تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 28 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):مؤمن ابتدا به سلام مى كند و منافق منتظر سلام ديگران است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830598383




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

برادر کوچک هری پاتر وارد می شود


واضح آرشیو وب فارسی:مهر:


فرهنگ و ادب > بازار نشر با انتشار یک کتاب جدید درباره مدرسه جادوگری
برادر کوچک هری پاتر وارد می شود
کتاب «نحسی روز جمعه سیزدهم» نوشته کیت مک مولان با ترجمه فرزانه مهری توسط انتشارات آفرینگان منتشر شد.



به گزارش خبرنگار مهر، این کتاب به عنوان سیزدهمین عنوان مجموعه کتاب‌های «مدرسه نابودکنندگان اژدها» و صد و بیست و هفتمین کتاب انتشارات آفرینگان چاپ می‌شود و ترجمه‌ای از کتاب «Beware! Friday the 13th» است که در سال 2005 منتشر شده است. ویگلاف شخصیت اصلی داستان‌های «مدرسه نابودکنندگان اژدها»، پسری نوجوان است که با یک مرد دوره‌گرد آشنا می‌شود و این آشنایی او را به رفتن به مدرسه اژدهاکشی علاقه‌مند می‌کند. ویگلاف با کمک مرد دوره‌گرد موفق می‌شود سر از این مدرسه درآورد و در این مدرسه با شخصیت‌های عجیب و غریبی روبه‌رو می‌شود و حوادث خاصی را پشت سر می‌گذارد. مری پاپ آزبورن، نویسنده داستان‌های کودکان درباره شخصیت اصلی این داستان گفته است: قهرمانی جوان که می‌تواند برادر کوچک‌ هری‌‍ پاتر باشد. در این کتاب همه چیز برای مُردِرد مدیر طعمکار مدرسه نابودکنندگان اژدها، بر وفق مراد است. دخترها برای ثبت نام در مدرسه‌اش صف بسته‌اند، و دانش‌آموزان بیش‌تر به معنی طلای بیشتر است! اما وقتی می‌فهمد که اژدهایی نقشه کشیده تا در روز جمعه سیزدهم به م.ن.ا. بیاید، به دانش‌آموزان دستور می‌دهد که به دنبال چیزهایی بگردند که شانس می‌آوردند. اما مخاطبان کتاب باید ببینند آیا یک دسته شبدر چهاربزرگ می‌تواند به ویگلاف و دوستانش کمک کند تا اژدهای خوش‌نیش را شکست دهند؟ در پایان هرکدام از کتاب‌های مجموعه «مدرسه نابودکنندگان اژدها»، سالنامه تحصیلی مدرسه نابودکنندگان اژدها چاپ می‌شود که شامل تصاویر و مطالب جالبی درباره محیطی است که نویسنده این مجموعه خلق کرده است. اما در پایان این جلد از مجموعه، یک مجله خبری به نام مجله خبری م.ن.ا درج شده است که درباره آن اشاره شده است: «نوشته شده توسط دانش‌آموزان برای دانش‌آموزان بدون هرگونه نظارت»

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم: در خوابگاه کلاس اولی‌ها، ویگلاف از زیر تختش شمشیرش، «دل پاره‌کن» را بیرون کشید. آن شمشیر هدیه‌ای از طرف زلنوک جادوگر بود. اما آیا می‌توانست از آن استفاده کند؟ ویگلاف از دیدن خون حالش به هم می‌خورد. حتی شنیدن ماجرای یک مبارزه خونین دلش را آشوب می‌کرد. با این حال، باید به برادر دِیو کمک می‌کرد! «دل پاره‌کن» را به کمرش بست. با عجله پیش اریکا رفت. اریکا دوباره لباس فرم قدیمی م.ن.ا. را پوشیده بود. داشت شمشیر نقره‌ای‌اش را که شبیه شمشیر سِر لانسلوت بود، توی غلاف می‌گذاشت. ویگلاف پرسید: «چطوری باید با این اژدها بجنگیم؟» اریکا با پرخاش گفت: «چرا نمی‌روی از گوئن بپرسی؟ شاید او فکر بکری داشته باشد؟» ویگلاف گفت: «اریکا، خواهش می‌کنم.» اما اریکا هنوز از دستش عصبانی بود. اریکا فریاد زد: «به طرف کمد اسلحه‌ها! عجله کنید! وقت نداریم!» هنگامی که داشتند با سر و صدای زیاد از راهرو رد می‌شدند، لیدی لوبلیا سرش را از لای در دفتر مدیر بیرون آورد، انگشتش را روی لبش گذاشت و گفت: «هیسسسسسس! مزاحم مُردرِد نشوید. برای همه‌مان بهتر است که تا روز شنبه چهاردهم، بی‌هوش باقی بماند.» اریکا گفت: «لیدی لوبلیا، یک اژدهای شرور دارد به این‌جا می‌آید. باید باهاش بجنگیم!» لوبلیا فریاد زد: «پناه بر خدا!» و در را محکم بست. این کتاب با 120 صفحه مصور، شمارگان هزار و 500 نسخه و قیمت 5 هزار تومان منتشر شده است.




۱۳۹۲/۱۱/۲۳ - ۱۲:۲۳





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 343]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن