محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827541603
سياست ملي افزايش جمعيت گرفتار آمار روزافزون طلاق
واضح آرشیو وب فارسی:جمهوري اسلامي: سياست ملي افزايش جمعيت گرفتار آمار روزافزون طلاق
مجيد زندي
مدتي است كه در اهداف ملي، برافزايش جمعيت تاكيدمي شود، كاري كه ما در اين رسانه طي 20 سال گذشته هم، عليرغم مخالف‌هاي فراوان برآن تاكيد مي‌كرديم.اما در يكي دو سال اخير، تلاش براي تبليغ ازدواج و حتي فعاليت سازمان ملي جوانان واكنون وزارت ورزش و جوانان ونيز سازمان‌هاي درون دانشگاهي و... در اين راستا شكل مي‌گيرد كه براي ازدواج بايد تبليغ شود. از اين دست، ازدواج‌هاي دانشجويي و خانوده كميته امداد جلوه‌هاي تبليغات محسوب مي‌شود.
اما اين سياست استراتژيك كشور، درون خون حفره‌هايي دارد كه مانند سد با حفره و سوراخ عمل مي‌كند.يعني عليرغم ورودي خوب، اجازه نمي‌دهد تعريف درستي از موجودي سد ارائه شود.اين حفره در مبحث ازدواج و تبليغ رسمي براي تشكيل خانواده درميان جوانان، چيزي جز افزايش طلاق نيست و جوان ايراني با مشاهده مشكلات فراوان براي دوام زند گي، پيش از آغاز زندگي مشتر ك، اعتماد به نفس خود را براي شروع ازدست مي‌دهد.
در چنين شرايطي هرنوع تبليغ براي شكل گيري كانون خانواده، نزد جوانان به دستمايه طنز تبديل مي‌گردد كه اگر نتوان آن حفره را مسدود كرد، هرگونه تبليغات و فراهم سازي امكانات، هدر دادن اصل سرمايه محسوب مي‌شود و اساساً نبايد در انتظار نتيجه باب ميل صبر كرد.
ممكن است برخي افراد چنين فرضي را بدبينانه محسوب نمايند، اما افراد منصف كه در بطن جامعه دقت مي‌كنند، به درستي اين نظر اعتقاد دارند كه ابتدا بايد كانون آتش درميان خانواده‌ها مهار و آنگاه درصدد ايجاد بنيان‌هاي جديد برامد.چراكه اساس ازدواج و تشكيل خانواده بر اين اصل است كه دو نفر مادام‌العمر در كنار هم زندگي كنند و قطعاً هر زن و مردي نيز به اين نيت سر سفره عقد مي‌نشينند. و طبيعي‌ترين شكل خانواده، اين است كه هيچ عاملي به جز مرگ نتواند پيوند آنها را پاره كند و ميان زن و شوهر جدايي بيندازد.
اما دنياي امروز اگرچه در علم و صنعت پيشرفت‌هاي چشم گيري دارد،متأسفانه در مسأله خانواده با مشكلات وسيعي روبرو است. و همين امر موجب مي‌گردد كه آمار طلاق روز به روز افزايش يابد.در واقع طلاق و آثار شوم آن يكي از معضلاتي است كه جوامع بشري از جمله جامعه ما را، مورد تهديد جدي قرار داده است. با توجه به اينكه آمار طلاق در جامعه پيوسته رو به افزايش است شناخت علل و ارائه راهكارهاي عملي براي كاهش آن امري ضروري جلوه مي‌كند. و اين ضرورت را وقتي بيشتر احساس مي‌كنيم كه سري به دادگاههاي خانواده هم بزنيم.
راهروهاي دادگاههاي خانواده پرازدحام‌ترين دوران فعاليت كاري خود را سپري مي‌كنند، جمعيت گسترده از زنان و مردان در آستانه طلاق و جدايي ديده مي‌شوند كه حاكي از افزايش روزافزون ميزان وقوع طلاق در جامعه است كه اين واقعيت هم قابل انكار نيست.
در آماري از مركز اطلاعات و آمار زنان شوراي عالي انقلاب فرهنگي نشان مي‌دهد كه ميانگين نسبت طلاق به ازدواج در كشور در هشت ماهه نخست سال جاري به ازاء هر 100 ازدواج در كشور 18 طلاق ثبت شده رسيده است. برپايه همين آمار متأسفانه در سال جاري نسبت به مدت مشابه سال قبل نرخ ازدواج هم 5 د رصد با كاهش همراه بوده است.
به هر حال عوامل متعددي همچون سوء ظن، عدم علاقه يكي از طرفين، عدم پايبندي به مباني اعتقادي، اعتياد به مواد مخدر، فاصله سني زياد، ازدواج براساس هوا و هوس و عشق‌هاي خياباني و زودگذر، تفاوت فرهنگي و اقتصادي، ازدواج مجدد شوهر، عدم باروري و مشكلات و بيماري‌هاي جنسي، بيكاري، مشكلات اقتصادي، فاصله طبقاتي، بيماري روحي و رواني، دخالت‌هاي غيرسازنده اطرافيان، حسادت، چشم و هم چشمي و... هر كدام به تنهايي و يا در كنار عوامل ديگر مي‌تواند در سستي نهاد مقدس خانواده نقش تخريبي داشته باشد.
خانم عبدالله‌زاده يكي از كساني است كه به دادگاه خانواده شهيد محلاتي مراجعه كرده كه در درد دلي مي‌گويد:پسر تحصيلكرده، مومن و معتقدي دارم. 5 سال پيش ازدواج كرده و با همسر خود زندگي خوبي داشته و هيچ مشكل خاصي هم نداشتند. تا اينكه به يكباره عروسم خانه را ترك كرد و رفت. هر كاري كرديم به هر دري زديم تا برگردد، نيامد. الآن پس از شش ماه كه از رفتنش مي‌گذرد تقاضاي طلاق داده، خلاصه پس از پافشاري و پرس و جوي‌ها علت طلاق را اينگونه بيان مي‌كنند كه پسر شما موقع خواب بلند بلندحرف مي‌زند و دختر ما مي‌ترسد كه نكند اين آقا ديوانه باشد، درحالي كه پسرم كاملاً سالم است، ولي نمي‌دانم چرا ميخواهد با اين بهانه زندگي خود را خراب كند.
وي در ادامه مي‌گويد: متأسفانه جوانهاي امروز زندگي را به مسخره گرفتند و به هر دليل پوچ و واهي دوست دارند زندگيشان را رها كنند. من فكر مي‌كنم دليلش كم حوصلگي است. در قديم هم جوانها صبور و بردبار بودند و دوست داشتند زندگي را به هر شكلي حفظ كنند و هم اينكه خانواده‌هايشان حمايت‌هاي افراطي نمي‌كردند. چون آنها زندگي را امر مقدسي مي‌دانستند و مي‌گفتند نبايد تحت هيچ شرايطي به آن لطمه زد مگر در موارد خاص كه چاره‌اي جز جدايي نداشتند.
من احساس مي‌كنم اكثر جوانان امروزي چون تعهد و مسئوليتي ندارند و خانواده برايشان مفهوم خودش را ندارد با هترتلنگري آن ويران مي‌كنند.
محمد حسين ح، جوان 30 سالهاي كه در سالن دادگاه خانواده نشسته بود. او هم علت حضورش را اينگونه مي‌گويد:سه سال است كه ازدواج كردم با همسرم در دانشگاه آشنا شدم.او از يك خانواده متمول بود اوايل همه چيز خوب بود و مشكلي نبود. ولي بعد از مدتي همسرم از وضعيت مالي من شاكي شد. من يك كارمند ساده هستم و خرج روزمره خود را به زحمت و مكافات در مي‌آورم من نمي‌توانم جواب بلند پروازي‌هاي او را بدهم. از اينكه درآمد كافي ندارم احساس حقارت مي‌كنم. درحالي كه پيش از ازدواج از اين درآمدم بسيار خوشحال بودم و از اينكه مي‌توانم نان حلالي را با بازوهاي خود در آورم اعتماد به نفس بالايي پيدا كرده بودم. ولي الآن به دليل سركوفت و سرزنش‌هاي همسرم احساس حقارت شديد مي‌كنم. همسرم مدام حسرت زندگي ديگران را مي‌خورد و فقط شيفته ظواهر زندگي ديگران بود و زندگي پاك و بي‌آلايش خودمان را نمي‌ديد. مدام مي‌گفت: فلاني دارد، ما نداريم. شوهر فلاني فلان كار را مي‌كند تو نمي‌تواني، شوهرهاي مردم چه كارها كه براي زنهاشان نمي‌كنند تو ولي عرضه نداري. آن قدر اين حرف‌ها را زد كه كارمان به اينجا كشيده شد.
وي در ادامه مي‌گويد: شما نمي‌دانيد من براي اينكه با او ازدواج كنم چه كارهايي كردم. مجبور شدم مقابل خانواده‌ام بايستم تا تنها زميني كه در شهرستان داشتند بفروشند چون خرج هزينه تالار، آرايشگاه، خريد عروسي، طلا، ماه عسل و كرايه آپارتماني بسيار بالا مي‌شد و من نمي‌توانستم از پس آن برآيم. الآن فكر مي‌كنم واقعاً اشتباه كردم من بايد همسري در رديف خودم انتخاب مي‌كردم. تا هم خودم و هم خانواده‌ام را به دردسر نمي‌انداختم.
اين جوان در آستانه طلاق مي‌گويد: رسانه‌هاي داخلي به ويژه راديو و تلويزيون نتوانستند با آموزش درست به جوانان،آنها را متوجه آسيب‌هاي فراوان ارتباط ناسالم و طبعا ازدواج از مجاري شناخته شده و مطلوب سازد. تا حدي كه با تاسف بايد اذعان كرد بسياري از سريال‌هاي تلويزيوني خود زمينه‌هاي ارتباط‌هاي ناسالم و حتي طلاق و جدايي را فراهم مي‌كنند. مسئولان جامعه بايد در اين زمينه با حساسيت بيشتري برخورد كنند، چرا كه بسياري از آموزش‌هاي غلط از همين فيلم‌ها و سريال داده مي‌شود.
حجت الاسلام حسين جاپلقي فعال در محضر ازدواج وطلاق نيز درباره علت افزايش طلاق در جامعه مي‌گويد: در مواجهه حضوري با زنان و مردان در آستانه طلاق درمي‌يابيم كه عمده مشكلات آنها سطحي‌نگري به عشق، علاقه به همديگر و نوع زندگي است به گونه‌اي كه آنها صرفا با ظاهر همديگر ازدواج كردند و با مشاهده اولين ناهماهنگي ظاهر و باطن از هم متنفر مي‌شوند و در جستجوي فرارو طلاق از همديگرند.
وي ادامه مي‌دهد: به دليل فاصله گرفتن جوانان از ابعاد سنتي خانواده، آموزش‌ها هم از خانواده‌هاي سنتي نظير خانه و مسجد به محافل دوستانه، اينترنت و شبكه‌هاي ماهواره‌اي تغيير مسير داده است. و چون جوانان ما آموزش‌هاي صحيح نمي‌گيرند سردرگم هستند و به مقتضاي جدايي از همسر غيرايده‌آل خود، آينده فرزندان را هم خراب مي‌كنند.
وي ادامه مي‌دهد:برخورد نامناسب فرزندان با والدين، برخورد تند و خشونت‌آميز زوجين، رفاه‌زدگي و تجملات بي‌حد در همان اوايل زندگي، اصرار بر سوار شدن بر ماشين‌هاي آخرين سيستم و همه و همه، جوانان مشوش را كرده و آنها هدف زندگي را چيز ديگري مي‌بينند و جاي ديگري الگوبرداري مي‌كنند كه متاسفانه در اين زمانه ماهواره نيز به كمك خانواده‌ها آمده و با تبليغات فرهنگ غرب مردم را از دين و فرهنگشان دور كرده است.
وي در ادامه مي‌گويد: ولي به هر دليل اگر جوانان دچار مشكل شدند بايد با مديريت صحيح از پيشرفت آن جلوگيري و به نوعي بتوانند از اختلافات بيشتر پيشگيري كنند.
وي مي‌افزايد: اگر اختلاف پيش آمده، بيش از هر فرد ديگري خود زن و شوهر بايد تلاش كنند كه هيچگاه اختلاف سليقه خود را به مشاجره‌هاي لفظي نرسانند. اين اولين راهكار براي پيشگيري از تشديد اختلافات است. و ديگر اينكه هنر خوب صحبت كردن داشته باشند. تا موجبات آزردن طرف مقابل فراهم نشود. در واقع بايد بدانند كه هيچ كسي در اين كره خاكي بي‌نقص نيست پس تا مي‌توانند با الفاظ نادرست كمبودها و معايب را به رخ هم نكشند بلكه بتوانند به فرموده قرآن مانند لباس، معايب همديگر را بپوشانند.
اين روحاني عاقد مي‌افزايد:اگر بين زن و شوهر احترام متقابل وجود داشته باشد تجربه چندين ساله كارم به من اطمينان مي‌دهد كه اختلافات به حداقل مي‌رسد و ادب و احترام حتي ميان بهترين دوستان هم ساقط نمي‌شود. ديگر اينكه بتوانند مانع از دخالت ديگران در زندگيشان بشوند، احترام پدر و مادر واجب است، حرف‌ها را مودبانه بشنويد ولي به همسرتان انتقال ندهيد چرا كه هر اظهارنظري امكان اشتباه را هم با خود دارد.
وي در ادامه مي‌گويد: به طور كلي و در نهايت زوج‌ها بايد روحيه انتقادپذيري بالايي داشته باشند تا با هر تلنگري از كوره درنروند و روانشان را ويران نسازد چرا كه اگر دو طرف انتقادپذير باشند خيلي راحت مسائل گفته و قطعا رفع مي‌گردد. ولي اگر از يكديگر پنهان كنند فقط آتشي زير خاكستر است كه در نهايت زبانه خواهد كشيد.
حجت الاسلام جاپلقي ادامه مي‌دهد: طلاق در لغت يعني رهايي و در شرع مقدس به معني فسخ قرارداد ازدواج و پيوند زناشويي است.طلاق يا منفور است يا غيرمنفور- زماني منفور است كه بدون هيچ دليل موجهي بلكه دلايل بسيار پيش‌پا افتاده عنان صبر را از كف دهد و به طلاق مبادرت كند. ولي هنگامي كه يك زندگي در ورطه نابودي است و به وسيله طلاق در واقع نجات مي‌يابد در اينجا غير منفور است. در وافع وقتي در خانه‌اي هيچ عشق و الفتي نيست و مانند جهنمي سوزان وحشتناك و رعب‌آور شده است. در اينجا طلاق راهي به سوي يك زندگي آزاد است. اين يك روشنفكري در اسلام است والا در مسيحيت به دليل منع آن، پيامدهاي دلخراشي ايجاد مي‌كند.
دكتر مرتضي ابوالقاسمي عضو هيات علمي دانشگاه و مدرس آئين‌زندگي در ستاد جوانان هم مي‌گويد: اين مساله تقريبا براي همه ثابت شده است كه در سالهاي اخير ميزان طلاق در جامعه ما افزايش يافته و بيش از 17 درصد طلاق‌ها هم در سال اول ازدواج و 53 درصد آن هم در 5 سال اول ازدواج رخ مي‌دهد كه اين مساله براي زن و مرد و هم براي فرزندان طلاق مشكلات فراواني ايجاد مي‌كند. البته اين آمار درباره طلاق‌هاي ثبت محضري مي‌باشد در حاليكه اكنون در خانواده‌ها شاهد طلاق‌هاي عاطفي هستيم يعني مرد و زني به دلايلي فاميلي يا به خاطر فرزندان و... زير يك سقف زندگي مي‌كنند اما با همديگر يا در قهر به سر مي‌برند و يا نسبت به هم كاملا بي‌تفاوت هستند. و به نوعي فقط همديگر را تحمل مي‌كنند. و هيچ عشق و علاقه‌اي وجود ندارد. كه آسيب‌هاي روحي و رواني اين نوع زندگي يا طلاق عاطفي هم بر فرزندان و زن و مرد كم نيست.
وي در ادامه مي‌گويد: ولي به طور كلي اين موضوع را بايد سه بخش فردي، خانوادگي و اجتماعي تقسيم كنيم و راهكارهاي مقابله با طلاق را در اين سه سطح بررسي كنيم.مثلا در سطح فردي متوليان جامعه بايد كاري كنند كه سلامتي رواني افراد وتحمل و مديريت هيجان آنها افزايش پيدا كند به اين دليل كه اگر افراد اين توانايي را نداشته باشند در زندگي زناشويي خود با كوچكترين مشكلي كه پيش مي‌آيد دچار اضطراب و هيجانات غيرقابل كنترل مي‌شوند و ممكن است رفتارهايي از خود بروز دهند كه باعث تشديد و ضعيف شود.
وي مي‌گويد:جوانان ما آموزش‌هاي "مهارت زندگي" نمي‌بينند و اين يك ضعف اجتماعي در كشور محسوب مي‌شود آموزش‌هايي كه شامل خودآگاهي، تصميم‌گيري، حل مشكل، همدلي، حل تعارض و اختلافات خانوادگي و كنترل هيجان است كه در حدي وسيع مي‌تواند مشكلات خانوادگي را كه براي هر زوجي وجود دارد، برطرف سازد در حاليكه اگر زن و شوهر هنگامي كه در شرايط خاص قرار مي‌گيرند بتوانند نقد درستي از شرايط موجود داشته باشند آنگاه بهتر و منطقي‌تر مي‌توانند تصميم بگيرند.
دكتر ابوالقاسمي ادامه مي‌دهد: بدترين نوع زندگي تصميم‌گيري براساس احساسات آني است بارها اين مساله در مراحل مختلف زندگي چه انتخاب همسر و چه حتي در مرحله دادگاه متوجه مي‌شويم كه ملاك‌هاي زندگي و جدايي بسيار سطحي است در حاليكه عدم مهارت باعث رخدادهاي تلخ در زندگي شده است.
وي در ادامه مي‌گويد: متاسفانه در بسياري موارد خانواده‌هاي دو طرف هم در وقوع طلاق نقش دارند و حتي به درخواست آنها اتفاق مي‌افتد! در حاليكه در آموزش‌ها بايد اين مسايل هم گنجانده شود تا نحوه مواجهه زوج‌هاي جوان با چنين جرياناتي چگونه باشد به اين دليل كه چون پسر و دختر در دو خانواده جداگانه حتي نسبت به يك اتفاق يكسان لزوما برخورد يكساني را نشان نمي‌دهد. شناخت اين تفاوت واكنش‌ها هم مانع بروز اختلافات عميق ميان زوج‌ها مي‌شود و هم به همين دليل لازم است زنان از روحيات مردان درك بيشتري پيدا كنند و مردان هم از خلقيات زنان آگاهي بيشتري يابند.
وي در ادامه مي‌گويد: در ارتباط با مشكلات اجتماعي نيز بايد گفت عواملي چون بيكاري، فاصله طبقاتي و گراني و فقر را مي‌توان در وقوع طلاق موثر دانست. در واقع به همان اندازه كه مسايل فرهنگي و رفتارهاي فردي در وقوع طلاق و اختلاف زن و مرد نقش دارند، مشكلات اقتصادي نيز مي‌تواند نقش موثري داشته باشد. پس آنچه كه مي‌دانيم همانگونه كه براي طلاق عوامل و دلايل فراواني دخالت دارد، براي دوام و بقاء خانواده هم عوامل متعددي وجود دارد كه داشتن انواع و اقسام ابزار و ادوات براي حفظ كانون خانواده يك ضرورت جدي است.
وي در ادامه مي‌گويد:طلاق از هرنوع و به هر دليلي كه باشد قطعا تبعات منفي به دنبال دارد. در بيشتر اوقات زوج يا زوجين دچار انزوا، گوشه‌گيري و افسردگي مي‌شوند. و يا زمينه‌هاي گرايش آنها را به آسيب‌هاي اجتماعي فراهم مي‌كند. خصوصا در ميان زنان به دليل نداشتن شغل و درآمد ثابت از سوي خانواده ترد مي‌شوند. نگاه ترحم‌آميز و حتي تنفرآميز به آنها دارند كه در مجموع ممكن است اين افراد به كارهاي خلاف گرايش پيدا كنند. و در صورتيكه صاحب فرزند شده باشند فرزندان ممكن است دچار بدبيني به ازدواج، نگراني، اضطراب، اعتماد به نفس پايين، افت تحصيلي يا ترك تحصيل، خشونت، گرايش به سيگار و موادمخدر شوند.
وي در پايان نكاتي را در مورد پيشگيري از طلاق يادآور مي‌شود و مي‌گويد: اول اينكه بايد در انتخاب همسر دقت لازم به عمل آيد. و ضمن آن، زندگي بر پايه دروغ پايه‌گذاري نشود و همه حقايق از همان ابتدا گفته شود. و اينكه نگذاريم به هيچ طريقي بناي تفرقه گذاشته شود و در صورت هرگونه مشكلي با صبر وگذشت آن را رفع كنيم. و اشتباهات يكديگر را ناديده بگيريم و به نكات مثبت همسرمان بيشتر توجه كنيم و در صورت اينكه نتوانيم خود مساله زندگيمان را حل كنيم از يك مشاور قابل اعتماد كمك بگيريم.
مي مي‌افزايد: البته اگر بتوانند بدون دخالت دادن ديگران مشكل خود را حل كنند، بهتر است ولي اگر نتوانند يك نفر انسان با وقار و با حوصله و متدين از جانب هر دو خانواده جلسه‌اي با زوحين تشكيل دهد تا انشاءالله كار به طلاق نرسد كه البته اين مساله در سوره نساء آيه 35 آمده است كه: "چنانچه بيم آن داريد كه نزاع و خلاف سخت بين زن و شوهر پديد آيد. از طرف خانواده مرد و خانواده زن داوري انتخاب كنند. اگر نيت اصلاح در كار باشد. تا خداوند آن دو را بر اصلاح موفق فرمايد، كه خدا بر همه داناو از همه چيز آگاه است"
***
چگونه مي‌توان از افزايش شمار درخواست‌هاي طلاق به سادگي گذشت در حاليكه بررسي تازه‌ترين آمارهاي ثبت احوال نشان مي‌دهد در برخي از شهرها از هر چهار و پنج ازدواج، يك مورد به طلاق مي‌انجامد و هر ساله بيش از هزاران زن به زنان مطلقه و حدود دو برابر به فرزندان طلاق در كشور اضافه مي‌شود؟
به اذعان بسياري از كارشناسان امور خانواده آزادي مطلق دختران و پسران براي انتخاب همسر و بي‌تفاوتي بسياري از والدين و همچنين عدم پذيرش نظرات مشفقانه پدر و مادر در برنامه‌هاي عقد و ازدواج عامل بسيار موثري در گسترش پديده شوم طلاق محسوب مي‌شود
واقعا چگونه مي‌توان از كنار اين حادثه تلخ اجتماعي عبور كرد و سالانه طلاق 140 تا 150 هزار خانواده را ناديده گرفت؟ آماري كه يقينا با توجه به شرايط موجود براي سال آينده افزايش هم خواهد يافت، مگر اينكه كيفيت فكر و زندگي خود را همه با هم از امروز تغيير دهيم تا براي سالهاي بعد بتوانيم آمارهاي منفي اجتماعي نظير طلاق را فقط در حد "بدترين حلال" حفظ نماييم.
پيشگيري در عرصه طلاق چون به ساختار فكري افراد باز مي‌گردد همانند بيماري سرماخوردگي نيست كه بدون نگاه به گذشته قابل درمان باشد و يقينا حول شكل‌گيري شخصيت افراد در زمان طولاني انجام مي‌گيرد و رفع عيوب اخلاقي هم به تلاش و مجاهدت و مداومت فراوان نياز دارد تا بتوان زمينه افزايش ازدواج و ازدياد جمعيت را فراهم آورد.
*سياست ملي افزايش جمعيت و ازدواج، درون خود حفره‌هايي دارد كه مانند سد با حفره و سوراخ عمل مي‌كند.اين حفره چيزي جز افزايش طلاق نيست و جوان ايراني با مشاهده مشكلات فراوان براي دوام زند گي، پيش از آغاز زندگي مشترك، اعتماد به نفس خود را براي شروع از دست مي‌دهد
*يك آمار از مركز اطلاعات و آمار زنان شوراي عالي انقلاب فرهنگي نشان مي‌دهد كه در هشت ماهه نخست سال جاري به ازاء هر 100 ازدواج در كشور 18 طلاق ثبت شد. برپايه همين آمار متأسفانه در سال جاري نسبت به مدت مشابه سال قبل نرخ ازدواج 5 د رصد با كاهش همراه بوده است
شنبه 30 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جمهوري اسلامي]
[مشاهده در: www.jomhourieslami.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 44]
-
گوناگون
پربازدیدترینها