آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
دستگاه آب یونیزه قلیایی کرهای
راهنمای انتخاب شرکتهای معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1871195198

جواد آتشافروز، گوینده رادیو و برنامهساز: با برنامههایم رفیق میشوم
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: تاریخ انتشار: 8 بهمن 1392 ساعت 12:08 | شماره خبر: 1362273167037112529

وقتی نام جواد آتشافروز به میان میآید، مردم ناخودآگاه به یاد برنامه قدیمی رادیو با نام «سلام صبح بخیر» میافتند که در زمان خودش توانست مخاطبان زیادی را جلب کند. این برنامه به لحاظ اجرا و فرم حرفهای تازهای برای مردم داشت، به همین دلیل توانست جای خود را در دل مردم باز کند. او نهتنها در گویندگی رادیو موفق بود، بلکه در برنامهسازی هم توانست این محبوبیت را کسب کند و از او به عنوان برنامهساز خلاق یاد میکنند. تا این که آتشافروز راهی تلویزیون شد و برنامه تلویزیونی «بعد از خبر» را همراه محمود شهریاری اجرا کرد. این برنامه هم در زمان پخش توانست در میان مردم گل کند. او در تلویزیون در کنار اجرا، برنامهسازی، مستندسازی و... را هم انجام داد، اما دوباره به خانه خودش یعنی رادیو برگشت و در حال حاضر در این رسانه مشغول فعالیت است. کافی است روزهای شنبه موج رادیوی خود را روی فرکانس رادیو پیام تنظیم کنیم تا صدای پرانرژی جواد آتشافروز را بشنویم. او علاوه بر اجرا، تهیهکننده این برنامه هم است. صلابت صدای او حس خوبی به مخاطب منتقل میکند تا خودش را برای یک هفته کاری آماده کند. آتشافروز معتقد است یک برنامهساز و گوینده خوب باید کارش را درست انجام بدهد تا مردم با شنیدن برنامهاش قضاوت کنند که آیا کارش را درست انجام داده؟ نه این که خودش از کارش تعریف کند. با آتشافروز به گفتوگو نشستیم تا با نظرات او درباره برنامهسازی در رادیو و تلویزیون آشنا شویم. بد نیست گفتوگو را با یکی از جملاتتان آغاز کنیم که روزهای شنبه از زبان شما میشنویم. شما میگویید «رادیو پیام، صدای ضربان قلب شهر. به این صدا گوش دهید» گرچه سالهای زیادی از کار شما در رادیو میگذرد، اما هنوز هم روزهای شنبه برنامه رادیو پیام را با انرژی و قدرت اجرا میکنید که شنونده متوجه عشق شما به رادیو میشود. آیا هنوز هم پشت میکروفن رادیو مینشینید، قلبتان میتپد؟ بله، بدون تردید هنوز هم قلبم برای رادیو و شنوندگان آن میتپد. همه حرفهایی را که در برنامه میزنم با اعتقاد بیان میکنم و از ته قلبم میگویم. به هیچ وجه نمایشی و ساختگی حرفی را نمیزنم. من رادیو را دوست دارم و همیشه کارم را با علاقه انجام میدهم. جملات من در برنامه نشاتگرفته از اعتقادات قلبیام است. بنابراین درباره چیزهایی صحبت میکنم که به آن علاقه دارم و کسی به من نمیگوید این گونه در برنامه صحبت کنم. حس قلبیام این است که از طریق امواج رادیو میتوانم عشقم را به مردم به بهترین شکل منتقل کنم. وقتی جملهای از اعماق وجودت گفته شود، بدون تردید روی مردم هم تاثیر میگذارد. بنابراین با حس و حالم برنامه را روزهای شنبه در رادیو پیام اجرا میکنم. آیا زمان اجرا استرس هم دارید؟ بله، حتی اضطراب هم دارم. جمعه شب مرتب به همه جزئیاتی که قرار است روز شنبه در برنامه بگویم، فکر میکنم. وقتی شما به کاری علاقهمند و آن را دوست داشته باشید، سعی میکنید همه جزئیات آن درست باشد. بنابراین نسبت به مسائل فنی هم حساس میشوید و تلاش میکنید موسیقیها را درست انتخاب کنید، چون در جایی قرار گرفتهاید که نمیتوانید اشتباه کنید. بنابراین باید مراقب همه چیز باشید تا خدای نکرده دچار اشتباه نشوید. چطور با این همه سال تجربه و سابقه کاری باز هم اضطراب دارید؟ اضطراب به معنای ترس نیست، بلکه حسی است که همیشه با من بوده تا کارم را به بهترین شکل انجام بدهم. برخی مواقع اضطراب را کلمات، جملات و فضا به وجود میآورد. شما اجرای روزهای شنبه رادیو پیام را به عهده دارید و همین مساله کار شما را سنگینتر میکند، زیرا باید حال و هوای برنامه در اولین روز هفته به گونهای باشد تا ذهن مخاطبان خود را برای انجام یک هفته کاری آماده کند. تا چه میزان قبل از برنامه به جزئیات اجرایتان فکر میکنید؟ علاوه بر اجرا، تهیهکنندگی و سردبیری برنامه هم به عهده خودم است. از شب قبل موسیقیها را آماده میکنم. تلاش میکنم بهترین موسیقی را برای پخش انتخاب کنم. ترانهها در ذهنم است و از شب قبل مطالب را هم آماده میکنم. خانم بهروان و آقای سعید توکل که از قدیمیهای رادیو هستند، متن برنامه را مینویسند. سعی میکنم مطالب را آن طور که این دوستان مینویسند به نحو شایستهای در برنامه اجرا کنم. در مجموع تلاش میکنم برنامه در روزهای شنبه به لحاظ محتوا و موسیقی بستهبندی رادیویی درستی داشته باشد تا مورد توجه شنوندگان قرار بگیرد.

خودتان هم برای برنامه متن می نویسید؟ بله، خودم هم مینویسم. در زمان اجرا هم متن را چنان میخوانم که ازهمگسیخته نباشد. گوینده رادیو باید مرتب مطالعه و آمادگی ذهنی داشته باشد تا در مواقع ضروری بتواند بهترین تحلیل را درباره موضوع ارائه کند. با توجه به سابقهای که در اجرا دارید تا چه میزان متکی به متن هستید و چقدر بداهه صحبت میکنید؟ من بیشتر از آن که متکی به متن باشم یا بداهه صحبت کنم، متکی به حس خودم هستم. همان لحظه فکر میکنم که چگونه باید حرف بزنم. گاهی همه چیز اتفاقی پیش میرود و من هم در مسیر این اتفاقات حرکت کرده و تلاش میکنم همه چیز را درست مدیریت کنم. شما به حستان اعتماد میکنید، اما شاید حستان اشتباه کند. نه، اصلا حسم اشتباه نمیکند. شنیدهام فعالیت در رادیو را از دوران کودکی آغاز کردهاید. چطور با میکروفن رادیو آشنا شدید؛ علاقه شخصیتان بود یا تشویق خانواده؟ بیشتر علاقه شخصیام بود. به همین دلیل از کودکی در رادیو بودم و برنامههای کودک را در این رسانه اجرا میکردم. به یاد دارم در آن زمان با مینیبوس از طرف رادیو دنبالم میآمدند و من هم در حالی که لباسهای تمیز پوشیده بودم، همراه بچههای دیگر به رادیو میرفتیم و با ذوق خاصی برنامه اجرا میکردیم. چطور به برنامه کودک راه پیدا کردید؟ خودتان همراه والدینتان به رادیو رفتید یا از طریق فراخوان با رادیو آشنا شدید؟ فراخوانی از سوی رادیو در مدارس منتشر شد. در این فراخوان اعلام کرده بودند هر فردی علاقهمند به اجرای برنامه کودک رادیو است، خودش را معرفی کند. به یاد دارم همان زمان یک نفر از طرف رادیو به مدرسه ما آمد. یک لحظه به من نگاه کرد و من هم چیزی گفتم. نمیدانم شاید در این جمله من چیزی بود که آنها احساس کردند برای این کار مناسب هستم. در آن زمان به ما دو خط میدادند تا در برنامه بخوانیم. عشق ما این بود که حتی در برنامه 15 دقیقهای صبحگاهی به اندازه دو خط هم شده، صحبت کنیم. وقتی وارد فضای رادیو شدم و با محیط، میکروفن و آدمها آشنا شدم به وجد آمدم. گرچه ورودم به رادیو اتفاقی بود، ولی بعد عاشقانه به فعالیتم در این رسانه ادامه دادم. برایم جالب بود هر طرف از رادیو را نگاه میکردم یک نفر مشغول کاری بود؛ یکی نمایش بازی میکرد و یکی دیگر مشغول صدابرداری و... . من در مشهد وارد رادیو شدم، اما دورهای برای ادامه تحصیل به تهران آمدم و بعد وارد کار رادیو در تهران و در گروه ادب و هنر رادیو مشغول به کار شدم. در آن زمان صاحبنظران بسیاری در رادیو بودند؛ مثل محمد قاضی و ... من هم برنامههایی را گویندگی میکردم. یادم میآید در رادیو با آقای بهروز رضوی آشنا شدم که رفاقتش برایم تجربه خوبی شد. همچنین با آقای صدرالدین شجره آشنا و از این طریق وارد واحد نمایش رادیو شدم. در نمایش جانی دالر به عنوان هنرپیشه مهمان حضور داشتم. در کنار این کارها، دوبله هم انجام میدادم و درس هم میخواندم. از چه زمانی فعالیتتان را به شکل جدی در رادیو آغاز کردید؟ بعد از گرفتن دیپلم به طور جدی فعالیتم را با بخشهای رادیو ازجمله نمایشهای رادیویی آغاز کردم. در سالهایی که نمایش کار میکردم، در کنارش دوبله هم انجام میدادم و به تهیهکنندگی، گزارشگری، صدابرداری، کارگردانی نمایش رادیو و تنظیم نمایشنامهها مشغول بودم. سه، چهار نمایش رادیوییام ازجمله «سوءتفاهم» آلبرت کامو که کارگردانی و تنظیم رادیویی کرده بودم، همراه اصغر توسلی جایزه گرفتیم. در رادیو همه تجربههایی را که لازم بود کسب کردم. قبل از این که همکاری خود را با رادیو آغاز کنید چقدر شنونده رادیو بودید؟ خیلی رادیو گوش میکردم. حسابش از دستم در رفته است. در آن زمان که امکانات رسانهای کم بود، مردم با رادیو زندگی میکردند و در دنیای خودشان چهرههایی را برای گویندگان تصویر میکردند. آیا شما هم تصویرسازی میکردید؟ در قدیم تنها وسیله ارتباطی ما با جهان و اطرافمان رادیو بود. البته تلویزیون هم بود، اما همه خانوادهها تلویزیون نداشتند و ما هم جزو این گروه بودیم. به همین دلیل وسیله ارتباطی ما هم رادیو بود. یادش بخیر با رادیو چه تخیلهایی میکردیم و به کجاها که پرواز نمیکردیم. برنامههای رادیو ما را به دنیای دیگری میبرد. وقتی به داستانهای شب گوش میدادیم ناخودآگاه قدم به دنیای دیگری میگذاشتیم. نمایشها ما را با خودش میبرد و در ما نسبت به برنامهها ایجاد علاقه میکرد. همیشه کنجکاو بودم که در این جعبه کوچک چطور این همه آدم وجود دارد و دلم میخواست بدانم پشت قضیه چیست. علاقهمند به این دنیای خیالی بودم و دوست داشتم به رویاهایم برسم که خوشبختانه هم رسیدم و رازهای این جعبه را کشف کردم. اشاره کردید در رادیو تجربه گویندگی، صدابرداری، گزارشگری، تهیهکنندگی، کارگردانی و سردبیری را داشتید. کدام یک از آنها برایتان دغدغه است و بیشتر به آن علاقهمند هستید؟ من عاشق رادیو هستم و بیشتر از همه به برنامهسازی رادیو علاقهمندم و جزو دغدغههایم است، چون همه این مواردی را که شما به آن اشاره کردید در بر میگیرد. وقتی یک برنامهساز به صدابرداری، گویندگی، کارگردانی و... اشراف داشته باشد، طبیعی است به او کمک زیادی میکند. به یاد دارم برنامه سلام صبح بخیر را سالها پیش در رادیو ضبط و پخش میکردیم. این برنامه خیلی شنونده داشت و من با همه وجود این برنامه را طراحی و اجرا میکردم. همیشه سعی کردهام برای همه برنامههایم نهایت انرژیام را بگذارم. به برنامه خوبی مثل سلام صبح بخیر اشاره کردید. به یاد دارم در آن سالها با شنیدن این برنامه از خواب بیدار میشدم. خیلیها از این برنامه خاطره دارند. فکر میکنید عوامل موفقیت این برنامه چه بود که هنوز هم بعد از گذشت سالها مردم از سلام صبح بخیر به عنوان یکی از برنامههای ماندگار رادیو نام میبرند؟ من با این برنامه رابطه نزدیکی برقرار کرده بودم. با شنوندگان، موسیقی و مطالب این برنامه زندگی میکردم. وقتی فردی با کاری که انجام میدهد، رفاقت کند به نتایج خوبی دست پیدا میکند. من و برنامه سلام صبح بخیر با یکدیگر رفیق شدیم. رفاقت من و کارم باعث موفقیت برنامه شد. تلاش میکردم هر روز یک اتفاق تازه را در برنامه به وجود بیاورم. اگر الان این برنامه از آرشیو پیدا کنید و گوش بدهید، متوجه میشوید از برنامههای امروزی مدرنتر است. ریتم، فضا، تنوع موضوع و... نشان میدهد تا چه میزان برای مردم جذاب بود و مخاطبان آن را دوست داشتند. میتوان گفت اولین برنامه رادیویی بود که فضای محاورهای، خودمانی و راحت داشت و در نوع خودش چه قبل و چه بعد از انقلاب در رادیو تازه بود. این برنامه ریتم خوبی داشت. به دلیل علاقهای که به کار داشتم تمام انرژی و حس و حالم را برای کار میگذاشتم و برای همین در میان مردم هم محبوب شد. شما برای هر کاری در زندگیتان انرژی بگذارید و عاشقانه و با تمام سلولهایی که در بدن دارید، کار کنید و برایش وقت بگذارید، حتما موفق میشوید و نتیجه دلخواه را میگیرید. اگر در کاری که الان شما دارید با تمام وجود وقت بگذارید، مطالعه کنید و ماجراهای مختلف را دنبال کنید، مطمئن باشید به آن چیزی که میخواهید میرسید، چون با آن زندگی میکنید، ولی اگر بخواهید از کنار مساله به سادگی عبور کنید و فقط فکر کنید این کار برایتان منبع درآمد محسوب میشود، طبیعی است در کارتان خیلی موفق نخواهید بود؛ چون فقط به دستمزدتان فکر کردهاید. آیا تا به حال به این مساله فکر کردهاید چرا غذایی که مادرها میپزند، خیلی خوشمزه است؟ به این خاطر است که آنها با عشق به خانواده و فرزندشان این کار را انجام میدهند و به دلیل رفع تکلیف این کار را نمیکنند، بنابراین خوشمزه میشود. فرمول آشپزی یکی است، ولی کسی که از سر رفع تکلیف غذا میپزد، نمیتواند غذای خوشمزهای آماده کند. بنابراین حس و مهر مادر باعث خوشمزه شدن غذا میشود. در همه چیز این قانون صدق میکند. ما باید حسمان را برای کار خرج کنیم. اما برخی مواقع میبینیم برنامهسازان برای کارشان وقت و به گفته شما عشق لازم را نمیگذارند و برنامه آنها و خیلی هم مورد رضایت شنوندگان قرار نمیگیرد. به نظرتان چرا بعضی آدمها برای کاری که انجام میدهند، انرژی نمیگذارند؟ باید از خودشان سوال کنید. یکی با تمام وجودش کار میکند و به قول معروف انرژی میگذارد و برنامه خوب و پرشنونده میسازد، اما یکی دیگر این طور عمل نمیکند. ما میتوانیم از طریق امواج، انرژی و حس صدا را منتقل کنیم. حس، موسیقی و صدا، مخاطب را درگیر میکند. آنهایی که موفق نمیشوند به این دلیل است که به رادیو به عنوان کار نگاه میکنند و فقط میخواهند حقوقی بگیرند. مثل این است که ما از کالایی رضایت کامل داریم و بعد نمونه چینی آن وارد بازار میشود. ممکن است شبیه باشد، اما کیفیتش قطعا مثل اصل نیست. عشق یک مساله شخصی است و نمیتوانید آن را به دیگران تزریق کنید. وقتی طرف عشق و علاقه برای کارش نمیگذارد برنامهاش در بین مردم نمیگیرد. باید واقعی باشیم تا حسمان هم به کار منتقل شود. شما یک روز در هفته اجرا میکنید. چرا در طول هفته اجرای برنامههای دیگر را هم به عهده نمیگیرید؟ خاصیت رادیو پیام این است. از سوی دیگر میترسم تکراری شوم. به نکته خوبی اشاره کردید، اما برخی برایشان مهم نیست به تکرار بیفتند و فقط به دستمزد کار فکر میکنند؟ چطور شما این طور نگاهی ندارید؟ من برای پول به رادیو نیامدم. به خاطر پول هم کار نکردم. معتقدم پول خودش میآید. ما باید کار را درست انجام دهیم. هدف اصلی باید برنامه باشد. من دوستانی دارم که با یکدیگر همنوا و همعقیده هستیم؛ مثل آقای شهیدیفرد و دیگر دوستان که با هم کار میکنیم. جالب است برایتان بگویم هیچ کدام از این دوستان برای پول کار نمیکنند، نه این که برای پول کار نکنند؛ بلکه ما معتقدیم وقتی کارت را درست انجام بدهی پول خودش میآید. وقتی کار خوب باشد به شما سفارش بیشتری داده میشود و جریان پول به سمت شما حرکت میکند. ولی برای بیشتر آدمها پول هدف اصلی است. در کاری که ما داریم، نباید چرتکه بیندازیم چقدر برایمان میماند؟ چقدر سود میکنیم؟ چون در این صورت کارمان نمیگیرد و نمیتواند مخاطب را جذب کند. شما معتقدید در کار برنامهسازی نباید چرتکه انداخت؟ بله، چون چرتکه انداختن فقط فرد را از هدفاش دور میکند. باید روی برنامهای که میسازیم، تمرکز کنیم تا کارمان به نتیجه دلخواه برسد و مردم آن را دوست داشته باشند. وقتی این گونه عمل کنیم در این صورت پول خودش به سمت ما میآید. برایم جالب است که شما با این همه علاقهای که به رادیو دارید چطور جذب تلویزیون شدید؟ و سالها در تلویزیون کار کردید و ماندگار شدید؟ تلویزیون را دوست دارم، ولی نه به اندازه رادیو. من برنامه بعد از خبر را با محمود شهریاری اجرا کردم. بعد از آن هم به شبکه دو رفتم و برنامه «تا هشت و نیم» را اجرا کردم که تجربه خوبی برایم بود. اجرا در تلویزیون، هم تجربه خوب برایم بود و هم بد. بدیاش این بود که حرف آقای خجسته که در آن زمان معاون صدا بود، درست بود. مردم دوست نداشتند چهره گویندگان رادیو را در تلویزیون ببینند، چون آن تصوری که از گویندگان در ذهنشان ایجاد شده با آنی که مواجه میشدند، فاصله دارد به همین دلیل ذهنیت آنها به هم میریزد. تجربه خوب آن هم این بود که وارد فضای جدیدی شدم. من هم در دوران کودکی وقتی صدای ثریا قاسمی، مرحوم منوچهر نوذری، ژاله علو، آقای فراهانی و بسیاری از بازیگران و گویندگان رادیو را میشنیدم در ذهنم تصویر آنها را مجسم میکردم. ما تصوری از آنها نداشتیم، مگر آن که مجلهای با آنها گفتوگو میکرد. فضای نمایش هم ما را با خودش به دنیای دیگری میبرد. در حال حاضر به دلیل تعدد رسانهها تخیل مخاطب کم شده است. بعد از اجرای برنامه «بعد از خبر» مردم ذهنیتی که از من و شهریاری در رادیو داشتند، از بین رفت و بخشی از حس شنونده را از دست دادیم. زمانی که من به تلویزیون آمدم، آقای ارگانی مدیر شبکه دو بود. آنجا تجربه خوبی کسب کردم و اولین برنامه را که مجله تصویری تلویزیونی بعداز انقلاب بود را با نام تا هشت و نیم تولید کردیم. البته چنین تجربهای قبل از انقلاب هم نداشتیم. برنامه تا هشت و نیم را آقای صفدری اجرا میکرد که خدا رحمتش کند. محمد صالحعلاء، کارگردان برنامه بود و آقای شهیدیفرد هم بخشهای مستند برنامه را آماده میکرد. این برنامه در زمان خودش مخاطب زیادی داشت. دلیل محبوبیتاش فرم و روایتاش بود که شکل جوانپسند داشت. خیلی چیزهایی که آن زمان در برنامهها نبود، مثل نشان دادن پشت صحنه بخشی از برنامه را به خودش اختصاص میداد. بعد از آن برنامه «با طبیعت» را ساختم که خیلی برنامه خوبی بود و اسماعیل میرفخرایی اجرای آن را به عهده داشت و محمدعلی اینانلو بخش مستند گزارشی را اجرا میکرد. این برنامه در مطبوعات هم انعکاس خیلی خوبی پیدا کرد و خیلیها دربارهاش نوشتند و بعد از آن در تلویزیون ماندم و برنامههای مختلفی را اجرا و تهیه کردم که میتوانم به برنامه «خانهای برای همه» و «به خانه برمیگردیم» اشاره کنم. خوشبختانه قرعه اولین اجرای تجربههای خوب به نام من افتاده است. به یاد دارم در برنامه به خانه برمیگردیم برای نخستین بار در کسوت یک مجری داخل آشپزخانه رفتم، لباس آشپزی پوشیدم و آشپزی کردم. در برنامه به خانه بر میگردیم به نوعی ساختارشکنی کردید. در آن زمان مشکلی با این نوع ساختار برنامهسازی نداشتند؟ نه، خیلی هم استقبال کردند. من و خانم درودی سعی کردیم محیط خانواده را در برنامه به خانه برمیگردیم برای مردم تداعی کنیم. من نام برنامه را پیشنهاد دادم و قبول شد. در آن زمان آقای مفید مدیر شبکه و آقای یمینی تهیهکننده برنامه بود. سالهای قبل در عصرهای رادیو برنامهای با نام به خانه برمیگردیم پخش میشد که با استقبال شنوندگان روبهرو شد. تیزرهای این برنامه را ناصر چشمآذر ساخته بود. این برنامه در ذهن من بود، به همین دلیل اصرار کردم نام این برنامه تلویزیونی را هم به خانه برمیگردیم بگذاریم که عاقبت قبول کردند. ابتدا قرار بود نام برنامه خانواده به علاوه خانواده باشد، اما با اصرار من نام به خانه برمیگردیم را قبول کردند. من موسیقی آن برنامه رادیویی را آوردم و به آقای یمینی دادم. وقتی این آهنگ را روی تصاویر گذاشتیم، خیلی خوب شد. خوشبختانه برنامه خیلی گرفت و همه جا دربارهاش حرف میزدند و دلیلش هم موضوع و فضای صمیمانهاش بود. شما در برنامه به خانه برمیگردیم بدون آن که به مهمان برنامه بیاحترامی کنید یا آداب اجرا را زیر پا بگذارید، با او وارد چالش میشدید، اما در حال حاضر برخی مجریان با بهره بردن از کلمات کوچه و بازاری احساس ساختارشکنی میکنند و این در حالی است که آداب درست اجرا را زیر پا میگذارند. نظرتان درباره اجرای چنین مجریانی چگونه است؟ این اشتباه است که مجری یا گوینده از کلمات کوچه و بازاری استفاده کند. ما در عین حال که باید فضای صمیمانه را حفظ کنیم، باید حافظ ادب رسانهای هم باشیم. ادب رسانهای این نیست که از کلمات اغراقآمیز استفاده کنیم. ادب رسانه و احترام به مخاطب در همه چیز است؛ از لباس پوشیدن گرفته تا بقیه موارد. این اشتباه است که مجری یا گوینده از کلمات کوچه و بازاری استفاده کند. ما در عین حال که باید فضای صمیمانه را حفظ کنیم، باید حافظ ادب رسانهای هم باشیم. درست صحبتکردن به منزله کتابی صحبتکردن نیست. ما باید یاد بگیریم در اجرا درست صحبت کنیم. زبان فارسی آهنگ دارد. نباید ادبیات کوچه و بازار را به برنامه بیاوریم، چون موفق نخواهیم شد. الان میشنویم که برخی گویندگان مثلا میگویند که تو فاز نیستید و... این در حالی است که از این کلمات به هیچ وجه در رادیو و تلویزیون نباید استفاده کرد. باید این کلمات ممیزی شوند. وقتی ما پشت میکروفن مینشینیم، باید ادب رسانهای را حفظ کنیم. باید این موارد آموزش داده شود. باید این اخلاق رعایت شود. نباید این نوع حرف زدن برایمان عادی شود، چون وقتی یک نفر که علاقهمند به اجراست و در برنامهها چنین کلماتی را میشنود، فکر میکند این نوع صحبتکردن خوب است و او هم وقتی برای تست اجرا مراجعه میکند این روش را دنبال میکند و این روش اشتباه مثل قارچ رشد میکند. دلیل این که مجریان و گویندگان از این واژهها استفاده میکنند، این است که درست انتخاب نشده و آموزش صحیح را هم ندیدهاند. البته گاهی در آثار نمایشی چنین کلماتی را میشنویم. در نمایش این مساله فرق میکند، چون بازیگر، شخصیت یک فرد تخیلی را بازی میکند. استفاده از این کلمات به معنای تائید آن نیست. از سوی دیگر بازیگر چنین نقشی در زندگی واقعیاش از این کلمات استفاده نمیکند، بلکه نقشاش ایجاب میکند این کلمات را بیان کند. اگر به شما مسئولیتی در رادیو بدهند، اولین کاری را که انجام میدهید، چیست؟ احترام به مخاطب، ساخت برنامههای خوب، انتخاب صداهای مناسب و درست صحبت کردن جزو مواردی است که باید رعایت شود و من هم سعی میکنم این موارد را اجرایی کنم. شما اگر کارتان را درست و خوب انجام بدهید، یعنی به مردم احترام گذاشتهاید. ما باید سر وقت به برنامه بیاییم و سر زمان مشخص برنامه را شروع کنیم. این جزئیات خیلی مهم است، اما ما همیشه درباره کلیت حرف میزنیم. در حالی که جزئیات خیلی اهمیت دارد و نباید از آن غافل شویم. اگر به مردم گفتهاید برنامه ساعت 8 پخش میشود باید سر ساعت روی آنتن برود، نه این که یک روز پنج دقیقه به 8 و یک روز دیگر 8 و 10 دقیقه پخش شود. اگر خلاف این مساله عمل کنیم، یعنی ابتدا به خودمان احترام نگذاشتهایم. در حال حاضر شاهد ورود صداهای شبیه به هم در رادیو هستیم. در حالی که در گذشته این طور نبود و هر مجری با توجه به تن صدایش برنامه خاصی را اجرا میکرد. چگونه میتوان جلوی شیوع این موضوع را گرفت. این مساله زمان میبرد. نمیتوانید به آدمها بگویید بعد از این همه سال کار کردن به خانه بروند و کارشان را رها کنند باید دنبال راه حل مناسب بود. در گذشته صداها شبیه به هم نبود. هر صدا برای یک گونه از برنامه استفاده میشد. صدای آقای مانی برای برنامههای بامدادی مناسب بود یا شنوندگان صدای صدرالدین شجره را در آن زمان گوش میدادند، میدانستند برنامه برای جوانان است. بهروز رضوی برنامههای ادبی اجرا میکرد. زمانی که من برنامه سلام صبح بخیر را اجرا میکردم فرمول را در برنامه پیدا کردم و طبق آن پیش رفتم. اگر به مردم گفتهاید برنامه ساعت 8 پخش میشود باید سر ساعت روی آنتن برود، نه این که یک روز پنج دقیقه به 8 و یک روز دیگر 8 و 10 دقیقه پخش شود. اگر خلاف این مساله عمل کنیم، یعنی ابتدا به خودمان احترام نگذاشتهایم. حالا بعضی فکر میکنند برنامه صبح را باید با صدای بلند اجرا کنند. هر برنامه حساش را به مجری منتقل میکند که چگونه اجرا شود. فقط کافی است تمرکز کرده و آن را پیدا کنیم. شما در برنامه تلویزیونی مردم ایران سلام بخش رادیویی را اجرا میکردید، چرا دیگر این تجربه را تکرار نکردید؟ چون کسی دیگر نخواست. قبل از این که چنین ایدهای را در یک برنامه تلویزیونی اجرایی کنیم، من، شهیدیفرد و آقای لطفی خیلی درباره آن صحبت کردیم تا بالاخره به نتیجه رسیدیم این ایده را اجرا کنیم. البته ابزارمان کامل نبود. در واقع پول تلویزیون کم بود. اگر ابزارمان کامل بود خیلی بهتر از این میشد. با وجود اجرایی نشدن همه ایدههایم به دلیل نبود بودجه، اما بینندگان استقبال خوبی از بخش رادیوی تک نفره کردند. ولی با امکانات کم این بخش را خیلی خوب درآورده بودید. فقط 20 درصد از ایدههایمان را اجرا کردیم، اما خوشبختانه با استقبال زیادی از سوی مردم روبهرو شد. در آنجا فکر نمیکردم مقابل دوربین تلویزیون هستم، بلکه فکر میکردم در رادیو هستم و تلویزیون از من فیلم میگیرد. من بدون این که کاری به کسی داشته باشم برنامه اجرا میکردم. دلیل استقبال مردم این بود که ایده نویی بود، اما بعد رها شد. همین کار را شبکههای دیگر راه انداختند، اما به نحو بدی اجرا کردند که نگرفت و مردم از آن استقبال نکردند. با توجه به این که هم در رادیو و هم در تلویزیون اجرا داشتهاید، به نظرتان مخاطبان رادیو وفادارتر هستند یا بینندگان تلویزیون؟ شنوندگان رادیو وفادارتر هستند. من این مساله را تجربه کردهام. وقتی در تاکسی مینشینم یا برای خرید بیرون میروم، همه به من میگویند آقا صدای شما چقدر آشناست... یعنی مردم اول من را با صدایم میشناسند و بعد با چهره. به همین دلیل است که میگویند تنها صداست که میماند. توقف برای شنیدن صدای اخوان ثالث جواد آتشافروز جزو آن دسته از گویندگان و برنامهسازان رادیویی است که همیشه کارش را جدی گرفته و برای آن وقت و انرژی گذاشته است. او از دوران کودکی وارد رادیو شده و در طول این سالها نسبت به این رسانه وفادار مانده است. آتشافروز معتقد است برنامهساز، گوینده و دیگر عواملی که در ساخت یک برنامه مشارکت دارند باید با برنامه رفیق باشند تا حس خوبشان را از طریق امواج به مردم منتقل کنند. او میگوید اگر درست برنامهسازی کنیم، شنونده وفادار و پایدار خواهد بود و روز به روز ارتباط نزدیکتری با برنامه برقرار میکند. آتشافروز اعتقاد دارد وقتی برنامهای خوب باشد، حتما مخاطب را درگیر میکند. او میگوید چند سال پیش در بزرگراه مشغول رانندگی بوده که برنامهای با اجرای مهدی اخوان ثالث از رادیو فرهنگ پخش میشود. آنقدر این برنامه او را جذب میکند که ناخودآگاه در حاشیه بزرگراه ماشین را متوقف میکند تا با خیال راحت برنامه را گوش کند. او میگوید احساس کردم نیمساعت برنامه آنقدر ارزش دارد که به خاطرش ماشین را نگه دارم. گرچه کار زیادی هم داشتم، اما یک برنامه خوب مرا وادار کرد همه کارها را متوقف کرده و آن را گوش کنم. او میگوید وقتی مقالهای را بخواند که از خواندش لذت ببرد، برای ده بار هم شده آن را میخواند تا همه کلمات در ذهناش ماندگار شود. او تاکید میکند از دیدن فیلم سینمایی «جدایی نادر از سیمین» به کارگردانی اصغر فرهادی خیلی لذت برده و بارها به تماشای این فیلم نشسته، چراکه حقایق زندگی را بیان میکند. یکی از صحنههای دلپذیر این فیلم برای آتشافروز، لحظهای است که شهاب حسینی سرش را به دیوار میکوبد و از زمین و زمان گلایه میکند. آتشافروز در بیان خاطراتش هم یادی از شهاب حسینی به عنوان یکی از بازیگران بااخلاق میکند و میگوید با شهاب حسینی سالها پیش در یکی از برنامههای شبکه جامجم همکای کرده است. او معتقد است شهاب حسینی از بازیگرانی است که کارش را بلد است و آن را با عشق انجام میدهد. او ویژگی حسینی را مودب بودن و فروتنی ذکر میکند که در طول مدت همکاری توانست ارتباط خوبی با برنامه برقرار کند و این حس خوب را به بینندگان تلویزیون هم منتقل کرده است. فاطمه عودباشی / گروه رادیو و تلویزیون
8 بهمن 1392 ساعت 12:08 | شماره خبر: 1362273167037112529
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
با برنامههایم رفیق میشوم
تاریخ انتشار 8 بهمن 1392 ساعت 08 00 | شماره خبر 1361231078408186050 وقتی نام جواد آتشافروز به میان میآید مردم ناخودآگاه به یاد برنامه قدیمی رادیو با نام سلام صبح بخیر میافتند که در زمان خودش توانست مخاطبان زیادی را جلب کند این برنامه به لحاظ اجرا و فرم حرفهایجواد رضویان در رادیو هفت
تاریخ انتشار 3 بهمن 1392 ساعت 09 49 | شماره خبر 1355996560536180265 برنامه رادیو هفت که برنامه شبانگاهی شبکه آموزش است و هر هفته یک گفتوگوی ویژه برای مخاطبان خود ترتیب میدهد این هفته با جواد رضویان بازیگر سینما و تلویزیون گفتوگو میکند به گزارش رواجواد رضویان در رادیو7 از خود میگوید
جواد رضویان در رادیو7 از خود میگوید رادیو 7 این هفته میزبان جواد رضویان بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون است منصور ضابطیان تهیهکننده برنامه رادیو7 در گفتگو با خبرنگار حوزه رادیو و تلویزیون باشگاه خبرنگاران گفت امشب قسمت دوم از گفتگوی ویژه با جواد رضویان کارگردان سجواد رضویان به «رادیو هفت» میآید
چهارشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۶ ۰۵ گفتوگوی شبانه این هفته ضابطیان با جواد رضویان بازیگر سینما و تلویزیون است به گزارش سرویس تلویزیون و رادیو ایسنا مخاطبان شبکه آموزش از امشب در برنامه زنده شبانگاهی رادیو هفت شاهد گفتوگوی منصور ضابطیان با رضویان خواهند بود سید جواد رضویان زادهٔخارج از گود/ از چشمان منتظر کوچولوهای قهرمان در فرودگاه تا تسلیت فوتبالی به جواد خیابانی
خارج از گود از چشمان منتظر کوچولوهای قهرمان در فرودگاه تا تسلیت فوتبالی به جواد خیابانی دانلود لینک ۱۳۹۲ ۱۰ ۱۴ - ۲۱ ۳۴علي کريمي: مربي تراکتورسازي نميشوم
علي کريمي مربي تراکتورسازي نميشوم علي کريمي ميگويد با اين وضعيت امکانات فوتبال ايران نبايد انتظار داشته باشيم فوتبال ما پيشرفت کند و رو به جلو برود علي کريمي بازيکن تراکتورسازي درخصوص بازي اين تيم مقابل فجرسپاسي اظهار کرد بازي که اصلا بار فني نداشت ولي طبيعتا يک سري موقعيت&زمان و مکان برگزاری مجلس ترحیم مادر جواد خیابانی
تاریخ انتشار 15 دی 1392 ساعت 11 21 | شماره خبر 1333914135088662946 مجلس ترحیم مادر جواد خیابانی روز دوشنبه برگزار خواهد شد این مراسم روز دوشنبه در مجتمع مذهبی مهدیه واقع در کرج میدان توحید ابتدای بلوار بلال خیابان شهید اویسی از ساعت 14 تا 16 برعلی کریمی: مربی تراکتورسازی نمیشوم
علی کریمی مربی تراکتورسازی نمیشوم علی کریمی میگوید با این وضعیت امکانات فوتبال ایران نباید انتظار داشته باشیم فوتبال ما پیشرفت کند و رو به جلو برود ایسنا علی کریمی بازیکن تراکتورسازی درخصوص بازی این تیم مقابل فجرسپاسی اظهار کرد بازی که اصلا بار فنی نداشت ولی طبیعتا یک سریجواد نکونام هم از استقلال رفتنی شد
اسطوره بعدی کیست جواد نکونام هم از استقلال رفتنی شد روزی که پژمان منتظری از استقلال جدا شد خبر جدایی نکونام نیز سر زبان ها افتاد به گزارش جام جم ورزشی به نظر میرسد روند مهاجرت بازیکنان بزرگ استقلال به دیگر کشورهای آسیایی توقفناپذیر است بعد از بازیکنانی مثل فرهادتنها موجود سازگار با امواج خطرناک رادیو اکتیو
تنها موجود سازگار با امواج خطرناک رادیو اکتیو جام کودک آیا می دانید تقریبا یک سوم وزن یک زن و یک دوم وزن یک مرد را ماهیچه تشکیل می دهد آیا می دانید ۳۰ برابر جمعیتی که امروزه بر روی کره زمین است در زیر خاک مدفون اند آیا می دانید با یک مداد می توان خطی به طول ۵۶ کینبیحبیبی:اصلاحطلبان و اصولگرایان رفیق و رقیب باشند/زاکانی: احزاب باید در جامعه تولید حرف کنند
نبیحبیبی اصلاحطلبان و اصولگرایان رفیق و رقیب باشند زاکانی احزاب باید در جامعه تولید حرف کنند دبیر کل احزاب موتلفه و رهپویان از دیگر شرکت کنندگان در جلسه احزاب با وزیر کشور بودند آفتاب محمدنبی حبیبی صبح امروز در نشست احزاب با وزیر کشور با بیان اینکه برای اینکه بخواهیم یک تشجواد نکونام هم از جمع آبيپوشان جدا ميشود؟
جواد نکونام هم از جمع آبيپوشان جدا ميشود باشگاه استقلال پيشنهاد مطرح شده از يکي از باشگاههاي چيني براي جواد نکونام را بررسي خواهد کرد يک باشگاه چيني طي روزهاي گذشته با ارائه پيشنهادي جالب توجه خواهان به خدمت گرفتن نکونام شده است کاپيتان تيم ملي پيشنهاد رسيده را با مسولان استمهران دوستی در رادیو نمایش
تاریخ انتشار 14 دی 1392 ساعت 15 27 | شماره خبر 1332837219744647098 مهران دوستی به برنامه چهل سالگی رادیو نمایش میآید مهران دوستی مجری رادیو من و کافه رادیو ی رادیو جوان امروز در برنامه چهل سالگی رادیو نمایش حاضر میشود همچنین بیوک میرزایی گلاره-