واضح آرشیو وب فارسی:ايران: آنجا كه دوست جان طلبد جاي جنگ نيست
محمد فيضي
نهضت عاشورا آيينه صاف و شفافي است كه در آن تعالي بينظير انسانهاي پاك و بيشائبه و فتح قلل معنوي تا مرز همنشيني با انسان كامل (معصوم) در مرآي و منظر طالبان حقيقت را در هر برهه تاريخي به نمايش ميگذارد و نه تنها ميتوان شكوه اسلام ناب و قرآن را در آن مشاهده كرد، بلكه الگوهاي منحصر بهفردي از مجذوبان جذبه ولايت و عشق را در كنار چهرههاي انساننما به تماشا مينشاند. به همين جهت صحنه عاشورا نمايش انسانشناسي يعني آشنايي با اسلام مجسم (همان انسان كامل و معصوم) است.
گرچه انديشمندان و پژوهشگران تاريخ اسلام براي شناسايي زواياي مختلف نهضت مقدس عاشورا طرق مختلفي را از مسيرهاي بعضاً متفاوت پيمودهاند كه البته هر يك در جاي خود داراي اهميت و قابل اعتنا است مانند كاوشهاي تاريخي، فقهي، سياسي و... اما در اين سير با توجه به عظمت واقعه هنوز زوايايي خاص و چه بسا كليدي و مهم مهجور و مغفول مانده يا كمتر به آن پرداخته شده است.
مهمترين اين زواياي مغفول، نگاه عرفاني به واقعه عاشورا است. از سؤالهاي مهمي كه در اين نگاه مطرح ميشود، رمز ماندگاري و پايداري نهضت حسيني است. وقوع ظلم و ستم، قتل و غارت افراد بيگناه كه البته هر يك به صورت مقطعي برههاي از تاريخ را با گستره جغرافياي محدود تحت تأثير قرار داده در طول تاريخ كم نبوده است اما چه چيز باعث درخشش واقعه عاشورا و جاودانگي آن با وسعت مكاني بدون حد و مرز جغرافيايي و حتي ديني شده چيست؟ چرا عاشورا منحصر به شيعه و حتي اسلام نيست؟ همان گونه كه در اقصي نقاط جهان ابراز ارادت و اظهار عشق پيروان مذاهب و اديان مختلف و بعضاً اديان غير آسماني را در برابر سالار شهيدان و نهضت مقدس او ديده يا شنيدهايم.
پاسخ به اين سؤال و سؤالاتي مانند آن فقط با نگاهي عرفاني، عميق و دقيق امكانپذير است و بدون انعطاف نظر به وجه معنوي و لطايف عاشورا و البته با محوريت خاص شخصيت انسان كامل و قطبالعارفين حضرت سيدالشهدا(ع) هرگز ره به جايي نخواهيم برد. در اين نگرش نهضت حسين(ع) مرهون و مولود عشق است و پروانگان گرد شمع او پاكبازاني هستند كه به دنبال وفاي به عهد الست عاشقانه فاني در معشوق خويش شدند.
زينت افزاي بساط نشا تين
سرور و سرخيل مخموران حسين
كرد ايثار آنچه گرد آورده بود
سوخت هرچه آن آرزو را پرده بود
ديگر از ساقي نشان باقي نبود
ز آن كه ميخواره به جز ساقي نبود
لحظه لحظه و دقايق پرسوز نيمروز عاشورا تجليبخش عشق عريان، بيپرده و بيشائبه عاشقي پاكباخته در برابر معشوق است كه ديدگان جستوجوگر تاريخ بشريت قبل و بعد از آن هيچ گاه نديده و نخواهد ديد. همان گونه كه سالها پيش از آن واقعه هنگامي كه امام علي(ع) از ديار كربلا ميگذشتند، بر خاك آنجا بوسه زده و فرمودند «هيهنا مصارع العشاق.»
احوالات شخصي و فرمايشات سيدالشهدا(ع) در روز عاشورا با خانواده و صحابهاش كه در مقاتل و احاديث مذكور است، عمق عرفان و عشق بيهمتا و دوسويه ميان حسين ابن علي(ع) و حضرت معشوق ازلي ربالارباب را بيانگر و رهنمون ابدي رهجويان وادي عشق و معرفت است.
در روايات آمده است كه زمان هر چه به ظهر عاشورا نزديكتر ميشد و مصايب (شهادت عزيزان و ياران) بر سيدالشهدا فزوني مييافت، رخسار مبارك حضرت برافروخته و شادابتر ميگشت چرا كه خود را براي ضيافت عاشقانه دلدار نزديكتر ميديد. اوج اين عشقبازي در كيفيت آخرين وداع حضرت با اهل بيت مظلوم خود (خواهران، همسران و فرزندانش) به منصه ظهور ميرسد. آنجا كه لحظه تلخ جدايي از عزيزترين كسانش را كه عزيزترينهاي خدايش نيز ميباشند، به شيريني د يدار محبوب و معبودش بر خود گوارا ميكند و تفسير مجسم آيه شريفه «لن تنالو البرحتي تنفقوا مماتحبون» را به نمايش ميگذارد.
جز رخ او از همه غيب و شهود
در ضمير اندرش غيري نبود
از حرم آن سان به ميدان تاختي
گو كه اهل بيت خود نشناختي
در منطق عرفان عطش حسين و يارانش جنس مادي و دنيايي ندارد. آري:
اين عطش رمز است و عارف واقف است
سر حق است آن و عشقش كاشف است
چرا كه آب مديون انفاس قدسي حسن و حسين(ع) سرچشمه آب حيات عالم است.
جان به قربان ذبيحي كه به قربانگه دوست
با لب تشنه روان ميشد و خود دريا بود
كوتاه سخن اين كه؛ در سايه نگاهي عاشقانه است كه ميتوان حركت امام حسين(ع) را جهاد و حركتي با آگاهي و كامل و آمادگي براي پذيرايي مصايب و دشواريهاي ظاهري آن دانست.
در كار عشق حاجت تير و خدنگ نيست/ آنجا كه دوست جان طلبد جاي جنگ نيست
واندر آن كشور كه جاي دلبر است
نه حديث اصغر و نه اكبر است.
يکشنبه 1 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 44]