تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 10 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع): فضاى هر ظرفى در اثر محتواى خود تنگ‏تر مى‏شود مگر ظرف دانش كه با تحصيل علوم، فضاى آن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1802893482




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

افزايش جمعيت اراده ملي مي‌خواهد، نه قانون و بودجه دكتر عليرضا مرندي:


واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: افزايش جمعيت اراده ملي مي‌خواهد، نه قانون و بودجه دكتر عليرضا مرندي:
نماينده هفتاد و چهار ساله تهران را بيش از هر چيز با سابقه 9 ساله‌اش در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي مي‌شناسند، حتي اگر دوره تخصصي كودكان را در دانشكده پزشكي ويرجينياي آمريكا گذرانده و در سال 1350 بورد تخصصي اطفال را دريافت كرده باشد.


عليرضا مرندي، هرچند تخصصش پزشكي است و برخلاف برخي ديگر از پزشكان سياستمدار به حرفه خود وفادار مانده، اما در كارنامه اش سابقه فعاليت هاي سياسي نيز دارد. او در دهه 40 به دليل فعاليت هاي سياسي مدتي زنداني شد. او در سال 45 براي ادامه تحصيل در رشته پزشكي به آمريكا رفت و در سال هاي اول پيروزي انقلاب در حالي كه رئيس بخش نوزادان يك بيمارستان دانشگاهي در آمريكا بود به كشور بازگشت و در دولت هاي جنگ و سازندگي، در مجموع 9 سال بر كرسي وزارت تكيه زد و طي شش ساله اخير هم وكالت مردم تهران را به عهده داشته است.

در يك صبح سرد پاييزي در اتاق رياست فرهنگستان علوم پزشكي مهمان مردي شديم كه اين روزها او را به نام اجراكننده برنامه كنترل جمعيت مي شناسند. كسي كه اكنون در اوج انتقادات به سياست تنظيم خانواده، همچنان از ايده اوليه مهار نرخ بالاي رشد جمعيت در آن مقطع دفاع كرده، هرچند مي گويد بايد براي رشد جمعيت در آينده برنامه ريزي كرد.مرندي در اين گفت وگو هم از جمعيت و خانواده گفت، هم از سبك زندگي نامناسب برخي مسئولان، هم فشارهاي سياسي چپگرايان در دهه 60 و هم آينده كشوري كه به نظر او اكنون در يك مقطع طلايي به لحاظ توازن جمعيتي قرار گرفته است.

اين روزها صحبت از ضرورت افزايش جمعيت كشور است. مي خواهم بدانم امروز تقريبا 30 سال پس از طرح ايده كنترل جمعيت از طرف شما ، وضع كشور را به لحاظ جمعيتي چگونه ارزيابي مي كنيد؟

امروز ما يك فرصت طلايي جمعيت يا «پنجره جمعيت» را تجربه مي كنيم. اين پنجره زماني شكل مي گيرد كه آمار بچه هاي زير 15 سال حداكثر 30 درصد جمعيت كشور را شامل شود و آمار سالمندان بالاي 65 سال هم در نهايت 15 درصد باشد؛ يعني نقطه اوج شكوفايي يك كشور از نظر جمعيتي وقتي است كه دوسوم جمعيت كشور در سن 15 تا 65 سال يعني سن مولد باشند. ما هم اكنون در اين مقطع قرار گرفته ايم، اما اين وضع چندان طولاني نيست و از دست مي رود.

براساس آمارها، ما از سال 85 وارد اين پنجره شده ايم و فقط تا سال 1425 در اين شرايط هستيم. يعني از بازه چهل ساله اي كه مي تواند بستر توسعه كشور شود، تاكنون هفت سال را سپري كرده ايم و اگر برنامه ريزي درستي انجام نشود، 33 سال ديگر را هم از دست مي دهيم.

ديگر كشورها از اين شرايط چگونه استفاده كرده اند؟

شما به تاريخ تحولات جهان نگاه كنيد. پنجره جمعيت براي اروپا از 1950 تا 2000 بود، براي چين از 1990 بود تا 2015. اين دوره ها مصادف است با شتاب تحولات در اين كشورها. دليلش هم روشن است، چون جمعيت زير 15 سال مولد نيست و نياز به مراقبت دارد. بالاي 65 سال هم باز امكان توليد را از دست مي دهد. بنابراين اگر بتوانيم فرصت رشد را در اختيار پانزده تا شصت و پنج ساله ها قرار دهيم، آن وقت توسعه كشور شتاب مي گيرد. چون بيماري ها در اين بازه سني زياد نيست، انرژي و توان بالايي براي كار وجود دارد و نيز بستر آماده اي براي پس انداز هم هست كه اينها همه مي تواند شرايط جهش كشور را به وجود آورد.

بنابراين پيشنهاد من اين است به جاي برخي جدل ها، روي استفاده از شرايط موجود براي توسعه كشور سرمايه گذاري كنيم. چون اين پنجره جمعيت فقط يك بار روي هر كشور گشوده مي شود و تكرارپذير نيست.

چرا تكرار پذير نيست؟ مگر نمي شود نسبت هرم جمعيتي را تقريبا ثابت نگه داشت تا همواره يك نرخ مشخص از رشد نيروي مولد داشته باشيم؟

نه، وقتي جمعيت بالاي نيروي مولد به سمت پيري برود، نمي توان نيروي جوان جايگزين ارائه كرد؛ چون تعداد كودكانمان آنقدر نيست. از ياد نبريم كم بودن تعداد كودكان و نوجوانان خود باعث مي شود پنجره جمعيت شكل بگيرد. بنابراين نمي توان اين شرايط را دوباره تكرار كرد.

30 سال قبل كه براي كنترل جمعيت برنامه ريزي مي كرديد، هدفگذاري شما براي رسيدن به همين پنجره بود؟

نه، هرچند وضع امروز نتيجه آن سياست هاست، اما در آن زمان ما به اين فكر بوديم كه مثلا وضع مدارس اصلاح شود، امكان خدمات بهداشتي مهيا شود، شايد اگر سياست تنظيم جمعيت نبود، امروز مدرسه هايي ده شيفته ​ داشتيم. براي همين است كه مي گويم به جاي جدل، تمركزمان روي زمان حال باشد.امروز به دليل كوچك شدن جمعيت خانوار، خانواده ها توان پس انداز دارند. مي توانند به جاي آن كه ميزان مشخصي از درآمد خود را صرف ده كودك كنند، براي يك كودك هزينه نمايند. سن 30 تا 45 سال، بهترين سن براي پس انداز است؛ البته اين پس انداز بايد در مسير توليد باشد، اما اگر بستر آن مهيا نباشد فرصت از دست مي رود.

مثلا مي رود سمت دلالي...

دقيقا. براي همين هم مي گويم بايد از پنجره جمعيت استفاده كرد. حتي يك روز، يك هفته و يك ماه غفلت هم خسارتي غيرقابل جبران دارد و همه دولت ها هم به همين دليل قابل شماتت هستند.

در شرايط جنگ و در اوج رشد جمعيت كشور چطور شما به اين ايده رسيديد كه جمعيت كشور بايد كنترل شود؟ زندگي در آمريكا باعث شده بود به اين فكر بيفتيد؟

نه، علت اين بود كه در معرض مشكلات قرار داشتم. هنگامي كه معاون وزير بهداشت بودم، در اوايل انقلاب مدام به روستاها مي رفتم و مي ديدم ميزان بالايي زاد و ولد داريم، اما امكان خدمت رساني نداريم. اعتبار نداشتيم. همه جهان عليه ما بسيج بودند. استخراج نفت ما به يك ميليون بشكه رسيده و توطئه آمريكا و شوروي، قيمت نفت را روي هفت تا هشت دلار ثابت نگه داشته بود. از اين ميزان حدود 5 / 1 دلار در هر بشكه صرف هزينه هاي استخراج مي شد و بقيه آن نيز بيشتر در جبهه ها هزينه مي شد. اين وضع اعتباراتمان بود. آموزش و پرورش ما هم كشش پذيرش اين تعداد دانش آموز را نداشت. مدارس چندشيفته، كيفيت آموزش را پايين مي آورد. حتي براي تامين مواد غذايي هم مشكل داشتيم. به مردم كوپن داده مي شد و به نظر من اگر اين كوپن ها نبود، بخشي از جامعه بر اثر سوءتغذيه مي مردند. چون مواد غذايي گران مي شد، ثروتمندان حق فقرا را مي خريدند، گوشت و مواد خوراكي كمياب مي شد و نتيجه اش مي شد مرگ عده اي بر اثر سوء تغذيه.

شما يادتان نمي آيد، تخم مرغ كوپني مي گرفتيم كه نصفش شكسته بود. حتي من كه وزير بهداشت بودم و مي دانستم اين تخم مرغ را به دليل مصالح بهداشتي اصلا نبايد خورد، آن را مي خوردم. چرا؟ چون مجبور بودم. اگر همين كوپن نبود، معلوم نبود چند نفر مي توانستند تخم مرغ بخرند. خب در چنين شرايطي، رشد جمعيت كشور چنان شتاب گرفته بود كه براساس مطالعات انجام شده، هر 18 سال دوبرابر مي شد. اين در حالي بود كه مثلا در كشوري مثل ايتاليا، جمعيت هر 700 سال دو برابر مي شد. خب ما مي خواستيم براي كشور برنامه ريزي كنيم، اما چگونه؟

انگار اتومبيلي در يك جاده پرپيچ و خم با سرعت در حركت بوده و طبيعي است كنترل آن نبايد ساده باشد، اما آقاي دكتر اين فشارها و شرايط نامطلوب اقتصادي كه مي گوييد امروز هم به نوعي وجود دارد...

بله، قبول دارم. امروز هم در فشارهاي خارجي چيزي از زمان جنگ كمتر نداريم. الان هم بايد درست مانند دهه 60 به اين فكر كنيم چگونه مي شود جامعه را سر پا نگه داشت. اگر به جمعيت رو به فزوني شغل مناسب ندهيد، اميد به آينده از دست مي رود، آمار جنايت ها بالا مي رود، امنيت دروني مختل مي شود.اين آقاياني كه امروز ناگهان انتقاد مي كنند، يادشان نرود اوضاع كشور چگونه بود. كنكور با ظرفيت هاي محدود دانشگاهي و حجم بالاي داوطلبان برگزار مي شد؛ به آقاي منافي، وزير وقت گفتم كه به آقاي نجفي ـ وزير علوم ـ بگوييد ما نياز به پزشك داريم، ظرفيت هاي دانشگاهي را بالا ببريد. با 12 هزار پزشك ايراني نمي شود كاري كرد، اما با آقاي نجفي هر چه جلسه گذاشتيم، قبول نكرد. خلاصه شما ببينيد الان كه به لحاظ رشد جمعيت در شرايط بحراني نيستيم، چقدر براي آينده نگراني داريم و بايد برنامه ريزي كنيم، آن سال ها با شرايطي كه بود، نگراني ها خيلي بيشتر بود.

با همه اين شرايطي كه مي گوييد به نظر نمي رسد آن زمان همه با شما موافق بوده باشند.

بله، فضا به گونه اي بود كه همه فكر مي كردند تنظيم خانواده غيرشرعي است. وزير كه شدم به مهندس موسوي، نخست وزير وقت نامه نوشتم. با آقاي منتظري كه قائم مقام رهبري بودند و آقاي اردبيلي صحبت كردم. شرايط را توضيح دادم و نگراني هايم را گفتم. من مسئول بودم و نمي توانستم سكوت كنم. آقاي منتظري گفتند من در تريبون نمازجمعه ديگر از افزايش جمعيت نمي گويم، اما از كنترل جمعيت هم دفاع نمي كنم. آقاي اردبيلي هم همين را گفتند. روزي در دولت، آقاي زنجاني رئيس وقت سازمان برنامه و بودجه گزارشي درباره وضع كشور و مشكلات ارائه كرد. خلاصه در گزارشش گفت نمي توانيم جواب اين جمعيت را بدهيم. همان جا من هم ايده كنترل جمعيت را مطرح كردم و دلايل خودم را گفتم. هر كسي كه وقت صحبت گرفت، با من مخالفت كرد. با اين حال پيشنهاد كردم راي گيري شود و جالب بود پيشنهادم رأي آورد.

اين در چه سالي بود؟

شايد سال 64 ... .

بنابراين تنظيم جمعيت قانون شد؟

مصوبه شد، اما ابلاغ نشد. بعد از پيگيري زياد، اين مصوبه محرمانه ابلاغ شد...

واكنش ديگر مسئولان بلندپايه چه بود؟

براي افتتاح انستيتو پاستور كرج با ماشين همراه آقاي خامنه اي كه آن زمان رئيس جمهور بودند در حال حركت بوديم كه من موضوع را براي ايشان تشريح كردم. ايشان ابتدا مخالف بودند. من خيلي توضيح دادم و حرف هايم را گفتم. در نهايت ايشان فرمودند بدون مشورت روحانيت كاري نكنيد و در مسيري نرويد كه شعارهاي «دو بچه كافيه» زمان شاه تكرار شود. در چنين شرايطي به عنوان آخرين راه نامه اي نوشتم خطاب به حضرت امام(ره) و در حد يك نامه شرايط را گفتم و ايشان در پاسخ نوشتند اين موضوع مهم در رسانه ها و دانشگاه بحث شود.

نامه علني منتشر شد؟

بله و اين نامه خيلي از ذهنيت ها را نسبت به موضوع پيشگيري از بارداري و تنظيم جمعيت اصلاح كرد. فشارها اما آنقدر سنگين بود كه شنيدم مهندس موسوي به دامادش گفته بود مرندي تا مرز ارتداد پيش رفته. شما فضايي را تصور كنيد كه در جلسه اي در اوايل انقلاب، وزير بهزيستي با ناراحتي مي گفت كه ديده ام در مراكز ما و وزارت بهداري هنوز قرص ضدبارداري توزيع مي شود، اين حرام است و جلوي آن را گرفتم. خلاصه در آن زمان، همه انواع جلوگيري از بارداري را حرام مي دانستند.

در جايي گفته بوديد برخي به شما حتي مي گفتند جاسوس سيا هستيد. براي همين موضوع بود؟

نه، از اين حرف ها زياد بود، اما اين موردي كه مي گوييد درباره مساله ديگري بود.

نامه حضرت امام(ره) چه سالي منتشر شد؟

فكر مي كنم 64 يا 65 بود.

پس از آن چه كرديد؟

با خيلي ها حرف زدم. سرسخت ترين فردي كه بالاخره توانستم او را قانع كنم درباره افزايش جمعيت و ضرورت آن حرفي نزند، آقاي قرائتي بود. بعد از آن هم كه ديگران وارد شدند و ديگر نيازي به اظهارنظر من نبود.

فكر نمي كنيد سياستي كه اجرا شد، مسيري را طي كرد كه در نهايت آسيب هايي را متوجه كشور كرد؟

تا زماني كه امام(ره) نفرمودند، هيچ اقدامي نشد، بعد هم كه اقدام كرديم هرگز درباره «دو فرزند كافيه» و «فرزند كمتر زندگي بهتر» سخني به ميان نياورديم. اينها همه بعد از من مطرح شد. من در چارچوب فرمايشات رهبر معظم انقلاب فعاليت مي كردم.

شما خودتان چند فرزند داريد؟

سه فرزند. من اصلا به دو فرزند قائل نبودم. ما مي خواستيم به طور منطقي شتاب رشد جمعيت را كاهش دهيم، نه اين كه رشد جمعيت را متوقف يا منفي كنيم.

پس مي شود گفت مسيري كه هدفگذاري شده بود، طي نشد؟

ما پيش بيني كرده بوديم در سال 91 به عدد 1 / 2 براي فرزندآوري برسيم كه رشد جمعيت صفر نشود، اما مردم مهار جمعيت را با شدت بيشتري پي گرفتند. با اين حال همه در تصويب قانون سهيم بودند. چطور شد الان عده اي مي گويند طرح آمريكايي بوده؟ آن زمان همه بودند. رهبر معظم انقلاب هم فرمودند آن زمان كار درست بود، اما بايد رصد مي شد. كساني كه تنظيم جمعيت را آمريكايي مي دانند از سر ناآگاهي اين حرف را مي زنند. آنها خودشان در اين 30 سال كجا بودند؟ اين قانون كشور بود. دولت، مجلس و شوراي نگهبان همه تائيد كرده بودند. خب اگر اشتباه بود مي خواستيد زودتر فكر كنيد. حالا كه آن شرايط سخت گذشته، تخريب مي كنيد؟ من نمي دانم چرا در حالي كه رهبري هم مي فرمايند آن زمان كار درست بود، باز عده اي حرف هاي ديگري مي زنند؟

كاهش جمعيت چقدر به دليل برنامه هاي دولت بود و چقدر براساس اراده مردم؟ يعني اين گونه بود كه شما به عنوان دولت گفتيد، مردم، بچه كمتر بياوريد و مردم هم گفتند، چشم؟!

بگذاريد به نكته مهمي اشاره كنم. لايحه اي كه ما نوشتيم براي تنظيم جمعيت در سال 67 به قانون تبديل شد و مدتي هم طول كشيد اجرايي شود، اما آمارها نشان مي دهد از سال 65 رشد جمعيت كاهش يافته بود. يعني همين كه حضرت امام(ره) دغدغه شرعي بودن يا نبودن پيشگيري از بارداري را از بين بردند، خود مردم رشد جمعيت را كاهش دادند. بنابراين اراده مردم اين بود كه شتاب رشد جمعيت گرفته شود. تازه قانوني هم كه ما تصويب كرديم اجباري در خود نداشت. شما قوانين چين در اين رابطه را ببينيد. نگاه ما سه فرزند بود، اما اصلا اجبار نمي كرديم مردم را كه مثلا اگر فرزند زياد داشته باشند جريمه شان مي كنيم.

منتقدان شما اما مي گويند نتيجه سياستي كه دنبال كرديد، شد خانواده هاي بي فرزند يا تك فرزند.

برخي افرادي كه اين روزها از من به دليل سياست هاي آن دوره انتقاد مي كنند، خودشان يك فرزند بيشتر ندارند. من اين را مي دانم كه از نظر پزشكي تا چهار مورد بارداري، خطري مادر و فرزند را تهديد نمي كند. ما هم در قانون گفته بوديم از فرزند چهارم به بعد بيمه فرزند را خانواده بدهد. بنابراين قانون با مشاركت همه اجرا شد، فقط كار ما نبود. رهبري هم بودند و اگر نادرست بود حتما لغو مي كردند. با اين حال ايشان هم گفتند در آن برهه اصل كار درست بود، اما به نظر من، بعضي تحولات اجتماعي ابعاد آن را گسترده كرد.

منظورتان تحولات اجتماعي پس از جنگ و رشد طبقه متوسط است؟

واقعيت اين بود قبل از انقلاب فقط 37 درصد زنان باسواد بودند، اما طي اين سال ها اين رقم به 90 درصد رسيده؛ زماني كه ما دانشگاه مي رفتيم فقط 10 درصد همكلاسي ها​ را دختران تشكيل مي دادند، اما حالا تقريبا 60 درصد دانشجويان دختر هستند. خب اينها باعث مي شود زنان ما براي تسهيل روند موفقيت شان ازدواج را به تاخير اندازند يا در صورت ازدواج ديرتر باردار شوند. از سوي ديگر، وضع اقتصادي ما هم درخشان نيست و زن و مرد مجبور هستند كار كنند. خب در اين شرايط معلوم است بچه دار شدن كمتر در اولويت قرار مي گيرد. دولت براي تسهيل روند افزايش جمعيت بايد اين بسترها را آماده كند. با تغيير قانون كه اتفاقي نمي افتد. آقاي احمدي نژاد آمد قانون را لغو كرد و گفت به هر نوزاد پول مي دهم. خب چه شد؟ جمعيت نه تنها افزايش پيدا نكرد كه حتي كمي كمتر هم شد. البته نمي گويم اين سياست به كاهش رشد جمعيت منتهي شد، اما به هر حال اثري نداشت.

به هر حال حرف بر سر اين است كه كشور ظرفيت جمعيتي بيش از آنچه هست را دارد. رهبر انقلاب بر توان بالاي كشور براي رشد جمعيت تاكيد دارند...

اتفاقا ديدگاه من هم همين است كه جمعيت مي تواند بالا برود. ما در منابع مشكلي نداريم، اما در مديريت دچار كمبودهايي هستيم. حضرت آقا بحث جمعيت را كه مطرح مي كنند، اين را هم تاكيد دارند جمعيت بايد بتواند خودش را مديريت كند، اما آيا با اين روند تجمل گرايي چه در دولت و چه در خانواده ها، مي توانيم ايده افزايش جمعيت را پيش ببريم؟ چرا همه بازار ما شده اجناس وارداتي؟ چرا مسئولان ما با وجود تاكيد رهبري بر ضرورت حمايت از توليد داخلي، خانه هايشان پر است از وسايل لوكس خارجي؟ چرا حتي مبلمان را هم از خارج وارد مي كنيم؟ مگر ساخت مبل، آپولو هوا كردن است؟ چرا مسئولان ما ساده زيستي پيشه نمي كنند تا بتوانند به مردم هم بگويند ساده زيست باشيد؟ وقتي فلان مسئول ما عروسي فرزندش را در هتل هاي آنچناني مي گيرد چرا مردم بايد دلشان براي پايين آمدن سطح پس انداز ملي بسوزد؟

يعني مي گوييد تخم مرغ هاي شكسته كوپني در دهه 60 حالا جاي خود را داده به تجملات و با اين روحيه نمي شود به ايده افزايش جمعيت رسيد؟

بله، بعضي مسئولان فكر مي كنند انگار نمي شود طور ديگري زندگي كرد در حالي كه من دخترم را در هفده سالگي عروس كردم. مي خواستند از مدرسه اخراجش كنند، اما پنهان كرديم. عروسي برايش گرفتيم شام به مهمانان نداديم. حتي همسايه ها خبردار نشدند. او در آن سن ازدواج كرد و حالا دكترايش را هم گرفته؛ پس اين نيست كه نشود.

خب اين عروسي هايي كه مي گوييد شايد مربوط به همان فضاي خاص زمان جنگ بوده، سبك زندگي از دهه 70 دچار تغيير شد. الان هم مراسم عروسي منسوبانتان همان طور است؟

اتفاقا عروسي نوه من را بپرسيد ببينيد چگونه بود. در كوچك ترين سالن ها و با يك نوع غذا، آيا همه مسئولان همين طور هستند؟ نه! بعضي حتي حاضر نيستند بروند بيمارستان دولتي بستري شوند. فقط مي روند بيمارستان خصوصي. اصلا براي همين وضع بيمارستان هاي دولتي ما اين طور است. بيمه تكميلي آقايان اجازه نمي دهد بفهمند بي اعتبار شدن دفترچه هاي بيمه يعني چه.

يعني به نظر شما براي رشد جمعيت بايد اول ساده زيست شد؟

بايد ساده زيست شد تا نرخ ازدواج بالا برود. مشكل ما اين است برخي خانواده ها منتظر مي مانند سال بعد وضع مالي شان خوب شود تا بتوانند فرزندشان را عروس يا داماد كنند يا اگر ازدواج كرده اند بتوانند بچه دار شوند. اين كه وضع بهتر مي شود يك سراب است. چون متناسب با رشد اقتصادي خانوار، سطح انتظارات هم بالا مي رود، بنابراين نسبت انتظارها و درآمد ثابت مي ماند. بنابراين رشد جمعيت، هم افزايش سطح رفاه اقتصادي مي خواهد و هم كار فرهنگي. كار فرهنگي هم با حرف زدن و موعظه نمي شود. عمل نياز دارد تا مردم بتوانند الگويي داشته باشند. نمي شود برخي مسئولان همه فكرشان ماشين آخرين مدل و اجناس لوكس باشد و بعد به خانواده ها گفت شما به اين چيزها فكر نكنيد و برويد بچه دار شويد.

موضوع رشد تجمل گرايي كه اشاره مي كنيد از دهه 70 آغاز شد. برخي، دولت وقت را در اين زمينه مقصر مي دانند. شما آن زمان در كابينه بوديد. چرا اين نقدها را به شيوه اي كه در دهه 60 درباره كنترل جمعيت مطرح مي كرديد، با دولتمردان در ميان نگذاشتيد؟ چرا براي اين موضوع نامه ننوشتيد و با شخصيت هاي مختلف جلسه نگذاشتيد؟

اتفاقا هم اين نكات را گوشزد كرده و در عمل هم به شيوه اي متفاوت رفتار مي كردم. يادم است روزي در يك گفت وگوي راديويي درباره مشكلات دارو، از وضع موجود عذرخواهي كردم. چند روز بعد رفتم به دولت. دوره آقاي هاشمي بود. يكي از وزرا شروع كرد به انتقاد كردن كه چه معني دارد يك وزير عذرخواهي كند؟ خلاصه سعي مي كردم متفاوت عمل كنم. يك ريال خرج اتاقم نكردم. تعداد محافظانم را كم كردم. خيلي ها مي گفتند چرا محافظان را به يك محافظ تقليل دادي؟ مقاومت مي كردند! در ايام انتخابات هم هرگز نه ستاد تبليغاتي زدم و نه پوستري چاپ كردم. حتي گفتند بيا بخشي از پرده هاي تبليغاتي را كه از سوي ائتلاف چاپ شده و سهم تو است ببر، دست و پايمان را تنگ كرده، من هم آنها را آوردم در انباري خانه گذاشتم و بعد با زباله هاي خشك دادمشان رفت! من با هزينه هاي ده ها و صدها ميليوني براي انتخابات اصلا موافق نيستم. اينها زير بار دين افراد رفتن است...

به هر حال من مي گويم منتظر نباشيم بقيه شروع كنند. براي عمل به فرمايشات رهبري بايد خودمان شروع كنيم. هيچ كس با افزايش جمعيت مخالف نيست، اما بايد به اين فرمايشات عمل كرد. نه اين كه مدام از تريبون هاي مختلف فقط بيانات رهبري را تكرار كنيم و پايبندي عملي به آن نداشته باشيم.

شما در حال حاضر با چند فرزند براي هر خانواده موافق هستيد؟

من گفتم، چون پزشك هستم از همين زاويه به مساله نگاه مي كنم. من مي گويم تا چهار مرتبه بارداري، خطري مادر و فرزند را تهديد نمي كند. البته زايمان چهارم كمي نسبت به بارداري سوم پرخطرتر است، اما آنقدرها نيست. با اين حال اگر مراجع و رهبري بنا بر مصالح فتوا دهند براي منافع جامعه اسلامي بايد خطرات را به جان خريد و جمعيت را بيش از اين بالا برد، من هم ديگر سكوت مي كنم، چون در اسلام اگرچه جان انسان ها محترم است، اما وقتي حرف از جهاد و جانبازي در راه خدا به ميان مي آيد، همين جان عزيز هم تقديم مي شود. با وجود اين من صلاحيت ندارم وراي تخصصم حرفي بزنم. البته اين را هم بگويم اين تعداد بارداري كه گفتم، مربوط به زايمان طبيعي است. براي سزارين حتي اولين بارداري هم خطرناك است، دومي بيشتر، سومي خيلي بيشتر و چهارمي كه اصلا مناسب نيست و خطراتي جدي دارد. در كشورهاي اروپايي از هر 100 زايمان، فقط 15 مورد سزارين است، اما در كشور ما متاسفانه بخصوص در بيمارستان هاي خصوصي تا صد درصد زايمان ها سزاريني است كه اين خود يكي از موانع پيش روي رشد جمعيت است و امكان تكثر بارداري را نمي دهد و بايد به متخصصان زنان فشار آورد كمتر از اين شيوه استفاده كنند.

آيا براساس تجربه كار اجرايي كه داريد نسبتي ميان سياست هاي جمعيتي دولت هاي اصولگرا و اصلاح طلب وجود دارد؟ يعني مثلا مي شود گفت اصلاح طلبان موافق كاهش جمعيتند و اصولگرايان موافق با افزايش آن؟

نه، من چنين ملاحظه اي را نديدم. در دولت دفاع مقدس هم گفتم مثلا همه مخالف ايده تنظيم جمعيت بودند، اما در راي گيري اين ايده راي آورد. يعني يك اكثريت خاموش، متناسب با شرايط كشور ايفاي نقش مي كنند. اين خانواده ها هستند كه مي توانند رشد جمعيت را تغيير دهند. در حال حاضر من قطعا معتقدم وضعمان نگران كننده نيست، اما كشورمان دارد پير مي شود، بنابراين بايد براي آينده برنامه ريزي كنيم، وقت زيادي هم نداريم. اگر مسئولان ما مشكلات ازدواج را از بين ببرند، مشكلي با رشد جمعيت نداريم. با اين همه توجه كنيد رهبر معظم انقلاب موضوع ژن نخبگي را هم مطرح كردند؛ يعني نخبگاني كه مي توانند فرزنداني سالم تربيت كنند بايد رشد جمعيت را مورد توجه قرار دهند.

گفته مي شود دولت در بودجه 93 حدود 300 ميليارد تومان را براي افزايش جمعيت اختصاص داده است. اين ميزان اعتبار متناسب با اهميت موضوع است؟

اعتبارات ما محدود است و اگرچه موضوع تخصيص بودجه مهم است، اما با اين چند ميليارد نمي شود جمعيت را افزايش داد. ما در شرايط خاص بين المللي قرار داريم. اگر نمي خواهيم مقابل دشمنان تسليم شويم، چاره اي جز اصلاح خودمان و حفظ استقلال نداريم. البته مذاكرات هسته اي خوب است و ما دست تيم مذاكره كننده را هم مي بوسيم، اما آمريكا و ديگران براي ارفاق به طرف ما كه نيامده اند، آمده اند پوست ما را بكنند. بنابراين بايد خودمان را براي ده ها سال مبارزه آماده كنيم. بايد كار فرهنگي كنيم نه به اين معنا كه دستگاه هاي عريض و طويل راه بيندازيم، بلكه فقط به آنچه باور داريم عمل كنيم. چه خوب است از فردا اعلام شود هر مسئولي فهرست اموال و همه خريدهايش را اعلام كند. مثلا اگر من امروز يك ماشين آنچناني مي خرم براي مردم توضيح بدهم چه ضرورتي داشته؟ مسئولان بايد الگو باشند تا بتوانند مردم را هم تشويق كنند رفتارها را اصلاح كنند. افزايش جمعيت درست مانند كنترل آن، يك اراده ملي مي خواهد و فقط معطوف به شعار دادن نيست.

شما سابقه حضور در دولت در دهه هاي 60 و 70 را داريد و در دهه هاي 80 و 90 هم نماينده بوده ايد. فكر مي كنيد از نظر فشارهاي سياسي كار وزارت در زمان شما سخت تر بود يا الان سخت تر شده است؟

كار هميشه سخت بوده و فشارها هم بوده است، اما وزير اگر برنامه داشته باشد كار را پيش مي برد. در دهه 60 نه كشور پول داشت و نه فشارها كم بود. با اين حال، ايده تاسيس شبكه بهداشت را عملياتي كرديم. وقتي مي رفتم يك شهرستان كه بحث خانه بهداشت را مطرح كنم، مثلا امام جمعه عصباني مي شد، مي گفت ما بيمارستان هزار تختخوابي مي خواهيم. اوايل انقلاب به وزير وقت گفتم برويم ايده خانه بهداشت را شرح بدهيم. اسلايد اول را كه نشان داد، مي خواستند وزير را كتك بزنند. حتي رسانه ها حاضر نبودند اين خانه هاي بهداشت را نشان بدهند چون ما پول كه نداشتيم، مثلا يك اصطبل را تغيير كاربري داده و كرده بوديم مركز بهداشت. يخچال نفتي هم گرفته بوديم، سوار قاطر مي كرديم و داخلش واكسن مي گذاشتيم، مي برديم به روستاهاي دورافتاده، اما همين خانه هاي بهداشت در ريشه كن شدن فلج اطفال موثر بودند. امروزه آقايان دلارها را مي دهند يك دستگاه ام آرآي مي آورند و با افتخار مي گويند چه كار مهمي كرديم؛ همه هم راضي هستند، در حالي كه واردات يك دستگاه خارجي فقط كمك به كشور توليدكننده است.

امروز را نبينيد كه وزرا را حلوا حلوا مي كنند. در آن مقطع، فشارها چنان زياد بود كه من وقتي براي پاسخ به سوال يك نماينده به مجلس مي رفتم، آن را از زن و بچه ام پنهان مي كردم، از بس كه آنجا از سوي يك جناح خاص توهين مي شد به من. روزي از ميان تماشاچي هاي مجلس يك مسئول انجمن اسلامي فرياد زد اين مرد دروغگوست و...؛ همين آقاياني كه انگار آمريكا برايشان خيلي هم بد نيست و فرزندانشان يا آمريكا درس مي خوانند يا انگليس، آن زمان به دليل تحصيلات من در آمريكا بر در و ديوار مي نوشتند جاسوس آمريكايي. آن زمان اينها چپگرا بودند و چنان فشاري آوردند كه پسرم افسرده شد و دانشگاه را رها كرد. باور كنيد هيچ چيز بدتر از اين نيست كه آدم كار كند و بعد بشنود مي گويند جاسوس هستي... .

نخست وزير وقت هم تحت تاثير فشارها مي گفت معاونانت را عوض كن يا در مجلس از تنها وزيري كه دفاع نكردند، من بودم. شب ها زن و بچه ام گريه مي كردند كه مثلا شنيديم فلاني اين حرف ها را درباره تو زده، اما من دفاع مي كردم مي گفتم نه، اين آقايان از من بهتر و متدين تر هستند. والله چون نمي خواستم از نظام برگردند اين را مي گفتم.روزي در مجلس يك نماينده آمد در مخالفت با من حرف بزند، اتهامي كه مطرح مي كرد اين بود كه مرندي گفته اولويت من بهداشت است! مي گفت تو بايد اولويتت درمان باشد. اينقدر بهداشت بدنام بود و البته هنوز هم نگاه ها به آن خوب نيست. خلاصه من هم رفتم پشت تريبون و گفتم بله، من هدفم همين است كه مادران را نجات دهم، اسهال كودكان را كنترل كنم، فلج اطفال را ريشه كن كنم، سطح خدمات بهداشتي را بالا ببرم، پيشگيري كنم. همين تنظيم خانواده كه الان آن را لعنت مي كنند كشور را نجات داد. ما آن زمان مثل برخي آقايان كه هم در بخش خصوصي فعال هستند و هم دولتي، نبوديم. اينها يك روز هستند و يك روز نيستند. خب اين طوري كار كشور مي خوابد. من قبلا هم گفتم، اينجا هم مي گويم، هر كجا برنامه داشته ام، كار پيش رفته است. بنابراين در زمان وزارت من هر كاري پيشرفت نداشته، مشكل مملكت نبوده، مشكل من بوده است.

اين برنامه هايي را كه گفتيد فردي پيگيري مي كرديد يا مثلا از سوي حزب خاصي مطالعه و ارائه مي شد؟

من عضو هيچ حزبي نيستم. خودم را اصولگرا مي دانم، اما حتي عضو فراكسيون اصولگرايان مجلس هم نيستم. از زماني كه در مجلس اين فراكسيون دو شاخه شد، عضو هيچ كدامشان نشدم. با اين حال هم خودم را به اصولگرايان نزديك مي دانم و هم اصلاح طلبان معتدل، اما هيچ گاه نه تنها حمايت حزبي نشدم بلكه از هر دو طرف ضربه هم خورده ام.

وقتي كنترل جمعيت ، معضل مي شود

تحقيقات آماري و نتايج آخرين سرشماري سال ۱۳۹۰ حاكي از كاهش ۵ درصدي جمعيت جوان كشور و ادامه اين روند طي ده سال آينده است. با كاهش جمعيت جوان كشور سرمايه هاي انساني و نيروي مولد، پرانرژي و خلاق كاهش پيدا مي كند كه اين موضوع تاثير بسزايي در توسعه اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي كشور دارد. چراكه با كاهش جمعيت بتدريج تعداد سالمندان افزايش پيدا مي كند و هزينه نگهداري، سلامت و درمان سالمندان براي كشور به معضلي جديد تبديل مي شود.

در سال هاي اخير همواره درباره كاهش رشد جمعيت در كشور و پير شدن جمعيت هشدار داده شده است. معضلي كه بسياري از كارشناسان و مسئولان و در راس آنها رهبر معظم انقلاب آن را نتيجه تداوم سياست كنترل جمعيت در دهه 70 مي دانند.سياست كنترل جمعيت سياستي بود كه در دهه 60 و در سال هاي جنگ به اجرا درآمد و ظاهرا در مردم ايران نهادينه شد و تا به امروز نيز ادامه دارد و اين موضوع باعث نگراني بسياري از مسئولان شده طوري كه در يكي دو سال گذشته رهبر معظم انقلاب چند بار نسبت به اين مساله هشدار داده اند.

رهبر معظم انقلاب چندي قبل در يكي از سخنراني هاي خود با تاكيد بر اين كه بايد در سياست تحديد نسل تجديدنظر كنيم، فرمودند: سياست تحديد نسل در يك برهه اي از زمان درست بود؛ يك اهدافي هم برايش معين كردند. آن طوري كه افراد متخصص و عالم و كارشناسان علميِ اين قسمت، تحقيق و بررسي كردند و گزارش دادند، ما در سال 71 به همان مقاصدي كه از تحديد نسل وجود داشت، رسيديم. از سال 71 به اين طرف، بايد سياست را تغيير مي داديم؛ خطا كرديم، تغيير نداديم.

ايشان بارها تاكيد كرده اند كه اين خطا بايد امروز جبران شود چراكه «اگر چنانچه با همين وضع پيش برويم، تا چند سال ديگر نسل جوان ما كم خواهد شد ـ كه امروز قاعده ي جمعيتي ما جوان است ـ و بتدريج دچار پيري خواهيم شد.»

البته در سال هاي اخير طرح هايي هم از سوي دستگاه هاي اجرايي براي رفع اين معضل پيشنهاد شده كه البته چندان موفق نبوده است و نتوانسته مشكلي را برطرف كند.

مصطفي انتظاري هروي / گروه سياسي

يکشنبه 1 دي 1392





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[مشاهده در: www.iribnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 131]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن