پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه می‌تواند برندینگ کسب‌وکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1849783731
وقتي صدا و سيما همه را فرناندا ليما مي بيند!
واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: وقتي صدا و سيما همه را فرناندا ليما مي بيند!
آریا: شب گذشته مراسم اختتاميه سي و دومين جشنواره بين المللي فيلم فجر به پايان رسيد؛ البته نه به اين راحتي واژه!مراسم اختتاميه از شبکه نمايش به صورت زنده و با يک ساعت و 15 دقيقه تاخير پخش شد. گلايه از تاخير در پخش زنده مراسم نيست، بلکه قطع شدن چند باره مراسم حين صحبت برخي برندگان جشنواره است! اولين بار که پخش زنده قطع شد هنگام صحبت هاي محسن دارسنج، چهره پرداز فيلم «همه چيز براي فروش» بود که براي دريافت سيمرغ بلورين روي سن آمد. در اين هنگام و به محض آوردن نام محسن امير يوسفي و اينکه اي کاش مديران با فيلم «آشغال هاي دوست داشتني» کمي مهربان باشند، يکباره تصوير قطع مي شود و به سمت استوديو مي رود. استوديويي که آن مجري هم از اين قطعي بي خبر است و يکباره خودش را جمع و جور مي کند و به سرعت شروع به صحبت مي کند. اين يعني توهين به شعور مخاطب. اين يعني اينکه ما برنامه را براي خودمان پخش مي کنيم نه براي شما مردم فهيم!البته چند بار ديگر هم برنامه زنده قطع شد. هنگامي که جمله «عصباني نيستم» به زبان آمد بلافاصله دوربين به استوديو رفت و باز هم آن مجري بي خبر از همه جا يکباره شروع به صحبت کرد. شهريار رباني مجري شبکه نمايش که در برج ميلاد مستقر شده بود، چند بار دست پاچه و بدون اطلاع قبلي شروع به صحبت کرد. سوال اينجاست که مگر مراسم قرعه کشي جام جهاني است؟ مگر کسي آنجا لباس منشوري به تن کرده است که اينچنين تيغ جراحي به دست مسئولين پخش افتاده است؟حالا ما که ديگر به اين مدل توهين هاي تلويزيون و مديران صدا و سيما عادت کرده ايم و سعي مان بر اين است که توهين تلويزيون و مديران تلويزيوني را فراموش کنيم، اما آيا ابراهيم حاتمي کيا بي مهري مديران جشنواره فيلم فجر را از ياد خواهد برد؟ آيا رضا درميشيان که روح اش هم از انصرافي که شهيدي فر در ابتداي مراسم اعلام کرد، خبر نداشت، مي تواند اين بي مهري مديران جشنواره فيلم فجر را فراموش کند؟ آيا فکر نمي کنيد هر چه بر عليه فيلم «عصباني نيستم!» عمل کنيد در آن طرف آب با اقبال خوبي مواجه خواهد شد؟ دبير جشنواره فيلم فجر چنان ترسيده بود که سانس نمايش فيلم درميشيان را با فيلم کمال تبريزي عوض کرد. اگر اين اتفاق ها در دولت قبل مي افتاد اصلا تعجب نمي کرديم، اما در دولت تدبير و اميد و با توجه به سخنان حسن روحاني در خصوص سينما و آزادي اصلا باورپذير نيست. آيا اين واقعا انصاف است؟ درست است که فردي مانند ابراهيم حاتمي کيا را ناديده بگيريد؟ چرا بايد استفان واربک جايزه بهترين آهنگسازي را دريافت کند و فردي چون بهزاد عبدي و يا سهراب پورناظري که شاهکارهاي موسيقايي فيلم را خلق کرده بودند، ناديده گرفته شوند؟ حتي وقتي که کارن همايونفر براي دريافت ديپلم افتخار بهترين آهنگسازي براي فيلم «همه چيز براي فروش» روي سن آمد، اعلام کرد که اي کاش کسي که سيمرغ بلورين بهترين آهنگسازي را مي گيرد يک ايراني باشد! چرا نشد؟
چهارشنبه, 23 بهمن 1392 ساعت 14:40
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
-