تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 11 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):ماه رمضان، ماه خداست و آن ماهى است كه خداوند در آن حسنات را مى‏افزايد و گناهان را پا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819866279




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

شبکه اطلاع رسانی و رسانه‌های جمعی در دوره اقامت امام‌خمینی‌(ره) در پاریس


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
شبکه اطلاع رسانی و رسانه‌های جمعی در دوره اقامت امام‌خمینی‌(ره) در پاریس
فعالیت‌های رسانه‌ای مستمر و متراکم امام خمینی (ره) در نوفل‌لوشاتو با وجود کهولت سن ایشان، بیانگر نیاز حیاتی جنبش به شبکه بزرگ و گسترده اطلاع‌رسانی و تبلیغاتی است که در ایام اقامت در نجف هرگز به‌دست نیامده بود.

خبرگزاری فارس: شبکه اطلاع رسانی و رسانه‌های جمعی در دوره اقامت امام‌خمینی‌(ره) در پاریس


بخش دوم و پایانی شبکه پیام رسانی و ارتباطی در دوره اقامت در پاریس: به‌سوی جهانی‌شدن1 بی‌تردید یکی از مهم‌ترین پیامدهای قابل‌پیش‌بینی هجرت تاریخی امام به پاریس، جهانی‌شدن انقلاب اسلامی بود؛ چراکه جریان آزاد اطلاعات در اروپا ـ به‌عکس کشورهای اسلامی و شرقی ـ به‌آسانی صدا و پیام امام را به‌سراسر جهان مخابره می‌کرد. اروپا مرکز مهم‌ترین خبرگزاری‌ها و رسانه‌ها و مطبوعات جهان بود که در رقابتی نزدیک در جستجوی تازه‌ترین اخبار جهان بودند؛ نکته‌ای که دولت ایران به‌هیچ‌رو بدان توجه نکرده بود. در واقع دولتمردان ایران چنین می‌انگاشتند که با رفتن رهبر انقلاب به پاریس، ارتباط او با هوادارانش قطع خواهد شد. سولیوان در‌این‌باره می‌نویسد: شریف‌امامی مرتکب اشتباهی شد که بیشتر از اقدامات دیگر، توأم با عدم‌واقع‌بینی و اشتباه محاسبه بود. او فکر می‌کرد که چون وجود آیت‌الله خمینی در شهر نجف ـ در خاک عراق ـ خاری در چشم شاه است، اگر بتواند او را از این شهر دور کند، ضربه مؤثری به مخالفان داخلی وارد خواهد کرد... شریف‌امامی چنین استدلال می‌کرد که چون آیت‌الله خمینی از طریق زائران ایرانی ـ که به نجف می‌روند ـ با مخالفان داخلی تماس برقرار کرده و از طریق همین زائران نوار سخنرانی‌های خود را به ایران می‌فرستد، در صورت اخراج از عراق دیگر قادر به ادامه تماس با مخالفان نخواهد بود. (سولیوان، مأموریت در ایران: 117 و 118) بدین‌سان، تقریباً هرچه دولت ایران در زمینه بیرون‌راندن امام از نجف تدبیر کرده بود، نتیجه عکس داد. «سایروس ونس» وزیر امور‌خارجه وقت آمریکا نیز در همین‌باره تصریح کرده است: اقداماتی که برای وادار‌ساختن دولت عراق به اخراج آیت‌الله خمینی از نجف به‌عمل آمد، نتیجه عکس بخشید؛ زیرا با عزیمت آیت‌الله به پاریس کلیه نیروهای مخالف به‌دور او گرد آمدند و با دسترسی وی به وسایل ارتباط‌جمعی و امکانات پیشرفته، فعالیت و تظاهرات مخالفان در ایران تحت کنترل مستقیم او قرار گرفت. (ونس، نقش آمریکا در ایران: 26) بدین‌گونه برخلاف انتظارات و تصورات، در نوفل‌لوشاتو ده‌ها خبرنگار خارجی در اطراف خانه امام مستقر شدند و فرانسه به‌عنوان مدعی دموکراسی و آزادی نمی‌توانست در مقابل آنها مقاومت چندانی نشان دهد، از این رو گاه به آنها اجازه می‌داد که با رهبر انقلاب مصاحبه‌ای ترتیب دهند؛ به‌ویژه پس از کنفرانس «گوادلوپ» که دیگر امکان حمایت از شاه برای آمریکا و غرب وجود نداشت و آنها می‌خواستند برای حفظ آینده خویش در ایران و منطقه به امام نزدیک شوند. حضور امام در فرانسه با توجه به موقعیت ارتباطی و خبری اروپا موجب شد انقلاب چهره جهانی و بین‌المللی بیابد. در شرایطی که شریف‌امامی ـ نخست‌وزیر رژیم شاه ـ و نمایندگان مجلس از ترس مردم ایران نام امام را با احترام یاد می‌کردند و از پشت تریبون مجلس و از رادیوی سراسری، ایشان را «حضرت آیت‌الله‌العظمی خمینی» می‌خواندند، حکومت فرانسه نیز به‌دلیل واکنش میلیون‌ها مسلمان ایرانی و غیرایرانی جرئت بدرفتاری با امام را نداشت. این‌گونه بود که صورت اقدامات امام در فرانسه و بازتاب گسترده فعالیت‌های ایشان در مطبوعات و رسانه‌های گروهی ازیک‌سو در گسترش روند پیروزی انقلاب و نابودی رژیم پهلوی و از سویی دیگر در جهانی‌کردن انقلاب اسلامی تأثیری عمیق داشت و چه‌بسا اگر ایشان به فرانسه سفر نمی‌کرد، تحولات سیاسی در ایران به این سرعت روی نمی‌داد و شاید مسیر تحولات نیز تغییر می‌کرد. افزون‌ بر این دو ‌تأثیر، اقامت در پاریس و حضور در فضای سیاسی ـ رسانه‌ای آنجا، نتیجه دیگری نیز درپی داشت و آن تغییر نگرش امام نسبت ‌به سیاست و جامعه مدنی بود. اقامت در پاریس سرآغار شکل‌گیری مرحله جدیدی از اندیشه سیاسی رهبر انقلاب بود که سرانجام به «جمهوری اسلامی» انجامید. به‌بیانی دگر، چه‌بسا اگر امام برای نمونه از نجف به تهران یا قم می‌آمدند، عناصر سنتی اندیشه ایشان برجسته‌تر می‌گردید. بدین‌سان، به‌نظر می‌رسد موقعیت مساعد خبری و اطلاع‌رسانی پاریس حتی قبل از ترک عراق، در انتخاب این شهر برای هجرت و یا دست‌کم در تصمیم به اقامت دائم در پاریس تا پیروزی انقلاب اسلامی بی‌تأثیر نبوده است. خود امام مدتی پس از اقامت در نوفل‌لوشاتو در نامه‌ای به یکی از یارانشان در قم به این مسئله اشاره دارد: «این‌جانب تا به‌دست آوردن محلی در کشورهای اسلامی در صورت عدم‌مزاحمت، اینجا [= پاریس] هستم. گرچه از جهاتی ناگوار است، لکن برای رساندن صدای ملت به عالم مناسب است.» (امام‌خمینی، صحیفه امام، ج4: 229) امام همچنین مدتی پس از بازگشت به ایران در سخنرانی خود در اسفند 57 به‌صورت مستقیم به کارکرد خبری و رسانه‌ای پاریس در جهت جهانی‌کردن انقلاب اشاره می‌کند: در‌عین‌حال که مایل نبودم از دول اسلامی خارج شوم، لکن خداوند تقدیر کرده بود که مسائل در آنجا [= پاریس] به‌طور وسیع در همه جای دنیا پخش بشود و خبرنگارها از اطراف عالم هجوم کردند که گاهی روزی چندین مصاحبه می‌شد و خصوصاً از آمریکا که مصاحبه‌هایی با آنها شد و آنها از همانجا پخش کردند به سراسر آمریکا و به بعضی از بلاد دیگر و ما هم مسائل ایران را در آنجا روشن کردیم؛ به‌طوری‌که بسیاری از ابهاماتی که به‌واسطه تبلیغات سوئی که از طرف اجانب شده بود، در آنجا رفع شد. (همان، ج6: 227) از همین‌رو به‌سختی می‌توان انتخاب پاریس برای اقامت دائم را از روی تصادف و اضطرار دانست و در واقع این قرینه‌ها نشان‌دهنده آگاهانه‌بودن انتخاب این شهر است. اقامت امام در پاریس به‌حدی در زندگی سیاسی ایشان و روند انقلاب اسلامی مهم بود که حتی برخی از یاران امام، بازگشت ایشان به ایران در آن مقطع را به‌اندازه اقامت در نوفل‌لوشاتو مؤثر نمی‌دانستند. مهندس بازرگان دراین‌باره می‌نویسد: حرکت رو به تزاید تمرکزی اول انقلاب، انحصار به‌داخل و به مردم ایران نداشته. فشار دولت شاه به دولت عراق برای اخراج آیت‌الله خمینی از نجف و رفتن ایشان به پاریس در معیت آقای دکتر یزدی در 13/7/57 تصادف مبارکی بود که با تجدید خاطره «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد»، راهگشای مؤثری برای ملاقات‌ها و مذاکرات و اقدامات گردید، چه با ایرانی‌های مقیم و مسافرین از ایران و چه با دنیای خارج. حتی بهتر و راحت‌تر از آن‌که اگر به ایران می‌آمدند، توجهات و افکار از هرجا به روی ایشان و به سود پدیده‌ای که بعداً نامش انقلاب اسلامی ایران گزارده شد، جلب گردید... ژیسکاردسن رئیس‌جمهور فرانسه و دولت‌های اروپایی بر مبنای اطلاعاتی که از ایران داشتند و شاه را مرده و منقرض‌شده می‌دانستند، اولین مقامات رسمی خارجی بودند که از شاه به‌طرف ملت ایران و به رهبر آن رو آوردند. روزنامه فیگارو پاریس که مدیر آن با قطب‌زاده آشنایی و با رئیس‌جمهور نزدیکی سیاسی داشت، اولین مصاحبه را در آبان‌ماه 1357 و با لحن مساعد انجام داد [و] راه را برای مطبوعات دیگر فرانسه و خبرگزاری‌های اروپا و آمریکا باز کرد.(بازرگان، انقلاب ایران در دو حرکت: 49) «پیر سالینجر»، روزنامه‌نگار فرانسوی نیز بر این باور است که اقامت امام در فرانسه نقطه‌عطفی در تاریخ انقلاب اسلامی ایران است؛ چراکه با تحقق این سفر، یک‌باره اخبار ایران عنوان بسیاری از رسانه‌های جهانی شد: با رفتن وی به نوفل‌لوشاتو در حومه پاریس، آیت‌الله ناگاه آزادانه به‌رسانه‌ها دست‌یافت و آن‌چنان نمونه حیرت‌انگیزی شد که تقریباً یک شبه به‌صورت یک فرد متشخص بین‌المللی درآمد. او توانست با نظم بیشتر، نوار تهیه نماید و توسط پیک‌هایی که هر روز از شهرهای مختلف حرکت می‌کردند، آنها را قاچاقی به ایران بفرستد. او توانست از خط مستقیم تلفن میان ایران و فرانسه نیز استفاده کند و خودش و دستیارانش بدون نگرانی از ضبط‌شدن مکالمات، به هوادارن آیت‌الله در سراسر کشور تلفن بزنند و دستور برپایی تظاهرات را صادر نمایند. (سالینجر، آمریکا در بند: 101) بسیاری از محققان و تحلیلگران انقلاب اسلامی براین باورند که به‌هیچ‌روی نباید نقش رسانه‌ها را در جهانی‌شدن انقلاب اسلامی و شخصیت امام نادیده انگاشت. خود ایشان نیز خیلی زود، متوجه فضای مساعد پاریس برای طرح دیدگاه‌ها و اعتراضات خود شد و به‌همین‌رو از هر فرصتی برای گفتگو و مصاحبه با خبرنگاران استفاده می‌کرد. «محمد حسنین هیکل»، روزنامه‌نگار مصری در‌این‌باره می‌گوید: ورود آیت‌الله خمینی به نوفل‌لوشاتو، یکی از نقطه‌عطف‌های انقلاب بود. او اکنون در معرض توجه کامل مطبوعات و رادیو‌های جهان ـ که به‌تمام سخنان و اقدامات او توجه زیادی می‌کردند ـ قرارگرفته بود. او نشان‌داد که از منافع و امتیازاتی که از ظاهر‌شدن عاید می‌شود، مطلع است و بیانیه‌ها و مصاحبه‌های خود را زمانبندی می‌کرد تا عنوان‌های خبری در آمریکا و هر جایی را که برای نفوذ مساعد بود، به‌خود اختصاص دهد. در جریان سه ماه اقامت در فرانسه، آیت‌الله خمینی بین 400 تا 500  (2)مصاحبه انجام داد، یعنی تقریباً هر روز سه تا چهار مصاحبه. بخش بزرگی از اوقات او در جلوی دوربین‌های تلویزیونی ظاهر می‌شد. یک نتیجه حضور آیت‌الله خمینی در پاریس این بود که سردبیران روزنامه‌های ایرانی را دچار حیرت و سرگردانی کرد. برای تهران مشکل بود که بتواند حادثه‌ای را که در همه جای جهان عنوان‌های اول خبری را به‌خود اختصاصی داده بود، نادیده بگیرد. (هیکل، ایران روایتی که ناگفته ماند: 283) به‌جز مطبوعات، شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی نیز از سراسر جهان به‌انتشار پیام امام می‌پرداختند و تقریباً هر روز اخبار انقلاب ایران عنوان و تیتر روزنامه‌ها و رسانه‌های مختلف بود. 3 به‌تعبیری جالب و دقیق از «پارسونز»، سفیر وقت انگلستان در ایران، بزرگ‌ترین و پرشنونده‌ترین منبر جهان در اختیار امام قرار گرفته بود: آیت‌الله خمینی در پاریس از تمام امکانات ارتباطی مدرن جهان برخوردار بود. خبرنگاران رسانه‌های خبری از چهار گوشه دنیا در آن[جا] حضور داشتند. [و] پرشنونده‌ترین منبر خطابه جهان را در اختیار گرفت؛ منبری که هرگز در یک کشور اسلامی مانند سوریه و الجزایر در اختیار او قرار نمی‌گرفت. (پارسونز، غرور و سقوط: 136) بدین‌ترتیب با عطف توجه افکار عمومی جهان به مسایل ایران و نهضت امام‌خمینی، برای نخستین بار پس از شروع نهضت، اعضای یک کمیته تحقیق بین‌المللی در پایان دیدار ده‌روزه خود از ایران ـ که به‌دعوت حقوقدانان ایران انجام شده بود ـ نتیجه تحقیقات خود را درباره ناآرامی‌های اخیر و نقض حقوق بشر این‌گونه اعلام داشتند که به‌عقیده آنان حمایت از حکومت ایران، اشتباهی بس بزرگ است. اعضای این کمیته به‌دولت ایران نیز نامه‌ای نوشتند و در آن ادعاهای آزادی زندانیان سیاسی را رد کردند. در گزارش این کمیته، از یک سو از دولت‌های غربی خواسته شده بود که پشتیبانی از رژیم شاه و ارسال اسلحه به این کشور را متوقف کنند و از دیگر سو نیز خاطر‌نشان شده بود که آمریکا و انگلستان با حمایت از رژیم شاه، مسئولیت سنگینی درمورد اوضاع فعلی ایران برعهده دارند. در این گزارش تأکید شده بود که ایران در حال حاضر صحنه آگاهانه‌ترین و وسیع‌ترینِ جنبش‌ها در جهان برای به‌دست آوردن آزادی و استقلال ملی است. ایران اکنون در خروش انقلابی قرار گرفته و رژیم شاه کاملاً قدرت عمل را از دست داده است. در پایان این گزارش نیز آمده بود: در‌حالی‌که نتیجه زندان‌های ایران در فشارهای بین‌المللی شکنجه‌ها را کاهش داده‌اند، در عوضْ این شکنجه‌ها به خیابان‌ها و مراکز بازداشت تغییر مکان داده و نه‌تنها علیه فعالان سیاسی، بلکه علیه افراد نوجوانی به‌کار برده می‌شود که اولین فعالیت‌های سیاسی خود را تجربه می‌کنند. (جمعی از نویسندگان، همراه امام در پاریس: 23) این نکته بیانگر تزلزل جایگاه و موقعیت شاه در جهان پس از هجرت امام به پاریس است. انقلاب ایران در این زمان موضوع بسیاری از گفتگوها و مذاکرات سیاسی سران کشورهای بزرگ غربی بود. در‌حالی‌که هر روز بر آتش انقلاب و سرسختی امام برای سقوط رژیم شاه افزوده می‌شد، دولت‌های اروپایی و آمریکا نیز به‌تدریج سرنوشت محتوم شاه و رژیم سلطنتی را باور کردند و دیگر برای نجات تاج و تختش امیدی نداشتند. اوج این مسئله در کنفرانس گوآدلوپ  4اتفاق افتاد. با توجه به سرعت‌گرفتن انقلاب اسلامی و فعالیت‌های مستمر امام و یارانشان در پاریس، هم‌زمان با تشکیل دولت بختیار و پیش از خروج شاه از ایران کنفرانس گوآدلوپ به دعوت «ژیسکاردستن» و با حضور سران کشورهای آمریکا، آلمان و انگلستان ـ در جزایر کارائیب ـ تشکیل شد. موضوع مذاکرات کنفرانس، جنگ کامبوج، خشونت در آفریقای جنوبی، نفوذ روزافزون شوروی در خلیج‌فارس، کودتای افغانستان و از همه مهم‌تر انقلاب ایران بود. ضرورت برگزاری این کنفرانس برای سران کشورهای غربی هنگامی روشن‌تر شد که خطر مداخله دولت شوروی به‌منظور بهره‌برداری از اوضاع بحرانی ایران، برای آنان جدی شد. (طلوعی، داستان انقلاب: 389) مهم‌ترین دستاورد این کنفرانس برای کشورهای غربی این بود که آنان سرانجام مطمئن شدند نهضت امام پیروز است و شاه باید از کشور خارج شود. همچنین آنان به این نتیجه قطعی رسیده بودند که خروج شاه از کشور به‌معنای پایان سلطنتش خواهد بود. (نجاتی، همان: 222) مأموریت «ژنرال ‌هایزر» از طرف دولت آمریکا و اعزام او به ایران در راستای همین تغییر موضع کشورهای غربی به‌ویژه آمریکا ارزیابی شده است. به‌نظر می‌رسد مأموریت اصلی او در ایران ترتیب خروج شاه از صحنه و جلوگیری از واکنش منفی نظامیان در برابر کنار‌گذاردن شاه بوده باشد. (طلوعی، همان، 400؛ ‌هایزر، مأموریت مخفی در تهران) بدین‌گونه، انقلاب اسلامی در‌‌پی تصمیم امام برای عزیمت به پاریس به‌مهم‌ترین و حساس‌ترین مسئله روز دنیا بدل گردید. به‌واقع از همین‌روی بود که هنگام تصمیم رهبر انقلاب برای بازگشت به ایران صدها خبرنگار خارجی آمادگی خود را برای همراهی ایشان اعلام کردند. «ابراهیم یزدی» در این خصوص می‌نویسد:هجوم خبرنگاران خارجی برای سفر به ایران همراه با امام در «پرواز انقلاب» نیز بی‌سابقه بود. از آنجاکه ما هنوز به‌طور کامل به ایمنی پرواز مطمئن نبودیم، در تنظیم برنامه پرواز حدود یکصد صندلی را برای خبرنگاران خارجی ـ که وسیع‌ترین و عمده‌ترین شبکه‌های خبری و روزنامه‌ها و مجلات خبری دنیا را تشکیل می‌دادند ـ اختصاص دادیم و این امر خود کمک کرد تا حداکثر بهره‌برداری تبلیغاتی را بنماییم. (یزدی، آخرین تلاش‌ها در آخرین روزها: 186) البته در این زمینه نکته‌ای در‌خور تأمل است و آن اینکه اقامت رهبر انقلاب در پاریس و به‌خدمت گرفتن شبکه بزرگ رسانه‌ای غرب در جهت انتشار پیام انقلاب، معدودی از سیاسیون و همچنین نویسندگان تاریخ انقلاب را به این نتیجه رسانده بود که کشورهای غربی در راستای پیشبرد اهدافشان چنین امکان وسیع و مؤثری را در اختیار امام قرار دادند (نظریه توطئه بودن انقلاب). اما کاملاً بدیهی است که چنین تحلیلی نه مستدل و منطقی و نه منطبق بر واقعیت تاریخی است؛ چراکه دولت‌های غربی حتی پس از اقامت امام در پاریس و تا آخرین روزهای قبل از پیروزی انقلاب، همواره از نظام سلطنتیِ حامی غرب پشتیبانی ‌کردند و سرانجام نیز به جابه‌جایی شخص شاه رضایت ‌دادند. افزون‌بر این، رهبر انقلاب در طول اقامت در پاریس کوچک‌ترین تغییری در مواضع ضد‌استکباری و استعماری و ضد‌آمریکایی ـ اسرائیلی خود ندادند. دشمنی بیشتر کشورهای غربی با نظامی که پس از انقلاب در ایران مستقر شد نیز دلیل دیگری بر بطلان این تحلیل است. فعالیت‌های رسانه‌ای رهبر انقلاب در پاریس: مصاحبه، سخنرانی، بیانیه و پیام درحالی‌که تنها ابزار رسانه‌ای امام در نجف، پیام‌ها، بیانیه‌ها و سخنرانی‌های محدودی بود که تحت کنترل شدید دولت عراق انجام می‌گرفت، رهبر انقلاب در پاریس و در نبودِ چنین محدودیت‌هایی توانست با ابزار «قلم و بیان» رهبری فراگیرتری را در انقلاب اعمال کند. این دو ابزار از ابتدای مبارزات ایشان در قالب پیام‌های افشاگرانه، بیش از آنکه در ایجاد شبکه‌های مخفیانه و مبارزات زیر‌زمینی و تشکل‌های حرفه‌ای متمرکز باشد، بر مبارزه آشکار و بسیج مردمی استوار بود. در کنار صدور بیانیه و ارسال پیام‌های انقلابی به‌مناسبت‌های مختلف، امام با استفاده از فضای رسانه‌ای پاریس، از پدیده نوظهور دیگری به‌نام مصاحبه در رساندن صدای انقلاب ایران به دنیا بهره فراوان برد. به‌واقع‌ امام در نجف امکان مصاحبه با رسانه‌های بزرگ را نداشت و تقریباً با فشار دولت ایران و همکاری دولت عراق، وی در «حصر رسانه‌ای» قرار داشت. رهبر انقلاب در دوره اقامت در نجف تنها یک بار فرصت یافت به‌دور از چشم مأموران عراقی نخستین مصاحبه خود را با یک رسانه بزرگ و معتبر غربی انجام دهد. این مصاحبه در چهارم اردیبهشت 1357 توسط «لوسین ژرژ»، خبرنگار روزنامه فرانسوی لوموند صورت گرفت که در نوع خود با توجه به‌اعتبار این روزنامه در اروپا اهمیت بسزایی داشت. (امام‌خمینی، صحیفه امام، ج3: 366) حصار بسته رسانه‌ای نجف موجب شد که امام نتواند به این فعالیت ثمربخش رسانه‌ای ادامه دهد. اما در نوفل‌لوشاتو، 117 مصاحبه با خبرنگاران رسانه‌های گروهی و مطبوعات و رادیو و تلویزیون سراسر دنیا صورت گرفت. (بصیرت‌منش، همان: 112) در بدو ورود امام به فرانسه، دولت این کشور هرگونه فعالیت سیاسی امام را ممنوع اعلام کرد؛ ممنوعیتی که بیشتر شامل فعالیت سیاسی در خاک فرانسه و مصاحبه با خبرنگاران خارجی بود. به‌تدریج که از فشار دولت فرانسه کاسته می‌شد، انجام مصاحبه نیز عادی شد. اما آنچه موجب شکسته‌شدن سد ممنوعیت مصاحبه شد، گفتگوی امام با روزنامه «فیگارو» در 22 مهر 1357 بود. مرحوم حاج سیداحمد آقا در‌این‌باره می‌گوید:از طریق آقای قطب‌زاده به مدیر روزنامه فیگارو ـ که از عناصر مؤثر در حکومت فرانسه و از نزدیکان دولت ژیسکاردستن بود ـ پیغام دادیم اگر ممنوعیت مصاحبه لغو شود، این روزنامه می‌تواند اولین مصاحبه با امام در پاریس را به خود اختصاص دهد. مدیر فیگارو به من پیغام داد که جریان دیدار را تحت عنوان «مذاکره» در روزنامه چاپ می‌کنیم. امام فرمودند: مذاکره یا مصاحبه چه فرقی می‌کند؟ ما مطلبمان را می‌گوییم... به‌دنبال چاپ این مصاحبه، مدیران مطبوعات دیگر فرانسه صدای اعتراضشان بلند شد که چرا دولت، مصاحبه روزنامه‌های مرتبط با خود را اجازه می‌دهد، اما سایرین ممنوع از مصاحبه‌اند. همین امر موجب شد که عملاً ممنوعیت مصاحبه لغو شود و به این ترتیب مصاحبه‌های متعدد امام آغاز گردید که نقش بسیار زیادی در تبیین اهداف نهضت امام و مقابله با تبلیغات سوء رسانه‌های غربی داشت. (امام‌خمینی،کوثر، ج1: 539 و 540) صادق طباطبایی نیز در‌خصوص چگونگی انجام مصاحبه‌ها می‌گوید: مصاحبه‌های امام خیلی حساس شده و دقیقاً در جهت پیشبرد مقاصد انقلاب و روشنگری اهداف انقلاب و عمدتاً ایدئولوژیک بود. در آنجا شورایی تشکیل شده بود که عهده‌دار برنامه‌های مصاحبه‌ای امام بودند. چون فشار کار خیلی زیاد بود و سؤال‌ها هم خیلی تکرار می‌گردید، بنابراین امام چنین شورایی را تشکیل دادند که پاسخ سؤال‌های خبرنگاران و روزنامه‌نگاران را بدهد و اگر احیاناً سؤال جدید مطرح می‌شد، پرسش‌های تازه را خدمت امام می‌بردند تا ایشان به آنها پاسخ دهند و اگر احیاناً خبرنگاری عکس می‌خواست تهیه کند یا سؤالی بود که می‌خواستند حتماً آن‌را با امام در میان می‌گذاشتند، آن وقت بود که موقتاً اجازه داده می‌شد که این سؤال‌ها حضوراً با خود امام در میان گذارده شود. پیشنهاد این شورا از جانب آقای مطهری بود. (روزنامه آفتاب امروز، 17/11/1378: 7) بدین‌سان، امام به‌گونه‌ای خستگی‌ناپذیر هر روز به مصاحبه با بزرگ‌ترین خبرگزاری‌ها و روزنامه‌های جهان می‌پرداخت و مواضع اعلام‌شده ایشان طی چند ساعت به‌تمام نقاط دنیا مخابره می‌شد. از سوی دیگر، فضای آزاد سیاسی پاریس برخلاف فضای بسته سیاسی نجف این امکان را به رهبر انقلاب داد تا به‌دور از هرگونه محدودیت، با شخصیت‌ها و رجال سیاسی مؤثر در روند انقلاب اسلامی دیدار کند. البته پس از استقرار امام در فرانسه افراد زیادی از ایران به ملاقات امام رفتند. برای مثال، برخی مراجع نمایندگان خود را به پاریس اعزام کردند و تعدادی از دوستان و شاگردان امام نیز رهسپار آنجا شدند. اولین دیدارهای امام، با یاران وفادار خود آقایان مطهری و سپس دکتر بهشتی بود که مهم‌ترین مسئله مورد گفتگوی آنان معرفی و تعیین افرادی برای تشکیل شورای انقلاب بود. در نامه‌ امام خطاب به دکتر بهشتی در تاریخ 14 آبان 1357 پیگیری موضوع مورد گفتگو در نوفل‌لوشاتو با آقای مطهری و تسریع در معرفی افراد، مورد تأکید قرار گرفت.(امام‌خمینی، صحیفه امام، ج4: 307) از دیدار‌های امام با رجال سیاسی مخالف رژیم، ملاقات با مهندس بازرگان و کریم سنجابی رهبر جبهه ملی ـ که منجر به صدور اعلامیه سه‌ماده‌ای وی در غیرقانونی و غیرشرعی دانستن نظام سلطنتی ایران شد ـ دارای اهمیت بسیاری است. (بازرگان، شصت سال خدمت و مقاومت: 253 و 258) ملاقات با روحانیانی همانند آقایان صدوقی، منتظری و موسوی اردبیلی و برخی رجال سیاسی همچون داریوش فروهر، عزت‌الله سحابی و حسن نزیه، از دیگر دیدارهای با‌اهمیت تلقی می‌شود. (بصیرت‌منش، همان: 115) در کنار انجام مصاحبه‌ها و دیدارهای حضوری، سخنرانی‌های امام نیز ازجمله فعالیت‌های رسانه‌ای ایشان در فضای مساعد رسانه‌ای نوفل‌لوشاتو بود. برخلاف سخنرانی‌های امام در نجف که در فضای بسته سیاسی عراق بیشتر جنبه مذهبی و اخلاقی داشت، ایشان در پاریس بدون هیچ محدودیتی، آشکارا تند‌ترین اعترضات را متوجه رژیم پهلوی کرد. امام‌خمینی(ره) در مدت اقامت در فرانسه 65 سخنرانی ایراد کرد که به‌نسبت کمّی، بیش از دو برابر تعداد سخنرانی‌های ایشان از سال 1341 تا قبل از ورود به فرانسه بود. با در‌نظر‌داشتن مدت اقامت چهار ماهه امام در فرانسه (دقیقاً 118 روز) ایشان تقریباً یک‌روز در‌میان سخنرانی می‌کرد. اولین سخنرانی امام در این مدت، در 17 مهر 1357 و آخرین سخنرانی ایشان نیز 8 بهمن 1357 بود. تعداد سخنرانی‌های ایشان به تفکیک ماه از این قرار است: مهر: 13 سخنرانی، آبان: 33 سخنرانی، آذر: 11 سخنرانی، دی: 5 سخنرانی و بهمن نیز 3 سخنرانی. (همان: 111 و 112) در بسیاری از موارد نیز سخنرانی‌های رهبر انقلاب ضبط می‌شد و اعلامیه‌ها و بیانیه‌های ایشان نیز از رادیوهای بیگانه به‌ویژه «B.B.C» پخش می‌گردید و نوار متن کامل آن به‌سرعت در سراسر ایران بارها ضبط و دست‌به‌دست می‌گشت. (محسنیان راد، انقلاب، مطبوعات و ارزش‌ها: 195) پیام‌ها و اعلامیه‌های رهبر انقلاب نیز همانند گذشته اغلب به‌مناسبت‌های سرنوشت‌ساز مانند اعیاد و ایام مذهبی، محرم، رمضان، برکناری و روی‌کار آمدن کابینه‌های مختلف و سرکوب و کشتار تظاهرات مردمی صادر می‌شد. انتشار هر یک از این پیام‌ها خود منشأ تحولات مثبت دیگری در روند نهضت اسلامی بود. شمار پیام‌های مکتوب امام (اعلامیه) در مدت حضور در فرانسه، نزدیک به 40 فقره است. (بصیرت‌منش، همان: 106ـ 109) یکی از راه‌های بررسی حجم فعالیت‌های رسانه‌ای امام در مدت اقامت در نوفل‌لوشاتو، شمارش تعداد پیام‌ها، بیانات و مصاحبه‌های ایشان با رسانه‌های خارجی است. جدول زیر در مقایسه‌ای عددی به‌صورت تقریبی، فشردگی فعالیت سیاسی امام در این برهه چهار ماهه را نشان می‌دهد. (شجاعی زند، برهه انقلابی در ایران: 80) مکان   سخنرانی  پیام  مصاحبه نامه  جمع نجف (مرداد 56 تا 14 مهر 57)   6 28 2 *75 111 پاریس (14 مهر 57 تا 11 بهمن 57) **78 38 117 28 261 * شامل نامه، وصیت‌نامه، اجازه‌نامه و احکام **شامل سخنرانی، بیانات و گفتگو در حقیقت، تصور چنین حجمی از فعالیت از سوی رهبر سالخورده انقلاب بدون در‌نظر‌گرفتن فضای مساعد به‌دست‌آمده برای ایشان، ممکن نیست. مقایسه میان نجف و پاریس و دفعات استفاده از هر یک از این ابزارهای تبلیغی، مؤید درک درست امام از شرایط متفاوت این دو موقعیت و اقتضائات این دو برهه تاریخی است. (همان: 81) هر یک از ابزارهای رسانه‌ای امام در ابلاغ پیام و برقرار ارتباط، کارکردهای خاص و مخاطبان ویژه خود را داشت و با هدف خاصی به‌کار گرفته‌می‌شد. سخنرانی‌های امام، در‌واقع پاسخی بود به‌درخواست ایرانیان و دانشجویان طالب حقیقت که برای درک محضر امام از راه‌های دور به پاریس می‌آمدند. از سویی بیانیه‌های مکتوب امام نیز که در مناسبت‌های خاصی انتشار می‌یافت، حکم اعلام مواضع و دستور‌العمل مبارزه برای انقلابیون داخل کشور را داشت. اما مصاحبه‌ها که عمدتاً با رسانه‌ها و خبرگزاری‌های بزرگ غربی صورت می‌گرفت، کارکرد‌های روشنگرانه و افشاگرانه داشت که در جهت «شبهه‌زدایی» از حرکت انقلابی مردم ایران، آگاه‌سازی افکار عمومی و جهانی کردن انقلاب صورت می‌گرفت. طبیعتاً مخاطبان اصلی مصاحبه‌ها نیز دولت‌ها و ملت‌هایی بودند که نسبت ‌به‌سرنوشت انقلاب در ایران حساس بوده و حوادث پیرامون آن‌را پیگیری می‌کردند. از سویی مصاحبه‌ها حاوی پیام‌های روشنی برای طرف‌های خارجی حامی شاه بود تا موضع و جایگاه خویش را در منازعه میان مردم و دستگاه حاکمه مشخص کند. (همان: 81) ارتباطات بین‌المللی از دیگر پیامدهای هجرت تاریخی امام به پاریس و قرار‌گیری در فضای آزاد سیاسی ـ رسانه‌ای آنجا، برقراری ارتباطات مؤثر بین‌المللی بود. به‌هر‌میزان که انقلاب در داخل ایران اوج می‌گرفت، رهبری امام نیز در سطح گسترده‌تری در دنیا مطرح می‌شد. رسانه‌های بین‌المللی نیز در این زمینه کمک شایانی بود که امام به‌بهترین شکل از آن برای رساندن پیام انقلاب بهره جوید. با این وضعیت، یکی از فعالیت‌های اصلی و اثر‌گذار امام، برقراری ارتباط‌‌های بین‌المللی با گروه‌ها و شخصیت‌های سیاسی ـ اجتماعی کشورهای مختلف بود. این امر به رهبر انقلاب این امکان را می‌داد مستقیماً موضوعات مرتبط با انقلاب و دیدگاه‌های خود را با آنها مطرح کند. بیشتر دیدارهای بین‌المللی امام با شخصیت‌های سیاسی مسلمانان بود، اما افزون‌بر این، ایشان با نمایندگان رهبران بسیاری از کشورهای غربی (مانند آمریکا و فرانسه) نیز در جهت پیشبرد اهداف انقلاب دیدار می‌کرد. تعدادی از این گفتگو‌ها و دیدار‌ها بدین قرار است: 1. گفتگو با «آقاشاهی» یکی از وزرای کابینه ضیاء‌الحق، رئیس‌جمهور پاکستان درباره نفی وساطت دولت‌ها در حل بحران ایران؛ 2. گفتگو با «راسل کر»، نماینده پارلمان انگلیس و عضو حزب کارگر و یکی از منتقدان سیاست‌های شاه برای پاسخ به تبلیغات علیه حکومت اسلامی و تأکید بر اینکه این نوع حکومت، ‌مخالف تمدن و ترقی نیست و حقوق زنان نیز در آن رعایت خواهد شد؛ 3. گفتگو با نمایندگان حرکة المحرومین لبنان برای تأکید بر مبارزه با صهیونیسم (6 آذر 1357) و ابراز ناراحتی از ناپدید‌شدن امام موسی صدر و تذکر به مأیوس نشدن، پرهیز از تشتت و داشتن صبر و تحمل و اتکال به خدا؛ 4. گفتگو با نمایندگان دولت فرانسه درباره آزادی بیان و فعالیت در فرانسه (20 آذر 1357)؛ 5. گفتگو با «ریچارد کاتم»، استاد دانشگاه و کارشناس و پژوهشگر آمریکایی در‌مورد ویژگی‌های انقلاب اسلامی و جنایات رژیم شاه و پشتیبانی آمریکا از او (2 دی 1357)؛ 6. گفتگو با یک نویسنده فرانسوی در‌خصوص اینکه ابرقدرت‌ها نمی‌توانند قیام ملت ایران را بشکنند و از سویی امام و روحانیان قصد حکومت ندارند و برای این منظور نیروهای دانشمند و متفکر و کارآمد در ایران وجود دارد (دی 1357)؛ 7. گفتگو با «کلود شایه»، نماینده مخصوص کاخ الیزه و ژاک ژوبر، مدیر کل سیاسی و مسئول امور خاورمیانه و ایران (10 دی 1357)؛ 8. گفتگو با عده‌ای از ارمنی‌های مقیم فرانسه (16 دی 1357) درخصوص اینکه در حکومت جمهوری اسلامی ارامنه از همه آزادی‌ها بهره‌مند خواهند بود و با آنها با کمال عدالت رفتار خواهد شد؛ 9. گفتگو با دو نماینده رئیس‌جمهور فرانسه در مخالفت با دولت بختیار (18‌دی 1357)؛ 10. گفتگو با «خورشید احمد»، عضو شورای مرکزی جماعت اسلامی پاکستان (23‌دی 1357). امام در این دیدار از ابراز حمایت ایشان و ملت پاکستان از انقلاب ایران تشکر کرد و خواستار کمک‌های تبلیغاتی و تظاهراتی شدند. 11. گفتگو با هیئت نمایندگی دولت هند درباره سیاست آینده نظام اسلامی ایران (28دی 1357). امام برای به‌رسمیت‌شناختن دولت جدید (پس از پیروزی انقلاب) از سوی هند، ابراز امیدواری کرد و بر سیاست بی‌طرفی تأکید کرد. 12. گفتگو با سه تن از شخصیت‌های آمریکایی، «رمزی کلارک» دادستان اسبق، «ریچارد فالک» استاد دانشگاه ‌و «دان لویی» نماینده سازمان‌های مذهبی (6 بهمن 1357)؛ 13. دیدار با نماینده مخصوص رئیس‌جمهور یمن جنوبی (20 دسامبر 1378)؛ 14. تلاش‌های «ملک‌حسین» پادشاه اردن و «ملک‌حسن» پادشاه مراکش برای ملاقات با امام در اوایل دسامبر 1978. ملک حسین به‌مدت سه‌روز به فرانسه سفر کرد. گفته می‌شد که وی اصرار دارد با امام دیدار کند و احتمالاً برای رفع اختلاف میان شاه و امام وساطت کند. (بصیرت‌منش، همان: 115 ـ 118) همین ارتباطات گسترده بین‌المللی در مدت کوتاه اقامت رهبر انقلاب در پاریس و مقایسه آن با مدت اقامت سیزده‌ساله ایشان در نجف، بیانگر میزان تأثیر سرنوشت‌سازی است که حضور ایشان در محیط مساعد سیاسی ـ رسانه‌ای در روند جهانی‌شدن انقلاب داشته است. نتیجه هرچند تمامی شواهد و قراین نشان‌دهنده آگاهانه‌بودن انتخاب پاریس برای اقامت در تبعید است، ولی اگر این انتخاب را از سر ناچاری و اضطرار نیز بدانیم، هرگز نمی‌توان تأثیر مستقیم آن در روند پیروزی انقلاب اسلامی را نادیده گرفت؛ چراکه محیط آزاد سیاسی ـ رسانه‌ای پاریس برخلاف خواست دولتمردان غربی، بستر بسیار مساعدی برای فعالیت و آزادی عمل رهبر انقلاب فراهم کرد. در طی دوره کوتاه اقامت امام در پاریس که از پرنشاط‌ترین ایام حیات سیاسی ایشان است و فشرده‌ترین تحرکات سیاسی در آن رخ‌داده، سرنوشت انقلاب اسلامی رقم خورد و مبارزات طولانی ملت ایران به‌نتیجه رسید. پر واضح است که این «به‌نتیجه رسیدن»‌ تا حد زیادی منبعث از تغییر راهبرد رسانه‌ای انقلاب و فضای آزادی عملی بود که رهبر انقلاب به‌ویژه در عرصه رسانه‌ای با تمام ظرفیت از آن بهره جست. فعالیت‌های رسانه‌ای مستمر و متراکم امام در نوفل‌لوشاتو با وجود کهولت سن ایشان، بیانگر نیاز حیاتی جنبش به شبکه بزرگ و گسترده اطلاع‌رسانی و تبلیغاتی است که در ایام اقامت در نجف هرگز به‌دست نیامده بود. از نظر رهبر انقلاب، دست‌یابی به این شبکه بزرگ رسانه‌ای ـ تبلیغاتی تنها در صورت قرارگیری در محیط آزاد سیاسی امکان داشت. از آنجاکه این محیط آزاد سیاسی هرگز در کشورهای اسلامی وجود نداشت، پاریس به‌عنوان مدعی آزادی و دموکراسی می‌توانست مکانی مناسب برای این مهم باشد. اقامت رهبر انقلاب در این شهر و نتایج پربار حاصل از آن، بی‌تردید درستی تشخیص و درک ایشان از موقعیت‌های گوناگون سیاسی ـ رسانه‌ای را نشان می‌دهد. منابع کتب 1. احمدی، محمدرضا، خاطرات آیت‌الله طاهری خرم‌آبادی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1377. 2. بازرگان، مهدی، انقلاب ایران در دو حرکت، تهران، بی‌نا، 1363. 3. ـــــــــــــــ ، خاطرات بازرگان (شصت سال خدمت و مقاومت)، به‌کوشش غلامرضا نجاتی، تهران، رسا، 1377. 4. باقی، عماد‌الدین، بررسی انقلاب ایران، تهران، نشر سرایی، 1382. 5. بصیرت‌منش، حمید، امام‌خمینی از هجرت به پاریس تا بازگشت به تهران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1387. 6. پارسونز، آنتونی، غرور و سقوط، ترجمه پاشا شریفی، تهران، راه نو، 1363. 7. جمعی از نویسندگان، همراه امام در پاریس، تهران، عروج، 1385. 8. حسینی، حسین، رهبری و انقلاب، تهران، پژوهشکده امام‌خمینی و انقلاب اسلامی، 1381. 9. خمینی، احمد، دلیل آفتاب، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، 1375. 10. سالینجر، پیر، آمریکا در بند، ترجمه امیررضا ستوده، تهران، کتابسرا، 1362. 11. سولیوان، ویلیام، مأموریت در ایران، ترجمه محمود اشراقی، تهران، انتشارات هفته، 1361. 12. شجاعی زند، علیرضا، برهه انقلابی در ایران، تهران، عروج، 1382. 13. طلوعی، محمود، داستان انقلاب، تهران، نشر علم، 1375. 14. فراتی، عبدالوهاب، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی (امام‌خمینی در تبعید)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1384. 15. فرهمند، جلال (به‌کوشش)، در آستانه انقلاب اسلامی (اسنادی از واپسین سال‌های حکومت پهلوی)، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1384. 16. الگار، حامد، انقلاب اسلامی در ایران، ترجمه مرتضی اسدی و حسن چیذری، تهران، قلم، 1360. 17. محسنیان راد، مهدی، انقلاب؛ مطبوعات و ارزش‌ها، تهران، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، 1375. 18. موسوی‌خمینی، سیدروح‌الله(امام)، صحیفه امام (مجموعه آثار امام‌خمینی(ره))، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، 1378. 19. ـــــــــــــــ ، کوثر (مجموعه سخنرانی‌های حضرت امام‌خمینی‌(ره))، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی‌(ره)، 1387. 20. ـــــــــــــــ ، ولایت فقیه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چ ‌هفتم، 1377. 21. نجاتی، غلامرضا، تاریخ سیاسی بیست و پنج ساله ایران، تهران، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، 1373. 22. هایزر، مأموریت مخفی در تهران (خاطرات ژنرال‌هایزر)، ترجمه سیدمحمدحسین عادلی، تهران، رسا، 1376. 23. هیکل، محمد حسنین، ایران روایتی که ناگفته ماند، ترجمه حمید احدی، تهران، نشر الهام، 1362. 24. ونس، سایروس، نقش آمریکا در ایران (توطئه در ایران)، ترجمه محمود طلوعی، تهران، هفته، 1362. 25. یزدی، ابراهیم، آخرین تلاش‌ها در آخرین روزها، تهران، قلم، 1363. روزنامه‌ها 26. روزنامه آفتاب امروز، 17 بهمن 1378. 27. روزنامه کیهان و اطلاعات، 16/7/57. پی نوشت: 1 . بدیهی ‌است در اینجا جهانی‌شدن نه به‌معنایِ «Globalization» بلکه به معنای بین‌المللی و فراگیر‌شدن است. 2 . به‌نظر می‌رسد هیکل، همه مصاحبه‌ها، گفتگو‌ها، سخنرانی‌ها و دیدارهای امام را تحت عنون مصاحبه، با آمار 400 تا 500 فقره ذکر کرده؛ چراکه مجموع مصاحبه‌های رهبر انقلاب در پاریس 117 فقره بوده است. 3 . درمورد سرعت انتشار اخبار انقلاب و پیام‌ها، سخنرانی‌ها، مصاحبه‌ها و اعلامیه‌های امام در مطبوعات بین‌المللی و اقدامات دولت ایران در جلوگیری از گسترش این روند بنگرید به: جلال فرهمند، در آستانه انقلاب اسلامی (اسنادی از واپسین سال‌های حکومت پهلوی)، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران: 229 به‌بعد. 4  .Guadeloupe. محسن بهشتی‌سرشت/ استادیار دانشگاه بین‌المللی امام‌خمینی(ره) حسین حاتمی/ دانش‌آموخته کارشناسی ارشد تاریخ منبع: فصلنامه مطالعات انقلاب اسلامی شماره22 پایان متن/

92/11/12 - 04:00





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 60]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن