های درمان رفتیم، چکی با مبلغ 500 هزار تومان دادند و گفتند این دستمزد مرتضی است که در این مدت کار کرده است!»*****کمی که چشم می گردانم، عکس مرتضی مولایی را به روی طاقچه‌ی اتاق می‌بینم، تفاوت چهره‌اش در قبل و بعد از حادثه باور نکردنی است.او تنها 23 سال دارد، با بدنی که در این سن بارها زیر تیغ جراحی رفته، با یک چشم بسته و پایی که هیچگاه مثل روز اولش نمی‌شود. مرتضی جوان هم مانند دیگر قربانیان این حادثه، تاوان اتفاقی را می دهد که علت آن همچنان نامشخص مانده است. اگر از عدم ایمن بودن محل کاری که مرتضی در آن کار می کرده است، سهل انگاری هر کسی که منجر به این حادثه شده است، استفاده از ابزار جنگی و چندین اما و اگرهای دیگر بگذریم، نمی‌توان از بی‌مهری مسوولان و افرادی که مسوول ساخت این فیلم هستند،گذشت!









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 46]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن