واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:
نجات هامون تهران - ایرنا - برای هامون، امروز «تالاب» دیگر واژه ای درست نیست. زیرا اینجا حالا زمینی خشک و تفتیده و اشتغال سودآور اندک است و بیش از نیمی از ساکنان با کمک های کمیته امداد امام خمینی زندگی می کنند؛ کار بیشتر آنان ماهیگیری است ـ یا بود.
![نجات هامون](http://img7.irna.ir/1392/13921116/81028272/81028272-5474741.jpg)
هماهنگ کننده مقیم سازمان ملل متحد در ایران در روزنامه اطلاعات نوشته است : حالا تقریباً همگی بی کارند و در ویرانه های روستاهای متروکی زندگی می کنند که در حاشیه رودخانه هاست؛ رودهایی که روزگاری پر آب و شکوفا بودند. باد در اسکله های پرسروصدا، بازارهای خالی از ماهی و قایق های شکسته می پیچد.هامون ها از سه ناحیه تالابی بزرگ به وسعت 5660 کیلومتر مربع تشکیل شده اند. دو سوم این تالاب ها در ایران قرار دارند و آب رودخانه هلمند افغانستان آن ها را به هم ربط می دهد و تغذیه می کند. بیشتر این ناحیه تا 20 سال پیش سرسبز و گونه های گیاهی و جانوری آن فراوان و دریاچه پر از ماهی بود. مجموعه صید سالانه از 12 هزار تن فراتر می رفت و ماهیگیران ماهی هایی 20 کیلوگرمی صید می کردند. تالاب ها آب مورد نیاز برای کشاورزی و رمه های گاومیش و امکانات معاش هزاران خانواده را تأمین می کردند، اما ایجاد سدها و کانال ها در افغانستان آب رودخانه ها را برای کشاورزی در استان های فقیرنشین قندهار، هلمند و نیمروز منحرف کرد و میزان آب دریاچه ها کاهش یافت. همچنین ایجاد چهار مخزن در داخل ایران به انحراف بیشتر آب از مسیر طبیعی آن منجر شد.من از سه روستای: تخت دولت، ادیمی و کوه خواجه دیدن و با بسیاری از ساکنان آن ها صحبت کردم، مردم از بی آبی ناراحت بودند و از دولت و سازمان ملل کمک می خواستند. مردم سیستان احساس می کنند برای کمک به آنان هیچ کاری ـ جز پرداخت کمک های نقدی ـ انجام نمی شود در حالی که آنان می خواهند کار کنند.حدود 400 هزار نفر در ناحیه سیستان زندگی می کنند که تعداد زیادی از آنان در زیر خط فقر قرار دارند. کمک نقدی که از دولت یا کمیته امداد امام خمینی دریافت می کنند هم به زحمت به 20 دلار در ماه می رسد. مردی می گفت: «ما صیادیم و زمین برای کشاورزی نداریم، یعنی اگر ماهی نباشد زندگی هم نیست.»این فاجعه زیست محیطی هزاران نفر را وادار به ترک منطقه کرده است. به گفته منابع دولتی در 2012 حدود 5000 خانواده منطقه را ترک کرده اند.در مجموع 600 هزار نفر از اینجا بیرون رفته اند. بیشتر آنان با طی مسیر دو هزار کیلومتری به استان گلستان در شمال ایران رفته اند تا زندگی تازه ای آغاز کنند، دیگران در همه جای ایران پراکنده شده اند و آنان که مانده اند هر سال فقیرتر می شوند؛ در اینجا طی 20 سال امکانات زندگی مردم نابود شده است. بادهای شرقی که زمانی با وزیدن روی دریاچه عامل تهویه طبیعی هوا بودند حالا فقط توفان های شن به بار می آورند و روزهای متوالی باعث تیرگی هوا می شود و توفان شن را به افغانستان و حتی دورتر یعنی تا پاکستان می برد.به نظر می رسد بیشتر ایرانیان اطلاع چندانی از رنج مردمی ندارند که در هامون های سیستان زندگی می کنند. در مقایسه، فاجعه زیست محیطی دیگری، یعنی مرگ آرام دریاچه ارومیه توجه شدید رسانه ای و سیاسی را به خود معطوف کرده است، اما وقتی اخیراً به دریاچه ارومیه سفر کردم، با ناامیدی شدید و یأس و درماندگی فراوانی مواجه نشدم که در هامون های سیستان شاهد بودم.این مشکل احتمالاً در صورت تحقق دو رویداد کلیدی حل خواهد شد: نخست، افغانستان و ایران باید درباره مسیر اقدام برای تقسیم عادلانه آبی که قرن ها بین خود تقسیم می کرده اند به توافق برسند. 200 سال پیش مرزی در کار نبود. آنچه در آن زمان اهمیت داشت جوامع و خانواده ها بود که فرهنگ و زبانی مشترک داشتند و یافتن راه حل آسان تر بود.دوم، لازم است خود ایرانیان آب اندکی را که به آنان می رسد بهتر تقسیم کنند. اکنون بیشتر آب برای آشامیدن و استفاده در بخش کشاورزی به شبکه مخزن چاه نیمه عمیق منحرف می شود؛ در حالی که هنوز می توان اجازه داد بیشتر این آب به طور طبیعی به هامون ها جریان یابد و باعث احیای آن ها و ادامه زندگی جوامع محلی شود.ایرانیان و جامعه بین المللی باید نسبت به این فاجعه واکنش نشان دهند و باید اکنون چنین کنند، حامیان لازم است کار با ساکنان هامون ها را شروع کنند و به احیای روش زندگی آنان یاری رسانند.* هماهنگ کننده مقیم سازمان ملل متحد در ایرانس.ن1744
انتهای پیام /*
: ارتباط با سردبير
![](http://www.irna.ir/Theme1/images/icons/mail32.png)
[email protected]
16/11/1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]