تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 13 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله هرگاه ميهمان داشتند، با او غذا مى‏خوردند و دست ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804063669




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ميلاد كي‌مرام: از اول زرنگ بودم!


واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
ميلاد كي‌مرام: از اول زرنگ بودم!




ميلاد كي‌مرام به تازگي بازي در سريال «بچه‌هاي نسبتاً بد» به كارگرداني سيروس مقدم را به پايان رسانده است، به گفته خودش بازي در اين سريال برايش يك اتفاق ويژه بوده، اين‌كه با سيروس مقدم همكاري كرده و شخصيت«سمير» را آنطور كه مدنظرش بوده پرداخت كرده است.





روزنامه ایران: ميلاد كي‌مرام به تازگي بازي در سريال «بچه‌هاي نسبتاً بد» به كارگرداني سيروس مقدم را به پايان رسانده است، به گفته خودش بازي در اين سريال برايش يك اتفاق ويژه بوده، اين‌كه با سيروس مقدم همكاري كرده و شخصيت«سمير» را آنطور كه مدنظرش بوده پرداخت كرده است يا به قول معروف مال خودش كرده است، به فاصله چند روز از پايان پخش سريال «بچه‌هاي نسبتاً بد» با كي مرام كه اين روزها مقابل دوربين مصطفي كيايي در فيلم سينمايي«خط ويژه» است در مورد حضورش در اين سريال و كارهاي جديدش گپ و گفتي داشتيم.


مي‌گويند بازيگري را به صورت آكادميك از كلاس‌هاي آقاي كيميايي شروع كرديد؟

من كار هنري را از شهرم (بندر انزلي) شروع كردم. از ابتدا به تئاتر علاقه‌مند بودم و در۱۶ سالگي با نمايش «شب نشيني در جهنم» به كارگرداني مهرداد راياني مخصوص جايزه بهترين بازيگر تئاتر منطقه‌اي فجر را دريافت كردم و در‌‌ همان شهرستان دو تجربه تصويري هم داشتم كه آقايان پاك‌سرشت و معيني لطف كردند و به من اعتماد كردند. بعداز اين‌كه به تهران آمدم، سعي كردم بازيگري را به‌صورت آكادميك ياد بگيرم، همه جا رفتم، مثل كلاس‌هاي كارنامه يا كلاس‌هاي آقاي سمندريان. در ‌‌نهايت كلاس‌هاي آقاي كيميايي را انتخاب كردم. در دوره اول كلاس‌هاي آقاي كيميايي، شاگرد اول كلاس‌هايشان شدم و اين آشنايي سر آغاز اتفاق خوبي بود، چرا كه توانستم در فيلم «رئيس» در گروه كارگرداني باشم. مسعود كيميايي جدا از اين‌كه الفباي سينما را به من آموخت، يك درس مهم به من داد و آن درس درست زندگي كردن بود. نگاه من به زندگي را تغيير داد ونگاه درست به پيرامونم را به من ياد داد. بعد از مدتي شروع كردم در يك رستوران كار كردن و يك شب وقتي خانم گلاب آدينه آمده بودند از رستوران شام بخرند در مورد علاقه‌ام به بازيگري با او حرف زدم و خانم آدينه هم آن زمان در تدارك ساخت مجموعه‌اي به نام «خواستگاران» براي شبكه يك بودند و به من گفتند: «بيا و براي بازيگري تست بده» من تست دادم و به جاي يك نقش، ۲۱ نقش در اين سريال اپيزوديك بازي كردم. بودن در اين سريال دريچه جديدي در زندگي من بود كه به خاطر اين اتفاق هميشه سپاسگزار خانم آدينه هستم.






پس بعد از فيلم «رئيس» ارتباط شما با مسعود كيميايي قطع شد.

نه به اين صورت، در حقيقت پيشنهادي براي حضور در فيلم‌هايشان نداشتم تا اين‌كه براي فيلم «متروپل» براي بازي در يكي از نقش‌هاي اصلي پيشنهاد دادند، قرارداد هم بستم، اما بخت با من يار نبود كه در اين فيلم حضور داشته باشم. هميشه دوست داشتم اداي ديني به استادم بكنم و متأسفانه چون ساخت اين فيلم همزمان با تصوير‌برداري سريال «بچه‌هاي نسبتاً بد» شد نتوانستم هماهنگي انجام بدهم، اين كم سعادتي من بود و اميدوارم روزي برسد كه بتوانم مقابل دوربين او باشم.

از وقتي كه قدم در مسير حرفه‌اي بازيگري گذاشتيد تا به امروز تا چه حد نظر منتقدان برايت تعيين‌كننده بوده است؟

خيلي زياد و فكر كنم از انتخاب‌هايم مشخص باشد. بعد از بازي در فيلم «كوچه ملي» منتقدان من را به مسير خاصي هدايت كردند و عده‌اي هم معتقد بودند كه من به درد بازي درفيلم‌هايي از جنس فيلم‌هاي مسعود كيميايي يا سينماي معترض مي‌خوردم. اما خب! من از ايستايي بدم مي‌آيد و هميشه دلم مي‌خواهد كاري را انجام بدهم كه تا به حال انجام ندادم. در زندگي شخصي‌ام هم همين شكل هستم؛ درست به سمت چيزي مي‌روم كه از آن مي‌ترسم يا تجربه‌اش نكرده‌ام. اين جسارت به موفقيت هر آدمي كمك مي‌كند و خدا كمكم كرده كه اين قدرت ريسك و جسارت همراه من هم باشد. تا اينجا كه كارهايم هربار، با رويه قبلي متفاوت بوده و در حال حاضر هم كه مشغول بازي در فيلم «خط ويژه» هستم كه كاملاً با نقش‌هاي قبلي من متفاوت است.هميشه سعي مي‌كنم خودم را تكرار نكنم و كارنامه متفاوتي داشته باشم. همه اين تلاش‌ها براي اين است كه براي كارگردان‌ها و تهيه‌كننده‌ها از خودم ذهنيت ثابت نسازم.

برخي ازمنتقدان معتقدند كه بعضي از بازيگران خودشان را تكرار مي‌كنند.

دقيقاً همينطور است، متأسفانه برخي از بازيگران ما در يك قالب ماندند و معدود بازيگراني هستند كه سعي مي‌كنند كارهاي متفاوتي انجام بدهند. پذيراي انتقادات هستم و دوست دارم ايراد‌هايم گفته شود؛ به آن‌ها فكر كنم و اين ايراد‌ها را درست كنم.

در جايي گفته بوديد كه بازي در سينما و تلويزيون براي شما متفاوت است. تفاوت اين دو مديوم از نگاه شما چيست؟

فكر مي‌كنم بايد به اين موضوع در زمان بهتري پرداخت، اما يكي از دلايل كوچك آن اين است كه اصولاً مخاطب اين دو مديوم با هم متفاوت است، در تلويزيون بيشتر از نماهاي بسته استفاده مي‌شود در صورتي كه در سينما اينطور نيست اما بعيد مي‌دانم در جنس بازي بازيگر، اين دو مديوم تفاوتي ايجاد كند. اصولاً مخاطب اين دو مديوم با هم متفاوت است. در تلويزيون براي مردم بازي مي‌كنيد، علاوه بر اين‌كه ما در تلويزيون محدوديت‌هايي داريم كه نمي‌توانيم آن‌ها را وارد بازي‌مان كنيم اما در سينما شرايط فرق مي‌كند و خيلي چيزهاي ديگر دخيل است.

اين شرايط سينما را ترجيح مي‌دهيد يا تلويزيون را؟

براي من كار خوب اولويت دارد. ترجيح من سينما است اما شايد سيروس مقدم تصميم بگيرد سريال «بچه‌هاي نسبتاً بد۲» را كليد بزند و مطمئناً نمي‌توانم به او پاسخ منفي دهم و يكسري كارگردان‌هاي خاص كه دوست دارم با آن‌ها تجربه همكاري داشته باشم.

چرا اصولاً كارهاي سينما با كيفيت‌تر از تلويزيون است؟

به نظر من كار‌شناسي بيشتري روي يك فيلم سينمايي مي‌شود. وقت بيشتري روي فيلمنامه آن يا انتخاب بازيگران مي‌شود و با دقت و صبر بيشتري كارمي شود، اما در تلويزيون اين اتفاق نمي‌افتد. اما من خودم را خط كشي نمي‌كنم، شايد يك تئا‌تر يا يك فيلم كوتاه خوب، بتواند من را ارضا كند. من كارهايي كه از انجامشان لذت مي‌برم احساس رضايت مي‌كنم وهر اتفاقي كه من را به لذت برساند هدف‌هاي كوتاه مدت زندگي من مي‌شود.






همكاري با سيروس مقدم چطور اتفاق افتاد؟

سيروس مقدم قهرمان تلويزيون است. تا وقتي كسي با او كار نكند متوجه منظور من نمي‌شود، سريال‌هاي او پر طرفدار‌ترين سريال‌هاي تلويزيون است و اين نشان مي‌دهد كه كارش را بلد است، اسم او هر بازيگري را براي حضور در كارش تحريك مي‌كند، بسياري از بازيگران حال حاضرسينماي ايران كه خوش مي‌درخشند با سيروس مقدم همكاري داشته‌اند مثل شهاب حسيني كه من يكي از طرفداران بازي او هستم، او يكي از بهترين بازي‌هاي سال‌هاي ابتدايي بازيگري‌اش در سريال «پليس جوان» بود. يا خيلي از بازيگران حرفه‌اي سينما كه حداقل يك‌بار در كارهاي ايشان حضور داشتند.سيروس مقدم آنقدر اعتماد به نفس مي‌دهد كه در كنارش احساس آرامش مي‌كني، از طرفي فيلمنامه خوب پيمان عباسي من را بيشتر سر ذوق آورد، شخصيت «سمير» بسيار متفاوت بود و دوست داشتم آن را طوري ايفا كنم كه ميلاد كي مرام دوست دارد نه جوري كه تا حالا ديديم. شايد بازي در اين نقش را به هر كس ديگري غير از من پيشنهاد مي‌دادند جور ديگري مي‌شد. نمي‌گويم خوب يا بد! شايد بهتر از چيزي مي‌شد كه من بازي كردم اما به اين شكل در نمي‌آمد، سعي كردم خاص خودم اين شخصيت را پرداخت كنم. «سمير» شخصيتي بود كه دراماتيزه شده بود. بازي در اين نقش به من كمك مي‌كرد كه نقاط مختلف بازي‌ام را نشان بدهم و اين براي هر بازيگري ارزشمند است. ساخت ۲۶ قسمت سريال در دو ماه جز كار كردن با سيروس مقدم اتفاق نمي‌افتد.

شهرت تا به امروز چه اثري روي زندگي شخصي تو گذاشته است؟

من هميشه از خدا خواستم اگر مي‌خواهد چيزي به من بدهد اول جنبه داشتن آن را به من ارزاني كند خواه شهرت يا هر چيز ديگر. اين اتفاق با سريال «نابرده رنج» و «بچه‌هاي نسبتاً بد» براي من افتاد. نتيجه اين است كه بعد از مدتي توقع مردم از تو بالا مي‌رود و نمي‌تواني از مردم دور باشي و آن‌ها دوست دارند تو را ببينند. اين كارم را سخت مي‌كند چون سعي مي‌كنم كم بازي كنم. چند روز پيش سر صحنه فيلمبرداري فيلم «خط ويژه» چند جوان موتور سوار من را در خيابان ديدند و گفتند: «كل محل ما مثل سبيلاي«سمير»، تو سريال «بچه‌هاي نسبتاً بد» گذاشتن، چرا سيبيلاتو زدي؟» شنيدن اين جمله يه حال خوبي به من مي‌دهد و شايد مردم دوست دارند از الان به بعد من را در اين قالب شخصيت بيشتر ببينند و اين را به حرف‌هاي قبلم بر مي‌گردانم كه بسياري از مردم دوست دارند بازيگرهايي را كه در يك نقش خاص به شهرت مي‌رسند در قالب‌‌ همان شخصيت ببينند مثلاً هر وقت هوس ديدن يك جوان عاصي را مي‌كنيم سريع به ياد حامد بهداد مي‌افتيم در صورتي كه حامد بهداد يك بازيگر است كه از عهده بازي در هر نقشي بر مي‌آيد. من بازي در فيلم «خط ويژه» را به اين دليل انتخاب كردم كه نقش متفاوتي بازي كنم.

تا به حال اين شهرت باعث آزارتان هم شده است؟

چند روز پيش براي خريد يك كت به يك پاساژ رفتم. ساعت ۲ بعد از ظهر رفتم و ساعت ۸ شب از آنجا بيرون آمدم و يك جايي نمي‌داني بايد جواب محبت مردم را چطور بدهي. من استدلالي در زندگي‌ام دارم و اين‌كه هميشه مي‌گويم: «كسي كه دلش با خدا باشه از اين چيزا نمي‌ترسه» من حرفي را از پدرم به يادگار دارم كه سرمشق زندگي‌ام است كه مي‌گويم: «خدايا هر چيزي كه تو رو ازم دور مي‌كنه ازم بگير.» اگر دلت با خدا باشد هيچ اتفاق نمي‌افتد.

برگرديم به سريال «بچه‌هاي نسبتاً بد» در اين سريال ارتباط شما با بازيگران ديگر چطور بود؟

سعي مي‌كنم در مورد همكارانم نظر ندهم، نظر دادن چيز سختي است، در اين سريال هر كس اندازه خودش بازي كرد، اما من سعي مي‌كنم چيزي را كه مي‌خواهم از بازيگر مقابلم بگيرم، فشارهاي عجيب و غريبي در اين كار بود كه اگر مديريت سيروس مقدم نبود كار به سرانجام نمي‌رسيد. بنا براين درباره بازيگران اين كار نظري نمي‌دهم.

بازيگري شغل عجيبي است، يك بازيگر به دليل موقعيتي كه دارد گاهي تبديل به يك الگو در جامعه مي‌شود كه تمام رفتار و حركاتش زير ذره بين است. به نظر شما هم بازيگري با شغل‌هاي ديگر متفاوت است؟

اين اتفاق فقط به بازيگري مربوط نمي‌شود تمام افراد مشهور با اين اتفاق روبه‌رو هستند، شهرت يكسري عواقب دارد كه اگر جنبه آن‌ها را نداشته باشي زود ازآن خسته مي‌شوي.

يعني هيچ وقت تا به حال سعي نكرديد از شهرت استفاده كنيد؟ مثلاً در يك صف طولاني از ديگران جلو بزنيد؟

از اول زرنگ بودم، وقتي مي‌رفتم نانوايي سعي مي‌كردم دفعه اول با نانوا رفيق شوم كه روزهاي بعد زود‌تر كارم راه بيفتد(با خنده) اما گاهي اوقات دوستان لطف دارند و كارت را سريع انجام مي‌دهند كه اگر بخواهي در مقابل لطفشان مقاومت كني ممكن است فكر كنند خودت را مي‌گيري. اما هيچ آدمي نيست كه از شهرت و رانت استفاده نكند. شهرت مسئوليت ما را بيشتر مي‌كند و فقط بايد مراقب رفتارمان باشيم چون خواه يا ناخواه مردم از رفتارهاي ما الگو‌برداري مي‌كنند.

چيزي هست كه از آن بترسيد؟

مثلاً از ارتفاع! خدا بيامرزد پيمان ابدي را. نخستين بار من با او جامپينگ كردم با اين‌كه ترسم ريخت اما هنوزم از فكر كردن به آن ارتفاع مي‌ترسم. چيزهايي كه من را مي‌ترساند معنوي است، اما چيزي كه من را ناراحت مي‌كند، قضاوت كردن است كه متأسفانه شغل اصلي خيلي از مردم شده است خصوصاً در حرفه ما كه عجيب و غريب وجود دارد.






شايد كسي نظرش را مي‌گويد و شما فكر مي‌كنيد قضاوت مي‌كند.

فكر كنيد من مثلاً نظر مي‌دهم كه اين سيب خوشمزه است. خب، مي‌توانم نظرم را براي خودم نگه دارم اما وقتي سعي كني نظرت را به همه القا كني ديگر اسمش قضاوت است.

چه پديده اجتماعي ديگري تو را اذيت مي‌كند؟

چيزي كه اصولاً ناراحتم مي‌كند اين است كه برخي احترام را با علم اشتباه مي‌گيرند. احترام بر مبناي كسوت است. قطعاً كسي كه سن و سال بيشتري دارد بايد به او احترام گذاشت، اما اين دليل نمي‌شود مني كه با ۲۸ سال سن ۱۲ سال در كار هنري بوده‌ام و كسي كه ۳ سال است قدم دراين راه گذاشته است علمش از من كمتر باشد. معتقدم در سينما كسي جاي كس ديگري را نمي‌گيرد. من هر كمكي از دستم بر بيايد براي آدم‌هايي كه دوست دارند وارد اين حرفه شوند انجام مي‌دهم. متأسفانه يك ذره تعداد آدم‌هاي بي‌عقده در سينماي ما كم شده است.

خيلي از بازيگران ما در انجام كارهاي خيريه پيشقدم هستند و برخي فكر مي‌كنند انجام اين كار‌ها ريا كاري است، نظر شما چيست؟

من هم كار خير انجام مي‌دهم اما براي دلم كار مي‌كنم. يكي از شرط‌هاي من براي مصاحبه معرفي انجمن حمايت از كودكان مبتلا به سرطان (محك) است اين‌كه به واسطه حرف زدن من از اين انجمن مردم آنجا را بشناسند و كمك كنند اما اين كار را با اعتقادم و دلم انجام مي‌دهم.

چرا از تئا‌تر فاصله گرفتيد؟

اگر كار خوبي پيشنهاد شود حتماً انجام مي‌دهم. كارم را از تئا‌تر آغاز كردم و وجب به وجب صحنه را مي‌شناسم. تئا‌تر كار كردن حالم را خوب مي‌كند.







تاریخ انتشار: ۰۴ دی ۱۳۹۲ - ۱۷:۲۳





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 54]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن