تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 3 فروردین 1404    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):دعايى كه با بسم اللّه  الرحمن الرحيم شروع شود، رد نمى شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

خرید از چین

خرید از چین

خرید محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

سررسید 1404

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

خرید عطر

قرص اسلیم پلاس

nyt mini crossword answers

مشاوره تبلیغاتی رایگان

دانلود فیلم

قیمت ایکس باکس

نمایندگی دوو تهران

مهد کودک

پخش زنده شبکه ورزش

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1868454307




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

خاطره نوه بازرگان از شعار «مرگ بر بازرگان»


واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: جمعه ۱۱ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۵:۵۸



نازنین بنی‌اسدی نوه مهندس مهدی بازرگان در یادداشتی که ماهنامه «نسیم بیداری» منتشر کرده، خاطراتی از نخست‌وزیر دولت موقت روایت کرده است. به گزارش ایسنا، گزیده این یادداشت در پی می‌آید: * در لابه‌لای خاطراتم دربارۀ او، روزهای عید را به یاد می‌آورم و گرفتن آن اسکناس‌های آبی‌رنگ را از دست‌های مهربانش. آن کالسکۀ عروسکی. سوغات سفر پاریس. زمستان ۵۷ را به یاد می‌آورم سال دوم دبستان. سر کلاس جمله‌سازی، جمله‌های انقلابی می‌نوشتم و معلممان می‌گفت: «این جمله‌ها مال خرابکارهاست.» سپس تعطیل شدن مدارس و بازگشایی. صف کشیدن دوبارۀ ما زیر پرچم رنگ‌پریدۀ ایران، این بار بدون سرود شاهنشاهی و صدای هم‌کلاسی‌ها: «پدربزرگت نخست‌وزیر شده! خوشحالی؟» راهپیمایی در خیابان. به دست گرفتن تصویر پدربزرگ با احساس افتخار. * بعدازظهر آن روز پاییزی سال ۵۸ را به یاد می‌آورم. سال سوم دبستان. معلم ریاضی وارد کلاس که شد من و دختر خاله‌ام را صدا زد و گفت: «الان رادیو اعلام کرد پدربزرگتان استعفا داده، می‌دانستید؟» و ما نمی‌دانستیم چه بگوییم. * پاییز ۶۰ را به یاد می‌آورم، سال‌های آغازین جنگ. سال پنجم دبستان. در میان صفوف به هم‌فشردۀ هم‌کلاسی‌ها در حیاط دبستان. سرود، تکبیر و سپس همه فریاد کشیدیم: «مرگ بر آمریکا ... مرگ بر شوروی ... و مرگ بر ...» و ناگهان آن آخرین شعار: «مرگ بر بازرگان!» فرو ریختن تمام دلم و لرزیدن پا‌هایم. کوبش نبض در شقیقه‌هایم. سراسیمه با صدایی که به سختی از گلویم بیرون می‌آمد، به همشاگردی‌هایم می‌گفتم: «نباید این‌ رو بگیم ... آدم خوبیه» یکی از بچه‌ها برگشت و با نگاهی سرزنش‌بار به من گفت: «خیلی هم بد بوده. اگر بشناسیش، می‌فهمی ...» او برای هیچ کسی مرگ نخواست و چه صبور بود در برابر مرگ‌خواهی‌های آن روز‌ها. * سفرهایی را به یاد می‌آورم که همراهش بودیم و نظاره‌گر خاموش رفتارش با مردم. مردمی که او را شناخته و به سویش می‌آمدند، خیلی‌ها با محبت و تحسین و برخی با گلایه‌ها و سؤال‌های پی‌در‌پی‌شان: «آقای مهندس، چرا استعفا دادین؟ ما دنبال شما راه افتادیم.» و بعضی‌های دیگر: «چرا اسلامتون التقاطیه؟ دین را خراب کردین. چرا توی خط امام نیستین؟» و چراهای دیگر که او همه را با لحن متین و مهربانش پاسخ می‌گفت. او که برای هر هموطنش، برای هر انسانی، شأنی قائل بود و منزلتی. هنوز هم به یاد می‌آورم شهریور ۶۶ را و آن بازگشت اندوه‌بار او را از شهر تبریز، از پنجره خیره مانده بودم به چهرۀ او که چگونه در میان پرتاب زباله و دشنام، آرام و استوار پله‌های اتوبوس را بالا می‌آمد. بغضی در گلویم می‌شکست و فریادی خاموش در سینه‌ام. دریایی بود که به سیلی تیره نمی‌شد. مقصود و هدفی داشت، بالا‌تر از همۀ اینها که در اطرافش می‌گذشت و چه آسان می‌بخشید کسانی را که نمی‌دانستند چه می‌کنند. * روزهای آغازین دانشجویی‌ام را به یاد می‌آورم و خانۀ او را در خیابان غزالی که به دانشگاه تهران نزدیک بود و بعضی روز‌ها از دانشکده به آنجا می‌رفتم. هنوز هم خاطرۀ آن روز پاییز ۶۹ در ذهنم زنده است که بخشی از کتاب‌های کتابخانه‌اش را به من داد که از آنها برای مدتی - و شاید هم برای همیشه - نگهداری کنم. چقدر با علاقه از جو دانشکده، استاد‌ها و درس‌ها پرسید و در آخر هم پرسید آنقدر که می‌خوانم چرا مطلبی نمی‌نویسم تا چاپ شود و من از کامل نبودن نوشته‌هایم گفتم و او مرا پند داد که: «اگر منتظر یک کار کامل هستی، هیچ‌گاه هیچ کاری نخواهی کرد.» * آذرماه ۷۳ را به یاد می‌آورم و دیدارمان را در بیمارستان دی. به خاطر ناراحتی قلبی بستری شده بود اما مثل همیشه گرم و خوشخو بود. اوایل دی‌ماه بود که شبی پای تلفن گفت مدتی است فرزندم را ندیده و به منزل ما می‌آید. آپارتمان ما چند پاگرد پله داشت و پزشکان بالا رفتن از پله را برای پدربزرگ منع کرده بودند. هنوز هم چهرۀ خسته‌اش را به یاد می‌آورم که چگونه برای دیدن نتیجه‌اش، آن پله‌های طولانی را یک به یک و با تأنی طی کرد. * آن آخرین شب زندگی‌اش، برای خداحافظی رفته بودیم. تا چند ساعت دیگر پرواز داشت اما پشت میز نشسته بود و به سرعت مشغول نوشتن بود. به تشخیص پزشکان برای جراحی قلب به خارج از کشور می‌رفت و فردا شبش ۳۰ دی‌ماه ۷۳، آن ‌نهایت تاریکی را به یاد می‌آورم که کنار در خانۀ مادرم، خبر را شنیدم. در میانۀ راه، سفر ابدی‌اش را آغاز کرده بود. صدایش هنوز در ذهنم زنده است. او به راستی به خوب بودن و دوست داشتن و هر آنچه می‌گفت ایمان داشت و چقدر خوب آن را در زندگی حقیقی‌اش به کار گرفت. بهتر است چیزی نگویم. او تنها پدربزرگ نوه‌هایش نبود. بلکه پدری بزرگ و معنوی بود برای تمام مبارزان راه روشنایی، چرا که خود در یکی از آخرین مصاحبه‌هایش دربارۀ دین‌داران و اندیشمندان دینی در اردیبهشت ۷۲ گفته بود: «در شرایط حاضر، نیاز‌ها بیشتر، وظایف سنگین‌تر و به‌ همان اندازه، ارزش‌ها و پاداش الهی بر‌تر است ... منصرف از وظیفه و مأیوس از نتیجه نبوده، دلسرد و برکنار نشوند ... با ایمان محکم به خدا و آخرت و امید نجات و سعادت ابدی، راه خدا و عبادت او را با عشق و نشاط و توان در پیش گیرند. پرچمداران و برپاکنندگان حق و حقیقت گردند و چاره‌سازان مصائب و مسائل ملت. انتهای پیام










این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 101]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن