واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري مجلس شوراي اسلامي: فرهنگ؛ اولويت اصلي پيشرفت كشور/فرهنگ، حاشيه و ذيل اقتصاد و سياست نيست
عضو كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس، با تاكيد بر ضرورت توجه به بحث فرهنگ، گفت: اگر فرهنگ جامعه اي وابسته و مرتزق از فرهنگ غرب باشد، ناچار ديگر ابعاد جامعه به جانب مخالف گرايش پيدا مي كند و بالاخره در آن مستهلك مي شود و موجوديت خود را در تمام ابعاد از دست مي دهد.
به گزارش خبرگزاري خانه ملت، ابوالقاسم خسروي سهل آبادي در يادداشتي با مضمون فرهنگ اولويت اصلي پيشرفت كشور، تاكيد كرد: فرهنگ هر جامعه، هويت و موجوديت آن جامعه را تشكيل مي دهد و با انحراف فرهنگ، هر چند جامعه از بعدهاي اقتصادي، سياسي، صنعتي و نظامي قدرتمند و قوي باشد، جامعه پوچ و ميان تهي مي شود.
متن كامل يادداشت به شرح زير است:
رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار اخيرشان با رييس و اعضاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي همچون هميشه بر برجسته كردن موضوع فرهنگ در جامعه و توجه جدي بر ارتقاي سطح كيفي توليدات فرهنگي و نيز اهتمام بيش از پيش به بحث تهاجم فرهنگي تاكيد كردند. ايشان با تاكيد بر اينكه فرهنگ و ارزش هاي فرهنگي، هويت و روح يك ملت است، يادآورشدند: فرهنگ، حاشيه و ذيل اقتصاد و سياست نيست بلكه اقتصاد و سياست حاشيه و ذيل فرهنگ هستند. به عبارتي فرهنگ در نظر ايشان يك نظام اعتقادي، ارزشي، رفتاري است كه بر همهي عرصههاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي تأثيرگذار و از آن تأثيرپذير است. اما متأسفانه فرهنگ و كار فرهنگي در ذهنيت برخي مسئولان و مديران اجرايي به يك مفهوم محدود كه در بهترين شرايط به ايجاد حساسيت روي محتواي كالاها و خدمات مستقيم فرهنگي معطوف ميشود و در اقدام عملي به ساخت فضاهاي فيزيكي در فرهنگ و افزايش منابع اعتباري براي كمك به فعاليتهاي فرهنگي ديني ميانجامد تبديل شده است. اين در حالي است كه اگر نگاه رهبر معظم انقلاب در ساختارهاي مديريتي كشور جاري ميشد، همهي مديران در همهي بخشهاي سياسي، اقتصادي، قضايي، نظامي و ... خود را موظف ميديدند كه پيامدها و آثار تصميمات، سياستها و اقدامات مديريتي خود را در حوزهي فرهنگ شناسايي و اصلاح نمايند. تامل و دقت در بيانات ايشان، اهميت و جايگاه حوزه فرهنگ و زير شاخه هاي اين عرصه را بيش از پيش نمايان مي سازد و عمل به فرمايشات ايشان در حوزه اجرا به ويژه در فصل بودجه بندي و اولويت گذاري در اموري كه در متن رهنمودهاي رهبري به خوبي برجسته شده، دستيابي به منويات يادشده را ميسر خواهد كرد.
بي شك بالاترين و والاترين عنصري كه در موجوديت هر جامعه اي دخالت اساسي دارد فرهنگ آن جامعه است، اساساً فرهنگ هر جامعه، هويت و موجوديت آن جامعه را تشكيل مي دهد و با انحراف فرهنگ، هر چند جامعه از بعدهاي اقتصادي، سياسي، صنعتي و نظامي قدرتمند و قوي باشد، جامعه پوچ و ميان تهي مي شود. اگر فرهنگ جامعه اي وابسته و مرتزق از فرهنگ غرب باشد، ناچار ديگر ابعاد جامعه به جانب مخالف گرايش پيدا مي كند و بالاخره در آن مستهلك مي شود و موجوديت خود را در تمام ابعاد از دست مي دهد.
به عقيده بسياري از صاحب نظران، دستيابي به توسعه و ايجاد نشاط و اميد در جامعه با تقويت بنيان هاي فرهنگي، ارتقاي فرهنگ عمومي و بازتعريف فرهنگ در گستره هاي مختلف از جمله سياست و اقتصاد امكان پذير خواهد بود متأسفانه در سال هاي اخير مشكلات اقتصادي مردم و نبرد پيدا و پنهان اقتصادي كه نظام سلطه بر ملت ايران تحميل كرده، در كنار برخي سهلانگاريها و سوءمديريتهاي داخلي موجب شده تا ساماندهي اوضاع اقتصاد كشور بهعنوان مهم ترين چالش دولت مطرح شده و جديترين بحثها در عرصه سياسي كشور، حول اين موضوع شكل بگيرد. در رابطه با فوريت موضوع ساماندهي آشفتگيهاي حوزه اقتصاد، هيچ شكي نيست ولي آيا محور اصلي برنامهريزيهاي دولت بايد صرفاً اقتصادي باشد؟
اگر از منظر اسلام به جامعه نگاه كنيم، فرهنگ زيرساختي اساسي به شمار مي رود كه نسبت به ساير حوزه ها پيشرو به حساب مي آيد و اين امر در مقابل نظريات توسعه غربي قرار دارد كه اقتصاد را در مركز و اصل حركت قرار مي دهد و ساير حوزه ها و از جمله فرهنگ را تابعي از اقتصاد ترسيم مي نمايد از همين منظر است كه الگوهاي توسعه غربي در تضاد حركت پيش رونده انقلاب اسلامي در جهت تحقق اهداف عالي اسلام قرار مي گيرد به همين جهت است كه رهبري معظم انقلاب با مطرح كردن بحث الگوي اسلامي ايراني پيشرفت و تأكيد بر جايگزيني آن به جاي الگوهاي توسعه غربي در واقع به دنبال ترسيم فضايي هستند كه در آن فرهنگ در جايگاه عالي خود قرار بگيرد. در واقع اصالت دادن به فرهنگ در گفتمان پيشرفت اسلامي موجب ميشود تا راه حلهاي ارائه شده در همه حوزهها از جمله اقتصاد تغيير كند. بنابراين بسياري از مشكلات اقتصادي كشور كه موضوعات مهمي هستند، لزوما راه حلهاي اقتصادي نداشته يا لااقل بخشي از راهحلهاي آنها از جنس راهحلهاي اقتصادي نيست.
براي مثال آمارهاي اقتصادي نشان ميدهد كه كشور ما طي دو دهه گذشته به عارضه مصرف گرايي مبتلا شده و بهشدت بهسمت مصرف بيشتر كالا، بهخصوص كالاهاي لوكس و خارجي گرايش پيدا كرده است. اين مسأله در الگوهاي توسعه غربي نهتنها مذموم نيست، بلكه نشانهاي از رشد اقتصادي و رفاه بيشتر جامعه بوده و مايه فخر و مباهات است. اما در مقابل در جامعه اسلامي مصرف بيش از حد، گرايش به تجمل و تفاخر به رفاه ممدوح نيست و مورد تقبيح قرار گرفته است. رهبر معظم انقلاب نيز تذكرات مكرري درباره اصلاح الگوي مصرف دادهاند و حتي سال 88 را به عنوان سال اصلاح الگوي مصرف نامگذاري نمودند. مشخص است كه اصلاح الگوي مصرف يك امر فرهنگي است كه تأثير آن در حوزه اقتصاد بسيار چشمگير است به طوري كه كشور را از ورود كالاهاي بسياري بي نياز مي كند و در شرايط تحريم از خروج ارز از كشور جلوگيري مي نمايد.
در پايان ذكر اين نكته ضروري است كه اصالت دادن به فرهنگ، به معناي ناديده گرفتن ساير حوزههاي برنامهريزي براي كشور نيست، چراكه بنابر شرايط خاص امروز جامعه ما، پرداختن به مسايل اقتصادي از ضرورتهاست. اما توجه به اين نكته نيز لازم است كه انقلاب اسلامي اساساً يك انقلاب فرهنگي بوده و مهمترين اهداف آن هم فرهنگي هستند بنابراين اگرچه همواره بيشترين دغدغه دولتمردان، حل مشكلات اقتصادي است، اما خارج كردن فرهنگ از اولويتهاي دولت، به بهانه مشكلات اقتصادي جامعه پذيرفتني نيست به خصوص كه سرمايه گذاري در حوزه فرهنگ همان گونه كه رهبر معظم انقلاب اسلامي نيز به آن اشاره و تاكيد داشتند، از ضروريات كنوني كشور براي مقابله با هجمه فرهنگ و جنگ نرم دشمن و مصون سازي نسل نو در رويارويي با انبوه توليدات مخرب بيروني است.
چهارشنبه 4 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري مجلس شوراي اسلامي]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 48]