تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نشانه توبه كننده چهار است: عمل خالصانه براى خدا، رها كردن باطل، پايبندى به حق و...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1842116743




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ضدانقلاب براي سر «مهدي» جايزه گذاشته بود


واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: ضدانقلاب براي سر «مهدي» جايزه گذاشته بود
يك بار يك كُرد آمد پيش مهدي و گفت: مي‌خواهم ‌مطلبي به شما بگويم و اعترافي بكنم، ولي قول بده كه مرا نكشي. مهدي گفت: نترس بگو. آن كُرد پنجاه هزار تومان پول درآورد، روي ميز گذاشت و گفت: اين پول را به من داده‌اند كه تو را بكشم. مهدي سرش را روي ميز گذاشت و گفت: من يك سر بيشتر ندارم و آن را هم در راه خدا مي‌دهم. كُرد گريه كرد و دست و صورت مهدي را ‌بوسيد.
شهيد مهدي خندان، فرمانده تيپ يك عمار از لشكر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) از جواناني بود كه با فرهنگ عاشورا پرورش يافت و با همين فرهانگ بود كه لبيك گوي حسين زمان خويش شد. او در ۲۱ سال زندگي‌اش، لحظه‌اي از اين ارادت و عشق غافل نشد و سرانجام در اربعين سيد و سالار شهيدان حضرت اباعبدالله الحسين (ع) به شهادت رسيد. يادآوري روايت‌هايي از اين شهيد كربلايي در آستانه اربعين حسيني بجا و مناسب است.

مهدي متولد عاشورا بود

مهدي به سال ۱۳۴۱ در روستاي «ناران»، از توابع «لواسان كوچك»، در روز عاشوراي حسيني در خانواده‌اي زحمتكش اما مؤمن و مذهبي به دنيا آمد. او از‌‌ همان كودكي با احساسات پاك مذهبي رشد يافت و در مجالس مذهبي همراه پدر شركت مي‌كرد. ‌به مداحي اهل‌بيت عشق مي‌ورزيد و در مراسم عزاداري ‌مداحي ‌و به ‌عنوان ذاكر اهل‌بيت، در مراسم عزاداري محرم، با شوق و اشتياق زيادي با بچه‌هاي روستا عزاداري مي‌كرد.‌

از دست مأموران شاه فرار كرد

‌چون پدرش مقلد حضرت امام خميني (ره) بود، از اين روي، مهدي با حضرت امام (ره) و رساله ايشان آشنايي داست. سال ۱۳۵۶، رساله حضرت امام را در مدرسه و بيرون از مدرسه براي همشاگردان و دوستانش مي‌خواند. پس از مدتي، اعلاميه‌هاي ايشان را در ميان آنان پخش مي‌كند و از‌‌ همان زمان به ‌چهره‌اي انقلابي در مدرسه و محل شناخته مي‌شود.

ضدانقلاب براي سر «مهدي» جايزه گذاشته بود

‌خواهرش مي‌گويد: مهدي سال آخر هنرستان بود كه يك روز آمد و رساله امام را از مادر گرفت و لاي روزنامه پيچيد و به مدرسه برد. يك بار هم در تهران به منزل ما آمد. ديدم خيلي پريشان است. وقتي از او پرسيدم، گفت: اعلاميه‌هاي امام را پخش مي‌كردم كه سربازان تعقيبم كردند، فرار كردم و اينجا آمدم. نتوانستم همه‌اش را توزيع كنم. مهدي در بيشتر راه‌پيمايي‌ها در كنار مردم مسلمان حضور مي‌يافت‌ و‌ در روزهاي پيروزي انقلاب اسلامي، فعالانه در صحنه‌هاي انقلاب شركت جسته و در خلع ‌سلاح پادگان‌هاي تهران، حضوري پر شور و ايثارگرانه داشت.

او در روزهاي خفقان رژيم شاه، در شهرك نيروي هوايي، نداي تكبير سر مي‌داد و شهرك را عليه رژيم مي‌شوراند. او در «ازگل» نوجوانان را دور خود گرد مي‌آورد و از حضرت امام (ره) و انقلاب مي‌گفت و آنان را عليه رژيم شاه تحريك مي‌كرد. در ميدان «اختياريه» تهران جلودار راه‌پيمايي‌ها مي‌شود و با صداي رسا، شعار «مرگ بر شاه» و «مرگ بر بختيار» سر مي‌دهد.

براي آبرساني به روستا‌ها رفت

مهدي پس از پيروزي پر شكوه انقلاب، مدتي با جهاد سازندگي همكاري كرد و به روستاي «ناران» و ديگر روستاهاي اطراف زادگاهش آب لوله‌كشي مي‌رساند. پس از آن، در پايگاه بسيج، به‌‌ عضويت فعال، مشغول فعاليت‌هاي نظامي و فرهنگي مي‌شود و در ترغيب و تشويق قشر جوان براي جذب به بسيج، نقش اساسي ايفا مي‌كند.
وي در تابستان ۱۳۵۹ به عنوان عضو فعال بسيج به پادگان امام حسين (ع) اعزام شده و دوره آموزش عمومي نظامي را با علاقه‌مندي مي‌گذراند. پس از ‌آموزش ديدن، براي مقابله با ضد انقلاب، آماده اعزام به كردستان مي‌شود، ولي با آغاز جنگ تحميلي، داوطلبانه به ‌جبهه‌هاي غرب راهي مي‌گردد.

ضدانقلاب براي سر «مهدي» جايزه گذاشته بود
شهيد مهدي خندان در كنار همرزمانش

امام خميني (ره) به جاي مهدي نگهباني داد!

مهدي همزمان با آغاز جنگ تحميلي، به عنوان بسيجي، داوطلبانه به جبهه‌هاي جنگ مي‌شتابد و ‌شش ماه در جبهه غرب‌ در «سرپل ذهاب» با دشمن بعثي ‌مقابله مي‌كند و پس از آن به عضويت سپاه پاسداران در‌آمده و ‌چهار ماه ‌محافظ بيت امام خميني (ره) ‌مي‌شود.

مادرش در اين باره مي‌گويد: «مهدي يك شب با خوشحالي به منزل آمد و گفت: ديشب يكي از بچه‌ها در بيت امام مشغول نگهباني بود كه امام سلاحش را گرفت و عبايش را به او داد و دو ساعت تمام در حياط به نگهباني پرداخت. پس از نگهباني اسلحه را به آن پاسدار داد و به نماز شب مشغول شد. آن بنده خدا در حالي كه اشك شوق در چشمانش حلقه زده بود، به نماز ايستاد. بعد‌ها فهميدم كه آن پاسدار خود مهدي بوده است‌».
خندان دوباره به جبهه باز‌مي‌گردد و به جنگ مشغول مي‌شود، اما هر از‌ گاه كه به مرخصي مي‌رود، سري به بيت حضرت امام (ره) مي‌زند و به زيارت ايشان مي‌شتابد و پس از كسب روحيه، دوباره به جبهه باز‌مي‌گردد.

ضد انقلاب براي سرش جايزه گذاشته بود

او در طول خدمتش در جبهه، به‌ دليل رشادت و لياقتش به مدارج بالايي در مديريت جنگ مي‌رسد؛ او از بسيجي عادي رزمنده، به فرماندهي گردان و پس از آن به جانشيني تيپ ارتقا مي‌يابد. خندان در جبهه غرب و در كردستان، چنان رشادت و شهامتي از خود نشان مي‌دهد كه لقب «شير كوهستان» را دريافت مي‌كند، به‌ طوري‌ كه ضد انقلاب در كردستان براي سرش جايزه تعيين مي‌كند.

ضدانقلاب براي سر «مهدي» جايزه گذاشته بود

يكي از همرزمانش مي‌گويد: يك بار يك كُرد آمد پيش مهدي و گفت: مي‌خواهم يك مطلبي به شما بگويم و اعترافي بكنم، اما قول بده كه مرا نكشي. مهدي گفت: نترس بگو. آن كُرد پنجاه هزار تومان پول درآورد، روي ميز گذاشت و گفت: اين پول را به من داده‌اند كه تو را بكشم. مهدي سرش را روي ميز گذاشت و گفت: من يك سر بيشتر ندارم و آن را هم در راه خدا مي‌دهم. كُرد گريه كرد و دست و صورت مهدي را غرق بوسه كرد.

خندان در خرداد ماه سال ۱۳۶۱ همراه «حاج احمد متوسليان» و ديگر رزمندگان به لبنان فرستاده مي‌شود و نزديك ‌چهار ماه در آن‌جا ‌فعاليت ضد صهيونيستي مي‌‌كند.

با بدن زخمي به جبهه بازگشت

خندان در جبهه بار‌ها بر اثر تير و تركش زخمي مي‌شود. يك ‌بار به شدت از چند ناحيه زخم بر‌مي‌دارد، به‌ طوري‌ كه خانواده‌اش اميد سلامتي را از دست مي‌دهند.

مادرش مي‌گويد: يك‌ بار خواب پريشان ديدم و خيلي نگران شدم. چند روز بعد مهدي را در خانه برادرم ديدم. بد جوري زخمي شده بود. هيكل درشتش مثل دوك شده بود. چشم و سرش بسته و كمر و دستش در گچ بود. يك چشمش از بين رفته و سرش شكافته بود. مهره‌هاي كمرش انحراف برداشته و وضعش چنان ناجور بود كه اميدي به زنده ماندنش نمي‌رفت؛ اما خندان هنوز از اين زخم‌هاي سخت سلامت كامل نيافته، به جبهه باز‌مي‌گردد. وقتي نيروهاي تيپ او را با آن وضع در جبهه مي‌بينند، روحيه‌شان دو چندان مي‌شود. او در منطقه كردستان، علاوه‌ بر مبارزات نظامي، به فعاليت‌هاي عمراني نيز مي‌پردازد.

در اريعين به ديدار سالار شهيدان رفت

شهيد مهدي خندان، فرمانده تيپ يك لشكر ۲۷ محمدرسول‌الله (ص) در طول حضور در جنگ تحميلي، بار‌ها زخمي شد؛ اما هيچگاه مجروحيت او را از حضور در جبهه‌ها بازنداشت و سرانجام در ‌۲۸ آذر ماه ۱۳۶۲ برابر با اربعين حسيني (ع)، در مرحله سوم عمليات «والفجر ۴» در ارتفاعات «كاني مانگا» هنگام عبور از ميدان مين مورد حمله گلوله‌هاي تيربار دشمن قرار گرفت و در سن ۲۱ سالگي به فيض شهادت رسيد.
تولد او در عاشوراي حسيني و شهادت او در اربعين حسيني بود. روزهايي كه فرياد «يا حسين» در جهان پيچيده بود.

ضدانقلاب براي سر «مهدي» جايزه گذاشته بود

بخشي از وصيت‌نامه شهيد مهدي خندان

‌پدر و مادر عزيزم، شما خواهران و برادران و شما اقوام نزديك و آشنايان، ‌شما كه وصيتنامه مرا مي‌خوانيد، در ساختن خود و محل خودتان كوشا باشيد، هر قدر كه مي‌توانيد قرآن و دعا زياد بخوانيد و از نمازتان مراقبت نماييد.‌
شما بايد شمع باشيد، بسوزيد و ديگران از روشني شما استفاده كنند، براي رضاي خدا...‌ و به قول امام عزيز نگوييد انقلاب براي ما چه كرده، ‌‌شما براي انقلاب چه كرده‌ايد.

همسرم!

صابر باش و شاكر و راضي باش به رضاي خدا و از ياد خدا غافل مباش. از نمازت بسيار مراقبت كن و راه هدايت پيش ‌گير... در امر تزكيه نفس ‌‌نهايت سعي را كن، كه جز اين كار عبث است و بهترين كار توكل به سوي خداست و وسيله اين كار ائمه معصومين هستند، پس توسل بر آنان جو كه بهترينند.‌
بسيار دوست مي‌دارم كه زينب‌گونه زندگي كني‌ و الگوي خودت را زهرا (س) و زينب كبري (س) قرار بدهي.

دوشنبه 2 دي 1392





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 53]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن