تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):تا مى‏توانى بكوش كه صبح و شب در قلبت (حتّى) قصد فريب و نيرنگ كسى نباشد؛ چرا كه ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821203721




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

زبان ها و گویش های محلی در شرف انقراض و نابودی اند ؛ آنها را نجات دهید


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:



زبان ها و گویش های محلی در شرف انقراض و نابودی اند ؛ آنها را نجات دهید
از بین رفتن یک گویش محلی و یک زبان قومی ، به تنهایی رنج آور و تأسف برانگیز است اما دردناک تر ، آن است که از میان رفتن یک زبان یا یک گویش ، مساوی است با ازبین رفتن یک تاریخ و فرهنگ شفاهی یک قوم و یک ملت




  به گزارش جام به نقل از بولتن، نه فقط ما و نه فقط در سال های اخیر، بلکه همه جهانیان و ازده ها سال پیش تاکنون ، حفظ میراث به جای مانده از گذشتگان خود را مورد توجه قرار داده و برای  این منظور اهتمام  وافر به عمل می آورند . چه اینکه هویت تاریخی و در مواردی هویت ملی امروز مردمان هر کشور و منطقه ، دارای ارتباط با گذشته و پیشینه آنان است .   علاوه بر دولت ها ، افراد علاقه مند و محققان و پزوهشگران و تشکل های مردم نهاد و گروه های دانشجویی نیز در راه کشف و شناسایی  و حفظ و معرفی آنچه از   گذشته و گذشتگان باقی مانده است ، تلاش می نمایند تا علاوه بر مرمت و نگهداری بهینه و حفاظت ازآنها در برابر  حوادث طبیعی و یا غارت آنها از سوی دلالان عتیقه و حفاری های ناشیانه افراد سودجو ، دریچه ای نو به روی همگان باز کنند تا با نگاهی دگرباره به زندگی و سرگذشت و فرهنگ پدران و مادران و مردمان سرزمین خود ، وابستگی و دلبستگی عمومی  به میهن ابا و اجدادی اشان ،  هرچه مستحکم تر و عمیق تر شود . گاه تکه سفالی ترک خورده و خاک گرفته به مثابه آئینه ای صاف و شفاف ، نحوه زندگی مردم یک منطقه را به نمایش می گذارد . گاه یک ابزار به ظاهر ساده و کم ارزش ، معرف توانایی های صنعتی و نوع شکار یا کشاورزی و یا چگونگی داد و ستد مردم در صدها سال پیش است . گاه خرابه های به جا مانده از یک بنا ، به ما در شناخت و فهم طبقات اجتماعی و چگونگی روابط پیشینیان با یکدیگر ، کمک می کند . پر واضح است که  اگر حفظ آثار تاریخی و نگهداری از میراث فرهنگی بشریت ، پیشتر و بیشتر مورد توجه و اهتمام قرار می گرفت ؛ چه بسا شناخت ما و آیندگان از تاریخ بسیار دقیق تر و درست تر و عمیق تر می شد وچه بسا مباهات ما نسبت به تاریخ و گذشته امان صد چندان می شد .   آنچه از این مختصر به ذهن می رسد اینکه ، حفظ و حراست از آثار تاریخی نیاز و ضرورتی انکار ناپذیر و در عین حال وظیفه ای است  که نه فقط متوجه دولت و حکومت بلکه مسؤلیتی است ملی و همگانی . چه اینکه تاریخ و گذشته و فرهنگ یک ملت ، یادگار های گران بهایی است از گذشتگان ، برای همه . میراثی است که همه از آن سهم داشته و از آن بهره می برند . از همین رو حفظ و صیانت از آن بر عهده همه است .   این مقدمه از آن جهت آمد که هشدار و بیدار باشی باشد بر غفلت خسارت بار نسبت به خطر از بین رفتن زبان ها و گویش های محلی کشورمان. نیاز به توضیح نیست که ایران کشوری است پهناور و دارای اقلیم بسیار مناسب و سابقه تمدن و فرهنگ چند هزار ساله .   از گذشته های دور تا کنون ، اقوام و نزاد های مختلف و پیروان ادیان الهی  در این سرزمین پاک ، در کنار یکدیگر و با صمیمیت ، همزیستی داشته اند  و به اتفاق هم در حفظ و حراست از این آب و خاک و استقلال و اعتلای آن ، کوشیده و در برابر دشمنان خارجی مبارزه کرده اند .  این همزیستی ، در کنار تنوع قومی و نژادی و دینی و در عین پهناوری و گستردگی خاک ایران ، موجب توزیع نسبی جمعیت و شکل گیری گویش ها و لهجه ها و زبان های مختلف در جای جای ایران شده است . گویش هایی که در عین شباهت های بسیار با هم دارای اختلاف های فاحشی نیز با یکدیگر می باشند و در مواردی نیز پدید آمدن لهجه های ویژه و اصطلاحات و واژگان اختصاصی در پاره ای از این گویش ها شده است .   در ده های اخیر اما ، عواملی چند موجب به حاشیه رانده شدن  زبان های محلی شده است . در این میان ، به انزوا و به احتزار رفتن  گویش های روستایی ، شرایط بدتری را برای آنها ایجاد کرده است .  بسیاری از لهجه ها که روزگاری تنها امکان ارتباط کلامی افراد بسیاری بود ، هم اینک یا منسوخ شده و از بین رفته اند و یا به صورت جدی و مخاطره آمیزی در معرض تهدید  و خطر از بین رفتن قرار دارند به گونه ای که عدم اقدام جدی و فوری در حفظ این گویش ها موجب مرگ و نابودی آنها ، در آینده نه چندان دور خواهد شد .     از بین رفتن یک گویش محلی و یک زبان قومی ، به تنهایی رنج آور و تأسف برانگیز است اما دردناک تر ،  آن است که از میان رفتن یک زبان یا یک گویش ، مساوی است با  ازبین رفتن یک تاریخ  و فرهنگ شفاهی یک قوم و یک ملت ، از بین رفتن داستان ها ، ضرب المثل ها ، خاطرات ، ووو . توجه به این مهم ؛ توجه به لزوم حفظ و احیاء زبان ها و گویش های محلی را صد چندان می سازد .   یکی ازعوامل تأثیر گذارو تهدید کننده زبان ها و گویش های قومی و روستایی ؛ مهاجرت های مهار گسیخته از روستاها و شهر های کوچک به کلان شهرها بوده و هست . با اوج گرفتن زندگی شهری و میل به صنعتی شدن و به ویژه تمرکز واحدهای صنعتی در جوار شهرهای بزرگ با هدف نزدیکی به بازارمصرف وتأمین  نیاز این واحدها به کارگر و از سوی دیگر ، جفا و بی توجهی در حق کشاورزی و دامداری سنتی و باغداری ، از دهه  40 و 50 شمسی ؛  کشور با اوج گیری مهاجرت از روستائیان  به شهرها ، روبرو شد . این مهاجران و به ویژه نسل های بعدی آنها در جامعه شهری مستحیل شده و حتی مایل و یا قادر به حفظ خود به عنوان " خرده فرهنگ " نیز نبودند . با به محاق رفتن مهاجران روستایی و گم شدن آنها در جامعه و جمعیت شهری ، زبان و فرهنگ آنها و حتی هویت اصیل آنها نیز در هیاهوی شهر ، از یاد رفت .   در گذشته و تاکنون ، برنامه عملی ، کارآمد و اثرگذاری برای مهار مهاجرت های اینگونه صورت نگرفته است و هر آنچه که بوده ، بیش از آنکه اقدام مؤثر باشد ، برنامه ها و اعلام های غیر عملیاتی و بدون پشتوانه بوده است .از آنجا که یکی از دلایل اصلی در ترغیب و بلکه الزام روستائیان  برای مهاجرت ، مشکلات اقتصادی ، کمبود های درمانی و بهداشتی و آموزشی ، بوده است ؛ توجه ویژه دولت به وضع معیشت ، بهداشت و درمان ، آموزش ، اشتغال و درآمد روستائیان ، می تواند به نحو مؤثری مانع از مهاجرت بی رویه روستائیان شود . به طور مثال اجرای آموزش رایگان  به صورت واقعی برای فرزندان روستائیان و پرداخت کمک هزینه تحصیلی به دانش آموزان و دانشجویان  روستایی تا بالا ترین مقاطع تحصیلی ، ارائه خدمات بهداشتی و درمانی ازران قیمت و در مرز رایگان برای ساکنان دایمی روستاها ، افزایش یارانه نقدی روستائیان نسبت به ساکنان شهرها و یا در نظر گرفتن یارانه و کمک هزینه ویژه برای ساکنان روستاها ، ایجاد صنایع تبدیلی در نزدیکترین موقعیت مکانی به روستاها ،ارائه تسهیلات کافی وحمایتی برای تشکیل تعاونی های تولیدی و  احداث صنایع کوچک خودگردان روستایی به منظور ایحاد فرصت های شغلی مطمئن و پایدار برای جوانان آماده اشتغال روستایی و اقداماتی از این قبیل ، می تواند مانع از مهاجرت بیشتر از روستا به شهر و مانع از نابودی زبان ها و گویش های محلی و از بین رفتن فرهنگ و سنت های روستایی ، شود .   یکی دیگر از عوامل مؤثر بر نابودی زبان های محلی ، انقلاب ارتباطات و رشد سریع وسایل ارتباط جمعی به ویژه رسانه های تصویری و شنیداری است . راه یابی رادیو و در ادامه تلویزیون به روستاها ، موجب آگاهی روستائیان از واقعیات بیشتر شد . یک واقعیت اینکه ،  دنیای بهتری خارج از روستا وحود دارد . دنیایی زیبا و پاکیزه و مرفه . دنیایی سرشار از امکانات ، شادی ، آسایش و خوبی و خالی از ملال و رنج و سختی . دنیایی که در آنجا فاصله میان خواستن تا  به دست آوردن ، بسیار کوتاه بود .  روستایی در آرزوی رسیدن به آرمان شهر معرفی شده در رادیو و تلویزیون ، راهی جز فرار از روستا و پناه بردن به شهر برای خود تصور نمی کرد . فرار از روستا نیز  لاجرم به فرار از زبان ، فرهنگ ، هویت  و خویشتن خویش ، منتهی شد . رسانه های تصویری و شنیداری  به لحاظ ماهیت غیر تعاملی خود ، علاوه بر تشدید روند مهاجرت ، از یک منظر دیگر نیز بر از دست رفتن فرهنگ و نوع زندگی روستائیان و محل زندگی آنها ، مؤثر بود . این تأثیر ، واقعیت دیگری است که به روستائی القاء شد. از طریق تلویزیون و رادیو  اینگونه القاء شد و روستائی اینگونه باور کرد که او و هر آنکس که لهجه و گویش روستائی دارد  ، فردی است ساده با ضریب هوشی پائین ، رفتار و عملکرد پر از اشتباه وووو روستائی برای بازیابی و احیاء شخصیت سرکوب شده و لگد مال شده خود، ناگزیراز آن شد که هویت واقعی خود را پشت نقابی از شخصیت کاذب  و مصنوعی و متزلزل و ظاهر شهری ، پنهان نماید و زبان و لهجه شیرین خود را در پس تلخی های ناشی از استهزاء ، تمسخر و استخفاف همه روزه که در لحظه لحظه زندگی در  شهر شاهد آن بوده است ، بپوشاند . از گذشته و متأسفانه تاکنون شاهد آن هستیم که در اغلب فیلم ها و سریال ها ، آنجا که می خواهند طنز را چاشنی کار نمایند ، حتماً وجود یک فرد روستائی و یک گویش و لهجه روستائی ، ضرورت پیدا می نماید . گویا فیلم ساز و کارگردان و فیلم نامه نویس ما از توانائی ایجاد طنز و لحظه های شاد ، بدون اهانت و استهزاء روستا و روستائی ، عاجز هستند . این ظلم بزرگ نه فقط در مورد گویش های محلی که گاه در مورد باورهای دینی نیز وجود داشته است و بعضاً مواردی از آن هنوز وجود دارد .در گذشته ، افراد ربا خوار و آن دسته از مالکان و صاحب خانه های  بی عاطفه ای را که در سخت ترین شرایط ، مستأجر بی پناه را آواره می کردند ،در هیبت افراد مذهبی و تسبیح  به دست به نمایش در می آوردند و هر زنی را که دارای نقش کلفت و و خدمتکار و یا رفتار فضول مآب بود ، در قا لب زنان دارای چادر و حجاب ، به تصویر می کشیدند. باری این بلای بزرگ چنان روستائیان را به رنج آورد که آنها  برای خلاصی از آن ، چاره را در خلاصی از زنجیر  زبان و لهجه خود دانستند و نتیجه آن شد که هم اینک از آن به عنوان یک خطر بزرگ برای گویش ها و زبان های محلی یاد می شود  .   برای پایان دادن به این وضعیت اسف بار،  نیاز است تا جامعه هنری کشور ، برنامه سازان و برنامه نویسان ، وزارت ارشاد ، صدا و سیما ، و دیگر فعالان حوزه هنرهای نمایشی ، به سهم خود تلاش نمایند و براین عهد پایدار بمانند که استهزاء و به مسخره کشیدن روستا و زبان و گویش های قومی و محلی ، در هر بخش از فیلم و داستان ، به طور کاملاً جدی و قاطع ممنوع شود  و انجام این مهم را  رسالت  هنر و مسؤلیت حرفه شریف خود بدانند و بر این باور باشند که می توان در عین خلق تبسم بر لب یک  مخاطب ، مانع از فرو غلطیدن اشک بر گونه های مخاطب د یگر و فرو ریختن شخصیت او شد .   اصل پانزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، بر این نکته تأکید دارد  که زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است .  اما ، در همان حال اشاره دارد که استفاده از زبان های محلی و قومی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس در کنار زبان فارسی آزاد است .   گر این اصل و اصل بعدی -  که بر لزوم آموزش زبان عربی توجه دارد  -  مورد بازبینی قرار گیرد ، نگاه جامع و نگاه فرهنگی و نگاه ایرانی – اسلامی در تدوین قانون اساسی ، قابل مشاهده است . این اصل از قانون اساسی ، اگر چه با استفاده از قید "  رسمی "  ، در صدد سامان بخشی به دیوان سالاری کشور به عنوان یک ضرورت غیر قابل چشم پوشی بوده است تا افراد در فهم متون و قوانین دچار سردرگمی و برداشت های چندگانه نشوند . اما به خوبی پیداست که این ایجاب ، موجب سلب امکان توجه به دیگر زبان های موجود در ایران نشده است و لذا در ادامه ، تدریس و استفاده از زبان های محلی ، پیش بینی شده است . به عبارت دیگر هیچ مانع و ممنوعیتی در استفاده از زبان و رسم الخط آنها در جراید محلی و در مکاتبات غیر رسمی و غیر اداری به چشم نمی خورد و قانون اساسی پویا و مترقی و فراگیر کشورمان ، زمینه های قانونی برای استفاده و ترویج سایر زبان ها و ممانعت از انقراض آنها را از همان ابتدا پیشبینی کرده است و از همین رو  ایرانیان عرب ، ترک ، بلوچ ، کرد ، ترکمن ، تالشی ، ارمنی ، آشوری ، گیلانی ، طبرستانی ، تاتی ووو می توانند با استفاده از این فرصت ، دراستفاده و آموزش زبان خود و گویش های موجود در حوزه زبان خود و حفظ قدرت پویایی و بالندگی آن ،   تلاش نمایند . از منظر قانون اساسی ، زبان رسمی کشور ، زبان فارسی است . در عین حال سایر زبان ها نیز به عنوان  " زبان های ایرانی " محترم و مورد توجه قرار گرفته اند .   وزارت آموزش و پرورش ، می تواند با صدور مجوز و بلکه با ابلاغ ضرورت گنجاندن زبان های محلی در فهرست دروس مدارس استان هایی که اغلب مردم از زبان غیر فارسی در گفتگو های روز مره و زندگی اجتماعی استفاده می کنند ، به تقویت و ادامه حیات زبان های محلی کمک نماید .
  آنچه که گذشت ، طرح یک مشکل ملی و یادآوری یک خطر فرهنگی و اشاره به برخی راه کارها برای برون رفت از آن بود . در کنار این مطلب و با فرض اینکه بنا بر ملاحظات اقتصادی و یا نیاز به برنامه ریزی بلند مدت برای این منظور ، امکان اجرای فوری طرح صیانت از زبان های قومی و گویش های محلی وجود ندارد ، اما می توان با امید به فراهم شدن شرایط در آینده ، در فوری ترین اقدام ممکن نسبت به ایجاد بانک زبان ها و گویش های ایرانی ، اقدام به عمل آورد . در این راستا نقش شورای عالی انقلاب فرهنگی ، وزارت فر هنگ و  ارشاد اسلامی ، وزارت آموزش و پرورش ، وزارت علوم و  آموزش عالی ، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران ، دانشکده های زبان و ادبیات فارسی ، اساتید و  دانشجویان و فارغ التحصیلان رشته های زبان و ادبیات فارسی ، شورا های اسلامی شهر و روستا در استان های هدف ؛ برجسته تر و مؤثر تر از دیگران است .   از رهگذر ثبت شفاهی و مکتوب زبان ها و گویش ها و تدوین و تنظیم نمادهای فونوتیک هرکدام از آنها ، ترسیم نمودار ارتباطی زبان ها و گویش ها با یکدیگر و ثبت آهنگ های کلامی و گفتاری مربوط به هر زبان و گویش ، می توان زبان ها و گویش های در خطر انقراض را مورد حمایت قرار داد .   استفاده از تجربیات دیگر کشورها در این زمینه و دریافت کمک های فنی و مشاوره از سازمان فرهنگی هنری ملل متحد "  یونسکو "  ، خالی از فایده نیست . چه اینکه حسب قرائن و به استناد اعلام صاحب نظران ؛ از بین رفتن زبان ها و گویش ها  ، یک خطر جهانی است و همه روزه تعدادی از گویش ها و زبان ها از عرصه ارتباطات مردم با یکدیگر حذف می شود و هم اینک ، از زبان هایی که تا چندی پیش از سوی ساکنان جزایر اقیانوسی و قبایل جنگلهای آمازون و گینه مورد استفاده قرار داشت ، هیچ اثری وجود ندارد .
فراموش نکنیم که شاید فردا  فرصتی برای این اقدام وجود نداشته باشد و فراموش نکنیم که حیات بعضی از گویش های موجود ، به زندگی چند پیر مرد و پیر زنی که هنوز به آن تکلم می کنند وابسته است و با مرگ همین چند نفر ، گویش آنها نیز با همه پشتوانه تاریخی که دارد ، خواهد مرد .           




۱۳۹۲/۹/۲۸ - ۱۵:۴۴




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن